انتقال میراث کلاسیک به اروپای لاتین
انتقال میراث کلاسیک به اروپای لاتین در سده های میانه یک عامل کلیدی در توسعه حیات فکری در سده دوازدهم در اروپای غربی بود.[۱] علاقه به متون یونانی زبان دوران یونان کلاسیک و دسترس پذیری به آن در سده های میانه پیشین کمیاب بود، اما با گسترش آمد و شد به شرق، دانشوری در غرب اروپا نیز فزونی یافت.
پس از پایان یافتن جنگ چهارم صلیبی و غارت شهر قسطنطنیه و تشکیل امپراتوری لاتین، فرایند انتقال کتب و منابع ارزشمند یونانی زبان که از دوران یونان کلاسیک تا بیزانس بود، به اروپای لاتین تشدید شد و پطی قرون ۱۳ و ۱۴، دانشمندان و عالمانی همچون ویلیام موربیکی، آثار و متون اصلی یونانی در باب علوم و فلسفه از افرادی همچون ارسطو، ارشمیدس، هرون اسکندرانی و پروکلس لیکایوس را به زبان لاتین، زبان اصلی اروپا، ترجمه کردند تا دستاوردهای علمی و فلسفی یونان و امپراتوری روم به اروپا منتقل شود.[۲]
این انتقال دستاوردها طی قرون بعدی سبب تحول در دنیای فکری و هنری اروپای قرون وسطا شد. طی این قرون، اروپا شاهد رشد موسسات آموزشی و طلوع دانشگاه همچون دانشگاه پادووا، رشد تفکرات الهیاتی، احیای قوانین متعلق به روم، تجدید علاقه به فرهنگ باستان یونان و روم، بسط ادبیات به زبان مادری و فوران فعالیتهای هنری است که عاملی برای پیدایش رنسانس در قرن ۱۵ در اروپا شد.[۳]
منابع
ویرایش- ↑ Western Civilization: Ideas, Politics, and Society, Marvin Perry, Myrna Chase, Margaret C. Jacob, James R. Jacob, 2008, 903 pages, p.261/262, Google Books webpage: BooksG-kK.
- ↑ اشپیلفوگل، تمدن مغرب زمین، ۴۵۳.
- ↑ اشپیلفوگل، تمدن مغرب زمین، ۴۵۴.