پرش به محتوا

حلول

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

حُلول در فلسفه و الاهیات به معنی «فرودآمدن و نازل‌شدن در محلی» است.[۱]

مسیحیت

[ویرایش]

تجسم مسیح از مباحث اساسی در الاهیات مسیحی است که بر طبق آن خدا جسمی برگزید و آن جسم بدن عیسی بود. این دیدگاه مسیحیان، ذات الاهی پسر خدا با جسم انسانی در وجود عیسی متحد شده‌اند.[۲]

اسلام

[ویرایش]

متکلمان مسلمان اعتقاد مسیحیان را اعتقاد به حلول و اتحاد دانسته و آن را رد کرده‌اند. متکلمان اسلامی معانی مختلفی را برای حلول مطرح کرده‌اند. به عنوان مثال، حلول جواری به صورت «قیام تَبَعی چیزی به چیز دیگر به‌سبب امتناع قیام بالذاتِ آن چیز» تعریف‌شده‌است. مثالی از حلول جواری، آب درون کوزه است که در جایی قرار دارد که کوزه در آن‌جاست و به عبارتی مکان آب تابع مکان کوزه‌است.[۱]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ سیدعلی طالقانی، حلول و اتحاد، دانشنامه جهان اسلام.
  2. "Incarnation." Encyclopædia Britannica. 2010. Encyclopædia Britannica Online.