پرش به محتوا

مت گرینیگ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از مت گرونینگ)
مت گرِینینگ
A man in glasses and a plaid shirt sits in front of a microphone.
گرِینینگ در سن دیگو ژوئیه ۲۰۱۰
زادهٔ۱۵ فوریهٔ ۱۹۵۴ ‏(۷۰ سال)
پورتلند، اورگن، آمریکا
پیشه(ها)کارتونیست، نویسنده، تهیه‌کننده، انیماتور، صدا پیشه
سال‌های فعالیت۱۹۷۷ - اکنون
شناخته‌شده
برای
سیمپسون‌ها
فیوچراما
افسون‌زدایی
زندگی در جهنم
بونگو کومیکس
همسر(ها)دبورا کاپلان (ا. ۱۹۸۶–ج. ۱۹۹۹)
Agustina Picasso (ا. ۲۰۱۱))
فرزندان۸ , هومر و ابی
امضاء

مت گرِینینگ(به انگلیسی: Matt Groening) کارتونیست، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی است. وی تهیه‌کننده اصلی مجموعه‌های سیمپسون‌ها، فیوچراما و افسون‌زادیی است. در سال 1997، گرونینگ و نویسنده سابق سیمپسون ها، دیوید ایکس کوهن، مجموعه انیمیشنی Futurama را در مورد زندگی در سال 3000 ساختند که در سال 1999 به نمایش درآمد. در سال 2008 توسط Comedy Central برای 5 سال دیگر انتخاب شد. سپس در نهایت توسط Hulu برای احیای دیگری در سال 2023 انتخاب شد. در سال 2016، گرونینگ سریال جدیدی را برای نتفلیکس به نام Disenchantment ساخت که در آگوست 2018 به نمایش درآمد. گرونینگ برنده 13 جایزه امی پرایم تایم، 11 جایزه برای سیمپسون ها و 2 جایزه برای فوتوراما، و یک جایزه کمدی بریتانیایی برای "سهم برجسته در کمدی" در سال 2004 است. در سال 2002، او برنده جایزه ملی کاریکاتوریست انجمن کاریکاتوریست روبن برای کارش در زندگی در جهنم شد. . او در 14 فوریه 2012 در پیاده روی مشاهیر هالیوود یک ستاره دریافت کرد.

اوایل زندگی

[ویرایش]

گرونینگ در 15 فوریه 1954در پورتلند، اورگان،وسط پنج فرزند متولد شد (برادر بزرگتر مارک و خواهر پتی در سال 1950 و 1943 به دنیا آمدند، در حالی که خواهران کوچکتر لیزا و مگی در به ترتیب 1956 و 1958). مادر نروژی-آمریکایی او، مارگارت روث (با نام مستعار ویگوم؛ 23 مارس 1919 - 22 آوریل 2013)، زمانی معلم بود، و پدر آلمانی کانادایی او، هومر فیلیپ گرونینگ (30 دسامبر 1919 - 15 مارس 1996) فیلمساز، تبلیغ کننده، نویسنده و کاریکاتوریست بود. هومر، متولد مرکز اصلی، ساسکاچوان، کانادا، در خانواده ای به زبان Plautdietsch بزرگ شد. گرونینگ در پورتلند بزرگ شد و در مدرسه ابتدایی Ainsworth و دبیرستان لینکلن شرکت کرد. پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان در سال 1972،گرونینگ در کالج ایالتی اورگرین در المپیا، واشنگتن، یک مدرسه هنرهای لیبرال که او به عنوان یک کالج هیپی، بدون نمره یا کلاس‌های الزامی توصیف کرد، تحصیل کرد که همه افراد عجیب و غریب را به خود جذب می‌کرد. شمال غربی. او به عنوان سردبیر روزنامه دانشگاه، کوپر پوینت ژورنال، که همچنین برای آن مقاله می نوشت و کاریکاتور می کشید، خدمت کرد. او پس از اینکه متوجه شد که او نامه ای از طرفداران خود به جوزف هلر، یکی از نویسندگان مورد علاقه گرونینگ، نوشته است، با لیندا بری، کاریکاتوریست دیگر دوست شد و پاسخی دریافت کرده است. گرونینگ بری را به عنوان "احتمالاً بزرگترین الهام بخش نسبت داده است. او اولین بار پس از تماشای فیلم انیمیشن دیزنی صد و یک دالماسی به کارتون علاقه مند شد، و او همچنین از رابرت کرامب، ارنی بوشمیلر نام برده است. رونالد سرل،مونتی پایتون، و چارلز ام. شولز به عنوان الهام بخش. گرونینگ در سال 1977 با مدرک لیسانس در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شد.

حرفه

[ویرایش]

اوایل حرفه

گرونینگ در سال 1977 در سن 23 سالگی به لس آنجلس نقل مکان کرد تا نویسنده شود. او کارهایی را پشت سر گذاشت که به عنوان «یک سری کارهای زشت» از جمله نقش اضافی در فیلم تلویزیونی «وقتی هر روز چهارم ژوئیه بود»، میز اتوبوس، شستن ظروف در خانه سالمندان، منشی بودن در فروشگاه رکورد پیتزا شیرین بیان هالیوود، محوطه سازی در یک تصفیه خانه فاضلاب، و راننده و ارواح نویسی برای یک کارگردان بازنشسته غربی.

زندگی در جهنم

گرونینگ زندگی در لس آنجلس را در قالب کتاب مصور زندگی در جهنم که توسط خود منتشر شد، برای دوستانش توصیف کرد، که به طور آزادانه از فصل "چگونه به جهنم برویم" در کتاب نقد دین و فلسفه والتر کافمن الهام گرفته شده بود. گرونینگ کتاب کمیک را در گوشه کتاب پیتزا شیرین بیان، فروشگاهی که او در آن کار می کرد، توزیع کرد. او اولین فروش حرفه ای کارتون خود را به مجله آوانگارد Wet در سال 1978 انجام داد. این نوار، با عنوان "کلمات ممنوع"، در شماره سپتامبر / اکتبر آن سال ظاهر شد.

گرونینگ در لس آنجلس ریدر، یک روزنامه جایگزین تازه تأسیس، که مقالاتی را ارائه می کرد، حروفچینی، ویرایش و پاسخگویی به تلفن ها، استخدام شده بود. او کاریکاتورهای خود را به سردبیر، جیمز وول نشان داد، که تحت تأثیر قرار گرفت و در نهایت به او جایی در روزنامه داد. زندگی در جهنم اولین بار رسمی خود را به عنوان یک کمیک استریپ در Reader در 25 آوریل 1980 انجام داد. ووول همچنین در سال 1982 ستون موسیقی هفتگی خود، "Sound Mix" را به گرونینگ داد. با این حال، ستون به ندرت در مورد موسیقی بود، زیرا او اغلب در مورد "شوق های مختلف، وسواس ها، ناراحتی های حیوانات خانگی و مشکلات" خود می نوشت. در تلاش برای افزودن موسیقی بیشتر به ستون، او "فقط چیزهایی درست کرده است"، گروه های داستانی و رکوردهای موجود را سرهم می کند و مرور می کند. در ستون هفته بعد، او به ساختن همه چیز در ستون قبلی اعتراف می کرد و سوگند یاد می کرد که همه چیز در ستون جدید درست است. سرانجام از او خواسته شد که ستون «موسیقی» را رها کند. در میان طرفداران ستون هری شیرر بود که بعداً صداپیشه سیمپسون ها شد.

زندگی در جهنم تقریباً بلافاصله رایج شد. در نوامبر 1984، دبورا کاپلان، دوست دختر و همکار گرونینگ در آن زمان در ریدر، پیشنهاد کرد که «عشق جهنم است»، مجموعه‌ای از نوارهای زندگی در جهنم با مضمون رابطه، در قالب کتاب منتشر کند. این کتاب که یک ماه بعد منتشر شد، موفقیتی زیرزمینی داشت و در دو چاپ اولش 22000 نسخه فروخت. اثر به زودی جهنم است، همچنین توسط Caplan منتشر شد. به زودی پس از آن، کاپلان و گرونینگ ترک کردند و شرکت زندگی در جهنم را که تجارت برای زندگی در جهنم را انجام می داد، تشکیل دادند. گرونینگ همچنین Acme Features Syndicate را راه‌اندازی کرد، که در ابتدا زندگی در جهنم و همچنین آثاری از لیندا بری و جان کالاهان را سندیکا کرد، اما در نهایت فقط زندگی در جهنم را سندیکا کرد. در پایان انتشار، زندگی در جهنم در 250 روزنامه هفتگی منتشر شد و در مجموعه‌ای از کتاب‌ها از جمله مدرسه جهنم، کودکی جهنم، کتاب بزرگ جهنم، و کتاب عظیم جهنم گلچین شده است. اگرچه گرونینگ قبلاً گفته بود، "من هرگز از کمیک استریپ دست نمی کشم. این پایه و اساس من است استریپ 16 ژوئن 2012، پایان زندگی در جهنم را نشان داد. پس از پایان گرونینگ این استریپ، مرکز مطالعات کارتون پوستری را سفارش داد که به افتخار کار گرونینگ ارائه شد. پوستر حاوی کاریکاتورهای ادای احترام 22 نفر از دوستان کاریکاتوریست گرونینگ بود که تحت تأثیر زندگی در جهنم بودند.

منابع

  1. "QUESTIONS FOR: Matt Groening". New York Times. 1998-12-27. Retrieved 2010-09-19. I'm an agnostic
  2. Allen, Norm. "Yes, There Is A Hell". Free Inquiry. Archived from the original on 18 September 2008. Retrieved February 26, 2007.

مت گرینیگ