جزیره
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
- ( جزیره ) واژه ای پارسی است جزیره در نوشته های پهلوی ( گزیرک ) گفته شده که از دو بخش، گی ( زمین ) و زَره ( دریا ) ساخته شده است و به معنی ( زمین میان دریا ) میباشد. واژه گی در آغاز واژه ( گزیره ) همان واژه گیتی ( زمین ) است که با واژه لاتین geo و geography هم ریشه می باشد. geography: جغرافیا واژه ( زَره ) نیز دگرگون شده همان واژه ( دره یا دریا ) است و با واژه انگلیسی sea همریشه می باشد. Sea: دریا در پارسی به جزیره ( آداک ) هم میگویند که این واژه به زبان تورکی هم راه یافته و در زبان تورکی آن را ( آدا ) می گویند. واژه ( آداک ) از دو بخش آ ( پیشوند منفی ساز ) و داک ( فرو رفتن ) ساخته شده است و در کل به معنی ( بیرون آمده از آب ) است. ( داک ) به معنی فرو رفتن را در واژه های زیر نیز می بینیم: دیگ: ظرف گود دوختن: فرو کردن سوزن دوشیدن: فرود آمدن شیر اردک: اور ( پایین ) دَک ( فرو رونده ) واژه dūcan در انگلیسی باستان: شیرجه زدن پَسگشت: در برگه 43 از نبیگِ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته مجید قدیمی، نوبت چاپ: یکم 1401 آمده است. میتوان در پارسی: جزیره، گزیره، گزیرک، آداک را بکار برد. نکته: سدای واج ( گ، ج ) نزدیک به هم هستند و بارها جای هم نشستند نمونه: نام ( بهرام گرد، بهرام جرد ) در ( کرمان ) نام ( خسرو گرد، خسرو جرد ) در ( سبزوار )
آوایش
[ویرایش]- /جَزیرِه/
اسم
[ویرایش]جزیره
- (جغرافیا، علومزمینی): خشکی یا قطعه زمینی که دور تا دور آن آب باشد. جمع جزایر.
- آبخوست ؛ قطعه زمینی که گرداگردش را آب گرفته باشد، آبخست، آبخوست، آبخو.
مترادفها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها