آراد
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آراد/
آراد. (اِخ) در پارسی نام فرشته ای است موکل بر دین و تدبیر امور و مصالحی که بروز آراد متعلق است .
(اِ) روز بیست وپنجم از هر ماه شمسی که آن را ارد نیز گویند و در این روز نو بریدن و نو پوشیدن را نیک و سفر و نقل و تحویل شوم شمردندی .
آراد در سنسکریت آراده ArAda و به معنی آوای ستایش است و نام یک استاد نیز بوده است.
اسم
[ویرایش]آراد
- (گاهشماری): روز بیست و پنجم از هر ماه شمسی در ایران قدیم. اَرد.
- آراسته.
- نام یکی از سرداران کوروشبزرگ.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /آرا/دِ/
اسم
[ویرایش]آراد
- مترادف با میانه، وسط در زبان فارسی، که ممکن است در زبان معیار باستان به صورت آرا - دِ صرف میشده و معنی خط مرزی یا خط تمللک زمین شخصی را میرسانده است.