پرش به محتوا

بیکاری ساختاری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بیکاری ساختاری (به انگلیسی: Structural unemployment) گونه‌ای از بیکاری است، که حاصل از تغییر دراز مدت ساختاری در اقتصاد یا صنایع کشور است. برای مثال چنانچه ساختار اقتصادی کشور از صنایع تولیدی به صنایع مبتنی بر فناوری تغییر کند و کشور دارای کارکنان واجد شرایط در صنعت تکنولوژی نباشد، اقتصاد شاهد بیکاری ساختاری خواهد بود.

تفاوت اصلی بیکاری ساختاری با بیکاری اصطکاکی در آن است، که در بیکاری ساختاری کار برای کارمندان با توجه به قابلیت‌های فعلی آنها موجود است.[۱] [۲][۳][۴][۵]

شکاف مهارتی

[ویرایش]

شکاف مهارتی (به انگلیسی: Skills Gap) یکی از مشکلات مدیریت منابع انسانی است که همواره وجود داشته‌است و در دهه‌های اخیر بیشتر هم شده‌است. شکاف مهارتی عدم تطابق ساختاری بین مهارتهای مورد نیاز کارفرمایان و مهارتهایی است که افراد جویای کار دارند. این موضوع موضوعی پیچیده و چند بعدی است. جویندگان کار همواره از کافی نبودن فرصتهای شغلی صحبت می‌کنند و کارفرمایان بزرگترین مشکل خود را دشواری در یافتن نیروی انسانی با مهارت‌های مورد نیاز می‌دانند.

آمار و ارقام شکاف مهارتی

[ویرایش]

پژوهش که در سال ۲۰۱۲ از بیش از ۲۰۰۰ مدیر منابع انسانی و سایر مدیران در کشور آمریکا انجام گرفت نشان داد که از هر ده کارفرما، چهار کارفرما در شرکتهایشان موقعیتهای شغلی داشتند که نمی‌توانستند برای آن موقعیت‌ها نیروی مناسب پیدا کنند. هشت کارفرما از هر ده کارفرما اذعان داشتند که با شکاف مهارتی فزاینده‌ای روبرو هستند. بر پایه همین داده‌ها و سایر گزارشهایی که از مدیران فعال در صنعت دریافت شده‌است، به نظر می‌رسد که این شکاف مهارتی بهترین توضیح برای صف طولانی افراد جویای کار در شرکت‌ها باشد.

آثار شکاف مهارتی

[ویرایش]

ارزش اقتصادی از دست رفته در چنین وضعیتی در جامعه برابر ارزش کار هزاران نفر است که می‌توانند مشغول به کار شوند ولی چنین اتفاقی نمی‌افتد. این موضوع بسیار نگران کننده است چون هر چه این افراد جویای کار بازه‌های زمانی طولانی‌تری بدون شغل بمانند این شکاف مهارتی بیشتر می‌شود. البته شکاف مهارتی به این معنا نیست که افراد فاقد شغل بدون مهارت هستند یا به این معنا نیست که شکاف مهارتی بزرگترین مشکل بازار کار است. چنین مفهومی به این معناست که بین عرضه و تقاضا در بازار کار برای بسیاری از رشته‌ها عدم توازن وجود دارد. این عدم توازن در شرکت‌ها به معنای بهره‌وری پایین‌تر، درآمد از دست رفته، رشد کمتر و فرصتهای کمتر است؛ بنابراین باید با این عدم تطابق به صورت کنشی برخورد شود و برای کاهش آن برنامه‌ریزی صورت بگیرد.[۶] شرکتهای Manpower Group, CareerBuilder و نشریه هاروارد بیزینس ریویو در گزارشهای جداگانه‌ای صنعت فناوری اطلاعات را از صنایعی دانسته‌اند که شکاف مهارتی در آن بسیار زیاد است.[۷]

دلایل شکاف مهارتی

[ویرایش]

دلایل متعددی برای ایجاد شکاف مهارتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها نبود زبان مشترک بین فعالان صنایع، جویندگان کار و برنامه ریزان آموزشی در دانشگاه‌ها است.[۸]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. Chen, James (2004-01-18). "Financial Risk: The Art of Assessing if a Company's a Good Buy". Investopedia. Retrieved 2020-05-22.
  2. McNeil, Alexander J.; Frey, Rüdiger; Embrechts, Paul (2005). Quantitative risk management: concepts, techniques and tools. Princeton University Press. pp. 2–3. ISBN 978-0-691-12255-7.
  3. Horcher, Karen A. (2005). Essentials of financial risk management. John Wiley and Sons. pp. 1–3. ISBN 978-0-471-70616-8.
  4. Walter, James (March 1956). "Dividend Policies and Common Stock Prices". Journal of Finance. 11 (1): 29–41. doi:10.1111/j.1540-6261.1956.tb00684.x. Retrieved 20 October 2012.
  5. Brown, Christian; Abraham, Fred (October 2012). "Sum of Perpetuities Method for Valuing Stock Prices". Journal of Economics. 38 (1): 59–72. Archived from the original on 5 اكتبر 2012. Retrieved 20 October 2012. {{cite journal}}: Check date values in: |archive-date= (help)
  6. Ferguson, M. , Hitt, L. , Tambe, P. , Hunt, W. , & Grasz, J. S. (2014). The Talent Equation: Big Data Lessons for Navigating the Skills Gap and Building a Competitive Workforce. McGraw-Hill Education.
  7. «Janisch, K. (2014, December). Which Industries Are Seeing a Major Skills Gap?». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ آوریل ۲۰۲۲. دریافت‌شده در ۸ مه ۲۰۲۰.
  8. "Data Scientists' Skills in Detecting Archetypes in Iran - Iraj". JOIV: International Journal on Informatics Visualization. 2017-05-30. Retrieved 2020-05-21.