پرش به محتوا

عقده‌های قاعده‌ای

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
غده‌های قاعده‌ای
بخش‌های مختلف غده‌های قاعده‌ای و نواحی مرتبط با آن
غده‌های قاعده‌ای مشخص شده در تشریح مغز
جزئیات
بخشی ازمخ
شناسه‌ها
لاتینnuclei basales
MeSHD001479
نورونیمز224, 2677
شناسه
نورولکس
birnlex_826
TA98A14.1.09.501
TA25559
FMA84013

عقده‌های قاعده‌ای یا گانگلیون‌های پایه (به انگلیسی: Basal ganglia) که هسته‌های قاعده‌ای نیز خوانده می‌شوند از پنج هسته زیرقشری مغز تشکیل شده‌اند. عقده‌های قاعده‌ای از این نظر دارای اهمیت هستند که نقش مهمی در عمل کنترل حرکتی ایفا می‌کنند. هسته‌های این ناحیه به دلیل ارتباطاتی که با هم و دیگر قسمت‌های مغز دارند، در کنترل حرکت شرکت می‌کنند، اگرچه پیام مستقیم به طناب نخاعی جهت کنترل حرکتی نمی‌دهند. غده‌های قاعده‌ای پیام‌های اولیه را از قشر مغز می‌گیرند و پیام‌های خود را از راه تالاموس به قسمت‌های مختلف قشر مغز می‌فرستند.[۱]

اجزای عقده‌های قاعده‌ای

[ویرایش]
عقده‌های قاعده‌ای به تفکیک

از هشت عقده‌ تشکیل می‌شوند که عبارتنداز:

نقش عقده‌های قاعده‌ای(BG)

[ویرایش]

حرکات چشم

یکی از زمینه های به شدت مطالعه شده عقده‌های قاعده‌ای، نقش آن در کنترل حرکات چشم ها میباشد. حرکت چشم توسط شبکه گسترده ای از نواحی مغز کنترل می‌شود که با یک ناحیه در مغز میانجی به نام کولیکولوس فوقانی (SC) همگرا می‌شوند. SC یک ساختار لایه بندی شده است که لایه های آن نقشه های دو بُعدی رتینوپیک فضای بینایی را تشکیل می‌دهند.[۱]

SC پیام های مهار کننده قوی از غده‌های های قاعده‌ای، فرستاده از توده سیاه پارس رتیکولار دریافت میکند. نورون های پارس رتیکولار معمولا به طور پیوسته با نرخ بالایی فعالیت میکند، اما به محض حرکت چشم از حرکت "متوقف میشوند" و بدین ترتیب SC را آزاد تر می‌کنند. نورون های بخش هایی از هسته دم‌دار همچنین فعالیت مرتبط با حرکات چشم نشان می‌دهند. از آنجا که اکثریت سلول های هسته دم دار در نرخ بسیار پایین فعالیت می‌کنند، حرکات چشم همیشه افزایش نرخ آتش در نورون های این بخش را نشان می‌دهد.حرکت چشم با فعالسازی هسته دم‌دار آغاز گشته که توده سیاه رتیکولار را از طریق سلول های گابائرژیک مهار کرده و بدین ترتیب SC را از مهار شدن رها می‌سازد.[۲]

مهمترین نقش عقده‌های قاعده‌ای، کنترل حرکت و تنظیم وضعیت بدن است. البته باید در نظر داشت که این سیستم همراه با قشر حرکتی و مخچه عملاً به صورت یک واحد عمل می‌کند و نمی‌توان اعمال مجزایی را به‌طور کامل به قسمت‌های مختلف عقده‌های قاعده‌ای نسبت داد.[۲] با وجودی که انتساب یک عمل واحد به تمام عقده‌های قاعده‌ای غلط است، یکی از اثرات عمومی تحریک منتشر عقده‌های قاعده‌ای، مهار کردن تنوس عضلانی در سراسر بدن است که این اثر ناشی از پیام‌های مهاری (Inhibitory) است که از عقده‌های قاعده‌ای به قشر حرکتی و قسمت تحتانی ساقه مغز انتقال می‌یابند.[۲]

تصور می‌شود که عقده‌های قاعده‌ای(BG)در سطوح بالایی از کنترل حرکتی نقش دارند که به عنوان مثال می‌توانیم به طراحی، برنامه‌ریزی و اجرای عملکردهای حرکتی پیچیده اشاره کنیم. بررسی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که عقده‌های قاعده‌ای به حس عمقی و همچنین جهت حرکت حساس هستند و این پیام‌ها احتمالاً در کنترل پیشرفت حرکت مرتباً استفاده می‌شوند.[۳]

ضایعه عقده‌های قاعده‌ای

[ویرایش]

اختلالات حرکتی در اثر آسیب‌های مربوط به عقده‌های قاعده‌ای با توجه به ناحیه آسیب باعث ایجاد دو مشکل در فرد می‌شوند:

  • افزایش حرکات
  • کاهش حرکات

در ارتباط با افزایش حرکات به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

  • لرزش(Tremor). این حرکات، نوسانی و ریتمیک است.
  • کره (Chorea). کره عبارت است از حرکات ناگهانی، نامتقارن و کوتاه مدت عضلات اندامها و صورت. در این حالت، حرکات برای چند ثانیه انجام می‌شود و سپس یک طرح حرکتی دیگری پس از آن شروع می‌شود؛ بنابراین حرکات نامنظم و غیرارادی یکی پس از دیگری ایجاد می‌شود.
  • آتتوز(Athetosis). آتتوز با حرکات مداوم، نامنظم، غیرارادی و کرمی شکل در قسمت انتهایی اندامها و تنه که ممکن است حتی درضمن خواب هم ایجاد شوند، شناخته می‌شود و حرکت ارادی ممکن است غیرممکن باشد.[۴]
  • همی‌بالیسموس (Hemiballismus). همی‌بالیسموس به علت ضایعه (معمولاً آسیب عروقی) هسته ساب‌تالامیک ایجاد می‌شود و این وضعیت به صورت حرکات غیرقابل کنترل پرتابی شدید و ناگهانی عضلات یک یا هر دو اندام در طرف مقابل تظاهر می‌کند.[۴]

مواردی که باعث کاهش حرکات می‌شوند عبارتنداز:

  • کندی حرکات (Bradykinesia)
  • عدم حرکت یا آکینزی (Akinesia)
  • دیستونی (Dystonia) یا بدقَوامی ماهیچه‌ها. به انقباض غیرارادی و مداوم گروهی از عضلات که باعث وضعیت ثابت بدن می‌شود، دیستونی گویند. دیستونی ممکن است باعث تغییر شکل بدن گردد.

شایعترین بیماری غده‌های قاعده‌ای، بیماری پارکینسون(Parkinson's disease)است که معمولاً در دهه پنجم زندگی رخ می‌دهد. مهمترین علایم بیماری پارکینسون شامل موارد زیر است:

  1. کندی حرکت
  2. لرزش در حالت استراحت (Resting tremor)
  3. عدم حرکت یا آکینزی
  4. سخت‌شدگی (Rigidity) که نوع خاصی از سفتی عضلانی است.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. Janet H. Carr & Roberta B. Shepherd/ Neurological Rehabilitation:Optimizing Motor Performance; ISBN 0-7506-0971-0
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ شادان، فرخ. ترجمه فیزیولوژی پزشکی آرتورگایتون. جلد دوم. انتشارات شرکت سهامی چهر.
  3. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام autogenerated3 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ *میناگر، علیرضا. وثوق آزاد، ژاک. ترجمه نوروآناتومی پایه و کاربردی فیتزجرالد. انتشارات دانش‌پژوه.