پرش به محتوا

گوش

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /گُوش/

اسم

[ویرایش]

گوش

  1. (جانوری): اندام شنوایی در پستانداران که از سه قسمت خارجی، میانی، و داخلی تشکیل می‌شود. عضو شنوایی.
  2. در آیین زردشتی، ایزد نگهبان چارپایان ؛ و نام روز چهاردهم از هر ماه خورشیدی.

استعاره

[ویرایش]
  1. گوش از چیزی گرفتن، کنایه از: آن چیز را ترک کردن، به آن چیز بی‌توجهی کردن.
  2. گوش کسی بدهکار نبودن کنایه از: به حرف دیگران توجهی نکردن.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]