پرش به محتوا

جوزا سحر نهاد حمایل برابرم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
جوزا سحر نهاد
زبانفارسی
شاعرحافظ[۱]
شمار ابیات۲۵
بحرمُضارع مثمن اَخرَب مکفوف محذوف
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
متن

جوزا سحر نهاد حمایل برابرم
یعنی غلام شاهم و سوگند می‌خورم
ساقی بیا که از مدد بخت کارساز
کامی که خواستم ز خدا شد میسّرم
جامی بده که باز بشادیّ روی شاه
پیرانه سر هوای جوانیست در سرم
راهم مزن بوصف زلال خضر که من
از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم
شاها اگر بعرش رسانم سریر فضل
مملوک این جنابم و مسکین این درم
من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال
کی ترک آبخورد کند طبع خوگرم
ور باورت نمی‌کند از بنده این حدیث
از گفتهٔ کمال دلیلی بیاورم
«گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم»
منصور بن مظفّر غازیست حرز من
وز این خجسته نام بر اعدا مظفّرم
عهد الستِ من همه با عشق شاه بود
وز شاهراه عمر بدین عهد بگذرم
گردون چو کرد نظم ثریّا بنام شاه
من نظم دُر چرا نکنم از که کمترم
شاهین صفت چو طعمه چشیدم ز دست شاه
کی باشد التفات بصید کبوترم
ای شاه شیرگیر چه کم گردد ار شود
در سایهٔ تو ملک فراغت میسّرم
شعرم بیمن مدح تو صد ملک دل گشاد
گوئی که تیغ تست زبان سخنورم
بر گلشنی اگر بگذشتم چو باد صبح
نی عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم
بوی تو می‌شنیدم و بر یاد روی تو
دادند ساقیان طرب یکدو ساغرم
مستی بآب یکدو عنب وضع بنده نیست
من سالخورده پیر خرابات پرورم
با سیر اختر فلکم داوری بسیست
انصاف شاه باد درین قصّه یاورم
شکر خدا که باز درین اوج بارگاه
طاووس عرش می‌شنود صیت شهپرم
نامم ز کارخانهٔ عشّاق محو باد
گر جز محبّت تو بود شغل دیگرم
شبل الأسد بصید دلم حمله کرد و من
گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم
ای عاشقان روی تو از ذرّه بیشتر
من کی رسم بوصل تو کز ذرّه کمترم
بنما بمن که منکر حُسن رُخ تو کیست
تا دیده‌اش بگزلک غیرت برآورم
بر من فتاد سایهٔ خورشید سلطنت
و اکنون فراغتست ز خورشید خاورم
مقصود ازین معامله بازار تیزیست
نی جلوه میفروشم و نی عشوه میخرم




۲



۴



۶



۸



۱۰



۱۲



۱۴



۱۶



۱۸



۲۰



۲۲



۲۴


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

غزلی با مطلع «جوزا سحر نهاد حمایل برابرم»، غزل شمارهٔ ۳۲۹ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

مفهوم و درون‌مایه

[ویرایش]

وزن

[ویرایش]

در اجراها

[ویرایش]

ترجمه‌ها

[ویرایش]

در دیگر آثار هنری

[ویرایش]

یک قطعهٔ خوشنویسی اثر سلطان علی مشهدی متعلق به سدهٔ ۹ و ۱۰ ه‍.ق با بیت‌هایی از غزل «دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا» و «جوزا سحر نهاد حمایل برابرم / یعنی غلام شاهم و سوگند می‌خورم» در مرقع بهرام میزا به‌شمارهٔ H2154 و به‌سال ۹۵۱ ه‍.ق/۱۵۴۴ م موجود است. این مرقع در کتابخانهٔ توپکاپی‌سرای استانبول نگهداری می‌شود. این مرقع توسط دوست‌محمد کواشانی هروی و به‌دستور شاهزاده بهرام میرزا صفوی تهیه و تنظیم شده است و دست‌کم ۲۸ قطعه از سروده‌های حافظ که به‌دست خوشنویسان سدهٔ ۹ و ۱۰ ه‍.ق نوشته شده، در این قطعه جای دارد.[۲]

پانویس

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • آذرنوش، آذرتاش؛ اینجنیتو، دومینیکو؛ باقری، بهادر؛ بلوکباشی، علی؛ بیات، علی؛ پاکتچی، احمد؛ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دادبه، اصغر؛ ساجدی، طهمورث؛ سجادی، صادق؛ سمسار، محمدحسن؛ شمس، اسماعیل؛ عبدالله، صفر؛ کردمافی، سعید؛ کیوانی، مجدالدین؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ میثمی، حسین؛ میرانصاری، علی؛ نکوروح، حسن؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق؛ بخش هنر و معماری (۱۳۹۰). «حافظ». در سید محمدکاظم موسوی بجنوردی. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۹. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۲۶۰۴۷.
  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.