دکتر رحیمی

ویرایش

سلام. با نظر شما مقاله دکتر رحیمی با وجود پنجاه منبع ، عدم سرشناسی داشت. میخواستم شخصا کمک کنید که چیکار کنم،؟ و اینکه مثلا این لینک ها هم کمک نمیکند؟! https://farsnews.ir/alihosein/1734624312792828720 Rouzbeh behrouzi (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)پاسخ

@Rouzbeh behrouzi: گرامی. درود. مواردی که برای این مقاله گذاشته بودید . سرشناسی ایشان را حمایت نمیکرد. مثلا معاونت وزیر در ویکی پدیا بر اساس وپ:سیاستمدار فرد سیاسی شناخته نمی شود. من پیشنهاد می کنم که بگذارید اندک زمانی بگذرد و بعد در صورتیکه ایشان در موقعیت هایی قرار گرفتند که سذشناسی را برایشان به ارمغان می اورد دوباره در پیش نویس مطلب رو نوشته و بعد در خواست انتقال به نبح کنید. همچنین توجه کنید که تعداد لینک ها دلیلی بر سرشناسی نیست. مثلا ممکن است یک خبر از روی تلکس خبرگزاری ایرنا برای تعداد زیادی خبرگزاری برود و با کمی تغییر و ... بازنشر شود لذا این موارد سرشناسی نمی اورد. -- Hootandolati(بحث) «شنبه،۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۴ (ایران۲۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)پاسخ

غزنویان

ویرایش

درود جناب در مورد آن مقاله باید به شما بگویم که منابع تک به تک بررسی شده‌اند هیچ ارتباطی به متن های آن ندارند در صورت نیاز میتوانم توضیحات بیشتری بدهم ضمن اینکه بحث نام امپراتوری در این قضیه به پایان رسیده Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)پاسخ

در مرحله ی اول با متن
یک امپراتوری تُرک‌نژاد طرف هستیم که دو منبع جلوی آن گذاشته شده این دو منبع هیچ ارتباطی به این متن ندارند
در مرحله دوم میبینیم که نوشته شده مورد توجه و تأیید خلافت عباسی بود که یه منبع برای آن اورده شده که هیچ ارتباطی با این متن ندارد
در مرحله ی سوم نیز میبینیم که شهرت این امپراتوری در جهان، بیشتر به خاطر فتوحاتی است که در هندوستان انجام داده است که یک منبع جلوی آن گذاشته شده که باز نیز ارتباطی با این متن ندارد
در مرحله ی چهارم من منبع های نام امپراتوری و خود آن نام را حذف کردم چون با یکی از مدیران به این نتیجه رسیدیم که آن ویرایش های مخرب یک شخص که اکنون دیگر مسدود شده به پایان رسیده و ما تلاش میکنیم به شرایط سابق برگردیم
در مرحله ی پنجم منبع های کپشن نقشه است که هیچ ارتباطی به نقشه ندارد و من منابع سابق که مرتبط بودند جایگزین کردم در واقع خرابکاری شده بود
مرحله ی ششم پرچم این سلسله است که کاملا بی منبع می‌باشد
پرحله ی هفتم هم من متن درباره ی سبکتگین را که سابقا خودم اضافه کرده بودم خود آن و منابع اش را تغییر دادم
مرحله ی هفتم نیز به بخش زبان ها برمیگردد که من آن را کمی پیشرفت داده و منابع مختلف اضافه نمودم
مرحله ی هشتم نیز سلسله های پیشین و پسین هستند که من آن را پیشرفت ها و دگرگونی های مختلف دادم و...
الان مشکل کجاست؟
منتظر پاسخ شما هستم
با تشکر Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)پاسخ
@Complect89: گرامی درود. سپاس از تعامل و تامل شما. در خصوص امپراطوری به اینجا مراجعه کنید Bosworth, C.E. (1963). The Ghaznavids: 994–1040. Edinburgh University Press و یا سایر منابع مثلا این متن از یونسکو یا ایرانیکا و یا بریتانیکا , بریتیش میوزیوم این سلسله را امپراطوری خوانده شده است .
ضمن اینکه توجه کنید زمانیکه شما با یکی از مدیران محترم به نتیجه ای رسیدید زمانی می توانست مفیدتر باشد که در اینجا موضوع را به بحث گذاشته باشید تا بقیه افراد نیز از بحث آگاه شده و در آن مشارکت کنند.
  • برای اینکه موارد به درستی به فرجامی مشترک برسد پیشنهاد می کنم نخست به این امر بپردازیم سپس وارد بقیه موارد بشویم. -- Hootandolati(بحث) «یکشنبه،۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۵۴ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)پاسخ
    بله چشم
    خب ببینید ما نیازی به این اصطلاح نداریم به دلیل اینکه سابقا در مقاله نبود و نیز این حکومت به نام اصلی خود یعنی غزنویان شناخته می‌شود بخواهیم اشاره دقیق‌تری داشته باشیم میتوانیم به خود واقعی آن یعنی سلطنت اشاره کنیم
    نیازی به امپراتوری نیست البته این نظر من و برخی دیگر است شما چطور فکر میکنید Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۶ (UTC)پاسخ
    @Complect89: به نظر من وقتی این منابع با این قوت نام امپراطوری را نهاده اند چندان جالب نیست که ان را رد کنیم. یعنی جریانهای مهمی مانند بریتیش میوزیوم و بریتانیکا و ایرانیکا و یونسکو و ... را نمیتوان رد کرد. پیشنهاد می کنم این نام یعنی امپراطوری عزنویان بماند. اگر لینک که گفتگوی خودتان با مدیر بررسی کننده به اشتراک بگذارید ممنون می شوم تا از استدلال های مخالف هم مطلع شوم. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۰۱ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)پاسخ
    درود
    البته مدیران اظهار خاصی نداشتند اما مشکلی هم نداشتند من هم ندارم در واقع اشکالی ندارد بله الان که این را گفتید به نظرم منطقی تر میرسد بهتر است پاک نکنیم اما به نظر مقاله به امپراتوری غزنوی انتقال پیدا نکند در همین غزنویان باقی بماند Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)پاسخ
    @Complect89: گرامی من هم با انتقال چندان موافق نیستم چون عنوان انگلیسی هم امپراطوری غزنویان نیست. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۰۴ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)پاسخ
    درست است بله دقیقا Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۵ (UTC)پاسخ
  • @Complect89: اگر موافق باشید این گفتگو را به بحث غزنویان منتقل کنم که برای تاریخچه بماند و اگر دیگر دوستان هم بحثی را داشتند به ان اضافه کنند تا غنی تر شود. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۰۶ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۶ (UTC)پاسخ
    به نظرم شما نظر خود که بالا نوشتید را به تنهایی اضافه کنید بهتر است من حرف خاصی ندارم اینگونه نیز برای خوانندگان بهتر خواهد بود Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)پاسخ
    در حال نوشتن هستید؟
    میخواستم بگویم حالا برویم سراغ بقیه Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)پاسخ
    @Complect89: گرامی اجازه بدهید من مورد دوم و سوم را چک کرده و عرض کنم -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۶ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۰۶ (UTC)پاسخ
    مشکلی نیست خواستم بگویم شاید میخواهید بروید
    همه ی آنها را بررسی کنید Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۰۸ (UTC)پاسخ
  • @Complect89: گرامی در فارسی متاسفانه حتی ترجمه صفحه انگلیسی Ghaznavid campaigns in India نیز بسیار ناقص و تقریبا خالی است که باعث تاسف برای ما باید باشد که چرا این موارد به این اهمیت تا این اندازه ناقص هستند. به هر روی، در خصوص تایید خلافت توسط عباسیان می توان به این صفحه در بریتانیکا توجه کرد :During the first two years of his reign, Maḥmūd consolidated his position in Ghazna. Although he was an independent ruler, for political reasons Maḥmūd gave nominal allegiance to the ʿAbbāsid caliph in Baghdad. The caliph, in return, recognized Maḥmūd as the legitimate ruler of the lands he occupied and encouraged him in his conquests. در حقیقت باید به بحث داستان زندگی سلطان محمود غزنوی پرداخت. تا انجا که در ذهن دارم در تمامی سلسله های پس از اسلام نام خلفا عموما در خطبه ها برده می شد. دلیل اصلی آن هم سنی بودن این سلسله و تایید پذیری و دریافت نوعی مشروعیت ظاهری دینی از سوی خلیفه مسلمان یعنی خلفای عباسی بود. در مورد دیگر می توان به همان نوشته یونسکو صفحه 112و 113 اشاره کرد. که در مورد این موضوع توضیح داده است. در حقیقت هر دو بحث یعنی حمله سلطان محمود به هند و معروفیت او به عنوان یک غازی و مشروعیتش از خلیفه عباسی و دادن هدایای ارتباطی مستقیم به هم دارند. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۷ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)پاسخ
  • بخش چهارم هم فکر میکنم با بخش اول حل شد. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۸ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۸ (UTC)پاسخ
    درست است
    پس یعنی این منبع را در آخر متن اول که نمایش داده می‌شود بگذاریم که همزمان چند چیز را پوشش میدهد
    اما دیدید که آن یکی ها مشکل داشتند
    بسیار خب به موارد برویم Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)پاسخ
    شما اکنون میتوانید به مرحله ی پنجم بروید
    چون سه مرحله ی اول را بررسی کردید آن متن ترک‌تبار و مورد تایید و شهرت را میتوانیم این یک منبع قرار دهیم Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۳ (UTC)پاسخ
  • @Complect89: منابع موحود را اگر ساپورت نمی کنند و ممکن است، زحمت بکشید و حذف کنید. در تغییر منابع وقتی منابعی موضوع درست را حمایت میکنند، شک نکنید. برای امپراطوری و ترک بوده می توانید از تمامی این منابع استفاده کنید. در این مورد تشخبص شما درست بوده من خودم به شخصه ترجیح م یدهم منابع جدید و بهتر را استفاده کنم. در مورد هندوستان و اعتبار یافتن از خلفا و شهرت عزنویان این مقاله هم بد نیست : The Ghaznavid Empire of India- Ali Anooshahr- https://doi.org/10.1177/00194646211041162 -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۰۹ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۹ (UTC)پاسخ
فقط بقیه را اگر ممکن است برای فردا بگذاریم. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۰۹ (ایران۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۹ (UTC)پاسخ
مشکلی نیست
بله این هم منبع خوبی می‌باشد
پس یعنی من هیچ ویرایشی نکنم و یا هم ویرایشی انجام بدهم و همزمان بحث را نیز فردا ادامه بدهیم؟ Complect89 (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)پاسخ
لطفا بیاید این بحثمان را ادامه دهید من گمان کردم که تمام شده است Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۲۸ (UTC)پاسخ
@Complect89: گرامی درود . با پوزش از بابت تاخیر در این گفتگو. ایم چند روز را بیشتر درگیر سال نو ... بودم. اما در مورد بقیه مواردی که نوشته اید.
نخست در سلسله های ترکی زبان یا ترک نژاد. سه زبان رایج بودند: زبان دربار عموما و زبان قشون ترکی- زبان اداری و مراسلات و دیوان فارسی - زبان دین عربی -- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۰۰ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)پاسخ
درود دوباره به شما
مشکلی نیست من باید صبر میکردم و منتظر میماندم حالا هم ممنون که هستید
اما من برای زبان سانسکریت که برای ضرب سکه به کار میرفت منبع اضافه نمودم ایا مشکلی داشت؟ Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۳۲ (UTC)پاسخ

ادامه گفتگو

ویرایش
همچنین بنابه نوشته نصر الله بختور تاش در مورد پرچم در این دوران از نوشته های ناصر خسرو و بیهقی و فرخی یاد می کند. بنا به نظر او در این دوران پرچم نقشی از ماه- شیر و ایات قران داشته است که نقش نمایش در امده در صفحه پرچم ایران نزدیک ترین به این امر است . می توانید رفرنس را به کتاب تاریخ پرچم ایران - نصرت ‏الله بختورتاش ارجاع دهید.
در مورد زبان سانسکریت سکه هایی است که در هندوستان به نام سلطان محمود و دوزبانه عربی- سانسکریت در محمود آباد ضرب شده ولی در بلاد اسلامی سکه ها با رسم الخط عربی منتشر می شد.
بهترین منبع در مورد سکه های این دوران مقاله سکه های سلطان محمود غزنوی نوشته : حسن رضایی باغ بیدی است. که به تفکیک محل ضرب سکه های طلا نفره و مسی را ذکر کرده است.
با توجه به موضوع فوق باید ذکر شود که این سکه در دوره سلطان محمود ضرب شده طبعا در دوره های دیگر به دلیل افول امپراطوری غزنوی تکرار نشد.
-- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۰ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)پاسخ
به دلیل تداخل قسمت اول نوشتارم ناقص ماند. در مورد پرچم پیشنهاد میکنم از درفش استفاده شده در مقاله پرجم ایران استفاده کنید معتبر تر است و نزدیک به تحقیق زنده یاد بختورتاش -- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۲ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۰۲ (UTC)پاسخ
درست است من هم میخواستم بگویم که این پرچم که الان در غزنویان گذاشته شده اشتباه است
و من یک نمونه شیر خورشیدی دیده ام میتوانیم آن را بگذاریم همانطوری که خودتان گفتید
اما پس میگوید سانسکریت اضافه نکنیم؟ اما این زبان واقعا در ضرب سکه استفاده شده میخواهید منبعش را بفرستم یا دیدید؟ Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۰۴ (UTC)پاسخ
@Complect89: چرا می توانید اضافه کنید اما بنویسید که این نوع سکه فقط در زمان سلطان محمود و در محمود آباد هند ضرب شده است. رفرنس هم به مقاله سکه های سلطان محمود غزنوی نوشته : رضایی باغ بیدی، حسن. (1392). سکه های سلطان محمود غزنوی. همایش بین المللی غزنه و زبان و ادب فارسی. -- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۱۰ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۴۰ (UTC)پاسخ
چشم حتما
اما بعدی
ببینید من منابع کپشن نقشه را با منابع درست جایگزین کردم اما منبعی که در حال حاضر در کپشن نقشه وجود دارد: "An Indian Embassy before Sultan Mahmud of Ghanzna, from the "Majmal al-Tawarikh" of Hafiz-e Abru"
و اما منبعی که من اضافه کردم (در واقع از قبل در مقاله بود): Schwartzberg 1978, p. 146 و یک منبع دیگر Bosworth, C.E. (1 January 1998). History of Civilizations of Central Asia. UNESCO. pp. 430–431. ISBN 978-92-3-103467 حالا شما ببینید این قبلی درست بوده یا آن که در حال حاضر در مقاله موجود است Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۴۵ (UTC)پاسخ

@Complect89: کدام نگاره مد نظر است متوجه نشدم -- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۲۵ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۵۵ (UTC)پاسخ

آن منبع اول که دارای پیوند است در کپشن نقشه مقاله حال حاضر غزنویان گذاشته شده
و آن دو سابقا در کپشن نقشه بودند که من این جدید را حذف و آن دو قدیمی که درست بودند را جایگزین کردم
خواستم ببینید آیا من کار اشتباهی کردم یا درست Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۵۷ (UTC)پاسخ
@Complect89: تصحیح منبع امری درست است. هر زمانی یک منبع معتبر و دقیق تر پیدا شود می توان ان را به متن اضافه کرد و در صورتیکه منبع قبلی نادرست باشد ان را اصلاح کرد.
  • یک موضوع هم این است که در ان زمان ساختار همانند دوره مغول به بعد و یا ماقبل اسلام نبوده. یعنی در یک زمان در ایران چند سلسله حضور داشتند. در دوره معاصر هم در دوره زندیه چنین بوده در خراسان افشاریه باقی مانده بودند و کریمخان هم حکومت خود را داشت. و خراسان اسما تحت نظر زندیه بود اما شاهرخ شاه در انجا حکم روایی مطلق داشت. در دوره پیش از عزنوی و همز زمان با این سلسله ال بویه- سامانیان- باقی مانده صفاریان و خرده حکومت ها در مناطق کوچک مانند باوندیان حکمروایی خود را داشتند. سلسله های بعدی را بهتر است سلجوقی و خوارزمشاهی بگذاریم. بر اساس صفحه سلسله‌های ایران قبلی هم ال بویه- سامانیان- صفاریان مناسب تر است. -- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۸ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۰۸ (UTC)پاسخ
    پس قبلی درست بوده چون من چیزی ندیدم که این منبع جدید به نقشه اصلا اشاره ای داشته باشد
    در مورد سلسله های پیشین پسین هم فک نکنم مشکلی باشد چون چیزی که گفتید در ویرایش من وجود دارد تنها اتفاقی که افتاده دقیق‌تر شدن سلسله های پیشین بود Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)پاسخ
  • @Complect89: درود و سپاس از تعاملی که دارید. اگر موضوعی جا مانده بگویید تا به همراه هم بررسی کنیم. و اگر ممکن است زحمت تصحیح موارد هم با شما. -- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۴۸ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)پاسخ
    بسیار عالی متشکرم از شما تا اینجا
    ببینید مسئله ی بعد دو منبع استفاده شده در باب نام امپراتوری غزنوی است که همین حالا هم در مقاله وجود دارد
    O'Kane, Bernard (2009). The Appearance of Persian on Islamic Art (به انگلیسی). Persian Heritage Foundation. ISBN 978-1-934283-16-5. a fictitious genealogy connecting them with the Sasanian monarch Yazdegerd III Peacock, A. C. S. (2013-02-01).
    Early Seljuq History: A New Interpretation (به انگلیسی). Routledge. p. 33. ISBN 978-1-135-15369-4. The Ghaznavids claimed descent from the last Sasanian shah, Yazdagird III الان این دو چه ربطی به امپراتوری غزنوی دارند؟ با تشکر Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۲ (UTC)پاسخ
  • @Complect89: منبع خدمت شما دادم اگر در این دو منبع موضوع قید نشده منبع جدید را استفاده کنید . -- Hootandolati(بحث) «پنجشنبه،۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۴ (ایران۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)پاسخ
    بسیار خب این هم از این مسئله
    دیگر مشکلی نیست حالا فقط یک خواسته من از شما داشتم که آخرین ویرایش من در غزنویان را برگردانید چرا که من اگر اینکار را انجام بدهم احتمال فکر کنند خرابکاری دوباره رخ داده است
    بعد از اینکه شما این کار را انجام بدهید به سراغ تغییراتی که پیرامون آن صحبت کردیم خواهم رفت و اگر هم بر فرض من کاری نکردم خودتان میتوانید تغییرات را اعمال کنید Complect89 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۷ (UTC)پاسخ
    درود دوباره آیا تصمیم به انجام گرفتید؟ Complect89 (بحث) ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)پاسخ
  • @Complect89: درود . این چند روز را درگیر هستم برای ویرایش عموما نمی رسم خودتان می توانید زحمت تغییرات بکشید؟ -- Hootandolati(بحث) «یکشنبه،۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۵۶ (ایران۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۲۶ (UTC)پاسخ

سؤال در خصوص دندانه‌ها

ویرایش

سلام. متوجه شدم که در اکثر پیام‌های‌تان در نظرخواهی‌ها و بحث‌ها چند دونقطه «:» در ابتدای پیام قرار می‌دهید که باعث می‌شود متن نسبت به سایر پیام‌ها جلوتر برود. آیا این کار را عمداً انجام می‌دهید؟ اگر بله، دلیلش چیست؟

به این دلیل این سؤال را مطرح کردم که دندانه‌ها در بحث‌ها باید مطابق با وپ:دندانه باشند تا بشود بحث‌ها را با تمرکز بیشتری مطالعه کرد. خصوصاً در نظرخواهی‌های حذفی که بحث‌هایی بیش از صرفاً نظرات به ماندن یا حذف صورت می‌گیرد، مطالعهٔ پیام‌هایی که دندانه‌هایشان نظم ندارند، سخت است. اگر دلیل خاصی برای آن دندانه‌ها دارید که هیچ، اگر نه، می‌خواهم خواهش کنم که از این پس مطابق آن شیوه‌نامه‌ای که پیوند دادم عمل کنید که کار دیگران هم آسان‌تر شود. در نظرخواهی‌های حذف هم نظر خود را با یک «*» آغاز کنید تا نظرات به‌صورت فهرست‌وار زیر هم قرار گیرند. ممنون از شما. {{کاربر|جـیپیوتر}}بحث ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۱۵ (UTC)پاسخ

@Jeeputer: عزیز. درود. این متن را دیده بودم چون انشا بود چندان محملی برای اجرایش ندیدم. بیشتر عادت است که با : شروع کنم. ضمن اینکه دلیل اسلی من این بود: اگر موضوع چند ایتم خاص باشد تعداد دو نقطه ها را زیاد می کنم که خواننده بتواند موضوع را دنبال کند. مثلا وقتی 4 پرسش مطرح می شود برای پاسخ هر بار یک : اضافه می کنم. یا اگر قرار است مثلا 3 موضوع را بیان کنم برای اینکه خواننده بتواند موضوعات را دنبال کند از این روش استفاده می کنم. چون در این حالت چشم بیننده متوجه تفاوت بین موضوعات مطروحه می شود. حتما در نظر خواهی حتما سعی می کنم از * استفاده کنم. اگر جایی یادم رفت بگذارید به حساب سن و سال. سپاس -- Hootandolati(بحث) «جمعه،۱۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۴ (ایران۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۳۴ (UTC)پاسخ
اگر پیام‌ها از یک قاعده‌ای پیروی کنند که همهٔ کاربران بتوانند آن را درک کنند به‌نظر من بهتر است. مثلاً تا پیش از همین توضیح شما، من دلیل آن دندانه‌های اضافی را درک نمی‌کردم. در هر صورت، همان‌طور که خودتان هم فرمودید، ملزم نیستید که پیروی کنید. این از آن دسته قواعدی است که خیلی به آن سخت گرفته نمی‌شود و من هم بیشتر به‌خاطر وسواس خودم به آن دقت می‌کنم. اگر در همان نبح رعایت کنید از نظر من کافی است و به سایرین برای مطالعهٔ بحث‌ها کمک خواهد کرد. سربلند باشید. {{کاربر|جـیپیوتر}}بحث ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)پاسخ

جلوگیری از حذف صفحه: واژه‌نامه انیمیشن

ویرایش

با درود


صفحه واژه‌نامه انیمیشن توسط شما نامزد حذف سریع شده و نوشته بود که باید با شما تماس بگیرم


با اینکه هنوز جای کار داره و ناقصه ولی این صفحه لازمه و دلایلی دارم که باید بارگذاری بشه:


سینما و انیمیشن کلمات و اصطلاحات مرسومی داره که اتفاقا هر روز هم بهش اضافه میشه و خیلیاشون انقدر تخصصی غیر قابل بومی‌سازی هستن که افرادی غیر از اهالی تولید فیلم، خیلی از اونا رو متوجه نمیشن و یه همچین لغتنامه‌ای بنظرم حتی چه بهتر که توی پلتفرم ویکی نوشته بشه.


در توضیحات حذف مقاله نوشته که این مقاله از تعاریف فرهنگ‌وار تشکیل شده و طبق بند م۴ از معیارهای حذف سریع و باید به ویکی‌واژه منتقل شوند.

لطفا راهنمایی کنید که این امر چطور انجام میشه؟ آیا یکی از مدیران اینکارو انجام میده یا خودم هم میتونم؟

لطفا کمک بفرمایید تا این صفحه رو برای عموم منتشر کنیم.


ممنون

{{جا:حس-دلیل-آگاه‌سازی|پیش‌نویس:واژه‌نامه انیمیشن|سرآیند=1|انتقال به ویکی‌واژه}} ~~~~ Amirsavad (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)پاسخ

@Amirsavad: درود به اینجا بروید و مطالب را در اینجا وارد کنید https://fa.wiktionary.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87:%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87%D9%94_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۷ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۴ (ایران۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۳۴ (UTC)پاسخ

تغییر نام بدون بحث

ویرایش

اقدام شما مبنی بر تغییر نام یک الگوی مورد مناقشه بدون دعوت به بحث و شنیدن نظرات دیگران نمونه‌ای آشکار از نقض رویه‌های معمول و متعارف در ویکی‌پدیاست. چنین کاری از کاربر باسابقه‌ای مانند شما بسیار بعید بود. مجبورم توضیح دهم که شما نه تنها با ایجاد تمایز دل‌به‌خواهی میان دو واژۀ سیاسی و نظامی فعالیت‌های سیاسی مردم کردستان را در طول تاریخ‌شان تحریف کرده‌اید، بلکه نسبت به تمایز دو مفهوم نظامی و شبه‌نظامی هم بی‌توجه بوده‌اید. آنچه که شما خواهان آن هستید یک غلط فاحش است که متأسفانه به خاطر امتناع شما از بحث کردن و رسیدن به اجماع به وجود آمده است. بنده دعوت به بحث می‌کنم و امیدوارم یاد بگیرید نظرات شخصی و ایدئولوژیک‌‌تان را بدون بحث و اجماع به مقالات تحمیل نکنید. پەڕاو (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)پاسخ

@Paraw: . نخست نوشتارتان را بخوانید. ایجاد تمایز دل‌به‌خواهی میان دو واژۀ سیاسی و نظامی فعالیت‌های سیاسی مردم کردستان را در طول تاریخ‌شان تحریف کرده‌اید، بلکه نسبت به تمایز دو مفهوم نظامی و شبه‌نظامی هم بی‌توجه بوده‌اید. بین نوشتار شما تضاد وجود دارد. نخست اینکه بین نظامی و سیاسی تمایز وحوددارد. نه دلخواه است و نه دل نخواه. دوم اینکه وقتی گروهی اسلجه دست می گیرند گروهی نظامی محسوب می شوند . اتفاقا بر خلاف نظرتان من ازن سازمانها را ارتقاع داده ام که شاید امری درست نباشد. شما بین فعالیت های گروه نیروهای مدافع خلق یا بازهای آزادی کردستان یا پ ک ک را چه می نامیم سیاسی یا نظامی. این موضوع ربطی به قوم کرد یا ترکمن و ... ندارد. ضمن اینکه این الگو برای تمامی کردها در کشورهای مختلف درست شده است. در خصوص تفاوت بین احزاب سیاسی و گروه های نظامی مطالعه کنید و یاد بگیرید که صرفا نظر شما به دلیل اینکه شما کی گویدد، (با توجه به اینکه نگاهتان در این موضوع با واقعیت ها تفاوت دارد) دلیلی بر درستی نظرتان نیست. البته قطعا در تکمیل این مجموعه تلاش م یکنم گه گروه های نظامی و غیر نظامی از هم جدا بشوند. البته می توان گروه شبه نظامی هم در الگو قرار داد. اگر فکر می کنید که نیاز است می توان الگو را گسترش داد و نوشت :سازمان‌های سیاسی و شبه نظامی و نظامی کرد -- Hootandolati(بحث) «سه‌شنبه،۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۱ (ایران۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)پاسخ
همچنین ببینید سازمان خبات انقلابی کردستان ایران - یگان زنان ایزدخان -- Hootandolati(بحث) «سه‌شنبه،۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۸ (ایران۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)پاسخ
آنقدر در نوشته‌تان غلط املایی دارید که نمی‌توانم دقیقاً متوجه شوم چه گفته‌اید. تمایز دو واژۀ نظامی و شبه‌نظامی برای من روشن است: واژۀ نظامی به نیروهای رسمی مسلح وابسته به دولت‌ها اشاره دارد که از افراد حرفه‌ای پدید آمده است. واژۀ شبه‌نظامی به گروه‌های مسلح پدیدآمده از میان مردم عادی اشاره دارد که می‌توانند وابسته به دولت‌ها باشند یا نباشند که در حالت اول معمولاً سازمان‌های بسیج مردمی و در حالت دوم معمولاً گروه‌های معترض، شورشی یا انقلابی هستند. قوانین حقوق بین‌الملل این دو قسم نیروی مسلح را به‌وضوح از یکدیگر جدا کرده و برای هریک شرایط ویژه‌ای مقرر داشته است. (به عنوان مثال نک: پیشگیری از مناقشات مسلحانه، نوشتۀ کوفی عنان، تهران: مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، ۱۳۸۱) در حال حاضر تنها نیروی نظامی در سراسر سرزمین موسوم به کردستان نیروی پیشمرگه وابسته به وزارت امور پیشمرگۀ حکومت اقلیم کردستان در عراق است. بقیه شبه‌نظامی هستند و نه نظامی. شما از واژۀ نظامی استفاده کرده‌اید و نه شبه‌نظامی.
دوم این‌که احزاب سیاسی کُرد مسلح همگی بازویی شبه‌نظامی با نامی متفاوت و سازمان‌دهی مجزا دارند که به‌صورت جدا از سازمان سیاسی فعالیت می‌کند. این احزاب سیاسی را نمی‌توان به اسلحه‌شان تقلیل داد و با تمایزگذاری ذهنی بین سیاست و مبارزۀ مسلحانه مدعی شد که این‌ها حزب سیاسی نیستند، بلکه گروه مسلح یا به قول شما نظامی هستند! اگر از نظر شما حزبی که به خاطر شرایط استبداد و خفقان سیاسی اسلحه به دست می‌گیرد را باید خارج از احزاب سیاسی دسته‌بندی کرد، قاعدتاً باید آن را در مورد احزاب غیرکُرد نیز اعمال کرد و بنابراین می‌باید الگو:گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران را هم به «الگو:گروه‌های سیاسی و نظامی مخالف جمهوری اسلامی ایران» تغییر می‌دادید. به هر صورت ما در ویکی‌پدیا الگویی مجزا برای سازمان‌های مسلح داریم که بخشی از آن هم به گروه‌های مسلح کُرد اختصاص دارد و نیازی نیست الگوهای موجود را تغییر دهیم.
دیگر این‌که نام الگو شرایط لازم برای ذکر احزابی که باید در آن آورده شود را مشخص کرده و بر اساس آن قرار نبوده شاخه‌های مسلح احزاب سیاسی در الگو گنجانده شوند و چنان‌که می بینید در این الگو اکثریت قاطع مقالات مربوط به احزاب سیاسی هستند و نه مقالات مرتبط با شاخه‌های مسلح آن‌ها. بنابراین اگر نام شاخۀ نظامی یک یا چندی از احزاب سیاسی نیز به اشتباه در الگو آمده می‌باید حذف شود، نه اینکه به خاطر آن چند مورد اشتباه معدود، نام الگو تغییر کند!
همۀ این‌ها به کنار، همچنان تخطی شما از قاعدۀ بحث و اجماع بر سر جای خود دارای موضوعیت است. شما خودسرانه اقدام به تغییر نام الگو کرده‌اید و با وجود واگردانی من به هیچ شکلی مرا دعوت به بحث نکردید و دوباره تلاش کردید تا نه تنها نظرتان را تحمیل کنید، بلکه حتی نام الگو را هم بدون بحث و شنیدن دیدگاه مخالف تغییر دادید. این رفتار شما قابل قبول نیست و نقض آشکار رویۀ معمول در ویکی‌پدیاست و امیدوارم متوجه باشید که این قبیل رفتارها جایی در ویکی‌پدیا ندارند. پەڕاو (بحث) ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)پاسخ
شما بیش تر از انکه بخوانید شوق به جواب دادن دارید. در متن تکرار شده توسط من از نوشتار شما، چنین آمده است که  : من تمایزی بین گروه سیاسی و نظامی قرار نداده ام. اصلا بحث من داستان نظامی و شبه نظامی نبوده. ایراد به همان خط اول نوشتار تان بوده که از دید شما بین گروه سیاسی و نظامی تفاوتی وجود ندارد. در سراسر نوشتار من اعتراض و یا موضوعی در خصوص جداسازی شبه نظامی و نظامی نیست. نوشتار را اول بخوانید بعد به شوق پاسخ دادن بنویسید.
دیگر اینکه توجه کنید این الگو برای اقلیم کردستان عراق نیست. برای تمامی اقوام کرد در کشورهای مختلف است با تقلیل آن به یک منطقه نمی شود داستان را تغییر داد. اما در مورد اینکه نوشته اید . اقلیت خیر بیشتر این گروه ها مسلح هستند یا کلا نظامی هستند یا شبه نظامی. سازمانهای غیر مسلح اتفاقا در اقلیت به سر می برند. اینکه مثلا کومله میلیشیا دارد می شود شبه نظامی گروه سیاسی نیست. می توان الگوی سازمانهای سیاسی و شبه نظامی را برایشان ایجاد کرد. چرا که نه اما اوردن این موارد در کنار سازمانها سیاسی بی معنی است. مثلا در قسمت ترکیه از 10 حزب دارای صفحه 4 حزب مسلح هستند. در الگوی ایران از 14 حزب 9 حزب مسلح هستند. در سوریه
نظر مناسبی هم داده اید سازمانهای مسلح حذف شوند. صد در صد موافق هستم. نام تمامی گروه های نظامی و شبه نظامی حذف شوند و در یک الگوی جداگانه اورده شوند اتفاقا پیشنهاد می کنم که در الگو:گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران هم اینکار را انجام دهیم. طبعا مواردی مانند کومله و حزب دموکرات و سایر گروه های مسلح کردی باید از الگوی سازمانهای سیاسی حذف شوند که از نظر من بسیار مناسب است. از سوی دیگر وقتی این سازمانها در گروه های مسلح آمده اند طبعا در ساختار سیاسی اگر بخواهد قرار بگیرند لازم است بین نام آنها و گروهی که فقط فعالیت سیاسی دارد تفکیک قائل شویم.
همچنین توجه کنید که دو موضوع جدا از هم در این مسئله وجود دارد. یکی اینکه الگوی سازمانهای سیاسی کرد ، که الگوی موجود چنین نبود. سازمانهایی مسلح و سیاسی در هم آمیخته شده اند که اکثریت مسلح هستند. طبعا تغییر نام الگو امری درست بوده. یک راهکار دیگر این بود موارد مندرج متن به تعداد زیاد حذف میشد که قطعا سخت تر بود. من امر درست را انتخاب کردم و امیدوارم که شما در این موضوع همکاری کنید تا الگوی های تکمیلی ایجاد شود. اجماع برای موضوعی که اشتباه است به عنوان راهکار استفاده نمی شود شما متنی داشتید که با نامش در تضاد بود.
اما پرسش اینجاست که برای گروهی مسلح مثل کومله کدام ایتم باید ذکر شود! مسلخ - سیاسی یا نظامی سیاسی ؟ تکلیف گروه هاییکه جامعه بین الملل آنها را تروریستی می دانند مانن پ ک ک چیست ؟ آنها را در شمار گروه های مسلح یا سیاسی اوردن درست است؟
ضمن اینکه الگو:گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران قطعا نیاز به باز نویسی دارد. نه چریک های فدایی مسلح هستند نه مجاهدین خلق. پیشینه مسلحانه با حال حاضر تفاوت دارد.
Hootandolati(بحث) «سه‌شنبه،۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۳۵ (ایران۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)پاسخ
اولاً بنده را پینگ نکردید و من تصادفاً متوجه شدم به کامنت من پاسخ داده‌اید. قطعاً می‌دانید که برای آگاه کردن مخاطب می‌باید او را صدا بزنید.
ثانیاً صحبت‌های پر از نیش و کنایۀ شما دربارۀ شوق بنده در رابطه با «شوق پاسخ دادن» و غیره نه تنها لحن دوستانه‌ای ندارد بلکه متأسفانه نیت‌خوانی محسوب می‌شود. از آن بپرهیزید.
ثالثاً البته که بحث شما تمایز بین نظامی و شبه‌نظامی نبوده، این بنده بودم که چنین چیزی را متذکر شدم. شما این تمایز را از ابتدا نادیده گرفته‌اید و بدون هیچ بحثی از واژۀ نظامی استفاده کرده‌اید.
رابعاً‌ من کجا خواسته‌ام چیزی را به یک منطقۀ خاص «تقلیل» بدهم؟ من آنچه را که شما لحاظ نکرده‌اید یعنی تمایز میان نظامی و شبه‌نظامی را متذکر شدم و گفتم تنها یک سازمان «نظامی» در سراسر کردستان وجود دارد که آن هم در این الگو نیامده است. بنابراین بقیه نظامی نیستند و اگر قرار هم باشد وضعیت فعالیت مسلحانه‌شان با عنوانی توصیف شود، ذیل «شبه‌نظامی» قرار می‌گیرند و نه نظامی. این‌گونه که پیداست شما هم به کامنت بنده دقت نکره‌اید، بنابراین مجبورم تکرار کنم فقط و تنها فقط «نیروهای پیشمرگۀ وابسته به وزارت امور پیشمرگه در اقلیم کردستان عراق» هستند که مصداق واژۀ نظامی‌اند و بقیه نهایتاً «شبه‌نظامی» به شمار می‌آیند.
خامساً دربارۀ اینکه سازمان‌های مسلح در این الگو اکثریت را دارند یا خیر، اعدادی که خودتان آورده‌اید هم نشان می‌دهد سازمان‌های مسلح در اکثریت نیستند و درواقع حرف بنده را با ذکر عدد ثابت کرده‌اید. می‌توانیم در این باره به‌صورت مجزا صحبت کنیم.
سادساً سازمان‌های شبه‌نظامی و سازمان‌های سیاسی تقریباً در همۀ احزاب کُردستان سازمان‌یابی جداگانه‌ای دارند. این‌که احزاب سیاسی به هر دلیلی برای انجام مبارزه با استفاده از سلاح سازمان‌های شبه‌نظامی تأسیس کرده‌اند، به معنای نادیده گرفتن وجه سیاسی، فعالیت‌های سیاسی غیرمسلحانه و سازمان سیاسی‌شان نیست. به عنوان مثال در همان مثالی که دربارۀ کومله آورده‌اید اگر منظورتان «حزب کومله کردستان ایران» باشد، این حزب سازمانی مسلح به نام «تشکیلات پیشمرگۀ کومله» تأسیس کرده که مجزا از ساختار سیاسی است و میان این دو رابطۀ سلسله‌مراتبی وجود دارد. نمی‌توان نام خود «حزب کومله کردستان ایران» را در زمرۀ سازمان‌های شبه‌نظامی آورد، بلکه باید تشکیلات شبه‌نظامی آن را به‌صورت مجزا در الگوی سازمان‌های شبه‌نظامی قرار داد. علاوه بر این برخی از اطلاعات شما دربارۀ وضعیت سازمان‌های مسلح احزاب کُرد غلط و یا قدیمی است. به عنوان مثال ویرایشی را که در صفحۀ حزب اتحاد دموکراتیک در کردستان سوریه انجام داده بودید بدین علت خنثی کردم که مدت‌هاست که دیگر «یگان‌های دفاع از خلق» و «یگان‌های دفاع از زنان» وابستگی حزبی ندارند و سازمان شبه‌نظامی این حزب نیستند، بلکه این دو یگان از حزب جدا شده و به عنوان تشکیلات شبه‌نظامی رسمی به «خودمدیریتی دموکراتیک شمال و شرق سوریه» وابسته شده‌اند و زیر نظر آن فعالیت می‌کند. ظاهراً شما بعد از ۸ سال از این اتفاق باخبر نیستید.
سابعاً شما که به‌صورت خودسرانه و دل‌بخواهی نام الگوها را تغییر می‌دهید چطور در مورد احزاب ایرانی صرفاً‌ «پیشنهاد» می‌دهید و عمل نمی‌کنید؟! به اینجا که می‌رسید طرفدار عقل جمعی و منتظر رسیدن به اجماع می‌شوید؟ ولی در مورد احزاب کُرد بر اساس عقل فردی خودتان حقیقت را تحمیل می‌کنید؟ من این معیارهای دوگانۀ شما را نادرست می‌دانم. متأسفانه شما دربارۀ هر موضوعی حرف می‌زنید به جز اشتباهی که کرده‌اید و مرتباً بحث‌های جدیدی را می‌گشایید که پاسخ به هرکدام نیاز به یک صفحه پاسخ دارد و مطالب درست و نادرست را خلط می‌کنید.
ثامناً بنده با اصل ویرایش‌های شما در مورد این تفکیک مخالفم و نمی‌دانم چطور یک‌دفعه شما به این نتیجه رسیده‌اید که احزاب سیاسی که فعالیت مسلحانه می‌کنند باید از احزاب بی‌سلاح جدا شوند و در جایی دیگر بیایند. نه این الگوها جدیدند و نه فعالیت این احزاب جدیداً آغاز شده است. قاعدتاً باید توجیه کافی برای این تفکیک داشته باشید که ظاهراً ندارید و فقط یک‌باره راه افتاده‌اید و واژۀ مسلح و نظامی را به همۀ صفحات احزاب کُرد اضافه می‌کنید! جداً رفتار شما باعث تعجب است.
تاسعاً تروریستی دانستن سازمان‌ها و احزاب مسلح نه مسئله‌ای جهان‌شمول و مبتنی بر معیارهای واحد و همگانی است و نه به معیارها و قوانین ویکی‌پدیا ربطی دارد که بخواهیم در اینجا برایش اعتباری ویژه قائل شویم. واقعیت این است که هر دولتی فهرست خود را از سازمان‌های تروریستی دارد و این امر را بر اساس منافع ملی‌اش انجام می‌دهد. چه بسیار سازمان‌هایی که از نظر یک دولت تروریستی‌اند و از نظر دولت دیگر تروریستی نیستند. ویکی‌پدیا بر اساس منافع دولت‌های ملی و سازمان‌های بین‌المللی فعالیت نمی‌کند و معیارهای خودش را دارد. برای ما همین‌قدر که به فعالیت مسلحانۀ یک سازمان اشاره کنیم کافی‌ست. دیگر این‌که ترکیه یا آمریکا به خاطر منافع‌شان یک حزب را که ادعا می‌کند از حقوق گروهی از مردم دفاع می‌کند در فهرست خاصی قرار بدهند یا خیر ربطی به فعالیت ما در ویکی ندارد و برای ما معیاری برای اظهار نظر دربارۀ آن جریان به شمار نمی‌آید. ما بر اساس منافع دولت‌ها به فعالیتمان در ویکی‌پدیا نگاه نمی‌کنیم. ما واقعیت را به شکلی بی‌طرفانه بازتاب می‌دهیم و کاری با معیارهای سیاسی نداریم. البته که همۀ این‌ها سازمان‌های سیاسی هستند، اعم از مسلح یا غیرمسلح. شکل فعالیت این احزاب بسته به عوامل تاریخی مختلفی پدید آمده که خارج از معیارهای ما در ویکی است و ما نمی‌توانیم نظر شخصی خودمان را اعمال کنیم. متأسفانه من مجبورم هر بار به کاربران تازه‌کار این مهم را توضیح دهم که ما در ویکی بر اساس قوانین بین‌المللی، ملی، دولتی و غیره فعالیت نمی‌کنیم و از ایدئولوژی خاصی هم پیروی نمی‌کنیم، بلکه صرفاً بر اساس قوانین خود ویکی‌پدیا فعالیت می‌کنیم. از کاربر باسابقه‌ای مانند شما صد البته بیشتر توقع دارم این مسئله را درک کنید.
عاشراً بدون بحث و اجماع دست به ویرایش‌های جنجالی نزنید. نظر مخالف را در نظر بگیرید. دعوت به بحث کنید. برای رسیدن به اجماع تلاش کنید. با دوره افتادن و اعمال یک دیدگاه خاص نمی‌توان به اجماع رسید. مسائل را هم یکی یکی مطرح کنید و برای رفع آن تلاش کنید. این‌گونه که شما بحث می‌کنید و هر بار مسائل جدیدی را پیش می‌کشید هم وقت شما تلف می‌شود و هم وقت من، و نتیجه‌ای هم حاصل نمی‌شود. سپاس و احترام.پەڕاو (بحث) ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۳۵ (UTC)پاسخ
  • @Paraw: در مورد پینگ کردن فکر می کردم اتومات پینک شوید.
در مور نیت یابی ابتدا رهنمود را بخوانید. قبل از اینکه متلک بگویید هم تامل کنید. اگر می خواهید گفتگو کنید متن را درست و مودبانه بنویسید.
در مورد در مورد بحث شبه نظامی و نظامی وقتی موضوع بحث نیست بی معنی است در موردش صحبت شود. پس از دید من فاقد ارزش در مورد صحبت کردن می باشد و برای همین هم در این مورد صحبتی نکردم. و ترجیح می دهم از واژه مسلح استفاده کنم.
ضمن اینکه نوشت هاید در سراسر کردستان یک نیروی نظامی وجود ندارد. این جدا کردن نیروی نظامی و شبه نظامی از بحث نیروی مسلح یک مغلطه است. احزاب کردی دراای نیروی مسلح هستند با تغییر عنوان به شبه نظامی نمی توان این موضوع را کاور کرد. پ ک ک - اتحادیه میهنی و دموکرات نیروهای مسلح خود را جداگانه هم دارند. در اینحا می توانید ببینید . احتمالا منابع شما چندان گسترده نبوده و به مواردی ختم می شود که مورد نیازتان بوده و نه مورد نیاز برای گسترش ویکی.
به نظر من می توان از واژه مسلح استفاده کرد. همانطور که در الگوی نیروهای مسلح ایرانی استفاده شده است. توجه کنید که من در متن نوشته شده ام نیروی مسلح. بحث شبه نظامی و نظامی را نمی گویم بحث کلی مسلح را می گویم. دوباره به داستان شبه نظامی و نظامی بر نگردید.
متن نوشتار من را در مورد تعداد گویا نخواندید از همین روی است که می گویم تلاش شما برای پاسخ بیشتر از خواندن است. من دو مورد را نوشتم که در صفحه های انها موجود بودند ترکیه و ایران در ترکیه از 10 حزب 4 حزب مسلح هستند. در ایران از 14 حزب 8 حزب پس اقلیت نیستند.
توجه کنید که در الگوی انگلیسی به دلیل تفکیک گروه های نطامیMilitant organizations و سیاسی Political parties نام الگو سازمانهای کرد امده که طبعا درست است. ولی در ترجمه الگو و بعد گسترش صفحه کلا بحث در مورد مسلح بودن نیامده است. می توان به این سیستم رفت و از روی الگوی انگلیسی گروه احزاب مسلح و احزاب سیاسی را جدا کرد و بعد نام را برگرداند. به انچه که در انگلیسی بود و یا اینکه سازمانی مسلح و سیاسی را جدا کرد.
نوشته اید که این سازمان ها مثلا کومله نیروی مسلح ایجاد کرده در سلسله مراتب گروه هستند ولی مجموعه نظامی نیست! خیر وقتی مجموعه ای دارای نیروی مسلح از آن مجموعه نظامی - سیاسی می باشد یا سیاسی - نظامی . فرق ندارد پسوند نظامی در موردش باقی است. مثلا در حال حاضر سازمان مجاهدین خلق فاقد نیروی نظامی است . پس سازمانشان در رده نیروهای سیاسی - نظامی نیست. اینکه بگوییم برای دفاع و برای مبارزه و ... معنی ندارد. به هر حالت چه برای دفاع چه برای حمله . مجموعه مسلح است. نیروی مسلح دارد. مثال راحت ترش حزب الله لبنان یک نیروی مسلح است که در پارلمان لبنان هم نماینده دارد. می توانیم در مورد اینکه نظامی یا شبه نظامی بخوانیم وارد شد. (در این مورد موافقم که شبه نظامی است ولی این امر تقلیل دهنده اینکه مجموعه نیروی مسلح دارد نمی شود.) ولی در هر حالت یک سازمان سیاسی و نظامی است.
در مورد احزاب ایرانی و الگوی انها در ذهنم نبود. بجث با شما این الگو را به ذهن من اورده و با نگاه به آن متوجه این ایراد شده ام. ضمن اینکه دو اکت جداگانه از هم هستند و اینکه من در یکی بخواهم ویرایش کنم و در دیگری خیر امری شخصی است و به کسی در این مورد نباید حساب پس بدهم که چنین بازجویی می کنید.
در مور دتروریستی دانستن و یا ندانستن بحث دولت های منطقه و امریکا نیست. مثلا پ ک ک را بیشتر کشور - ناتو- اتحادیه اروپا و ... تروریست می دانند وقتی اچماعی چنین باشد طبعا بحث روشن است. نمی دانم چرا نگران این هستید که یک گروه ترویستی در موردش ذکر شود که تروریست است. توجه کنید که بی طرفی به معنی حذف واقعیت ها نیست. متاسفانه بارها کاربران تازه کار و حتی قدیمی ترهایی مانند شما که در بحث سازمانهای سیاسی فعال هستند در این دام می افتند که حذف واقعیت به معنی بی طرفیست. توجه کنید که ترویستی خواندن شدن و شبه نظامی و نظامی و یا مسلح خواندن گروه ها بر اساس رفرنس های معتبر در ویکی همیشه بوده و با توجه به منابع معتبر این موضوع وارد می شود. اگر در مورد سازمانی رخ نداده قطعا قصور بوده و هر روز که زودتر درست شود بهتر از یک روز دیرتر است.
اگر محموعه ای دیگر وجود دارد و بنا به ادعای شما ادغام شده با ذکر منبع و رفرنس در متن صفحه اصلی بیاورید طبعا دیگر در این الگو هم نباید جایی داشته باشد.زیرا ادغام شده است..
فکر می‌کنم اگر همین‌طور ادامه بدهیم وقت هر دوی ما تلف می‌شود و بحث هم به نتیجه نمی‌رسد. به همین دلیل خلاصه می‌کنم و به بسیاری از مطالب بی‌ربط و متلک‌ها و حملات شخصی پاسخ نمی‌دهم. خواهش می‌کنم با دقت بخوانید و به دنبال اجماع باشید:
واژۀ سیاست معنای بسیار عام و دربرگیرنده‌ای دارد. شما واژۀ سیاسی را صرفاً در معنای «مدنی» به کار می‌برید که تنها یکی از معانی متعدد واژۀ سیاست را نشان می‌دهد. شکل فعالیت سیاسی می‌تواند «مدنی» یا «مسلحانه» باشد. هر دوی این‌ها اشکال فعالیت و سازمان سیاسی هستند. بسیاری از گروه‌های سیاسی به هر دلیلی به فعالیت مسلحانه روی آورده‌اند و سازمان‌های شبه‌نظامی تشکیل داده‌اند. نمی‌توان گفت هر سازمانی که بازوی مسلح تشکیل داده، دیگر اصلاً سیاسی نیست و یا اینکه دیگر در کنار آن به فعالیت مدنی نمی‌پردازد.
بین سازمان سیاسی و سازمان نظامی تفاوت وجود دارد. بین سازمان نظامی و سازمان شبه‌نظامی هم تفاوت وجود دارد. (تروریست و مصادیق آن هم اصلاً موضوع بحث ما نبوده و به الگو هم ربطی ندارد و پرداختن به آن بیهوده است.) خواهشمندم برای فهم این تمایزات دو نوشتار سازمان نظامی و شبه‌نظامی را بخوانید. حتی یک سازمان نظامی در الگوی مورد بحث ما وجود نداشته است. اما چند سازمان شبه‌نظامی وجود داشتند. من نام یگان‌ها و بازوهای شبه‌نظامی را حذف کردم. آنچه باقی مانده است فقط به احزاب سیاسی اشاره دارد که البته برخی از آن‌ها مسلح هستند و شاخه‌های نظامی هم دارند که زیر نظر دفتر سیاسی آن احزاب فعالیت می‌کنند.
شما از واژۀ نظامی استفاده کرده‌اید، نه شبه‌نظامی و نه مسلح. این واژه اشتباه است. اگر می‌خواهید تمایزی میان سازمان‌های مسلح و مدنی بگذارید، دو راه وجود دارد: یا الگویی مجزا برای سازمان‌های مسلح کُرد بسازیم، مشابه آنچه که برای سازمان‌های مسلح ایرانی وجود دارد. و یا اینکه همان‌طور که گفتید در همین الگوی موجود زیرگروه‌هایی برای سازمان‌های مسلح ایجاد کنیم. من با هر دو موافقم. اما اشاره به واژگان نظامی، شبه‌نظامی و مسلح در عنوان الگوی کنونی بی‌دلیل و انحرافی است. بفرمایید انجام دهید و سپس در مورد تغییرات با یکدیگر صحبت خواهیم کرد. منتظر پاسخ شما هستم. سپاس و احترام. پەڕاو (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)پاسخ

درخواست بررسی مجدد صفحهٔ «مهدی امامی»

ویرایش

وقت به خیر

شما حدود دو هفته الگوی سرشناسی را به صفحهٔ مهدی امامی افزودید که به دلیل حذف سریع فرصت بهبود صفحه از من گرفته شد. پس از پیگیری‌های متعدد، سرانجام موفق شدم یکی از مدیران را متقاعد کنم که صفحه را احیا کنند. ایشان هم احیا کردند و بردند برای نظرخواهی برای حذف. از آن زمان، صفحه را بهبود داده‌ام. چون شما اولین کسی بودید که بحث سرشناسی را طرح کردید درخواست دارم زمانی را صرف کرده و بررسی مجدد انجام دهید که آیا این صفحه، حداقل‌های مورد نیاز وپ:موسیقی را برای ماندگاری دارا هست یا خیر. امیدوارم بتونید کمک کنید که این صفحه ماندگار بماند تا بتوان به مرور و با راهنمایی دوستان بهترش کرد.

با سپاس Ahangarha (بحث) ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۲۱ (UTC)پاسخ