کبوتر: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Сергій Липко (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[رده:حیوانات|کبوتر]] |
[[رده:حیوانات|کبوتر]] |
||
[[uk:Голуб]] |
نسخهٔ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۱
کبوتر یا کفتر پرندهای است از راسته کبوتران، دارای بالهای دراز و پاهای کوچک و نازک و منقار ضعیف و دارای نژادهای متعدد است.
- «کبوتر میرود دانه جمع میکند، کلاغ میآید و میخورد.»
- «کفتر چاهی جاش توی چاهه.»
- «کفتر صناری، یاکریم نمیخونه.»
- «کبوتربا کبوتر باز با باز ، کند همجنس با همجنس پرواز.»
کبوتر در شعر فارسی
- «بر دیده خویش چون کبوتر// جز نام تو جاودان نیابم»
- «تا بقا شد کبوتر حرمش// نقطه شین عرش دانه اوست»
- «چنان به یکره میزان عدل شد طیار// که میل سوی کبوتر نمیکند شاهین»
- «چون کبوتر بگرفتیم به دام سر زلف// دیده بر دوختی از خلق جهان چون بازم»
- «چون کبوتر به مکه یابد امن// از عراقش سوی حجاز فرست»
- «چون کبوترهای پیک از شهرها// سوی شهر خویش آرد بهرها»
- «دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند// از گوشه بامی که پریدیم پریدیم»
- «روز نو چون کبوتر زرین// بر زمین پر اخضر افشاندهست// بهر آگین چاربالش اوست// هر پری کاین کبوتر افشاندهست»
- «شکار باز خرچال و کلنگ است// شکار باشه ونج است و کبوتر»
- «کبوتر ترا بر سرت ایستاده// که از زیر پرش نیاری برون سر»
- «کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید// قضا همی بردش تا به سوی دانه دام»
- «زهی کبوتر سپید آشتی// که دل برد سرود جانفزای او»
- «نالان چو کبوتری که از حلق// خون در لب بچگان فروریخت»
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |