پرش به محتوا

کاربر:کامران اورفه/صفحه تمرین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
واژه/واژگان برابر لاتین
ناوی (نیروی دریایی) able seaman /ˌeɪbl ˈsiːmən
دریاسالار (نیروی دریایی) admiral /ˈædmərəl
دریابد (نیروی دریایی) admiral of the fleet /ˌædmərəl əv ðə ˈfliːt
آجودان (ارتش) aide-de-camp /ˌeɪd də ˈkæmp
سروان (ارتش، نیروی دریایی و ...) captain /ˈkæp.tən
ناواستوار (نیروی دریایی) chief petty officer /ˌtʃiːf ˌpeti ˈɑːfɪsər
فرمانده commodore /ˈkɑːmədɔːr
دریاسالار fleet admiral /ˌfliːt ˈædmərəl
دریاسالار vice admiral /ˌvaɪs ˈædmərəl
دریادار deserter /dɪˈzɜːrtər
دریابان (نیروی دریایی) rear admiral /ˌrɪr ˈædmərəl
ناوبان یکم (نیروی دریایی) first lieutenant /ˌfɜːrst luːˈtenənt
ناوبان دوم (نیروی دریایی) ensign /ˈensən
ناوبان دوم (نیروی دریایی) sub lieutenant /ˌsʌb luːˈtenənt
نیروی دریایی (بریتانیا) admiralty /ˈædmərəlti
ناوی یکم (نیروی دریایی) leading seaman /ˌliːdɪŋ ˈsiːmən
ناوبان (نیروی دریایی) lieutenant /luːˈtenənt
ناوسروان (نیروی دریایی) senior chief petty officer /ˌsiːniər ˌtʃiːf peti ˈɑːfɪsər
ناوسروان (نیروی دریایی) lieutenant commander /luːˌtenənt kəˈmændər
ناواستوار (نیروی دریایی) warrant officer /ˈwɔːrənt ɑːfɪsər
سرناوی (نیروی دریایی) master seaman /ˌmæstər ˈsiːmən
مهناوی (افسر نیروی دریایی) petty officer /ˌpeti ˈɑːfɪsər
ناوی (افسر نیروی دریایی) ordinary seaman /ˌɔːrdneri ˈsiːmən
نیروهای مسلح (زمینی، هوایی و دریایی) armed forces /ɑrmd ˈfɔrsɪz
تسلیحات arms /ɑrmz
پایه base /beɪs
از خدمت برکنار کردن cashier /kæˈʃɪr
یگان command /kəˈmænd
فرمان دادن commander /kəˈmændər
سرباز فراری dress uniform /ˈdres juːnɪfɔːrm
لباس فرم (ارتش و ...) enlist /ɪnˈlɪst
نام‌نویسی کردن (برای سربازی) ensign /ˈensən
بازنشسته (نظامی) ex-service /ˌeks ˈsɜːrvɪs
کشتی جنگی اصلی (نیروی دریایی) flagship /ˈflæɡʃɪp
ناوچه (نوعی کشتی جنگی) frigate /ˈfrɪɡət
کشتی سلطنتی HMS /ˌeɪtʃ em ˈes
ناوگان بازرگانی merchant navy /ˌmɜːrtʃənt ˈneɪvi
ناوآموز (دانشجوی نیروی دریایی) midshipman /ˈmɪdʃɪpmən
دژبانی military police /ˈmɪləˌtɛri pəˈlis
بنیاد خدمات‌رسانی نیروهای مسلح بریتانیا NAAFI /ˈnæfi
وابسته به نیروی دریایی naval /ˈneɪvəl
گروه جلب مشمولین press gang /ˈpres ɡæŋ
درجه نظامی rank /ræŋk
ملوان (نیروی دریایی) rating /ˈreɪtɪŋ
نیروی دریایی سلطنتی (بریتانیا) RN /ɑr-ɛn
ملوان seaman /ˈsiːmən
مسئول اتاق کنترل (ارتش و نیروی دریایی) signalman /sˈɪɡnælmən
دفتردار نیروی دریایی yeoman /ˈjoʊmən

different/Calembour/Synonym

[ویرایش]
  • دیدگاه - دیدگاه
  • احتمال/احتمالات (جمع اشتباه)/احتمال‌ها (جمع صحیح)(Possibilité/it) - مُحتمل - یَحتمل - حتماً - به‌طورحتم(infatti/it) (en fait/fr)
  • استنکاف؟ (en: refusal) (fr1: repulse) (fr2: lerefus)
  • [fr: laissé derrière] [پشت‌سر گذاشت]. [از آن گذشت]
  • [شمایل فرهنگ عامه] ممکن است همان [نمادین] باشد - iconique
  • استنباط - Inférence - déduction - مثل [Déduction faite des arrhes]
  • باالقوه؟ برابرهای دیگر آن (نهفته - خفته) احتمالاً؛ نهادینه
واژه/واژگان جناس‌ها (به فرانسوی: جناس فرانسه) (به انگلیسی: جناس انگلیسی) (به فارسی: ریشه فارسی)
با اینکه علارغم/با وجود آنکه malgré que/Bien que despite/Although
سبب مسبب le motif دستاویز/انگیزه
  • ils/elles ont passé
  • vous avez passé
  • nous avons passé
  • il/elle/on a passé
  • tu as passé
  • qu’ils/elles eussent passé
  • que vous eussie passé
  • que nous eussions passé
  • qu’il/elle/on eût passé
  • que tu eusses passé
  • aie passé
  • ayons passé
  • ayez passé
  • je me serais passé
  • ils/elles se furent passés
  • vous vous fûtes passés
  • nous nous fûmes passés
  • qu’ils/elles fussent passés
  • que vous fussiez passés

1-change of plan

[ویرایش]

پیش‌زمینه

[ویرایش]
File:Map of the route of Edward III's chevauchée of 1346.svg
نقشه مسیر حرکت «ادوارد» [پادشاه انگلستان] در قالب یورش نظامی چووشی در سال ۱۳۴۶

از زمان حمله نورمن‌ها به انگلستان[و ۱] در سال ۱۰۶۶، پادشاهان انگلیسی متملک عناوین و املاکی در داخل فرانسه بودند که عطف به آنها [و به گمان خودشان] پادشاهی فرانسه نیز می‌توانست دست نشانده [واسال][و ۲] آنها باشد.[۱] در پی مجموعه‌ای از اختلاف‌ها میان فیلیپ ششم، پادشاه فرانسه[و ۳] و ادوارد سوم[و ۴] پادشاه انگلستان، در ۲۴ مه ۱۳۳۷، شورای شاه فرانسه[و ۵] در پاریس موافقت کرد که اراضی تحت تصرف ادوارد در فرانسه، به این دلیل که وی [ادوارد] ادعای دست‌نشاندگی تاج و تخت فرانسه را پیش کشیده، به تملک فیلیپ بازگردانده شود و همین موضوع، سرآغازی بود بر شعله‌ور شدن جنگ صدساله[و ۶] که برای حدود ۱۱۶ سال به طول انجامید.[۲]

در طول ۸ سال — به تناوب — جنگ‌هایی شکل گرفت که پرهزینه و در عین‌حال، بی‌نتیجه بودند. ادوارد ۳ مرتبه در بخش شمالی فرانسه لشکرکشی کرد که حاصلی در پی نداشتند.[۳] «گسکونی»،[و ۷] می‌توان گفت تقریباً به حال خود رها شده بود و ارتش فرانسه در جنگ فرسایشی، تهاجمات درخوری انجام داد.[۴] ادوارد در اوایل سال ۱۳۴۵ میلادی، دست به لشکرکشی دیگری در بخش شمالی فرانسه زد. عمدهٔ ارتش وی در ۲۹ ژوئیه سوار بر کشتی شد و تا ۲۲ ژوئیه، در «اسلایس»[و ۸] «فلاندر»[و ۹] لنگر انداخت. در همین مقطع، ادوارد هم سرگرم امور دیپلماتیک گردید.[۵] ناوگان انگلستان، که احتمالاً قصد لنگر انداختن در «دوک‌نشین نرماندی»[و ۱۰] را داشت، به واسطهٔ وقوع طوفان پراکنده شد. در پی چنین رویدادی، هیچ اقدام نظامی با این نیروها، دست‌کم تا قبل از زمستان ممکن نبود.[۶] در خلال همین اتفاقات، هنری گروسمنت، دوک لنکستر[و ۱۱] [ارل دربی][الف] با فرماندهی «ارتش مرکب آنگلو-گسکونی»[و ۱۲] خودش و در قالب کمپین گسکونی،[و ۱۳] تهاجم برق‌آسایی را در گسکونی رهبری کرد.[۸] او توانست ضمن منکوب کردن دو ارتش بزرگ فرانسه در نبردهای برژراک[و ۱۴] و اوبروش،[و ۱۵] بالغ بر ۱۰۰ شهر و قلعه فرانسوی را در پریگورد[و ۱۶] و ایج‌نی[و ۱۷] تسخیر نموده و به متصرفات انگلستان در گسکونی، عمق استراتژیک[و ۱۸] ببخشد.[۹]

در مارس ۱۳۴۶، یک ارتش فرانسوی ۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ نفری[۱۰] به فرماندهی ژان، دوک نرماندی،[و ۱۹] وارث «فیلیپ ششم» به گسکونی لشکر کشید. ارتش موصوف، بسیار فراتر از هر نیرویی بود که انگلو-گسکون‌ها می‌توانستند بسیج کنند که شامل تمام افسران نظامی خاندان سلطنتی هم می‌گردید.[۱۱] ارتش «دوک» شهر ایگویلون[و ۲۰] را که از دیدگاه استراتژیک و لجستیکی فوق‌العاده حائز اهمیت بود، تحت محاصره گرفت.[۱۲] در روز دوم آوریل، فراخوان «آریره بان»[و ۲۱] صادر شد و به موجب آن، همهٔ مردان توانمندی که می‌توانستند سلاح حمل کنند، باید برای اعزام به جنوب فرانسه آماده می‌شدند.[۱۰][۱۳] تکاپوی مالی، لجستیکی و نیروی انسانی فرانسه بر این حمله تمرکز داشت.[۱۴] «ارل دربی» — که حالا دیگر یک «لنکستر» محسوب می‌گردید — درخواستی فوری برای کمک به جانب «ادوارد» فرستاد. ادوارد نه از دیدگاه اخلاقی، بلکه اساساً بر طبق مفاد قرارداد «ایندنچر»،[و ۲۲] موظف به حمایت از دست‌نشاندهٔ خود بود. قرارداد موصوف بیان می‌داشت؛ چنانچه لنکستر توسط تعداد زیادی از دشمنان مورد حمله قرار می‌گرفت، ادوارد می‌بایست به هر طریق ممکن به یاری او بشتابد.[۱۵]

ادوارد — در این زمان — در تدارک بسیج نمودن ارتش تازه‌ای بود و بیش از ۷۰۰ کشتی برای جابجایی آن فراهم نمود که بزرگ‌ترین ناوگان انگلیسی تا آن تاریخ محسوب می‌گردید.[۱۶][۱۷] فرانسوی‌ها ضمن اطلاع از تلاش‌های ادوارد، برای آمادگی در قبال تهاجم انگلیسی‌ها به شمال فرانسه، به نیروی دریایی قدرتمند خود اتکا داشتند.[۱۸] هر چند، چنین اتکایی نادرست بود و فرانسوی‌ها نتوانستند مانع از عبور موفقیت‌آمیز ادوارد از کانال مانش[و ۲۳] شوند.[۱۸]

پیش‌درآمد

[ویرایش]

انگلیسی‌ها در ۱۲ ژوییه ۱۳۴۶ در «لا اوگ»[و ۲۴] نرماندی، از کشتی پیاده شدند و از دیدگاه غافلگیری استراتژیکی — می‌توان گفت — کاملاً موفق عمل کردند و سپس رهسپار جنوب شدند.[۱۹] سربازان ادوارد؛ تمام شهرهایی را که در مسیرشان قرار داشت با خاک یکسان کردند و افزون بر آن، هر چه در توان داشتند و شرایط مقتضی ایجاب می‌کرد، از مردم ستاندند. «کان»،[و ۲۵] مرکز فرهنگی، سیاسی، مذهبی و مالی شمال غربی نرماندی، در ۲۶ ژوییه مورد تهاجم قرار گرفت و در تعاقب آن، برای پنج روز غارت شد و بیش از ۵۰۰۰ سرباز فرانسوی و غیرنظامی کشته و معدودی هم اسیر گشتند که در میان اسرا، فرماندهٔ قلعه[و ۲۶] «رائول دوم برین، کنت او»،[و ۲۷] هم حضور داشت. ادوارد در ۲۹ ژوییه، ناوگان خودش را که لبریز از غنائم جنگی بود به انگلستان بازگرداند. او [ادوارد] در عین‌حال، بر اساس تقریری دستور داد که نیروهای کمکی، تدارکات و منابع مالی مورد نیاز، جمع‌آوری و در کشتی‌ها بارگیری شوند. بر طبق تقریر ادوارد، قرار بود که این ناوگان کمکی، سرانجام در «لو کروتو»[و ۲۸] — واقع در کرانهٔ شمالی دهانه «رودخانه سم»[و ۲۹] — به ارتش اصلی انگلستان بپیوندد. انگلیسی‌ها سرانجام در یکم اوت، رهسپار حرکت به سمت «رود سن»[و ۳۰] شدند.[۲۰]

از دیدگاه نظامی و استراتژیک، وضعیت نظامی فرانسه «گرفته‌گیر»[و ۳۱] بود. ارتش عمدهٔ آنها تحت فرماندهی «جان، دوک نرماندی» — پسر و وارث «فیلیپ ششم» — خودش را به شکلی متعهدانه، درگیر حل و فصل محاصرهٔ کسالت‌بار «ایگویلون»[و ۳۲] کرده بود. ادوارد پس از به خشکی آمدنِ غافلگیرانه در نرماندی، اقدام به ویران نمودن برخی از ثروتمندترین سرزمین‌های فرانسه نمود و تا آنجا پیش رفت که گویی تعمد داشت، توانایی‌اش را در راهپیمایی متکبرانه در فرانسه به رخ بکشد. در روز دوم اوت، یک نیروی کوچک انگلیسی با حمایت بسیاری از «فلاندری‌ها»، از فلاندر به فرانسه یورش برد؛ آن هم در جایی که دفاع فرانسه در آنجا کاملاً ناکافی و خزانه هم تهی بود. در ۲۹ ژوییه، «فیلیپ» فرمان «آریره بان» را برای شمال فرانسه صادر کرد که بر طبق آن، هر مرد فرانسویِ دارای توانایی جسمی را ملزم به دست گرفتن سلاح و پیوستن به ارتش در «روآن»[و ۳۳] می‌نمود. فیلیپ نیز در همین حین، در ۳۱ ژوییه به آنجا رسید.[۲۱][۲۲] در ۷ اوت، انگلیسی‌ها سرانجام به رود سن، در ۱۲ مایل (۱۹ کیلومتر) جنوب روآن رسیده بودند و پس از آن به سمت جنوب شرقی متمایل شدند. در ۱۲ اوت، ارتش ادوارد در پوآسی[و ۳۴] — ۲۰ مایل (۳۰ کیلومتر) مانده به پاریس — اردو زد و افزون بر به جا گذاشتن یک نوار تخریبی به وسعت ۲۰ مایل در کرانهٔ چپ رود سن،[۲۳] روستاها را نیز تا فاصلهٔ ۲ مایل (۳ کیلومتر) مانده تا پاریس به آتش کشیده بود.[۲۴][۲۵] ارتش فیلیپ به موازات انگلیسی‌ها در آن سوی ساحل حرکت کرد و بالاخره در شمال پاریس اردو زد و پس از آن به‌طور پیوسته تقویت شد. در پاریس، هنگامه‌ای بر پا بود و پایتخت فرانسه، مملو از پناهندگانی بود که خودشان را به شهر رسانده و خیابان‌های شهر را با برپایی استحکامات دفاعی آماده می‌نمودند.[۲۶]

فیلیپ با ارسال فرامینی به جانب «جان، دوک نرماندی» که «ایگویلون» را تحت محاصره داشت، ضمن اصرار به ترک محاصره، از او خواست که ارتش خودش را رهسپار شمال نماید. اقدام «دوک نرماندی» برای دست کشیدن از محاصره و سپس تلاش برای پیوستن به ارتش فیلیپ — که با تأخیر و سرانجام در ۲۰ اوت انجام پذیرفت — آنچنان بی‌ثمر بود که نتوانست مسیر حرکت وقایع آینده را دگرگونی بخشد.[۲۷] ارتش فرانسه در خارج از پاریس متشکل از حدود ۸۰۰۰ سرباز سنگین‌اسلحه، ۶۰۰۰ کماندار و بسیاری از نیروهای خدمت وظیفه عمومی بود. فیلیپ در ۱۴ اوت، درخواست «ستیز کردن»[و ۳۵] در زمان و مکان مورد توافق طرفین را ارسال داشت. ادوارد به‌طور ضمنی موافقت کرد که فیلیپ را در جنوب رود سن ملاقات خواهد کرد؛ بدون آنکه اساساً، تعهدی داده باشد. در ۱۶ اوت، فرانسوی‌ها به سمت موقعیت خود حرکت کردند و در مقابل — ادوارد — به سرعت «پوآسی» را به آتش کشید و پل آنجا را ویران کرد و سپس، عزم شمال کرد.[۲۸][۲۹]

به دنبال چنین وقایعی، فرانسوی‌ها «راهبرد زمین سوخته»[و ۳۶] را به اجرا گذاشتند و علاوه بر سوزاندن زراعت‌ها و زمین‌های مملو از علوفه که مصرف چهارپایان بود، همهٔ انبارهای مواد غذایی را نیز خالی کردند و به این ترتیب، انگلیسی‌ها را مجبور کردند که منطقهٔ وسیعی را به منظور کسب آذوقه برای سربازان و «علیق» برای «دواب» جستجو نمایند. اجرای تاکتیک فرانسوی‌ها دست‌کم از دیدگاه «کُند کردن» سرعت پیشروی انگلیسی‌ها مؤثر بود. در این میان، گروه‌هایی از دهقانان فرانسوی نیز که سلاح به دست گرفته بودند، به برخی از دسته‌های کوچک انگلیسی که در جستجوی علیق بودند هم یورش می‌آوردند. ارتش فیلیپ، به فاصلهٔ یک روز زودتر از ادوارد به «رودخانهٔ سم» رسید و در «آمین»[و ۳۷] استقرار یافت و متعاقب آن، دسته‌های بزرگی را برای حفاظت از پُل‌ها و «گدار» رودخانه فرستاد. انگلیسی‌ها، حالا دیگر در منطقه‌ای عاری از هرگونه علیق و آذوقه محبوس شده بودند. در این حین؛ فرانسوی‌ها — که اکنون مایل به نبرد بودند — از «آمین» خارج شده و به سمت غرب انگلیسی‌ها شروع به پیشروی کردند. اقدام فرماندهی ارتش فرانسه بر این فرضیه استوار بود که می‌تواند از مزیت استقرار و اتخاذ آرایش دفاعی بهره‌مند گردد در حالی که ارتش انگلستان مجبور می‌بود که برای برون‌رفت از مخمصه، تلاش کند که راه خودش را صرفاً با درگیری نظامی بگشاید.[۳۰]

ادوارد مصمم به شکستن خط محاصرهٔ فرانسوی‌ها بود[۳۱] و پیش از حرکت به سمت غرب در امتداد رودخانه؛ ضمن کاوش در چندین مکان، بیهوده به «هانگست»[و ۳۸] و «پونت-رمی»[و ۳۹] یورش برد. همهٔ این اتفاقات در حالی بود که تدارکات سربازان ارتش پادشاه انگلستان رو به اتمام بود و علاوه بر گرسنگی، از کاهش روحیه هم در رنج بودند.[۳۲] در غروب روز ۲۶ اوت، انگلیسی‌ها در شمال «اکوکس»[و ۴۰] اردو زدند در حالی که فرانسوی‌ها در ۶ مایل (۱۰ کیلومتر) «ابویل»[و ۴۱] مسقر شده بودند. در طول شب، انگلیسی‌ها بر روی یک جادهٔ «کِشندی» «رود سم» به نام «بلانشتاک»[و ۴۲] حرکت کردند که «ساحل» دور آن توسط یک نیروی ۳۵۰۰ نفری ارتش فرانسه دفاع می‌شد. کمانداران انگلیسی به همراه «سواران سنگین‌اسلحه»، با ورود به جادهٔ موصوف و در طی نبردی کوتاه و شدید که به نبرد بلانشتاک[و ۴۳] مشهور گشت، فرانسوی‌های مدافع آنجا را شکست دادند. لشکر عمدهٔ فرانسه نیز انگلیسی‌ها را تعقیب و «پیش‌آهنگ»[و ۴۴] آنها هم توانست تعدادی از سربازان سرگردان انگلیسی به همراه چندین درشکه را اسیر و ضبط نماید.[۳۳][۳۴] با وجود چنین رخدادی، ادوارد از تعقیب فوری مصون ماند. فرانسوی‌ها متصور بر این بودند که ادوارد به «سم» هجوم نخواهد آورد و به همین علت، منطقهٔ ماورای آن از ایدهٔ «راهبرد زمین سوخته» مصون مانده و از آذوقه و علیق، تهی نگردیده بود. این تصور اشتباه، به ارتش انگلستان اجازه داد تا ضمن غارت این محدوده — از دیدگاه تدارکات — تأمین گردد.[۳۳][۳۴]

در خلال این رویدادها، فلاندری‌ها که توسط فرانسه در «ایستر»[و ۴۵] به عقب رانده شده بودند، «بتوون»[و ۴۶] را در ۱۴ اوت محاصره کردند. آنها پس از چندین تلاش ناموفق برای تسخیر استحکامات شهر؛ ضمن انصراف از محاصره، تجهیزات قلعه‌گیری خود را سوزانده و منهدم کردند و در ۲۴ اوت، از لشکرکشی خود دست کشیدند.[۳۵] ادوارد، تنها در مدت کوتاهی پس از عبور از «سم» این خبر را دریافت داشت و قانع شد که نباید امید به کمک فلاندری‌ها داشته باشد و بدتر آنکه، کشتی‌های تدارکاتی انگلستان که انتظار می‌رفت در نزدیکی «لو کروتو» منتظر بمانند، در هیچ‌کجا دیده نمی‌شدند. با توجه به چنین پیش‌آمدهایی، ادوارد تصمیم گرفت که ارتش فیلیپ را صرفاً با نیرویی که در اختیار داشت، معطل نماید. او [ادوارد] که موقتاً از تعقیب فرانسوی‌ها رسته بود، از این فرصت به منظور تدارک آرایش دفاعی در «کرسی-آن-پونتیو» استفاده کرد.[۳۴] فرانسوی‌ها نیز ضمن بازگشت به «ابویل»، از پل رود «سم» عبور کرده و دوباره با جدیت به تعقیب انگلیسی‌ها پرداختند.[۳۶]

File:Lazzaro Tavarone-Balestrieri genovesi.jpg
کماندار صلیبی ارتش فرانسه

دربارهٔ تعداد بیشتر نیروهای فرانسه — نسبت به انگلستان — اتفاق‌نظر وجود دارد اما «از آنجایی که سوابق مالی لشکرکشی کرسی از میان رفته است» اندازهٔ دقیق آن کمتر از آنچه پیش‌تر تصورش می‌رفت مشخص است. رویدادنامه‌هایی که در همان دوره گزارش نوشته‌اند «تعداد آن را برای آن دوره» بسیار بزرگ می‌دانند. در ۲ وقایع‌نگاری، اندازهٔ نیروها از ۷۲٬۰۰۰ تا ۱۲۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است. در این میان، تعداد سواران سنگین‌اسلحه به میزان ۱۲٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ ذکر شده است.[۳۷] یک وقایع‌نگاری ایتالیایی ادعا کرده که ۱۰۰٬۰۰۰ شوالیه، ۱۲٬۰۰۰ پیاده‌نظام و ۵٬۰۰۰ کماندار صلیبی در جبههٔ فرانسه حضور داشته است.[۳۸] وقایع‌نگاران امروزی، تعداد تیراندازان را میان ۲٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده‌اند.[۳۹]

مورخان معتقدند: «بر اساس اسناد تاریخی موجود در خزانهٔ جنگی سال ۱۳۴۰ میلادی» که مربوط به ۶ سال پیش از آغاز نبرد می‌شود، ذکر چنین ارقامی آمیخته به اغراق و نادرست است.[۴۰] «کلیفورد راجرز» تخمین می‌زند که: «فرانسوی‌ها دست‌کم ۲ یا شاید ۳ برابر بزرگ‌تر از ارتش انگلستان بودند.»[۴۱] بر طبق برآوردهای امروزی، ارتش فرانسه متشکل از تعداد زیادی [هر چند نامشخص] پیاده‌نظام عادی بود[۴۲] که ۸٬۰۰۰ سرباز سنگین‌اسلحهٔ سواره، هستهٔ اصلی این ارتش را تشکیل می‌دادند. این تعداد سرباز توسط ۲ تا ۶ هزار کماندار جنووایی مزدور پشتیبانی می‌شدند؛ کماندارانی که توسط جمهوری جنوا استخدام شده بودند.[ب] به‌طور کلی، دربارهٔ اینکه «چه میزان پیاده‌نظام معمولی، شبه‌نظامی و سربازانِ سطوح مختلف به همراه چه ساز و برگی حضور داشته‌اند» به قطعیت مشخص نیست به استثنای اینکه، تعداد آنها اساساً بیشتر از تعداد ارتش انگلستان بود.[۴۵][۴۲]

سربازان مسلح فرانسوی، بر روی اسب‌هایی بدون زره سوار می‌شدند و نیزه‌هایی چوبین از جنس ون حمل می‌کردند که در قسمت پیکان، آهنین بودند و طول چنین نیزه‌هایی، تقریباً تا ۴ متر (۱۳ فوت) می‌رسید[۴۶] و فارغ از این‌ها، در سایر تجهیزات مشابه انگلیسی‌ها بودند.[۴۷] اغلب این افراد مسلح در ارتش فرانسه، اجنبی‌هایی بودند که افزون بر روحیهٔ ماجراجویی، به طمع کسب نرخ‌های جذاب دستمزد و به صورت انفرادی به این ارتش پیوسته بودند.[۴۸] سایر سربازان نیز در گروه‌های متحدان فیلیپ بودند که این متحدان، شامل سه پادشاه، یک «شاهزاده-اسقف»، یک «دوک» و سه «کنت» از سرزمین‌های غیر فرانسه می‌شدند.[۴۹]

ارتش فرانسه «از هنگامی که فیلیپ به سلطنت دست یافت» شامل تعداد قابل‌توجهی کماندار صلیبی گردید.[۵۰] در کشوری چون فرانسه [در آن مقطع] تعداد اندکی تیرانداز باتجربه و متبحر وجود داشت و بنابراین «این رسته از نظامیان را معمولاً از کشورهای دیگر — ترجیحاً از جنوا — استخدام می‌کردند» و عطف به همین موضوع [خارجی‌بودن]، مزدور شناخته می‌شدند.[۴۸] اینها سربازانی جنگ‌دیده و مجرب بودند و در نبردها، به کمک پاویاهایی (سپر یا جان‌پناه بزرگ) که حمل می‌کردند، می‌توانستند از خودشان در برابر تیراندازی متقابل حریف محافظت نمایند. شیوهٔ استفادهٔ آنها از پاویا چنین بود که معمولاً «حمل‌کننده‌ای آن را نگه می‌داشت و در پشت آن، تا سه کماندار صلیبی می‌توانست ضمن پناه‌گرفتن، تیراندازی نماید.»[۵۰] درست است که برد مؤثر کمان‌های صلیبی در قیاس با کمان انگلیسی کوتاه‌تر[۵۱] و در حدود ۲۰۰ متر (۲۲۰ یارد)[۵۲] بود؛ با این همه «یک کماندار صلیبی مجرب» قادر بود سلاح خود را دو بار در دقیقه شلیک نماید.[۵۳]

پانویس

[ویرایش]
  1. Prestwich 2007, p. 394.
  2. Sumption 1990, p. 184.
  3. Rogers 2004, p. 95.
  4. Fowler 1961, p. 136.
  5. Lucas 1929, pp. 519–524.
  6. Prestwich 2007, p. 315.
  7. (Sumption 1990، ص. 476)
  8. Gribit 2016, p. 1.
  9. Sumption 1990, pp. 476–478.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ Wagner 2006, p. 3.
  11. Sumption 1990, pp. 485–486.
  12. Fowler 1961, p. 215.
  13. Sumption 1990, p. 485.
  14. Sumption 1990, p. 484.
  15. Sumption 1990, p. 493.
  16. Rodger 2004, p. 102.
  17. Burne 1999, p. 138.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Sumption 1990, p. 494.
  19. Rodger 2004, p. 103.
  20. Sumption 1990, pp. 507–510.
  21. Sumption 1990, pp. 512–513.
  22. Livingstone & Witzel 2004, pp. 73–74.
  23. Sumption 1990, pp. 515–517.
  24. Ayton 2007b, p. 71.
  25. Rogers 2000, p. 257.
  26. Sumption 1990, pp. 514–515, 517.
  27. Sumption 1990, pp. 512–513, 514, 519, 539.
  28. Sumption 1990, pp. 517–519, 520.
  29. Harari 1999, p. 385.
  30. Sumption 1990, pp. 520–521, 522.
  31. Ormrod 2012, p. 277.
  32. Sumption 1990, p. 521.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ Hardy 2010, pp. 64–65.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ Burne 1999, pp. 156–160.
  35. Sumption 1990, pp. 512, 524.
  36. Sumption 1990, pp. 524–525.
  37. DeVries 1998, p. 164, n. 50.
  38. DeVries 2015, p. 314.
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ DeVries 1998, p. 164.
  40. Schnerb 2007, p. 269.
  41. ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ Rogers 2000, p. 265.
  42. ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ Ayton 2007a, p. 18.
  43. Sumption 1990, pp. 517, 526.
  44. Schnerb 2007, pp. 268–269.
  45. Lynn 2003, p. 74.
  46. Edge & Paddock 1988, p. 88.
  47. Prestwich 2007b, p. 155.
  48. ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ Schnerb 2007, p. 267.
  49. Ayton 2007a, pp. 18–19.
  50. ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ Livingstone & Witzel 2004, p. 61.
  51. Rogers 1998, p. 238.
  52. Bachrach & Bachrach 2017, p. 236.
  53. Magier et al. 2017, p. 70.

واژگان

[ویرایش]
  1. Norman Conquest
  2. vassals
  3. Philip VI of France
  4. Edward III of England
  5. Conseil du Roi
  6. Hundred Years' War
  7. Gascony
  8. Sluys
  9. Flanders
  10. Duchy of Normandy
  11. Henry, Earl of Derby
  12. Anglo-Gascon army
  13. campaign through Gascony
  14. Battle of Bergerac
  15. Battle of Auberoche
  16. Périgord
  17. Agenais
  18. Strategic depth
  19. John, Duke of Normandy
  20. Aiguillon
  21. arrière-ban
  22. Indenture
  23. English Channel
  24. Saint-Vaast-la-Hougue
  25. Caen
  26. Constable of France
  27. Raoul II of Brienne, Count of Eu
  28. Le Crotoy
  29. Somme (river)
  30. Seine
  31. difficult
  32. Siege of Aiguillon
  33. Rouen
  34. Poissy
  35. challenge
  36. Scorched earth
  37. Amiens
  38. Hangest-sur-Somme
  39. Pont-Remy
  40. Acheux
  41. Abbeville
  42. Blanchetaque
  43. Battle of Blanchetaque
  44. scouts
  45. Estaires
  46. Béthune

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. «هِنری گروسمنت، دوک لنکستر» در جریان لشکرکشی ۱۳۴۵، تحت عنوان «ارل دربی» شناخته می‌شد، اما پدرش در سپتامبر همان سال ۱۳۴۵ درگذشت و پس از آن، وی «ارل لنکستر» شد.[۷]
  2. تعداد این تیراندازان جنووایی، به میزان ۲[۳۹]، ۴[۴۱] و ۶ هزار نفر[۴۳] هم ذکر شده است. «برتراند شنرب» در مورد ارقام بالاتر، تردید دارد و تردید وی از آنجا است که معتقد است «بر اساس تخمین‌ها بعید است که در سال ۱۳۴۰، حدود ۲۰۰۰ کماندار در کل فرانسه در دسترس باشد» و به طبع آن، تردید وجود دارد که جنوا به تنهایی توانسته باشد که این میزان کماندار را بسیج نماید.[۴۴]

منابع

[ویرایش]
  • DeVries, Kelly (1998) [1996]. Infantry Warfare in the Early Fourteenth Century. Woodbridge, Suffolk: Boydell Press. ISBN 978-0-85115-567-8.
  • Rogers, Clifford (2000). War Cruel and Sharp: English Strategy under Edward III, 1327–1360. Woodbridge, Suffolk: Boydell Press. ISBN 978-0-85115-804-4. Archived from the original on 15 March 2022. Retrieved 9 April 2016.