آزور
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /آزوَر/
صفت
[ویرایش]'
- (قدیمی): طمعکار، حریص، طماع
- چو داننده مردم بُوَد آزور/ همی دانش او نیاید به بر «فردوسی»
- آزوَر در زبان معیار باستان به دو بخش آز - وَر قابل تجزیه است، و به معنی کم بهره، کم بازده، کم علف، و مانند آنها بوده است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه