بحث کاربر:Senemmar/آبان ۸۶: تفاوت میان نسخهها
جز ←رعایت: + |
|||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
بهتر است [[وپ:نزاکت]] را جدا رعایت کنید. در صورت [http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D9%87%D9%86%D8%A7%D8%B2_%D8%B1%D8%A6%D9%88%D9%81%DB%8C&curid=162250&diff=841036&oldid=841028 تکرار این لحن] توهین آمیزتان قطعا پیگیری خواهم کرد. --[[کاربر:سندباد|سندباد]] ۰۷:۵۴، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC) |
بهتر است [[وپ:نزاکت]] را جدا رعایت کنید. در صورت [http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D9%87%D9%86%D8%A7%D8%B2_%D8%B1%D8%A6%D9%88%D9%81%DB%8C&curid=162250&diff=841036&oldid=841028 تکرار این لحن] توهین آمیزتان قطعا پیگیری خواهم کرد. --[[کاربر:سندباد|سندباد]] ۰۷:۵۴، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC) |
||
:بهتر است به جای توهین نامیدن ویرایشات دیگران (که این خود توهین است) در همان وپ:تام شکایت کنید تا ببینیم از نظر چه کسی این نوع ویرایش توهین است. خیلی عجیب است! • [[کاربر:Senemmar|Яohan]] <sup>[[بحث_کاربر:Senemmar|ب]]</sup> <small><!--'''الگو:جلالی/۸ نوامبر'''-->۱۷ آبان ۱۳۸۶، ۰۸:۰۰</small><sup>(UTC)</sup> |
:بهتر است به جای توهین نامیدن ویرایشات دیگران (که این خود توهین است) در همان وپ:تام شکایت کنید تا ببینیم از نظر چه کسی این نوع ویرایش توهین است. خیلی عجیب است! • [[کاربر:Senemmar|Яohan]] <sup>[[بحث_کاربر:Senemmar|ب]]</sup> <small><!--'''الگو:جلالی/۸ نوامبر'''-->۱۷ آبان ۱۳۸۶، ۰۸:۰۰</small><sup>(UTC)</sup> |
||
:فکر نکنم اگر کسی متقابلا به شما بگوید فهم دارید یا نه چندان جالب باشد! مودب باشید لطفا!!--[[کاربر:ایستاده با مشت|ایستاده با مشت]] ۰۸:۰۵، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC) |
نسخهٔ ۸ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۰۵
تذکر
از واگردانیهای بدون بحث و اقدام به زورچپانی در مقالات دست بردارید. این اعمال شما به هیچ عنوان پسندیده نیست! نوید ۱ آبان ۱۳۸۶ ۰۶:۵۸ (UTC)
- چنان از بحث در مقاله و بحث در صفحات سخن میگویید که انگار واقعاً حرفی برای گفتن داشته اید! به همان صفحه بحث مذکور که چندی است سنگش را به سینه میزنید رجوع کنید و پاسخ رستم که ماه هاست مانده بدهید. اگر فرصتی شد مطالب مفید و با منبع را به مقاله اصلی که عباس افندی است اضافه میکنم تا خیالتان راحت شود • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۰۷:۲۱(UTC)
- گویا دید شما از نتیجه گیری و بحث منطقی ان است که هر کس آخرین امضا را در صفحه بحث دارد، یعنی حق با آن است! :-) محض اطلاع این که، این گونه نیست. وپ:اثبات را بخوانید و بعد زورچپانی را شروع کنید. Taeedxy ۰۷:۲۶، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- گویا دید شما این است که هر کس آخرین حرف را نگفته حق با اوست! نخیر. ربطی به اول و آخر ندارد. وپ:نزاکت را بخوانید. در هر صورت مرا بر آن داشتید که مقاله عباس افندی را با منابع و تصاویر مفید بی طرف کنم • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۰۷:۳۲(UTC)
- گویا دید شما از نتیجه گیری و بحث منطقی ان است که هر کس آخرین امضا را در صفحه بحث دارد، یعنی حق با آن است! :-) محض اطلاع این که، این گونه نیست. وپ:اثبات را بخوانید و بعد زورچپانی را شروع کنید. Taeedxy ۰۷:۲۶، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- جالب این جاست که این مطالب مفید و با منبع عالی را فقط شما هستید که در این جهان خاکی پیدا میکنید. پس بهتر است بیشتر برای خود اندیشه نمائید که واقعا دارید کار درستی میکنید یا خیر! اگر فکر میکنید واقعا کارتان درست است و در شان ویکی پدیاست و منابعتان هم در وپ:اثبات میگنجد پس بهتر است به دوستانتان در ویکی انگلیسی در مورد مقالات هربرت en:Herbert Samuel, 1st Viscount Samuel و حضرت عبدالبهاء en:`Abdu'l-Bahá کمک کنید تا آنها هم مثل شما مطالب مفید را در مقاله بگنجانند. Taeedxy ۰۷:۳۷، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- یعنی به نظر شما مقالههای ویکی انگلیسی کاملاً آرمانی اند و هیچ نقصی ندارنو و بی ایرادند؟ بی شک مقالههایی در فارسی وجود دارند که از همتایشان در ویکی انگلیسی بسیار کامل ترند. بخصوص مقالههایی که را جع به ایرانیان است. گمان میکنم مطالعات بیشتری روی تاریخ بهائیت در فارسی صورت گرفته و از آنجایی که بخشی از تاریخ بهائیت با تاریخ ایران پیوند میخورد خیلی دور از انتظار هم نیست • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۰۷:۴۹(UTC) ۰۷:۴۹، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- جالب این جاست که این مطالب مفید و با منبع عالی را فقط شما هستید که در این جهان خاکی پیدا میکنید. پس بهتر است بیشتر برای خود اندیشه نمائید که واقعا دارید کار درستی میکنید یا خیر! اگر فکر میکنید واقعا کارتان درست است و در شان ویکی پدیاست و منابعتان هم در وپ:اثبات میگنجد پس بهتر است به دوستانتان در ویکی انگلیسی در مورد مقالات هربرت en:Herbert Samuel, 1st Viscount Samuel و حضرت عبدالبهاء en:`Abdu'l-Bahá کمک کنید تا آنها هم مثل شما مطالب مفید را در مقاله بگنجانند. Taeedxy ۰۷:۳۷، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- می توانید این را در قهوهخانه ویکی مطرح کنید تا نظرات دیگران را هم بدانید. و این را هم بدانید که لزوما ویکی انگلیسی برای کشور انگلستان نیست. مثلا ببینید en:iran و ایران را. مسلما در موارد تشنج زا که فقط اکثریت میتوانند بر اقلیت چیره شوند و نه عقل و منطق، ویکی انگلیسی میتواند جای خوبی باشد. Taeedxy ۰۷:۵۴، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- بحث اقلیت و اکثریت نیست. مثالتان هم مثال خوبی نیست. به مقالههای کاملی در ویکی فارسی مراجعه کنید (بخصوص تاریخ معاصر ایران) که معادلی در ویکی انگلیسی ندارند. همین کافی است. قهوه خانه هم که اگر طبق نظر شما به اقلیت و اکثریت باشد که مناسب نیست. به نظر موضوع علمی است و به سادگی میتوان با مذاکره حل کرد. گمان نمیکنم نظر شما این باشد که هر چه در ویکی انگلیسی نبود در اینجا هم نباشد. و دیگر اینکه گمان نمیکنم مطالب مورد مذاکره مذکور (دریافت نشان سر عباس افندی و نشاط بهائیان و خود عباس از آن) را منکر باشید. من هم شما را دعوت میکنم که مطاب فوق را با استفاده از منابع خودتان کامل کنید که بحثی نباشد • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۰۸:۱۶(UTC)
- می توانید این را در قهوهخانه ویکی مطرح کنید تا نظرات دیگران را هم بدانید. و این را هم بدانید که لزوما ویکی انگلیسی برای کشور انگلستان نیست. مثلا ببینید en:iran و ایران را. مسلما در موارد تشنج زا که فقط اکثریت میتوانند بر اقلیت چیره شوند و نه عقل و منطق، ویکی انگلیسی میتواند جای خوبی باشد. Taeedxy ۰۷:۵۴، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
چگالی یا جرم مخصوص
بد نیست بحث علمیای هم داشته باشیم. این ویرایش شما فکر میکنید درست است؟ به نظر میرسد در رابطه مذکور جرم مخصوص مد نظر باشد نه چگالی. منبع خاصی داشتهاید یا علم شخصی بوده است؟ Taeedxy ۰۷:۳۷، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- چگالی منظورم است. دقیقاً منظور از جرم مخصوص را نمیفهمم. همچین چیزی نداشتیم. شاید در دبیرستان بوده، یا در علوم مهندسی استفاده میشود. الان مقاله چگالی را دیدیم؛ آمده در علوم پایه جرم حجمی هم گفته میشود. پس استفاده از کلمه چگالی در مباحث علوم پایه به نظرم بی ایراد است. نظر شما چیست؟ • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۰۷:۴۵(UTC)
- در علوم دبیرستانی برای مفهوم چگالی و جرم مخصوص و گهگاه حتی وزن مخصوص تغییری قائل نمیشوند و همه راچگالی با نام جرم واحد حجم مینامند. انگار که به یک کودک که هنوز فرق ۱۰۰ تومانی و ۲۰۰ تومانی و ۱۰۰۰ تومانی و یک تراول را نمیداند، بگوئیم همه اش پول است. این جا هم دقیقا مانند همین مثال است، انگار داریم میگوئیم همه اش پول است، در صورتی که بسیار بسیار اختلاف است بین آنها. Taeedxy ۰۷:۴۸، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- یک بحث قدیمی — این پیام امضانشده را Taeedxy (بحث • مشارکتها) نوشته است.
- en:Density را ببینید. همان تعریف شما از چگالی را نوشته ;-) و حالا چگالی و یا Specific gravity را هم ببینید: en:Specific gravity. کاملا قضیه را مشخص میکند. Taeedxy ۰۸:۰۰، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون از پیوند به ویکی انگلیسی، نگاه کنید:
its own Schwarzschild radius, where Vs is the volume of the object, and ρ is its density.
Taeedxy ۰۸:۰۴، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
Specific gravity که همان جرم مخصوص خودمان است که در شیمی است (و چندان ربطی به مباحث مطرح شده ندارد). Relative density دوباره همان چگالی نسبی است. گفتم که: الان دم دستم چیزی نیست نگاه کنم. بعداً پاسخ کاملی میدهم. بیشتر به نظر مشکل معادلهای فارسی است نه مشکل علمی. که آن هم باید به مراجع مخصوص خودش رجوع کرد. شاید الان رفتم کتابخانه سرکی کشیدم! • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۰۸:۱۱(UTC)
- من هیچ تفاوتی بین چگالی، دانسیته و جرم مخصوص نمیبینم. در ویکی انگلیسی هم برای همهٔ آنها از density استفاده شده و specific mass به density تغییر مسیر داده شدهاست. فرق وزن مخصوص با موارد فوق هم مانند فرق بین جرم و وزن است که همه میدانیم ۱۰ کیلوگرم آهن در همه جا ۱۰ کیلوگرم است، ولی ۱۰ نیوتن آهن بسته به مکانش مقداری متفاوت است.--مصطفی/بحث ۰۸:۵۱، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
وهابیت
نظر شما راجع به وهابیت جایش اینجا نیست. من هم نظر مناسبی نسبت به شیعیان ندارم. اما جلوی خودم را میگیرم.— این پیام امضانشده را ۹۹٫۲۴۶٫۱۷٫۱۸۴ (بحث • مشارکتها) نوشته است.
- نظر مرا راجع به وهابیت از کجا دریافتید؟ آن که نظر من نیست! من هم جلوی خودم را میگیرم دوست عزیز. البته مقالاتی شاید پیرامون وهابیت بنویسم (شما که وهابی نیستید. هستید؟) • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۰۷:۵۹(UTC)
سؤال
با سلام
در تاریخ پانزده اکتبر تغییری را در مقاله سقیفه ایجاد کردید که فکر کردم توسط فردی انجام شده که با مطلب مخالف است. اما بعدا که بیشتر دقت کردم (دلیل این دقت این بود که هر روز نام شما در صفحات مدیریتی به خاطر دعوا و شکایت دیده میشود) به نظرم رسید که شما نباید با آن مطلب مخالف باشید. ممکن است توضیح دهید.Shra ۰۹:۲۴، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- و سلام بر شما. عموماً اضافه کردن مطالب بحث بر انگیز بدون مطلب امر صحیحی نیست. البته من با مطلب فوق موافق بودم. ولی به شرطی که توضیحات کاملی داشته باشد. حتی گاهی نمیتوان مطالب بامنبع را افزود. مثلاً وقتی من مقاله فاطمه زهرا را مینوشتم مطالب با منبع صحیحی چه از شیعیان و چه اهل سنت داشتم مربوط به ضرب و شتم، هجوم به خانه و سقط و... که غالبا از منابع اهل سنت گرداوری شده بود. در عین حال از حضور فعال خلفا هم در آن موارد بود. گمان کردم همین اختلاف میان مسلمانان کافی نیست که حال ما شکافش دهیم. شما شاید مطلع تر از من باشید که همین الان در افغانستان و عراق چقدر از شیعیان به خاطر همین اختلافات کشته و یا حتی گاهی ذبح میشود؟ که بسیارند از این موارد.
- با این حال من هنوز در شک هستم و نمیدانم داشتن چنین مطالبی مفید است یا نه. البته کم کم دارم به این نتیجه میرسم که کمی هم روشنگری بد نیست! هرچند موجب اختلافاتی شود. در هر صورت اگر نظری پیرامون این موارد دارید راهنمایی بفرمایید ا بهره بگیریم. متشکر میشوم • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۱۰:۱۶(UTC)
- از خواندن جواب شما خوشحالم. ایمیل خود را هم چک بفرمایید. با تشکر Shra ۱۳:۱۶، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
متشکرم «هم ویکی» عزیز :)
دستتان درد نکند، سنمار عزیز. درنگ ما را ببخشید، و به امید خدا هر چه زودتر به نوشتن مقالهها خواهم برگشت.
۱ آبان ۱۳۸۶، ۱۰ اکتبر ۲۰۰۷ درودگر
- بسیار از دوباره دیدنتان خوشنود شدم. خوش بازگشتید. به گمانم از جمله افرادی هستید که من بهشان نشان افتخار خواهم داد. حضور شما افتخاری برای ماست • Яohan ب ۱ آبان ۱۳۸۶، ۱۰:۳۰(UTC)
؟
Taeedxy ۰۷:۲۵، ۲۴ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر میرسد با اصول اولیه مقاله نویسی در ویکی هم شما مشکل دارید! بروید از دیگری بپرسید که نوشتن یک مقاله بی طرف چگونه است! منابعتان هم هر چند سریعا قابل حذفند، اما بدم نمیاد راجع به این خانم محترم، مقالهای داشته باشیم... بهتر هست شما هم منبعی بی طرف (لااقل) پیدا کنید ;-) Taeedxy
Fundraising
سلام. دیدهاید ویکیمدیا کمک مالی جمعآوری میکند.[۳] گفتم شاید قرار است به کاربران حقوق بدهندD:، ولی در لیست هزینهها چنین نبود. فکر کنم قضیه برعکس هم باشد! Mhdf ۰۳:۵۸، ۲۶ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام. همینجوری روی دست ما خرج میگذارد بس است. دخل و خرج ما با هم بسازند خدا رو هم شاکریم. کمک مالی اینا رو بی خیال. آخه ما که مثل بعضیا جیبمون به جیب خاندان جلیل القدر وصل نیس که... در کل بهترین کاری که میشه کرد (از لحاظ کمک مالی) اینه که یه ایمیلی چیزی یا آدرسی از جناب بانو فرح پیدا کنیم و بگیم: به جای اینکه اون پولایی (که از فروختن خون ملت بدبخت ایران البته در رژیم سابق) به دستش رسیده رو بده به این سازمانهای عام المنفعه حمایت از حقوق حیوانات ایالات متحده، بده به این بنیاد ویکی شاید یه سودی هم به جماعت رسید. آخه خداییش بلد نیس پول خرج کنه. ادم از این حرصش میگیره. همشو میخورد به درک! چرا میریزی تو حلقوم سگای آمریکایی؟ • Яohan ب ۱۴ آبان ۱۳۸۶، ۱۱:۱۷(UTC)
- اِ، نمیدانستم که بسته شدهاید. البته خوب است، از این نظر که آدم بیشتر فرصت دارد به کارهایش برسد. Mhdf ۰۴:۱۰، ۲۶ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
- بله. حسابی فرصت میکنیم و خوش میگذرانیم، جای شما خالی. این چند وقته امتحان داشتم. کمی هم مریض احوال بودم. به هر حال از هفته بعد در خدمتیم • Яohan ب ۱۴ آبان ۱۳۸۶، ۱۱:۱۷(UTC)
- البته روهان جان این را هم بگویید که بعضی از آقازادهها و صاحبان مناصب پول این ملت را مفت در حلقوم مفتخوران لبنانی، ونزوئلایی، فلسطینی و سوریهای و... میریزند.نه؟--کامیار ۱۳:۱۹، ۵ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر هم باشد مفت نیست, بده بستان است. به سازمان حمایت از حقوق حیوانات هم نیست. ای کاش این پول را خرج دشمنان ایران میکرد. خیلی بد نبود. تلف میکند مال را. آن هم پولی که سکه سکه اش، قطره قطره خون ملت است. حالال بیخیال. فرقی نمیکند. پول را هر کاری میکند به درک. به ما چه. بحث این بود که ما فعلاً جیبمان به جیب خاندان جلیل القدر وصل نیست که مفت باشد و الکی هر جا دلمان خواست هدر دهیم. همین. پول نداریم به بنیاد ویکی بدهیم. بحث را هم ادامه ندهید که تا ۳-۴ روز آینده نیستم (یعنی بیخیال پیگیری بحث) • Яohan ب ۱۴ آبان ۱۳۸۶، ۱۳:۳۷(UTC)
- چه چیزی گیرمان آمدهاست؟؟؟--کامیار ۱۶:۵۱، ۵ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر هم باشد مفت نیست, بده بستان است. به سازمان حمایت از حقوق حیوانات هم نیست. ای کاش این پول را خرج دشمنان ایران میکرد. خیلی بد نبود. تلف میکند مال را. آن هم پولی که سکه سکه اش، قطره قطره خون ملت است. حالال بیخیال. فرقی نمیکند. پول را هر کاری میکند به درک. به ما چه. بحث این بود که ما فعلاً جیبمان به جیب خاندان جلیل القدر وصل نیست که مفت باشد و الکی هر جا دلمان خواست هدر دهیم. همین. پول نداریم به بنیاد ویکی بدهیم. بحث را هم ادامه ندهید که تا ۳-۴ روز آینده نیستم (یعنی بیخیال پیگیری بحث) • Яohan ب ۱۴ آبان ۱۳۸۶، ۱۳:۳۷(UTC)
- البته روهان جان این را هم بگویید که بعضی از آقازادهها و صاحبان مناصب پول این ملت را مفت در حلقوم مفتخوران لبنانی، ونزوئلایی، فلسطینی و سوریهای و... میریزند.نه؟--کامیار ۱۳:۱۹، ۵ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
سلام
با سلام شروع کردم، چون سلام سلامتی میآورد. پس امیدوارم شما هم سلامت باشید. چون گفتید آن دو تا را شروع کردم. تا خدا چه بخواهد. البته یکی دو تا ساعتی با الگوی هنرمند موسیقی وررفتم اگرنه هرگز شروعشان نمیکردم. از ویژگیهای این الگوی جدید این است که رنگ آن با عوض کردن مقدار پسزمینه تغییر میکند مثلا خواننده_تک رنگ نارنجیمانندی به الگو میدهد.Dreamfall ۲۲:۳۶، ۱ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام (چون سلامتی میاره + چون خیلی خوبیای دیگه هم داره) من خوبم (به قول ژاپنیها Genki desu) شما خوبید؟ خیلی خیلی خوشحال شدم که برگشتید. سر زدم به مقالهها و حسابی حال کردم. خدارو شکر هم که مشکل الگوها حل شده و مقالهها سرو سامون گرفتن.
- قبلنا کمی نگران شده بودم. چون گفته بودید که میرید و دیگه سر نمیزنید. خیلی دلخور شدم. آخه چرا باید کسی مثل شما از اینجا دل زده بشه و بره؟ از برخورد مدیرا که ناراحت نشدید؟ خیلی خوبه که میون اینهمه جنگ و دعوا و یقه پاره کردن و زیر چشم کبود شدنها! (عجب جاییه به خدا!) یه کاربر هنر دوست هم داشته باشیم (مث شما) که وقتی آدم حوصلش از اینجور آدمهای بد اخلاق سر رفت، یه سراغی هم از اونا بگیره. خلاصه: امیدوارم پیش ما بمونید و مارو تنها نذارید. دستتون هم بابت مقالهها درد نکنه. بعداً میبینمتون ایشالا (به قول ژاپنیها: Jaa mata atode) • Яohan ب ۱۴ آبان ۱۳۸۶، ۱۲:۲۸(UTC)
- گفته بودم که هرگز نمیگویم هرگز اما یکی از دلایلش خبر جدایی مایکل کرتو و ساندرا کرتو بود. که اندکی مرا از این پروژه زده کرد که چرا بعد از ۲۰ سال باید چنین هنرمندانی جدا شوند آن هم کسانی که روزگاری در صدر جدولهای موسیقی بودند و جوایزی چون موفقترین زوج آلمانی را دریافت کرده بودند. اما نباید خرده گرفت چرا که تاثیر وجود افرادی چون جنز گد در این جدایی آشکار است!! Dreamfall ۰۰:۵۹، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- هرگز نمیگویم هرگز! چه جمله جالبی. کمی آشناست. به هر حال بازگشت شما خوشوقتی برای ماست. به قول استاین:
- گفته بودم که هرگز نمیگویم هرگز اما یکی از دلایلش خبر جدایی مایکل کرتو و ساندرا کرتو بود. که اندکی مرا از این پروژه زده کرد که چرا بعد از ۲۰ سال باید چنین هنرمندانی جدا شوند آن هم کسانی که روزگاری در صدر جدولهای موسیقی بودند و جوایزی چون موفقترین زوج آلمانی را دریافت کرده بودند. اما نباید خرده گرفت چرا که تاثیر وجود افرادی چون جنز گد در این جدایی آشکار است!! Dreamfall ۰۰:۵۹، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- هارولد شبُ روز هدفون به گوشاش بود!
- میگفت: «ـ خوش دارم موزیک گوش بدم،
- تا این دَریوَریاییُ که مَردُم میگن!»
نیسیتد
رهان جان نیستید بسی نگران گشتیم. مردتنها بحث / ویرایشات ۱۲:۱۸، ۴ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- مرخصی: کمی اجباری و بقیه اش هم اجباری. قطع دسترسی و دو تا امتحان «مرد افکن» یکشنبه و دوشنبه. به خیر گذشت. اصلاً از اوضاع جاری دنیا بی خبرم چه برسد به ویکیپدیا! بدترین واقعه این چند مدت هم درگذشت قیصر امین پور بود که توی روزنامهها دیدم. تا آخر هفته هم نیستم. راستی: چه خبر از اینجا؟ البته بذار آخر هفته بگو که همه چیز رو باهم بگی. ممنون فراموش نکردی ما رو. ما هم به فکر دوستان بودم همچین بگی نگی. برگشتم سراغ میگیرم. فعلنا jaa mata • Яohan ب ۱۴ آبان ۱۳۸۶، ۱۱:۱۷(UTC)
- خب گویا تا حدودی راحت شدهاید. از ان امتحانات مرد افکن چه خبر ؟ نمره شان دریافت شد. راستی ما هم فردا ارائه کنفرانس داریم.که همین الان اسلایدهایش اماده شده ! ساعت ۸ هم کلاس داریم تا ساعت ۵٫۵ عصر ! دعای عاجل بفرمایید. مردتنها بحث / ویرایشات ۰۰:۳۳، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
صفحهکلید
شما صفحهکلید فارسیتون کوش؟ :) Raamin ب ۲۳:۵۰، ۶ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- در جایی برزخی چون میان آسمانی و زمینی (تو فضا!) کیبورد استاندارد اینا رو بی خیال شدیم! گفتم همینجوری یه سری زده باشم چند دقیقهای. البته اونجوری خوبیش اینه که یه جور ریدیرکت دُرس کردم. وقتتان بخیر. سایونارا • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۰۰:۲۶(UTC)
خامنهای
عرضم به حضورتان، اکثر (اگر نه همه؛ چک نکردم) انتقالها در ویکی انگلیسی کار یک نفر است. من هم (هنوز) جایی ندیدم که برای آوردن «Grand Ayatollah» در عنوان اشخاص نظرخواهی شدهباشد. شما با علم به اینکه ایننوع عنوانگذاری در ویکی فارسی بدون بحث با مخالفت روبرو خواهد شد، نباید اصرار بر انتقال سرخود مقاله به عنوان محبوبتان داشتهباشید. Raamin ب ۲۳:۵۹، ۶ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- اولا همانطور که رامین گفت، همه این عنوان گذاریهای تعمدی، کار کاربری پاکستانی و شیعه به نام en:User:Fayyazabbas است و فهرست خرابکاریهای کاربر به خوبی گویای همه چیز هست! شما هم در ویکی با قوانین، ناآشنا نیستید و متاسفم که اگر کاربری در همان ویکی انگلیسی و یا در همینجا، نام مقاله مربوط به محمدرضا پهلوی را به نام رسمی وی یعنی اعلیحضرت همایونی محمد رضا پهلوی شاه شاهان. اعلیحضرت همایونی شاهنشاه ایران تغییر میداد، مطمئنا برخورد شما متفاوت بود! به نظرتان اینگونه کارهای شما جز خراب کردن، جو تازه آرام شده ویکی فارسی و اتلاف وقت عدهای از کاربران برای بازگردانی اینگونه رفتارهای شما که ناآشنا هم نیستید، سودی برای رشد و پیشرفت این دانشنامه دارد؟ --سندباد ۰۳:۳۰، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- موضع صریح خود را در مقابل ویکی انگلیسی مشخص کنید. اگر قرار است نام گذاریها بر اساس ویکی انگلیسی نباشد دیگر اینقدر سنگش را به سینه نزنید (و هر جا که نیاز بود به آن نام ارجاع ندهید). این نوع برخورد دوگانه شما تمسخر صریح کاربران ویکی فارسی است.
- ویرایش کاربری را «خرابکاری خواندن» بدون توجه به موضوع بی نزاکتی است. توجه دارید که
- لحن شما کاملاً بی ادبانه بود. از آنجا که به این نوع بی ادبیها از طرف شما عادت داریم لوس بازی در نمیآورم و از شکایت صرف نظر میکنم. اگر درک نمیکنید دوباره بخوانید که چه نوشتید.
در مورد مثال هایتان:
- «اعلیحضرت» عبارتی است که مختص جنابان پهلوی دوخته شده و چون دیدند جهت نشان دادن سر سپاری کلمه «حضرت» کم است، یک اعلی هم تهش چسباندند. ما هم نگفیم حضرت آقا!
- «همایونی» هم همینطور. جهت اندام مبارک این خاندان دوخته شده که لقب کم نیاورند در مقابل دیگران
- شاه شاهان! نظر در مورد این عبارت را هم به دیگران میسپرم!
- «آیت الله» عبارتی جهت نشاندادن «مقام علمی» + «منصبی اجتماعی» است. توضیح بیشتر خواستید در خدمتم.
ظاهرا در دوری ما حسابی بهتان خوش گذشته و در اتوبان یک طرفه سیر میکنید ظاهرا که این چنین مدعی هستید. اعلام میکنم بنده مدتی به خاطر آرام شدن فضا در قابل ویرایشهای خرابکارانه شما سکوت کردهام. گرچه میدانم این نوع خرابکاریها برای مدیران و کاربران ویکی فارسی اینقد عادی شده که نه به شکایت رسیدگی میکنند و نه عکس العملی میبینیم. در هر صورت در این اتوبان یک سویه (که البته از نظر شما آرام شده و آتش زیر خاکستر است) سیر کنید تا چندی دگر بازگردم. ما که آسمان نوردی میکنیم • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۰۸:۰۰(UTC)
- کدام بیادبی؟در ضمن شاهشاهان لقبی است که از زمان کوروش کبیر استفاده میشود و در کتیبههای زمان داریوش در بیستون قابل رویت میباشد، چرا اینقدر خاندان پهلوی و تبارش را مورد بینزاکتی قرار میدهید؟! شما که خود را بنگاه نزاکت و ادب میدانید روا نیست پی در پی و در صفحهٔ بحثتان به ایشان و خانوادهاش توهین کنید.من شدیدأ خواستار رسیدگی به توهینهای شما هستم. به هیچ عنوان حتی اگر کسی خائن هم باشد به گفتهٔ پیامبرمان حق توهین و کوچک کردنشان را نداریم.شما به راحتی به هر انسانی که دوست ندارید توهین میکنید و خود را حق نیز میدانید. اگر رواست که شما اینچنین کنید پس بگذارید دیگران نیز چنین کنند. در ضمن میتوانید برای پیداکردن همایون و همایونی نگاهی به شاهنامه بیاندازید. بعنوان یک ایرانی باید نگاهی هر چند از روی نفرت به این کتاب بیاندازیم!هرچند اطلاعات شما از پایبست اشتباه میباشد. زیرا تمامی این القاب که نامبردهاید مختص به دوران پیش از پهلوی میباشد حال ادامهٔ استفاده از آن قدیمی بودن آن را مخدوش نمیکند. در ضمن جناب، این القاب هیچکدام رسمی نبودهاند و در مکانهای مختلف بنا به فراخور محیط و اشخاص استفاده کننده استفاده میشدهاند. این که من یا عدهای شما را حضرت بنامیم آیا شما حضرت میشوید و یا لقب شما میشود؟؟؟؟!!در ضمن خرابکاری خواندن کارهای دیگران بینزاکتی به فرموده حضرتعالی میباشد، نه؟و درنهایت از تحدید به جنگ کردن دیگران سخت پرهیزکنید تا موشکهای کروز در آسمان پرتلاطمتان به پرواز درنیاید.--کامیار ۱۱:۲۶، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر مطالب مذکور بی ادبی نیست خوب بعدها من با همین لحن با شما برخورد میکنم (شاید ادب از دید شما این گونهاست) در ضمن: مشارکتهای شما به پاسخ گویی در صفحه بحث من که خلاصه نمیشود انشاالله؟ پیامبرمان فرمودهاند بی ادبی نکنید. خوب پیامبر شما کیست که چه فرموده؟ محدوده گلیم را فراموش نفرمایید • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۱۱:۴۱(UTC)
- البته متشکر که پاسخ کاربر:سندباد را به تمام دادید. امیدوارم توضیحاتتان برای آن جناب مکفی بوده باشد • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۱۱:۴۷(UTC)
- از این به بعد حداقل ۵۰٪ مشارکتهایم را به پاسخگویی در صفحهٔ بحث شما اختصاص خواهم داد(اگر هم لازم باشد خود را کمپلت وقف این صفحه میکنم). زیرا امربهمعروف ونهیازمنکر وظیفٔ هر انسانیست. مشارکنهای شما نیز به خوبی گواهی میدهد که در ویکی چه میکنید!من با آغوش باز پذیرای شما خواهم بود.در ضمن گلیم را شما استفاده میکنید ما شکر خدا زیر پایمان محکمتر از این حرفهاست. بارها دیدهایم که چه کسانی بیشتر دراز کردهاند و به مرخصیها رفتهاند!در ضمن من را وارد بحثهای عقیدتی و سیاسی خود نکنید، به شما ربطی ندارد که پیامبر من کیست!دادگاه تفتیش عقاید بناکردهاید؟!اگر حرف حق برایتان سنگین است بگویید نگویم.کار من زدودن ابر از آسمانهای پرتلاطم است. بدرود--کامیار ۱۱:۵۵، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر جواب ایشان را دادم پس شما هم روی جواب من جواب ایشان را دادید، جناب سندباد خود پاسخگوی شما خواهند بود.تشکر لازم نیست زیرا این امر ادامهدار است و اگر هر دفعه بخواهید تشکر کنید صفحهٔ بحثتان به بینهایت میرود.--کامیار ۱۲:۰۲، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- بله. زیر پای ما گلیم است و گلیمش هم خیلی کوتاه است! و زیر پای شما هم فرشی قرمز پهن کردهاند که هر چه خواستید به کاربران توهین کنید و کسی کاری به کارتان نداشته باشد (به گمانم در وپ:تام ماه قبل بود که کار شما به فحاشی کشید) خلاصه از توجهی که مبذول میدارید متشکرم. البته هر دین و مذهبی که دارید امربهمعروف ونهیازمنکر از ارکان آن است لابد که اینقد پایبندید • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۱۲:۲۲(UTC)
- کار شما از بینزاکتی به تهمت هم رسیدهاست، شما مثلأ در حال تحصیل و فردی تحصیلکردهاید، اگر هم تهمت میخواهید بزنید حداقل منبعش را ارجاع دهید. در ضمن پایتان آرام آرام به لبهٔ گلیم رسیدهاست.--کامیار ۱۲:۴۱، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- همین یک نمونه کافیست! در ضمن: (به فرض محال) با بی نزاکت نامیدن من هم شما با نزاکت نمیشوید! این هم مضمونی از یک ضرب المثل چینی برای شما ;-) • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۱۳:۰۰(UTC)
- لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بیادبان. سعی کنید درس بگیرید و باادب شوید. در ضمن بعد از صدسال کار کردن در ویکی هنوز نمیدانید باید به diffها پیوند دهید!؟نمونه را بدهید دکتر برای آزمایش چون به درد مدرک نمیخورد.--کامیار ۱۷:۱۰، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- همین یک نمونه کافیست! در ضمن: (به فرض محال) با بی نزاکت نامیدن من هم شما با نزاکت نمیشوید! این هم مضمونی از یک ضرب المثل چینی برای شما ;-) • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۱۳:۰۰(UTC)
- اگر جواب ایشان را دادم پس شما هم روی جواب من جواب ایشان را دادید، جناب سندباد خود پاسخگوی شما خواهند بود.تشکر لازم نیست زیرا این امر ادامهدار است و اگر هر دفعه بخواهید تشکر کنید صفحهٔ بحثتان به بینهایت میرود.--کامیار ۱۲:۰۲، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- از این به بعد حداقل ۵۰٪ مشارکتهایم را به پاسخگویی در صفحهٔ بحث شما اختصاص خواهم داد(اگر هم لازم باشد خود را کمپلت وقف این صفحه میکنم). زیرا امربهمعروف ونهیازمنکر وظیفٔ هر انسانیست. مشارکنهای شما نیز به خوبی گواهی میدهد که در ویکی چه میکنید!من با آغوش باز پذیرای شما خواهم بود.در ضمن گلیم را شما استفاده میکنید ما شکر خدا زیر پایمان محکمتر از این حرفهاست. بارها دیدهایم که چه کسانی بیشتر دراز کردهاند و به مرخصیها رفتهاند!در ضمن من را وارد بحثهای عقیدتی و سیاسی خود نکنید، به شما ربطی ندارد که پیامبر من کیست!دادگاه تفتیش عقاید بناکردهاید؟!اگر حرف حق برایتان سنگین است بگویید نگویم.کار من زدودن ابر از آسمانهای پرتلاطم است. بدرود--کامیار ۱۱:۵۵، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- کدام بیادبی؟در ضمن شاهشاهان لقبی است که از زمان کوروش کبیر استفاده میشود و در کتیبههای زمان داریوش در بیستون قابل رویت میباشد، چرا اینقدر خاندان پهلوی و تبارش را مورد بینزاکتی قرار میدهید؟! شما که خود را بنگاه نزاکت و ادب میدانید روا نیست پی در پی و در صفحهٔ بحثتان به ایشان و خانوادهاش توهین کنید.من شدیدأ خواستار رسیدگی به توهینهای شما هستم. به هیچ عنوان حتی اگر کسی خائن هم باشد به گفتهٔ پیامبرمان حق توهین و کوچک کردنشان را نداریم.شما به راحتی به هر انسانی که دوست ندارید توهین میکنید و خود را حق نیز میدانید. اگر رواست که شما اینچنین کنید پس بگذارید دیگران نیز چنین کنند. در ضمن میتوانید برای پیداکردن همایون و همایونی نگاهی به شاهنامه بیاندازید. بعنوان یک ایرانی باید نگاهی هر چند از روی نفرت به این کتاب بیاندازیم!هرچند اطلاعات شما از پایبست اشتباه میباشد. زیرا تمامی این القاب که نامبردهاید مختص به دوران پیش از پهلوی میباشد حال ادامهٔ استفاده از آن قدیمی بودن آن را مخدوش نمیکند. در ضمن جناب، این القاب هیچکدام رسمی نبودهاند و در مکانهای مختلف بنا به فراخور محیط و اشخاص استفاده کننده استفاده میشدهاند. این که من یا عدهای شما را حضرت بنامیم آیا شما حضرت میشوید و یا لقب شما میشود؟؟؟؟!!در ضمن خرابکاری خواندن کارهای دیگران بینزاکتی به فرموده حضرتعالی میباشد، نه؟و درنهایت از تحدید به جنگ کردن دیگران سخت پرهیزکنید تا موشکهای کروز در آسمان پرتلاطمتان به پرواز درنیاید.--کامیار ۱۱:۲۶، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
تذکر
حذف و بی نزاکتی خواندن تذکرات دیگران در صفحه بحث رفقا علاوه بر بی نزاکتی و حمله شخصی، خرابکاری محسوب میشود. مخصوصا در شرایطی که تذکرگیرنده با عمل شنیعش اسلام و هویت ایرانی را به خطر انداخته و تذکر واجب است. لطفا عنایت فرمایید.--ایستاده با مشت ۱۶:۴۲، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- متشکرم. نظر لطفتان است • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۱۶:۴۵(UTC)
- تشکر متقابل از توجه جنابعالی.--ایستاده با مشت ۱۶:۵۶، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
برچسب حذف سریع
لطفاً به هر چیزی که خوشت نیومد برچسب حذف سریع نزن؛ یا لااقل قبل از این که بگی نامهم یک چکی بکن. Raamin ب ۲۲:۵۰، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- اوکی. بحث خوش اومدن یا نیومدن نبود. آخه الان یه مدتیه تو ویکی مُد شده برچسب حذف سریع زدن. اینم از شانس ما. یادمه چند روز پیش که همینطوری اومدم سر زدم به ویکی دیدم کلی مقاله رو سندباد حذف سریع زده. هنوز آن لاین بودم که به آفرید تشریف آوردن و فرت و فرت حذف کردند. مقالههای خوبی که تنها اتهامشان از نظر جنابان تبلیغ بوده! اونوقت نه حصله داشتم نه میخواستم ببحثم. الانم شانس ما بود که مقالهای بی در و پیکر که به وبلاگ پیونددادن این بشه. خلاصه الان تو آسمونام و اشتباه پیش میاد. داشتم میرفتم که دیدم پیام دارم • Яohan ب ۱۶ آبان ۱۳۸۶، ۲۲:۵۹(UTC)
- اگر زیر صفحه درست کردن کاربر:نوید ربیعی را میفرمائید که خرابکاری محض کاربر بود و ایشان هم به دلیل این رفتارشان یکماه قطع دسترسی شدند و شکایت دیگر کاربران از ایشان بخاطر همین رفتارشان، در وپ:تام موجود است! اگر هم ادعای دیگری دارید، کیلویی آدرس ندید و دقیقا بفرمائید چه مقالاتی را من به عنوان تبلیغ، برچسب زده و مدیری «فرت و فرت» حذف کردند! سوما سعی کنید اگر اشتباهی میکنید، اشتباهتان را قبول کنید و به جای اینگونه رفتارها و اتهامات به دیگران، به رشد این دانشنامه کمک مثبت بکنید. --سندباد ۰۳:۱۴، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
توصیههای کاربر:گزمه
سعی کنید زین پس وقتی روی زمینید ویرایش کنید. چون در صورت تکرار، بهانهای چون دیگران متون تبلیغاتی را حذف کردند من هم متون دانشنامهای را حذف میکنم! نمیتواند جلوی خرابکار شناخته شدن شمارا بگیرد.--گزمه ۰۰:۲۳، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- خوب وقتی رو زمین نیستم خوب چه کنم؟ از این بالا بپرم رو کوه و دشت و بیابان؟ دلتان خوش میآید؟ در هر صورت مسئول مدیری است که میحذفاند. خوب مقالهها را هم ندیده که میفرمایید تبلیغاتی بودند که. نکند دیده بودید، یا...؟! یک بار قبلاً عرض کردم وپ:خک را بخوانید. خواندید؟ • Яohan ب ۱۷ آبان ۱۳۸۶، ۰۰:۳۰(UTC)
- البته شما هم نمیتوانید جلوی خرابکار شناخته نشدنم را بگیرید. به گمانم شما هم در آسمان تشریف داشتید، چون برای ویرایش کردن درستی افتادید توی بحث من! • Яohan ب ۱۷ آبان ۱۳۸۶، ۰۰:۳۲(UTC)
- تا آنجا که یاد دارم ما قبلا مراوده نداشتیم که گفته باشید سیاستها را بخوانم. من سیاستها را حفظ و مسلط هستم! مواظب مزه پرانی و لودگی که مینویسید هم باشید و نزاکت را حفظ بفرمایید.--گزمه ۰۱:۰۵، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- شما را هم به خواندن حفظیات توصیه میکنم. حافظه تان خیلی خوب نیست. شما را هم علاوه بر توصیه به مراقبت از لودگی، توصیه به مراقبت از لو رفتگی، وا رفتگی و از این قبل چیزها هم میکنم. بهتان حق میدهم: درک شرایط برایتان دشوار است. این فقط توصیهای دوستانه بود • Яohan ب ۱۷ آبان ۱۳۸۶، ۰۱:۱۲(UTC)
- تسلط • Яohan ب ۱۷ آبان ۱۳۸۶، ۰۱:۱۶(UTC)
- تا آنجا که یاد دارم ما قبلا مراوده نداشتیم که گفته باشید سیاستها را بخوانم. من سیاستها را حفظ و مسلط هستم! مواظب مزه پرانی و لودگی که مینویسید هم باشید و نزاکت را حفظ بفرمایید.--گزمه ۰۱:۰۵، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- عنوان تذکر را تعویض نکنید.گزمه ۰۱:۲۵، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
رعایت
بهتر است وپ:نزاکت را جدا رعایت کنید. در صورت تکرار این لحن توهین آمیزتان قطعا پیگیری خواهم کرد. --سندباد ۰۷:۵۴، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
- بهتر است به جای توهین نامیدن ویرایشات دیگران (که این خود توهین است) در همان وپ:تام شکایت کنید تا ببینیم از نظر چه کسی این نوع ویرایش توهین است. خیلی عجیب است! • Яohan ب ۱۷ آبان ۱۳۸۶، ۰۸:۰۰(UTC)
- فکر نکنم اگر کسی متقابلا به شما بگوید فهم دارید یا نه چندان جالب باشد! مودب باشید لطفا!!--ایستاده با مشت ۰۸:۰۵، ۸ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)