آشکوب
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /آش/کوب/
اسم
[ویرایش]آشکوب
- هر طبقه از ساختمان. آشکوبه.
- بیشتر عمارت پنج آشکوب و شش آشکوب باشد. «ناصرخسرو»
- رگههای چینه؛ هر رده از دیوار گِلی.
- هر یک از طبقات نُه گانه آسمان ؛ سپهر. فلک. سقف، آسمانه.
- هر طبقه از زمین. آشکوب لایههای رسوبی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس