پر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /پَر/
اسم
[ویرایش]پَر
- آنچه بر تن پرندگان روید و از بدن آنها در سرما و گرما محافظت نماید و همچنین تشکیل دهنده بال آنها جهت پرواز.
صفت
[ویرایش]پُر
- سرشار، انباشته، کامل، تمام.
- پیشوندی است که بر سر اسم یافعل میآید و صفت میسازد. مانند پُرآب، پُرکار.
استعاره
[ویرایش]- پر و بال گرفتن: شاد شدن، به شوق آمدن.
- پر و بال کسی را گرفتن: از او حمایت کردن.
- پر و پا: بخش پایین دامنه لباس.
- به پر و پای کسی پیچیدن: با ایرادها یا آزارهای پیاپی کسی را به ستوه آوردن.
برگردانها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین