Papers by Mohsen Qosi
Tarikh-e Elm, 2021
Kitāb al-Ṭīb (The Book of Aromatics) composed by al-Khāzin (living in 421 A.H./1030 A.D.), is an ... more Kitāb al-Ṭīb (The Book of Aromatics) composed by al-Khāzin (living in 421 A.H./1030 A.D.), is an Arabic treatise written in the fourth/tenth century containing a prologue and five chapters dealing with Simple Aromatic Substances (musk, amber, aloeswood, camphor) and including 23 recipes for making compound aromatics (al-Nadd, alʿŪd al-Muṭarrā, al-Lakhlakha, al-Ghālīya, al-Dharīra, al-Rāmik, al-Sukk and, Duhn Al-Bān). This article tries to prepare a critical edition of Kitāb al-Ṭīb based on the extant copies and considering the parallel texts. In addition to the edited text, the article contains the translation of the prologue to the treatise and a discussion about the title and author of it, while trying to shed light on the toponyms and ethnonyms used for the appellation of simple aromatics of different types.
Journal for the History of Islamic Civilization, 2021
Most of the pharmacological works of the Islamic era have been considered aromatic substances esp... more Most of the pharmacological works of the Islamic era have been considered aromatic substances especially the ones assumed as perfumes in the medieval Islamic texts. These works enumerated the medical properties of each aromatic substance, along with the different types of them and the places where they were obtained from. These descriptions are more detailed than most of the perfumery monographs, in some pharmacological works. Comparing the information given for the principal aromatics (Musk, Ambergris, Aloeswood, and Camphor) in the pharmacological works and finding the textual relation between them and the perfumery monographs can shed a light on the medieval Islamic perfumery tradition, while there is a lack of knowledge on the issue because in the absence of comparative studies. Though, ignoring to name the references in the pharmacological works, make the comparative studies difficult.
Tarikh-e Elm, 2020
The treatise called "Kitāb al-Ṭīb" is a work composed by Muḥammad b. al-Ḥasan b. Ibrāhīm al-Khāzi... more The treatise called "Kitāb al-Ṭīb" is a work composed by Muḥammad b. al-Ḥasan b. Ibrāhīm al-Khāzin (living in 421/1030), dealing with aromatic substances. There are four known copies of this work, the oldest one (Princeton, Garrett, 174B) dated 590/1194 is incomplete and disorderly in its present situation. Rearranging this manuscript and clarifying the relationship between all extant manuscripts of the work seem necessary for a critical edition of it. Based on the repetition of a note referring to the contents and order of treatises in three codices, similarities in the colophon of them, different readings of same words in each of these manuscripts, as well as the text conflations, the most probable explanation is that the Princeton manuscript has been the basis of copying the other three manuscripts.
Istanbul University Press, 2020
Perfumery and using aromatic substances have been widespread in the Islamic lands and there were ... more Perfumery and using aromatic substances have been widespread in the Islamic lands and there were significant books about it in medieval Islam. The available monographs on perfumery are as follows: Jawāhir al-Ṭīb by Yūḥannā b. Māsawayh (778-857 AD), Kīmiyaʾ al-ʿIṭr wa al-Taṣʿīdāt by al-Kindī (801-871 AD), Kitāb fī Funūn al-Ṭīb wa al-ʿIṭr by Ibn al-Jazzār (897-979 AD), Ṭīb al-ʿArūs wa Rayḥān al-Nufūs by al-Tamīmī (d 1000 AD), and Kitāb al-Ṭīb by al-Khāzin (alive in 1030 AD). There are few indications to perfumery in the Islamic books on the classification of knowledge; so, studying the structure and content of the monographs can be helpful to find out the view of the Islamic scholars about perfumery and its place in the classification of knowledge. The perfumery monographs customarily contain three subjects: Simple Aromatic Substances, Compound Perfumes, and Adulterated Aromatics. The simple aromatics categorize in two sorts: Al-Uṣūl and Al-Afāwīh. The compounds in order to their method of preparation and usage can be categorized as incenses, unguents, powders, Liquids, cleansers, Clothing Fragrances, breath fresheners, and Compound ingredients. Every one of these contains many different recipes. The recipes for adulterated aromatics have usually been mentioned among compound aromatics but, they can be distinguished with regard to the ingredients. Considering the importance of the recipes in the monographs, placing the perfumery as a similar art to alchemy in al-Ḥudūd is corroborated; though mentioning the medicinal properties of aromatics, is corroborating Bīrūnī’s position on the place of perfumery as a subdivision for medicine.
Keywords: Perfumery in Medieval Islam, Aromatics in Medieval Islam, Perfumery Monographs
آینه میراث, 2020
امروزه، چند دستنویس از اثری با عنوان جواهر الطیب المفردة بأسمائها وصفاتها ومعادنها منسوب به ابن ... more امروزه، چند دستنویس از اثری با عنوان جواهر الطیب المفردة بأسمائها وصفاتها ومعادنها منسوب به ابن ماسویه در دست داریم که در منابع کهن کتابشناسی در شمار آثار او نیامده است. در این دستنویسها نیز تفاوتی شایان توجه در خصوص یادکرد دستور ترکیب عطرها به چشم میخورد. مقایسۀ بخش عطرهای مفرده (غیر ترکیبی) این اثر با نقل قولهای دانشوران دورۀ اسلامی از ابن ماسویه نشان از آن دارد که دستکم از اوایل سدۀ 4، کتابی دربارۀ عطرها، دربردارندۀ معرفی و شرح عطرهای مفرده به ابن ماسویه منسوب بوده است که البته، بیشتر داروشناسان و عطرشناسان دورۀ اسلامی محتوای آن را به واسطۀ عطرشناسی به نام خُشّکی نقل کردهاند. شمار بیشتری از نقلقولها دربارۀ عطر از ابن ماسویه و بهویژه «کتاب ابن ماسویه»، دستورهایی برای ساخت عطرهای ترکیبی است که میتواند نشانۀ وجود این دستورها در کتاب عطرشناسی ابن ماسویه باشد. اما از همۀ این نقل قولها تنها یک مورد، آنهم فقط در یک دستنویس از پنج دستنویس شناختهشدۀ جواهر الطیب به چشم میخورد؛ پس میتوان گفت بخش ساخت عطرهای ترکیبی رسالۀ ابن ماسویه به تمامی به دست ما نرسیده است. برخی دستورهای این دستنویسها نیز، بییادکرد نام ابن ماسویه در آثار دیگر به ویژه در اثر عطرشناسی کندی، تکرار شده است که شاید نشانۀ بهرهگیری از منابع مشترک باشد.
در سدههای نخستین دورۀ اسلامی آثاری شایان توجه در بارۀ عطرها نوشته شدهاند. از این میان شباهتهای... more در سدههای نخستین دورۀ اسلامی آثاری شایان توجه در بارۀ عطرها نوشته شدهاند. از این میان شباهتهای ساختاری و محتوایی کتاب الطیب منسوب به محمد بن الحسن بن ابراهیم الخازن، مختصر فی الطیب منسوب به سهلان بن کیسان و رساله فی اصول الطیب و مرکبات العطریه منسوب به احمد بن محمد بن مندویه چندان است که میتوان آنها را سه روایت از اثری واحد به شمار آورد. پزشکانی که رسالهای در عطرشناسی نوشتهاند عموماً به خواص دارویی و طبیعت آنها نیز توجه داشتهاند اما نویسندۀ این رساله کمترین توجهی به این گونه مباحث نداشتهاست. این نکته را میتوان نشانۀ پزشک نبودن نویسنده دانست، حال آنکه ابن مندویه و ابن کیسان هر دو پزشک بودهاند و از سویی اشارۀ نویسنده به نوشتن کتاب برای بهکارگیری در خزاین ملوک یادآور لقب خازن است که در پی نام محمد بن الحسن آمده است. همچنین مقایسۀ ضبطهای مشترک دستنویسهای سه روایت نشان میدهد که این دستنویسها اصل مشترکی دارند؛ شواهد نسخهشناختی نشان از آن دارد که همگی آنها مستقیم یا با واسطه به دستنویسی به خط خود خازن نسب میبرند و اگر چنین باشد انتساب آن به دو تن دیگر را باید تصرف کاتبان به شمار آورد.
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تحلیل انواع فهرست¬های اسناد در دوره صفوی و قاجار و شناسایی عناصر توصیفی ... more چکیده
هدف: هدف این پژوهش تحلیل انواع فهرست¬های اسناد در دوره صفوی و قاجار و شناسایی عناصر توصیفی آن¬ها است.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی بر پایهً منابع کتابخانه¬ای و اسناد و نسخه¬های خطی به طبقه¬بندی و استنتاج از یافته¬ها می¬پردازد.
یافته¬ها و نتایج: می¬توان در مجموع، مهم¬ترین عوامل مورد توجه فهرست¬های اسناد در ایران دوره صفوی و قاجار را این گونه برشمرد: تاریخ سند، نوع سند، ارکان(/محتوای) سند، وابستگی مکانی، سجلات، مهرها و حواشی سند. همچنین اسناد در این فهرست¬ها یا به ترتیب تاریخ توصیف شده¬اند و یا بر اساس وابستگی مکانی سند
Conference Presentations by Mohsen Qosi
چكيده
آرشیوکردن و نگهداری اسناد از گذشته¬های دور در تمدن اسلامی مورد توجه بوده است و در ایران نیز... more چكيده
آرشیوکردن و نگهداری اسناد از گذشته¬های دور در تمدن اسلامی مورد توجه بوده است و در ایران نیز برخی از اسناد این آرشیوها تا امروز باقی¬مانده و در دسترس پژوهشگران است. از سوی دیگر، یکی از مهم¬ترین وظایف آرشیو¬ها، تهیه فهرست¬های راهنما از اسناد نگهداری شده برای بازیابی بهتر و سریع¬تر پژوهشگران است. هرچند در آرشیوهای کهن، مراجعه به اسناد با اهداف پژوهشی چندان مورد توجه نبود، لیکن به خاطر ارزش¬های اولیه و حقوقی اسناد و نیز اطلاع دقیق از سندها و یا ميزان دارایی افراد و اماکن مذهبي و عام¬المنفعه یا خالصه¬جات،اسناد حفاظت ونگهداري و در عين حال فهرست و معرفي مي شدند. در چنین شرایطی مطالعه فهرست¬های باقی¬مانده از این¬گونه مخازن نابود شده، در شناختن انواع اسناد و محتوای آن¬ها و درنهایت مطالعات تاریخی و سندشناسی، یاریگر سندشناسان و تاریخ¬پژوهان است. با جست¬و¬جویی در فهارس نسخ خطی و اسناد و مراجعه به سندها، مي توان ساختار اسناد ايراني را بازشناسي كرد.
شناخت ساختار اسناد ايراني ازطرفي در روند تقسيم انواع سندها ومعرفي و فهرستنگاري آنها واز طرف ديگر در جهت سرعت بخشيدن به بازيابي اطلاعات اسناد وانجام بهينه وبيشينه انواع مطالعات و تحقيقات آرشيوي وافزايش سواد اطلاعاتي كاربران تاثيرگذار است.
در اين مقاله، ساختار اسناد خطی ایرانی با روش¬شناسی سندشناسان غربی و بر اساس مطالعات و یافته های سندشناسان ایرانی بررسی شده است.در اين تحقيق، ساختار اسناد ايراني در دوبخش عناصر بيروني و عناصر دروني بررسي مي شود. منظور از عناصر بيروني همان مشخصه هاي نسخه شناسي (وطغراشناسي) ومنظور از عناصر دروني، شناخت محتواي سند است
Journal Article (persian) by Mohsen Qosi
In Islamic era several remarkable works have been written about perfumes and their properties. Am... more In Islamic era several remarkable works have been written about perfumes and their properties. Among them, the similarities between the structure and content of Kitab al-Ṭīb Attributed to al-Khāzin, Mukhtaṣar fī al-Ṭīb Attributed to Ibn Kaysān and Risāla fī Uṣūl al-Ṭīb Attributed to Ibn Mandawayh are so evident that they can be considered as three versions of a single work. Usually perfumery works that have been written by physicians mention the medicinal properties of the parfumes, but the author of this work is less concerned with such properties. This fact can indicate that the author was not a physician while we know that Ibn Mandawayh and Ibn Kaysān were both physicians. Moreover, according to the introduction to the treatise, the author’s purpose is to prepare a work that would be useful for kings’ treasuries. This presumes that al-Khāzin who according to his title was a treasurer, could be the right author. In addition, comparison of scribal variants of these three versions of the treatise shows that they have a common origin. Based on some codicological evidence, all the three versions are copied from a manuscript that was written by al-Khāzin; if so, the attribution of the treatise to the others has wrongly been done by scribes.
Uploads
Papers by Mohsen Qosi
Keywords: Perfumery in Medieval Islam, Aromatics in Medieval Islam, Perfumery Monographs
هدف: هدف این پژوهش تحلیل انواع فهرست¬های اسناد در دوره صفوی و قاجار و شناسایی عناصر توصیفی آن¬ها است.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی بر پایهً منابع کتابخانه¬ای و اسناد و نسخه¬های خطی به طبقه¬بندی و استنتاج از یافته¬ها می¬پردازد.
یافته¬ها و نتایج: می¬توان در مجموع، مهم¬ترین عوامل مورد توجه فهرست¬های اسناد در ایران دوره صفوی و قاجار را این گونه برشمرد: تاریخ سند، نوع سند، ارکان(/محتوای) سند، وابستگی مکانی، سجلات، مهرها و حواشی سند. همچنین اسناد در این فهرست¬ها یا به ترتیب تاریخ توصیف شده¬اند و یا بر اساس وابستگی مکانی سند
Conference Presentations by Mohsen Qosi
آرشیوکردن و نگهداری اسناد از گذشته¬های دور در تمدن اسلامی مورد توجه بوده است و در ایران نیز برخی از اسناد این آرشیوها تا امروز باقی¬مانده و در دسترس پژوهشگران است. از سوی دیگر، یکی از مهم¬ترین وظایف آرشیو¬ها، تهیه فهرست¬های راهنما از اسناد نگهداری شده برای بازیابی بهتر و سریع¬تر پژوهشگران است. هرچند در آرشیوهای کهن، مراجعه به اسناد با اهداف پژوهشی چندان مورد توجه نبود، لیکن به خاطر ارزش¬های اولیه و حقوقی اسناد و نیز اطلاع دقیق از سندها و یا ميزان دارایی افراد و اماکن مذهبي و عام¬المنفعه یا خالصه¬جات،اسناد حفاظت ونگهداري و در عين حال فهرست و معرفي مي شدند. در چنین شرایطی مطالعه فهرست¬های باقی¬مانده از این¬گونه مخازن نابود شده، در شناختن انواع اسناد و محتوای آن¬ها و درنهایت مطالعات تاریخی و سندشناسی، یاریگر سندشناسان و تاریخ¬پژوهان است. با جست¬و¬جویی در فهارس نسخ خطی و اسناد و مراجعه به سندها، مي توان ساختار اسناد ايراني را بازشناسي كرد.
شناخت ساختار اسناد ايراني ازطرفي در روند تقسيم انواع سندها ومعرفي و فهرستنگاري آنها واز طرف ديگر در جهت سرعت بخشيدن به بازيابي اطلاعات اسناد وانجام بهينه وبيشينه انواع مطالعات و تحقيقات آرشيوي وافزايش سواد اطلاعاتي كاربران تاثيرگذار است.
در اين مقاله، ساختار اسناد خطی ایرانی با روش¬شناسی سندشناسان غربی و بر اساس مطالعات و یافته های سندشناسان ایرانی بررسی شده است.در اين تحقيق، ساختار اسناد ايراني در دوبخش عناصر بيروني و عناصر دروني بررسي مي شود. منظور از عناصر بيروني همان مشخصه هاي نسخه شناسي (وطغراشناسي) ومنظور از عناصر دروني، شناخت محتواي سند است
Journal Article (persian) by Mohsen Qosi
Keywords: Perfumery in Medieval Islam, Aromatics in Medieval Islam, Perfumery Monographs
هدف: هدف این پژوهش تحلیل انواع فهرست¬های اسناد در دوره صفوی و قاجار و شناسایی عناصر توصیفی آن¬ها است.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی بر پایهً منابع کتابخانه¬ای و اسناد و نسخه¬های خطی به طبقه¬بندی و استنتاج از یافته¬ها می¬پردازد.
یافته¬ها و نتایج: می¬توان در مجموع، مهم¬ترین عوامل مورد توجه فهرست¬های اسناد در ایران دوره صفوی و قاجار را این گونه برشمرد: تاریخ سند، نوع سند، ارکان(/محتوای) سند، وابستگی مکانی، سجلات، مهرها و حواشی سند. همچنین اسناد در این فهرست¬ها یا به ترتیب تاریخ توصیف شده¬اند و یا بر اساس وابستگی مکانی سند
آرشیوکردن و نگهداری اسناد از گذشته¬های دور در تمدن اسلامی مورد توجه بوده است و در ایران نیز برخی از اسناد این آرشیوها تا امروز باقی¬مانده و در دسترس پژوهشگران است. از سوی دیگر، یکی از مهم¬ترین وظایف آرشیو¬ها، تهیه فهرست¬های راهنما از اسناد نگهداری شده برای بازیابی بهتر و سریع¬تر پژوهشگران است. هرچند در آرشیوهای کهن، مراجعه به اسناد با اهداف پژوهشی چندان مورد توجه نبود، لیکن به خاطر ارزش¬های اولیه و حقوقی اسناد و نیز اطلاع دقیق از سندها و یا ميزان دارایی افراد و اماکن مذهبي و عام¬المنفعه یا خالصه¬جات،اسناد حفاظت ونگهداري و در عين حال فهرست و معرفي مي شدند. در چنین شرایطی مطالعه فهرست¬های باقی¬مانده از این¬گونه مخازن نابود شده، در شناختن انواع اسناد و محتوای آن¬ها و درنهایت مطالعات تاریخی و سندشناسی، یاریگر سندشناسان و تاریخ¬پژوهان است. با جست¬و¬جویی در فهارس نسخ خطی و اسناد و مراجعه به سندها، مي توان ساختار اسناد ايراني را بازشناسي كرد.
شناخت ساختار اسناد ايراني ازطرفي در روند تقسيم انواع سندها ومعرفي و فهرستنگاري آنها واز طرف ديگر در جهت سرعت بخشيدن به بازيابي اطلاعات اسناد وانجام بهينه وبيشينه انواع مطالعات و تحقيقات آرشيوي وافزايش سواد اطلاعاتي كاربران تاثيرگذار است.
در اين مقاله، ساختار اسناد خطی ایرانی با روش¬شناسی سندشناسان غربی و بر اساس مطالعات و یافته های سندشناسان ایرانی بررسی شده است.در اين تحقيق، ساختار اسناد ايراني در دوبخش عناصر بيروني و عناصر دروني بررسي مي شود. منظور از عناصر بيروني همان مشخصه هاي نسخه شناسي (وطغراشناسي) ومنظور از عناصر دروني، شناخت محتواي سند است