پرش به محتوا

آراد

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آراد/

آراد. (اِخ) در پارسی نام فرشته ای است موکل بر دین و تدبیر امور و مصالحی که بروز آراد متعلق است .
(اِ) روز بیست وپنجم از هر ماه شمسی که آن را ارد نیز گویند و در این روز نو بریدن و نو پوشیدن را نیک و سفر و نقل و تحویل شوم شمردندی .

آراد در سنسکریت آراده ArAda و به معنی آوای ستایش است و نام یک استاد نیز بوده است.

اسم

[ویرایش]

آراد

  1. (گاه‌شماری): روز بیست و پنجم از هر ماه شمسی در ایران قدیم. اَرد.
  2. آراسته.
  3. نام یکی از سرداران کوروش‌بزرگ.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /آرا/دِ/

اسم

[ویرایش]

آراد

  1. مترادف با میانه، وسط در زبان فارسی، که ممکن است در زبان معیار باستان به صورت آرا - دِ صرف می‌شده و معنی خط مرزی یا خط تمللک زمین شخصی را می‌رسانده است.