پرش به محتوا

مجازاتگر (مجموعه تلویزیونی)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
مجازاتگر
ژانر
سازندهاستیو لایت‌فوت
بر پایهٔ
بازیگران
آهنگسازتایلر بیتس
کشور سازندهایالات متحده آمریکا
زبان اصلیانگلیسی
شمار فصل‌ها۲
شمار قسمت‌ها۲۶
تولید
تهیه‌کننده‌های اجرایی
تهیه‌کنندهگیل برینگر
مکان تولیدنیویورک
فیلم‌برداری
  • بیل کولمن
  • مانوئل بیلیتر
  • پیتر هلاینوماز
تدوین‌گران
  • ویلیام یه
  • راسل دنو
  • تیرسا هکشاو
مدت۴۹–۵۸ دقیقه
تولیدکننده‌ها
توزیع‌کنندهنتفلیکس
پخش
شبکهٔ اصلینتفلیکس
انتشار اولیه۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ –
۱۸ ژانویه ۲۰۱۹
انتشار
نمایش‌های مشابه

مجازاتگر مارول یا به اختصار مجازاتگر(پانیشر) (انگلیسی: Marvel's The Punisher) یک مجموعهٔ تلویزیونی آمریکایی است که توسط شبکهٔ نتفلیکس و به وسیلهٔ استیو لایت‌فوت بر پایهٔ شخصیتی به همین نام در مارول کامیکس ساخته شده‌است. وقایع این سریال در دنیای سینمایی مارول واقع شده‌است و ادامهٔ فیلم‌های دنیای سینمایی مارول و مجموعه‌های تلویزیونی مارول محسوب می‌شود. این سریال بعد از ۲ فصل حتی با وجود محبوبیت زیاد به علت درگیری حقوقی مارول استودیو با نت فلیکس کنسل شد.

تمام قسمت‌های فصل اول برای نخستین بار در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ از طریق نتفلیکس در دسترس قرار گرفت. یک ماه بعد، نتفلیکس مجموعه را برای فصل دوم متشکل از سیزده قسمت تمدید کرد؛ که در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ منتشر شد. در ۱۸ فوریه ۲۰۱۹، نتفلیکس ساخت مجموعه را پس از دو فصل متوقف کرد. این سریال اسپین‌آف دردویل محسوب می‌شود.

داستان

[ویرایش]

سریال مجازاتگر یا ، داستان زندگی فرانک کسل، مردی که از روش‌های مرگبار برای مجازات مجرمین استفاده می‌کند را روایت می‌کند. او پس از به قتل رساندن تعدادی از خلافکارانی که در کشته شدن همسر و فرزندانش دست داشتند، در سرتاسر شهر نیویورک به عنوان مجازاتگر شناخته می‌شود. با این حال، فرانک کسل پس از مدت کوتاهی درک می‌کند که او و خانواده‌اش، تنها بخش کوچکی از قربانیان یک شبکه گسترده جنایی هستند.

بازیگران و شخصیت‌ها

[ویرایش]

قسمت‌ها

[ویرایش]
فصلقسمت‌هامنتشرشده
۱۱۳۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ (۲۰۱۷-11-۱۷)
۲۱۳۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)

فصل ۱ (۲۰۱۷)

[ویرایش]
شم.
کلی
شم. در
فصل
عنوانکارگردانTeleplay byتاریخ پخش اصلی
۱۱«۳ بامداد»تام شینکلنداستیو لایت‌فوتاعلان‌نشده

فرانک کسل در جایگاه "پانیشر" واپسین مردان گروهی که خانواده او را کشتند را شکار می‌کند و از میان می‌برد. پس از شش ماه، هر روز ساعت ۰۳:۰۰ بامداد با کابوس‌های مرگ خانواده‌اش از خواب بیدار می‌شود. كسل بیشتر روزگار خود را با کار می‌گذراند و یک ساختمان کهنه را ویران می‌کند. این کار خشم دیگر کارگران را در پی می‌دارد که سخت‌کوشی کسل آنها را از دریافت پول بیشتر بی‌بهره می‌گذارد. او همچنین از کرتیس هویل، کهنه‌سربازی که کسل پیش از مرگ خانواده‌اش در کنار او کار می‌کرد، دیدن می‌کند و بازگو می‌کند که دوران بودنش در افغانستان دربردارنده کارهایی بود که او نمی‌خواست درباره آنها گفتگو کند. یک کارگر تازه، دانی چاوز، تلاش می‌کند تا با كسل دوست شود و نشان‌می‌دهد که خواهان به‌دست آوردن خشنودی دیگر کارگران است. او می‌پذیرد که به آنها کمک کند تا از یک باند بومی پول بدزدند، ولی تصادفا کیستی خود را برای گانگسترها آشکار می‌کند. دیگران تلاش می‌کنند چاوز را در محل کار بکشند، ولی کسل آنجاست و نخست آنها را می‌کشد. او سپس گانگسترها را پیش از شکار چاوز می‌کشد.

در همین هنگام، دینا مدنی، از کارکنان امنیت میهن، پژوهش درباره نیروهای کسل در افغانستان را آغاز می‌کند و باور دارد که آنها پارتنر پیشین او را کشته‌اند.
۲۲«مرد مرده»تام شینکلنداستیو لایت‌فوتاعلان‌نشده

مردی که خود را "میکرو" می‌نامد دوربین‌های پیرامون شهر نیویورک را زیر نگر می‌گیرد و ردیابی کسل را از ساختمانی که در آن گانگسترها را کشت، آغاز می‌کند. او به کسل زنگ می‌زند و می‌گوید که دیسکی را که برای کسل در خانه پیشینش گذاشته بود، بررسی کند. دیسک دربردارنده فیلمی از کسل و یگانش در قندهار است که پارتنر مدنی احمد زبیر را شکنجه می‌کنند و می‌کشند. مدنی آن ویدیو را پیش از دزدیده شدن داشت، و اکنون می‌خواهد درباره کسل - که گمان می‌رود مرده است - با دوست پیشینش بیلی روسو گفتگو کند.

همکار بالادستی‌اش کارسُن وُلف او را از این کار بازمی‌دارد، ولی مدنی به ولف می‌پذیراند که از کار تازه روسو (آنویل) برای آموزش میدانی بهره‌وری کند و سپس با روسو گفتگو می‌کند. کارن پیج، دوست روزنامه‌نگار کسل، می‌پذیرد که به او کمک کند تا میکرو را پیدا کند، و درمی‌یابد که او دیوید لیبرمن، واکاوگر پیشین NSA است، که در هنگام آشکارساختن رازها دستگیر شد و گمان می‌رود کشته شده‌است.

وُلف داستان را پنهان کرد، پس کسل او را شکنجه می‌کند و می‌کشد و پی می‌برد که مرگ خانواده‌اش تنها یک تلاش برای کشتن او (کسل) بوده است. سپس او می تواند لیبرمن را تا پایگاه عملیاتش دنبال کند.
۳۳«قندهار»اندی گدارداستیو لایت‌فوت۲۶ آوریل ۲۰۱۷ (۲۰۱۷-04-۲۶)

كسل لیبرمن را شکنجه می‌کند و درمی‌یابد که به لیبرمن در جایگاه یک واکاوگر ان‌اس‌ای (یک سازمان اطلاعاتی در وزارت جنگ)، فیلم کشته شدن زبیر برای ارزیابی فرستاده شده بود و لیبرمن بر آن شد به پیروی از آوای سرشت خود کار کند و آن را برای مدنی بفرستد. بی‌درنگ پس از آن ولف، لیبرمن را با نیروهای ویژه شکار کرد و او را با زدن تیری کشت و او را به تبهکاری بدنام کرد. گلوله به گوشی لیبرمن خورد و او توانست برهد. لیبرمن در باره کسل دست بالا را بدست می‌آورد و آشکار می کند که در قندهار او برای یک یگان ویژه به نام سرب‌روس در کنار روسو برگزیده شده بود و آنها از سوی یک کارگزار تودار برای شکار و کشتن نیروهایی با ارزش بالا بکارگیری می‌شدند. زمانی که به كسل دستور کشتن زبير داده شد، كسل نمی‌دانست زبير کیست و به گونه فزاینده‌ای از فرمان او (فرمانده) ناامید شده‌بود. هنگامی‌که آنها سفارش‌های او و روسو را نادیده گرفتند و برنامه‌ای را انجام دادند که به کشته شدن چندین مرد دیگر سرب‌روس انجامید، کسل توانست برنامه را در یک کشتار سخت به پایان برساند ولی او و روسو سپس از یگان جابجا شدند.

اکنون، کسل می‌پذیرد که با لیبرمن برای شکار کسانی که پشت سرب‌روس هستند همکاری کند.  
۴۴«امنیت دوباره»کاری اسکاگلندداریو اسکارداپاناعلان‌نشده

کسل که به هفت‌تیر و جنگ‌افزار نیاز دارد، لیبرمن را وادار می‌کند تا پایگاه‌های اطلاعاتی را برای بسته‌های شناخته‌شده جنگ‌افزار جستجو کند. كسل به دنبال بازرگان ترک بارت می‌رود، ولی پی می‌برد که این بسته یک تحویل ویژه بوده و نیازهای آنها را برآورده نمی‌کند. بارت می‌گوید که بسته اصلی به سوی کس دیگری می‌رود و لیبرمن به زودی درمی‌یابد که امنیت میهن دارد بر روی عملیاتی برای خرید "بسته جنگ‌افزاری" به امید دستگیری کسانی است که جنگ افزار می‌فروشند، کار می‌کند. مدنی که اکنون مامور ویژه مسئول است، گرایش به پژوهش درباره کشته شدن ولف (از نيروهای امنیت میهن که گمان می‌کرد توانسته لیبرمن را بکشد) دارد، ولی درباره پرونده ولف، از سوی همکار بالادستی دیگری هشدار داده می شود و به جایش به او گفته می‌شود که به گونه ویژه روی عملیات جنگ‌افزاری کار کند. او به هماهنگ کردن عملیات کمک می‌کند، برنامه‌هایی که لیبرمن با هک کردن امنیت میهن آن را آموخت. او و کسل می‌توانند ماموران را آشفته کنند و جنگ‌افزارها را مي‌ربایند، ولی مدنی آنها را دنبال می‌کند. خودروی لیبرمن با خودروی مدنی برخوردی سخت می‌کند و مدنی را به سختی زخمی می‌کند.

كسل جان مدنی را میرهاند، خودش را به او نشان می دهد و روشن میکند که او ولف را کشته است.
۵۵«گانر»درولا والشMichael Jones-Moralesاعلان‌نشده

با اینکه به مدنی گفته شده مرخصی بگیرد و بهبود یابد، برای پيگيری و تمرکز بر کسل، به سرکار باز می‌گردد. گروه او که در عملیات پیدا کردن جنگ‌افزار شکست خورده بازجویی می‌شود، ولی او برای بازجو آشکار نمی‌کند که کسل زنده است و سپس همکار دیگری به نام استین را با خود همراه می‌کند تا در پیدا کردن کسل کمکش کند.

مدنی با پیج گفتگو می‌کند و در آینده پیج به کسل درباره پژوهش‌های مدنی می‌گوید. در همین هنگام، ویلیام رالینز - از سران سرب‌روس - برای دستاوردهای خود در زمان جنگ یک نشان دریافت می‌کند و ماریون جیمز دستیار رییس سیا از رالینز می‌خواهد که در زمان ریاست او در جایگاه دستیار او کار کند.


لیبرمن بازگو می‌کند که ویدئوی کشته شدن زبیر باید از سوی یکی از سربازان دیگر سرب‌روس گرفته شده باشد و کسل باور دارد که این گانر هندرسُن بود که می‌دانست کار آنها نادرست است.

آنها پی می‌برند که هندرسُن در گوشه‌ای زندگی می‌کند، ولی رالینز سربازانی را برای کشتن او می‌فرستد و آنجا پی می‌برد که کسل زنده است. کسل و هندرسُن با راهنمایی لیبرمن می‌توانند فرستاده‌های رالينز را بکشند، ولی هندرسُن سخت زخمی می‌شود.
۶۶«بز یهودا»جرمی وبChristine Boylanاعلان‌نشده

لیبرمن به دست‌اندرکاران زنگ می‌زند تا پیکر هندرسُن را بیابند و از هویل برای رسیدگی به زخم‌های کسل کمک می‌گیرد. هویل س‍پس لوئیس ویلسُن (کهنه سرباز جوانی را که هویل تلاش می‌کرد به بازپروری‌اش کمک کند) را از زندان آزاد می‌کند. لوییس در راهپيمايی پشتیبانی از حق به همراه داشتن اسلحه دستگیر شده‌بود، و از سوی یکی دیگر از کهنه‌سربازان، اُکانر (سرباز ميانسال دروغگو) که او را بر می‌انگیخت، رها شده‌بود. هویل لو می‌دهد که اُکانر درباره سربازی دروغ گفته‌است و ویلسُن که روانی‌مانند است، اُکانر را پیدا کرده و می‌کشد. مدنی و روسو با هم می‌خوابند و او پی می‌برد که مدنی از او برای پرس‌وجو درباره كسل بهره‌وری می‌کند. مدنی به او می‌گوید که كسل زنده است و روسو پیامی رادیویی را پخش می‌کند که لیبرمن آنرا دریافت می‌کند. کسل با روسو دیدار می‌کند تا روشن کند سرب‌روس آوردگاهی برای یک عملیات بزرگ مواد افیونی بود و او (كسل) برای سرنگونی دست‌اندرکاران آن تلاش می‌کند.

روسو پیشنهاد می‌کند که به كسل فرصتی برای زندگی نو بدهد، ولی کسل نمی‌پذیرد. مدنی پیکر هندرسُن را پیدا می‌کند و از روی گواه‌هایی که می‌بیند به چیزهایی پی می‌برد. او هم‌چنین با دیدن خون کسل در جایی که هندرسُن کشته شده، نشان می‌دهد که کسل زنده است. روسو سپس با رالینز (تک‌چشم) که با هم کار می‌کنند دیداری انجام می‌دهد.
۷۷«چهارراه»اندی گداردBruce Marshall Romansاعلان‌نشده
ویلسُن (سرباز جوان) پیش از ساختن بمب‌های دست‌ساز به خودکشی می‌اندیشد. روسو به مدنی می‌گوید که باور ندارد کسل زنده است. مدنی پی می‌برد هندرسُن (مردی که در جنگل کشته شده‌بود) تنها پس از آغاز پژوهش‌های او (مدنی) درباره هندرسُن کشته شده‌است و شاید به دفتر مدنی هم حمله بشود. مدنی و استین در دفترشان دستگاه شنود پیدا می‌کنند. کسل و لیبرمن می‌خواهند هدف دیگر خود، سرهنگ مورتی بنت، یکی از رهبران (همان که فتیش دارد) سرب‌روس را بگیرند. رولینز و روسو همچنین با آسودگ‌ی درباره پژوهش‌های مدنی گفتگو می‌کنند چون رولینز باور دارد که مدنی هیچ مدرکی ندارد. او همچنین به روسو می‌گوید که باید زمانی که می‌توانست، کسل را می‌کشت كسل به پایگاه لشگری‌ای که بنت در آن زندگی می‌کند رخنه می‌کند، ولی روسو چشم‌به‌راه او (کسل) است و با گروهی از سربازان به او می‌تازد. كسل با آن‌ها نبرد می‌کند، بی‌آنکه روسوی زیر ماسک را بشناسد، کسل کمی نبرد را به درازا میکشد تا لیبرمن از راه دور به همراه بنت دسترسی پیدا کند و به آنچه می‌خواست برسد. سپس كسل می‌گریزد و ناچار می‌شود یک سرباز جوان را در راه زخمی کند. روسو و کسل، همراه بنت را تا خانه رالینز ردیابی می‌کنند، آنجا روسو دست به کشتن بنت می‌زند. کسل می‌کوشد از درون جنگل به رالینز تیراندازی کند، ولی او پشت شیشه ضد گلوله ایستاده است و زخمی برنمی‌دارد.
۸۸«پولاد سرد»آنتونیو کامپوس (کارگردان)Felicia D. Hendersonاعلان‌نشده

روسو با مادرش در بیمارستان روانی دیدار می‌کند و به رگ او دارویی که به آن معتاد است می‌زند. او سپس به مدنی می‌گوید که در نظام بزرگ شده است. لیبرمن و کسل رالینز را شناسایی می‌کنند. دوربین‌هایی که لیبرمن برای زیر نگر داشتن خانواده‌اش از آن بهره‌وری می‌کند خاموش می‌شوند و او کسل را برای دریافت چرایی‌اش می‌فرستد. سل در زمان دیدار با همسر لیبرمن، سارا درمی‌یابد که او اینترنت را برای گوشمالی پسرش، زک، خاموش کرده است. کسل اینترنت را دوباره روشن می‌کند و با سارا نوشیدنی می‌نوشد. او را می بوسد، ولی هر دو گواهی می‌دهند که این یک کار نادرست بود. سپس از کسل می‌خواهد تا کمی در پرورش زک درگیر شود و او درمی‌یابد که پسر به یک پدری نیاز دارد تا کمی با هم بگذرانند. مدنی با دانستن اینکه زیر نگر است، عملیات تازه‌ای را راه‌اندازی می کند و برنامه‌های دروغینی را پی‌ریزی می کند تا لو برود و کارگذارندگان شنود به دنبال برنامه بروند و در تله مدنی گرفتار شوند. هنگامی که روسو با گروهی از مزدوران به‌دنبال برنامه دروغین مدنی به انباری می‌رسد، در کمین سازمان امنیت میهن می‌افتد.

گروه او همه کشته می‌شوند، ولی روسو می تواند استین را بکشد و بی‌آنکه مدنی او را ببیند بگریزد و سپس مدنی را بابت مرگ استین دلداری دهد.
۹۹«آوردگاه دشمن»مارک جابستAngela LaMannaاعلان‌نشده

کسل می‌پذیرد که درباره رالینز به مدنی زنگ بزند، ولی در حالی که او و لیبرمن ، مدنی را زیر نگر دارند تا صددرصد پی ببرند که او یک دست‌اندرکار تباه نیست، بمب‌های ویلسُن در نیویورک می‌ترکد و چندین تن را می‌کشد و دیگران را زخمی می‌کند.

ویلسُن به کسانی که ضدآزادی اسلحه می‌شمردشان آسیب زد همان‌گونه که در نامه‌ای که برای پیج فرستاده روشن کرده‌است به این امید که پیج در زمینه ایستادگی در برابر سیستم، پشت او در آید و نامه او را در روزنامه خود چاپ کند.

پیج به رادیو می‌رود تا به کارهای ویلسُن خرده بگیرد برنامه‌ای که ویلسُن به گونه‌ای ناشناس به آن زنگ می‌زند تا او را بترساند. کسل با شنیدن رادیو، صدای ویلسُن می‌شناسد، در همین هنگام، هویل به دنبال ویلسُن می‌گردد و پس از پیدا کردنش، زمانی که می‌خواهد او را از کارهایش بایستاند، ویلسُن هویل را با پای مصنوعی هویل به‌سختی می‌زند و سپس او را به بمب دیگری می‌بندد.

کسل با این نما روبرو می‌شود و به ویلسُن می‌پذیراند که بمب را از کار بیندازد، ولی نه پیش از اینکه ویلسُن به پلیس زنگ بزند.

پلیس به تندی به دنبال کسل می‌رود چهره کسل را دوربین خودروی پلیس شکار می‌کند.

لیبرمن نزد مدنی می‌رود و درباره رالینز به او می‌گوید، همزمان در تلویزیون بازگو می‌شود که کسل زنده است و به او برچسب بمب‌گذار می‌زنند.
۱۰۱۰«خوبی مرد بدنهاد»جیم اوهانلونKen Kristensenاعلان‌نشده

ویلسُن، سناتُر استن اوری (هوادار آزاد نگذاردنِ به همراه داشتن اسلحه که دارد برای گردآوری کمک مالی برای آسيب‌ديدگان بمب‌گذاری برنامه‌ریزی میکند و آنویل را در جايگاه امنیت بكارگيری کرده‌است) را می‌خواهد بکشد. او در هتلِ سناتُر يكی از مردان گروه امنيتی آنويل را می‌كشد و رخت او را می‌دزدد. مدنی همکار بالادستی خود رافائل هرناندز را از همه چیزهایی که می‌داند آگاه می‌کند و او می‌گوید گروهی كه در انبار ، نيروهای امنيت ميهن را كشتند همگی از نیروهای آنویل بودند. مدنی با روسو در هتلی که بايد "آیین گردآوری کمک مالی" برگزار شود، روبرو می‌شود. در همين هنگام پیج به هتل می‌رسد تا با اوری پیش از گردآوری کمک مالی گفتگو کند، که همان زمان ویلسُن درون اتاق می‌شود و تلاش می‌کند به اوری تیر بزند. كسل برای نگاهبانی از جان آنها ناگهان درون اتاق می‌شود، ولی ویلسُن نشان می‌دهد که کمربند انفجاری بسته‌است و پیج را گروگان می‌گیرد. ویلسُن و پیج به آسانسُر می‌روند، در همین هنگام كسل را سربازان آنویل از پله‌ها به سوی پایین دنبال می‌کنند تا زمانی که کسل با مدنی و روسو رویارو می‌شود. روسو به كسل تير می‌زند و نمی‌گذارد مدنی او را دستگیر کند. مدنی پی می‌برد که او استین را کشته است. پیش از بیشتر گره خوردن کار، پلیس از راه می‌رسد و روسو و مدنی را دستگیر می‌کند. كسل می‌گریزد و ویلسُن را پیدا می‌کند. کسل به پیج کمک می‌کند تا آزاد شود و ویلس‌ن خود را می‌ترکاند.

كسل باز می‌گريزد ولی درباره بازماندگان مانند روسو، اوری، پیج و مدنی (که همگی سرانجام از بازداشت پلیس آزاد می‌شوند) گروهبان برت ماهونی از آنها پرسش و بازجویی می‌کند.
۱۱۱۱«خطر نزدیک»کوین هوکسFelicia D. Hendersonاعلان‌نشده

کسل به همکاری خود با لیبرمن پایان می‌دهد و می‌خواهد دوباره در جایگاه پانیشر نمایان شود. مدنی درباره مرگ همکارش استاین با روسو روبرو می‌شود ولی او وانمود می‌کند که درگیر آن نبوده و نیست. مدنی به بالادستی خود هرناندز می‌پذیراند که به هر روی کارهای بیشتری انجام دهد. آن‌دو نزد خانم جیمز می‌روند و درباره رالینز و به او می‌گویند. هنگامی‌که نیروهای روسو به خانه سارا (همسر لیبرمن) می‌روند ، زک وارونِ خواست سارا می‌رود و با آنها همکاری می‌کند. آنگاه که نیروها برای بردن آنها از راه می‌رسند، دختر سارا لئو پنهان می‌شود. پیش از اینکه کسل از پیش لیبرمن برود، فیلم‌هایی از خانه سارا و زک را می‌بینند که او را می‌برند. کسل لیبرمن را می‌فرستد تا لئو را پیدا کند، در حالی که خودش چشم‌به‌راه است تا روسو شماره همراهش را که از سارا بی‌گمان خواهد گرفت، ردیابی کند. گروهی از سربازان به پایگاه (پنهانگاه‌کسل‌ولیبرمن) می‌رسند، و کسل همه آنها را می‌کشد، فقط برای بازجویی از یک سرباز درباره جایی که روسو، سارا و زک هستند، می‌ایستد، اگرچه در این کار ناکام می‌شود.

بانو جیمز با رالینز روبرو می‌شود و روسو را در جایگاه قربانی برای پاک‌سازی نام سیا پیشنهاد می‌کند، که جیمز چنانچه رالینز کناره‌گیری کند، می‌پذیرد. کسل مدنی را آگاه می‌کند و آنها با لیبرمن و لئو دیدار می‌کنند.
۱۲۱۲«خانه»جت ویکینسُنDario Scardapaneاعلان‌نشده

کسل با روسو پیمان می‌بندد که خودش و لیبرمن را با سارا و زک جابجا کند. لیبرمن کلید رایانه خود را که دربردارنده همه پرونده‌های آنها در سرب‌روس و رالینز است بسته است و یک زمان‌سنج دارد که روی آنها شمارش وارونه می‌کند. کسل رسما تبهکاری‌های خود را نزد مدنی می‌پذیرد ولی لیبرمن پنهانی این پذیرش را تنها در هنگام دگرگونی معامله‌ی آنها انجام می‌دهد: در جابجایی اسرا، لیبرمن با یک صحنه‌سازی در تیراندازی دوسویه که با رسیدن نیروهای سازمان امنیت میهن رخ می‌دهد کشته می‌شود، و کسل به دست روسو می‌افتد و سارا و زک، زاری‌کنان آزاد می‌شوند. لیبرمن سپس برای خانواده‌اش آشکار کرد که این مرگ ساختگی یک فریب بود تا بتواند با آنها (خانواده‌اش) باشد. روسو هنگامی که کسل در دستانش گرفتار بود به‌زبان می‌آورد که از برنامه کشتار خانواده کسل آگاهی داشته است ولی هیچ کاری برای پیشگیری از آن انجام نداده است. کسل از سوی روسو شکنجه می‌شود تا زمانی که رایانه را باز می‌کند و می‌گذارد آنها همه پرونده‌ها را از میان ببرند (بی‌آنکه بدانند لیبرمن پیشتر نسخه‌هایی را به مدنی داده‌است) روسو پیمان می‌بندد در برابر کار کسل در باز کردن رایانه، کسل را زود و بی‌شکنجه بکشد، ولی رالینز می‌آید تا خودش کسل را شکنجه کند و کین چشم کور شده‌اش را بستاند.

روسو در پی سخنان خوارکننده رالینز درباره ناچیز بودن روسو به کسل کمک می‌کند تا گره دستانش باز شود و اینگونه کسل رالینز را می‌کشد. با پایان کار رالینز، روسو تلاش می‌کند کسل را بکشد، ولی پس از اینکه لیبرمن مدنی را از جای زندگی‌شان (کسل و لیبرمن) که اکنون جای شکنجه کسل شده می‌آگاهاند مدنی به‌هنگام می‌رسد و از کشته شدن کسل پیشگیری می‌کند.
۱۳۱۳«یادگاری موری»استیون سرجیکاستیو لایت‌فوتاعلان‌نشده

لیبرمن و مدنی، کسلِ رو به مرگ را نه به بیمارستان که به خانه پدر مدنی که یک پزشک است، می‌برند که جان کسل را می‌رهاند. روسو گروهی از نیروها که به دنبال او فرستاده شده بودند را می‌کشد و سپس هویل را پیدا می‌کند و او را گروگان می‌گیرد. کسل پیش از کشته شدن هویل می‌رسد و روسو می‌پذیرد که همان شب با او دیدار کند و قرار را در شهربازی‌ای که خانواده کسل در آن مرده بودند می‌گذارد. مدنی، همراهِ کسل را ردیابی می‌کند و با اینکه هرناندز و جیمز به او گفته‌اند که هیچ کار دیگری انجام ندهد، بر آن می‌شود که  دنبال کسل برود. میان کسل و روسو زدوخوردی مرگبار رخ می‌دهد و هنگامی‌که مدنی از راه می رسد، روسو به سر او تیر می‌زند. کسل سرانجام دستِ بالا بهره‌اش می‌شود ولی بر آن می‌شود که روسو را نکشد. به‌جایش چهره روسو را به آینه می‌کوبد و رخسارش را برای همیشه از میان می‌برد. کسل بازداشت می‌شود و مدنی و روسو به بیمارستان برده می‌شوند و در آنجا زنده می‌مانند. پس از ۳ روز، هرناندز و جیمز کسل را آزاد کردند و به درخواست مدنی با یک نام و گذرنامه نوین به او روزنه‌ای برای زندگی تازه می‌دهند.

روسو برای تبهکاری‌اش گناهکار شناخته می‌شود. پس از چندین نشست گفت‌وشنود و بازجویی، لیبرمن آزاد می‌شود و نزد خانواده‌اش باز می‌گردد. کسل به گروه پشتیبانی از جانبازانِ هویل می‌پیوندد.

فصل ۲ (۲۰۱۹)

[ویرایش]
شم.
کلی
شم. در
فصل
عنوانکارگرداننویسندهتاریخ پخش اصلی [۵]
۱۴۱«موسیقی بلوز میخانه‌ی کنارراه»Jim O'Hanlonاستیو لایت‌فوت۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۱۵۲«مبارزه یا پرواز»Jim O'Hanlonاستیو لایت‌فوت۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۱۶۳«متلاطم کردن آب»Jeremy WebbKen Kristensen۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۱۷۴«بافت زخمی»Iain B. MacDonaldAngela LaManna۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۱۸۵«جکس یک چشم»استیسی پاسونDario Scardapane۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۱۹۶«مجازات»Jamie M. DaggChristine Boylan۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۲۰۷«یک روز بد»Jet WilkinsonFelicia D. Henderson۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۲۱۸«محافظ برادرم»Michael OfferBruce Marshall Romans۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۲۲۹«اعصاب خرد کن»سالی ریچاردسناستیو لایت‌فوت و Ken Kristensen۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۲۳۱۰«قلب‌های تاریک مردان»Alex Garcia Lopezاستیو لایت‌فوت و Angela LaManna۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۲۴۱۱«گودال»Meera MenonLaura Jean Leal۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۲۵۱۲«دوره برخورد»استیون کیDario Scardapane۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)
۲۶۱۳«گردباد»Jeremy WebbSteve Lightfoot۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-01-۱۸)

منابع

[ویرایش]
  1. «Jason R. Moore». IMDb. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۶-۲۶.
  2. «Michael Nathanson». IMDb. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۶-۲۶.
  3. «Floriana Lima». IMDb. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۶-۲۶.
  4. «Giorgia Whigham». IMDb. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۶-۲۶.
  5. "Shows A-Z - marvel's the punisher on netflix". The Futon Critic. Retrieved August 6, 2019.