روادیان: تفاوت میان نسخهها
Persia2099 (بحث | مشارکتها) ←منابع: از قرن دهم میلادی که روادیان قدرت را به دست گرفتند کرد بودند و چیزی از اصالت عربی باقی نمانده بود. پس رده سلسله های کردی باید قرار گ... |
Persia2099 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== آغاز == |
== آغاز == |
||
[[ابن خلکان|ابنخلّکان]] تاریخنگار [[مردمان کرد|کرد]]<ref>{{یادکرد دانشنامه|نویسنده= |مقاله = Dictionnaire biographique d'Ibn Khallikan, Volumes 1 et 2|نشانی=https://www.wdl.org/fr/item/7448/#contributors=Ibn+Khallik%25C4%2581n%252C+1211-1282|سال=۱۸۶۷|تاریخ بازبینی= ٢۷ بهمن ۱۳۹٥}}</ref> رَوّادیان را از آغاز کردتبار دانسته است.<ref name="فهیمی">{{یادکرد دانشنامه|نویسنده= مهین فهیمی |مقاله =رَوّادیان |نشانی=http://lib.eshia.ir/23019/1/5956|دانشنامه=[[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] زیر نظر [[کاظم موسوی بجنوردی]]|ناشر=مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|شابک=|جلد= ١|سال=١٣٨٨|تاریخ بازبینی= ٢٨ آبان ۱۳۹٥}}</ref> |
[[ابن خلکان|ابنخلّکان]] تاریخنگار [[مردمان کرد|کرد]]<ref>{{یادکرد دانشنامه|نویسنده= |مقاله = Dictionnaire biographique d'Ibn Khallikan, Volumes 1 et 2|نشانی=https://www.wdl.org/fr/item/7448/#contributors=Ibn+Khallik%25C4%2581n%252C+1211-1282|سال=۱۸۶۷|تاریخ بازبینی= ٢۷ بهمن ۱۳۹٥}}</ref> رَوّادیان را از آغاز کردتبار دانسته است.<ref name="فهیمی">{{یادکرد دانشنامه|نویسنده= مهین فهیمی |مقاله =رَوّادیان |نشانی=http://lib.eshia.ir/23019/1/5956|دانشنامه=[[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] زیر نظر [[کاظم موسوی بجنوردی]]|ناشر=مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|شابک=|جلد= ١|سال=١٣٨٨|تاریخ بازبینی= ٢٨ آبان ۱۳۹٥}}</ref> ولی امروزه گفته میشود که رَوّادیان، در ابتدا خاندانی عربتبار بودند که در قرن هشتم میلادی به آذربایجان مهاجرت کردند، اما تا قرن دهم میلادی با آسیمیله شدن در جمعیت مردم منطقه از نظر زبانی و فرهنگی [[مردمان کرد|کرد]] گردیدند. از این رو در قرن دهم میلادی به عنوان یک خاندان [[مردم کرد|کردتبار]] شناخته می شدند.<ref name= Price>Massoume Price, ''Iran's Diverse Peoples: A Reference Sourcebook'', ABC-CLIO, 2005, ISBN 9781576079935, [http://books.google.com/books?id=gzpdq679oJwC&pg=PA43&dq=%22Several+Arab+tribes+also+became+Kurdish+by+culture,through+assimilation.For+example,+the+Arab+Rawadid+tribe+moved+into+Kurdistan+in+the+mid%E2%80%93eighth+century+but+by+the+tenth+century+was+known+as+a+Kurdish+tribe%22&hl=en&ei=oSBCTqezH4LqrAfMjpW5Bw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=1&ved=0CCsQ6AEwAA#v=onepage&q=%22Several%20Arab%20tribes%20also%20became%20Kurdish%20by%20culture%22&f=false p. 43.]</ref>. نیای این خاندان مُثنّی از قبیلهٔ اَزْد بود که در نیمهٔ اول قرن دوم هجری قمری به فرمان یزیدبن حاتم، والی آذربایجان، به همراه دیگر یمنیان از بصره به آذربایجان کوچ کردند و یزیدبن حاتم حکومت منطقه بین تبریز و بَذ را به روادبن مثنّی سپرد.<ref name="فهیمی" /> روادیان به تدریج از اوایل قرن دهم میلادی از نظر فرهنگی [[مردم کرد|کرد]] شده و شروع به استفاده از کلمات [[زبان کردی|کردی]] ''مملان'' به جای ''محمد'' و ''احمدیل'' به جای ''احمد'' در نامهایشان کردند.<ref name=Bosworth/> [[کلیفورد ادموند باسورث]] در اینباره میگوید:<ref>{{یادکرد دانشنامه|نویسنده= [[کلیفورد ادموند باسورث|Clifford Edmund Bosworth]] |مقاله = Rawwādids|نشانی=http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/rawwadids-SIM_6262|دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]]|جلد=Although the Daylamīs [see daylam ] were the most prominent in this upsurge of northern Persian mountain peoples, the part of other races like the Kurds was not negligible. The Rawwādids (the form “Rawād” later becomes common in the sources) were originally of Azdi Arab stock, but gradually became assimilated to their environment in Adharbaydjan (and especially, the area around Tabriz) which were Kurdish at the time and became Kurdicised...|تاریخ بازبینی= ٢۶ بهمن ۱۳۹٥}} </ref> |
||
{{نقل قول|... با وجود اینکه [[دیلمیان]] مهمترین نقش را در افزایش قدرت مردمان [[مردمان ایرانی|ایرانی]] کوهستانی شمالی ایفا کردند اما نقش دیگر اقوام ایرانی از جمله [[مردم کرد|کردها]] نیز به همان اندازه مهم بود، از جمله آنها میتوان روادیان را برشمرد (بعدها نام "رواد" در منابع مرسوم شد) که در اصل از قبیله عرب ازد بودند، اما به تدریج در زبان و فرهنگ مردم آنزمان آذربایجان (به خصوص مناطق اطراف تبریز) که [[مردمان کرد|کردتبار]] بودند، آسیمیله شده و [[مردمان کرد|کرد]] شدند ...»}} |
{{نقل قول|... با وجود اینکه [[دیلمیان]] مهمترین نقش را در افزایش قدرت مردمان [[مردمان ایرانی|ایرانی]] کوهستانی شمالی ایفا کردند اما نقش دیگر اقوام ایرانی از جمله [[مردم کرد|کردها]] نیز به همان اندازه مهم بود، از جمله آنها میتوان روادیان را برشمرد (بعدها نام "رواد" در منابع مرسوم شد) که در اصل از قبیله عرب ازد بودند، اما به تدریج در زبان و فرهنگ مردم آنزمان آذربایجان (به خصوص مناطق اطراف تبریز) که [[مردمان کرد|کردتبار]] بودند، آسیمیله شده و [[مردمان کرد|کرد]] شدند ...»}} |
||
[[هیو کندی]] نیز در مورد روادیان و دیگر سلسلههای [[مردمان کرد|کرد]] آنزمان میگوید:<ref name=Kein/> |
|||
{{نقل قول|سلسلههای [[مردمان کرد|کرد]] که در نیمه دوم قرن چهارم تا دهم میلادی به قدرت رسیدند شامل [[آل حسنویه]] و [[بنی عیاران]] در زاگرس مرکزی، [[روادیان]] و [[شدادیان]] در آذربایجان و [[مروانیان]] در جنوبغربی آناتولی بودند، که قدرتشان را تنها بر پایه نیروی نظامی طوایف [[مردمان کرد|کرد]] پایگذاری کرده بودند. آنها برخلاف [[آل بویه]] هرگز در خود نیازی برای به کارگیری ''غلامان ترک'' نمیدیدند، زیرا که آنها به تنهایی قادر به تامین نیروی نظامی از میان جنگجویان کوهستانی [[مردمان کرد|کرد]] خود بودند.}} |
|||
دربارهٔ آغاز حکومت روادیان آگاهی اندک است. [[کسروی]] تنها مورخی است که با استناد به منابع تاریخی و آثار مورخان ارمنی، تا حدود زیادی، رویدادهای حکومت روادیان را آشکار ساخته و تاریخ این خاندان را از دیگر حکومتهای همعصر آنان جدا کرده است.<ref name="فهیمی" /> |
دربارهٔ آغاز حکومت روادیان آگاهی اندک است. [[کسروی]] تنها مورخی است که با استناد به منابع تاریخی و آثار مورخان ارمنی، تا حدود زیادی، رویدادهای حکومت روادیان را آشکار ساخته و تاریخ این خاندان را از دیگر حکومتهای همعصر آنان جدا کرده است.<ref name="فهیمی" /> |
||
نسخهٔ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۰۶
بخشی از تاریخ و فرهنگ کردها |
روادیان[۱][۲][۳] (۹۵۵–۱۰۷۱[۴])، دودمانی کردتبار[۵][۶][۷] بودند که از قرن دهم تا اوایل قرن یازدهم میلادی بر آذربایجان به مرکزیت تبریز و مراغه حکومت میکرد.[۴][۸]
آغاز
ابنخلّکان تاریخنگار کرد[۹] رَوّادیان را از آغاز کردتبار دانسته است.[۱۰] ولی امروزه گفته میشود که رَوّادیان، در ابتدا خاندانی عربتبار بودند که در قرن هشتم میلادی به آذربایجان مهاجرت کردند، اما تا قرن دهم میلادی با آسیمیله شدن در جمعیت مردم منطقه از نظر زبانی و فرهنگی کرد گردیدند. از این رو در قرن دهم میلادی به عنوان یک خاندان کردتبار شناخته می شدند.[۱۱]. نیای این خاندان مُثنّی از قبیلهٔ اَزْد بود که در نیمهٔ اول قرن دوم هجری قمری به فرمان یزیدبن حاتم، والی آذربایجان، به همراه دیگر یمنیان از بصره به آذربایجان کوچ کردند و یزیدبن حاتم حکومت منطقه بین تبریز و بَذ را به روادبن مثنّی سپرد.[۱۰] روادیان به تدریج از اوایل قرن دهم میلادی از نظر فرهنگی کرد شده و شروع به استفاده از کلمات کردی مملان به جای محمد و احمدیل به جای احمد در نامهایشان کردند.[۵] کلیفورد ادموند باسورث در اینباره میگوید:[۱۲]
... با وجود اینکه دیلمیان مهمترین نقش را در افزایش قدرت مردمان ایرانی کوهستانی شمالی ایفا کردند اما نقش دیگر اقوام ایرانی از جمله کردها نیز به همان اندازه مهم بود، از جمله آنها میتوان روادیان را برشمرد (بعدها نام "رواد" در منابع مرسوم شد) که در اصل از قبیله عرب ازد بودند، اما به تدریج در زبان و فرهنگ مردم آنزمان آذربایجان (به خصوص مناطق اطراف تبریز) که کردتبار بودند، آسیمیله شده و کرد شدند ...»
هیو کندی نیز در مورد روادیان و دیگر سلسلههای کرد آنزمان میگوید:[۷]
سلسلههای کرد که در نیمه دوم قرن چهارم تا دهم میلادی به قدرت رسیدند شامل آل حسنویه و بنی عیاران در زاگرس مرکزی، روادیان و شدادیان در آذربایجان و مروانیان در جنوبغربی آناتولی بودند، که قدرتشان را تنها بر پایه نیروی نظامی طوایف کرد پایگذاری کرده بودند. آنها برخلاف آل بویه هرگز در خود نیازی برای به کارگیری غلامان ترک نمیدیدند، زیرا که آنها به تنهایی قادر به تامین نیروی نظامی از میان جنگجویان کوهستانی کرد خود بودند.
دربارهٔ آغاز حکومت روادیان آگاهی اندک است. کسروی تنها مورخی است که با استناد به منابع تاریخی و آثار مورخان ارمنی، تا حدود زیادی، رویدادهای حکومت روادیان را آشکار ساخته و تاریخ این خاندان را از دیگر حکومتهای همعصر آنان جدا کرده است.[۱۰]
وَجناء، محمد و یحیی
روادبن مثنّی سه پسر به نامهای وَجناء، محمد و یحیی داشت. بلاذری و یاقوت تجدید بنای شهر تبریز و آباد ساختن آن را از اقدامات خانوادهٔ رواد بهویژه پسران او دانستهاند. آنان همچنین به دور شهر بارو کشیدند. پسران رواد در دورههای مختلف بر ضد خلفای عباسی شوریدند. وجناء به همدستی صدقةبن علی، حاکم ارومی، بر هارونالرشید طغیان کرد. به نظر میرسد شورش وجناء را خزیمةبن خازم سرکوب کرده باشد.[۱۰]
محمدبن رواد، که در آغاز خلافت مأمون در تبریز حکومت میکرد، سر به شورش برداشت، اما سپس به اطاعت مأمون درآمد. ابنخرداذبه در ۲۳۲ ــ هنگامی که محمدبن رواد در تبریز حکومت میکردـ از آن شهر دیدن کرده بود. به گفتهٔ ابنندیم، بابک خرمدین پیش از قیامش، دو سال در تبریز نزد محمدبن رواد بود.[۱۰]
یحییبن رواد پس از برادرش محمد، به فرمان متوکل عهدهدار حکومت تبریز شد. او نیز همچون برادرانش یاغی شد، اما در ۲۳۵ حمدویةبن علی، یکی از سرداران متوکل، وی را دستگیر کرد و به بغداد فرستاد. از این پس تا حدود ۳۴۴ که ابنحوقل از حکومت ابوالهَیجابن رواد بر اهر و زرقان یاد کرده است، از این خاندان اطلاعی نیست. با توجه به فاصلهٔ زمانی حکومت محمدبن رواد و ابوالهیجا، بعید است که ابوالهیجا فرزند رواد باشد و احتمالاً از نوادگان اوست.[۱۰]
ابوالهیجا
ابوالهیجا در ۳۴۹ به همراه جستانبن شرمزن، به طرفداری از وهسودان سالاری (از امیران سالاریان)، با ابراهیم سالاری (امیرزاده خاندان سالاریان) جنگید و پیروز شد.
به گفتهٔ باسورث، در فاصلهٔ حکومت محمدبن رواد تا ابوالهیجا که بیش از یک سده به طول انجامید، «روادیان کرد شدند و اسامی کردی برگزیدند». به نظر میرسد پیوندهای ازدواج سبب این امر شده بود. ابوالهیجا در ۳۷۷ به شهر دوین، که در قلمرو ابودلف شیبانی (امیرشروان) بود، حمله و آنجا را غارت کرد. او در سال بعد به واسپورگان حمله برد، اما در جریان این لشکرکشی درگذشت. ابوالهیجا ۳۶ سال حکومت کرد.[۱۰]
مملان
پس از ابوالهیجا، پسرش ابونصر محمد معروف به مَمَلان به جانشینی او رسید. در اوایل حکومت مملان، ابودلف شیبانی دوین را تصرف کرد. مملان در دوران حکومت خود از یک سو با مخالفت برادرش، مرزبان، و از دیگر سو با یورش داوید،[۱۳] والی شمال ارمنستان و دست نشاندهٔ امپراتور روم شرقی، روبهرو بود. او در جنگ با داوید شکست خورد و ملازگرد به تصرف امپراتوری روم شرقی درآمد. مملان در سال ۳۸۸، بار دیگر سپاهی گردآورد و با عنوان جهاد به سوی ملازگرد رفت، اما از سپاهیان متحد ارمنی و گرجی شکست خورد. از سال ۳۹۴، دیگر نامی از مملان در آثار مورخان نیست، ظاهرآ او در همین حدود درگذشته است.[۱۰]
ابونصر حسین
پس از مملان، پسرش ابونصر حسین به جای او نشست، اما نام مملان تا ۴۰۵ همچنان بر سکهها ضرب میشد. از اینرو یا سال مرگ مملان به خطا ذکر شده، یا ابونصر همچنان به نام پدرش سکه میزده است. از رویدادهای دورهٔ حکومت ابونصر اطلاعی نیست. ظاهرآ او در ۴۱۶ وفات یافت و برادرش ابومنصور (نصر) وهسودان به حکومت رسید.[۱۰]
وهسودان
او نامآورترین امیر روادی است. در دورهٔ حکومت ابومنصور وهسودان، نخستین گروههای ترکان غز، مقارن سلطنت سلطان مسعود غزنوی، به آذربایجان حمله بردند. آنان به شهرها و آبادیها میتاختند و مردم را غارت میکردند و میکشتند. امیران و حاکمان مناطق مختلف در همه جا با ترکان مقابله میکردند، اما وهسودان مقدم آنان را گرامی داشت تا از نیروی جنگی ایشان بهره جوید. اندکی بعد، ترکان به مراغه یورش بردند و مسجد آنجا را به آتش کشیدند و اهالی شهر را قتلعام کردند. وهسودان به یاری ابوالهیجابن ربیبالدوله، رهبر کردان هذبانی و حاکم ارومیه، به ترکان حمله بردند و بسیاری از آنان را کشتند.[۱۰]
در ۴۳۴، زلزلهٔ مهیبی در تبریز رخ داد. هر چند وهسودان از آن جان به در برد، اما کاخ او و شهر ویران شد و حدود پنجاه هزار نفر کشته شدند. چندی بعد، وهسودان بهآباد کردن شهر پرداخت، به طوری که ناصر خسرو که در سال ۴۳۸ به تبریز رفته بود، آنجا را شهری آباد وصف کرده است. وهسودان در دورهٔ حکمروایی خود، اسپهبد موغان (گروهی از مردم کوهنشین که به اطاعت از اسلام در نیامده بودند) را شکست داد و به فرمان خویش درآورد.[۱۰]
در ۴۴۶، طغرل سلجوقی به آذربایجان لشکر کشید. وهسودان که یارای مقابله با وی را نداشت، به اطاعت طغرل درآمد و به نامش خطبه خواند. وهسودان همچنین پسرش را به رسم نوا، به دربار سلطان سلجوقی فرستاد و به این ترتیب روادیان خراجگزار سلجوقیان شدند. وهسودان تا سال ۴۵۰ حکومت کرد و پس از او، پسرش مملان به حکومت رسید. تلاش او نیز برای جلوگیری از سلطه سلجوقیان به جایی نرسید. وهسودان دو پسر دیگر به نامهای ابوالهیجا منوچهر و ابوالقاسم عبداللّه داشت. به گفتهٔ کسروی، شاید منوچهر همان پسری باشد که وهسودان به رسم نوا، نزد طغرل فرستاد، ولی اینکه او چه زمانی در خراسان بوده است، معلوم نیست. از ابوالقاسم عبداللّه نیز جز در قصیدهای که قطران سروده است، نامی نیست.[۱۰]
پایان
حکومت روادیان در ۴۶۳ با خلع مملان از حکومت، از سوی آلبارسلان پایان یافت.
مینورسکی از کتابی به نام تاریخ آذربایجان، تألیف ابوالهیجا روادی یاد کرده است که اینک موجود نیست. ظاهرآ این کتاب رویدادهای سالهای ۳۶۹ تا ۴۲۰ را دربرداشته است.[۱۰]
منابع
- ↑ Sherefkhan Bedlisi "Sherefname" Translation: Ziya Avci
- ↑ Vladimir Minorsky, Prehistory of Saladin http://rbedrosian.com/Ref/Minorsky/vmpsal1.htm#124.
- ↑ The Sharafnam̂a, or, The history of the Kurdish nation, 1597, Translation: Mehrdad Izady
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ Misbah Islam, Decline of Muslim States and Societies, Xlibris Corporation, 2008, ISBN 978-1-4363-1012-3, p. 423.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ C.E. Bosworth, The new Islamic dynasties, 389 pages, Columbia University Press, 1996, ISBN 9780231107143 (p.150)
- ↑ W.B. Fisher et al., The Cambridge History of Iran, 778 pp., Cambridge University Press, 1968, ISBN 9780521069366 (p.32)
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ Hugh Kennedy, The Prophet and the Age of the Caliphates The Kurdish dynasties which emerged in the second half of tenth century...Rawadids and Shadadids in Azarbayjan
- ↑ Jamie Stokes, Encyclopedia of the Peoples of Africa and the Middle East, Volume 1, Infobase Publishing, 2009, ISBN 978-0-8160-7158-6, %22&hl=en&ei=ejNCToKKG47KrAf356nfBw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=1&ved=0CCkQ6AEwAA#v=onepage&q=%22the%20latter%20around%20Tabriz%20and%20Maragheh. %22&f=false p. 382.
- ↑ «Dictionnaire biographique d'Ibn Khallikan, Volumes ۱ et ۲». ۱۸۶۷ https://www.wdl.org/fr/item/7448/#contributors=Ibn+Khallik%25C4%2581n%252C+1211-1282. دریافتشده در ٢۷ بهمن ۱۳۹٥. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ ۱۰٫۰۰ ۱۰٫۰۱ ۱۰٫۰۲ ۱۰٫۰۳ ۱۰٫۰۴ ۱۰٫۰۵ ۱۰٫۰۶ ۱۰٫۰۷ ۱۰٫۰۸ ۱۰٫۰۹ ۱۰٫۱۰ ۱۰٫۱۱ ۱۰٫۱۲ مهین فهیمی (١٣٨٨). «رَوّادیان». [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] زیر نظر [[کاظم موسوی بجنوردی]]. ج. ۱. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. دریافتشده در ٢٨ آبان ۱۳۹٥. تداخل پیوند خارجی و ویکیپیوند (کمک)
- ↑ Massoume Price, Iran's Diverse Peoples: A Reference Sourcebook, ABC-CLIO, 2005, ISBN 9781576079935, p. 43.
- ↑ Clifford Edmund Bosworth. «Rawwādids». [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]]. ج. Although the Daylamīs [see daylam ] were the most prominent in this upsurge of northern Persian mountain peoples, the part of other races like the Kurds was not negligible٫ The Rawwādids (the form “Rawād” later becomes common in the sources) were originally of Azdi Arab stock, but gradually became assimilated to their environment in Adharbaydjan (and especially, the area around Tabriz) which were Kurdish at the time and became Kurdicised٫٫٫. دریافتشده در ٢۶ بهمن ۱۳۹٥. تداخل پیوند خارجی و ویکیپیوند (کمک)
- ↑ David III of Tao