پرش به محتوا

هوخشتره هخامنشی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط Prince Yazdgerd (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

هوخشتره
هوخشتره در پاره‌چین اسکندر
فرزند(ان)بسوس
آماستریس
دودمانهخامنشیان

هُووَخْشَتْرَه یا وَخْشووَردَه هخامنشی(به زبان مادی: ᴴuvaxšϑra[۱]؛ نویسه‌گردانی: هُووَخْشَثرَه، به پارسی باستان: 𐎢𐎺𐎧𐏁𐎫𐎼؛ نویسه‌گردانی‌به لاتین: ᴴuvaxštra[۲][۳][۴][۵]؛ نویسه‌گردانی: هُووَخْشَتْرَه یا به پارسی باستان: Vaxšuvarda، به زبان اکدی: Waksatar[۲]، به فریگی‌باستان: Ksuwaksaros[۲]، یونانی باستان: Κυαξάρης Kuaxarēs[۲]، به لاتین: Cyaxarēs) (سده ۴ پیش از میلاد) برادر داریوش سوم شاهنشاه ایران و هم‌چنین پدر اردشیر پنجم (بسوس) آخرین شاه هخامنشی و آماستریس، ملکه هراکلیا بود.

نام

نام او در ایرانی باستان به شکل Huxšaθra و به معنی «فرمانروای خوب» بود. نام او در یونانی به صورت Oξυαθρης و در انگلیسی به شکل Oxyathres ضبط شده‌است.

پیشینه

هوخشتره به خاطر دلاوری‌هایش، به ویژه در نبرد ایسوس در سال ۳۳۳ پیش از میلاد شهرت یافت. در آن نبرد و زمانی که اسکندر مقدونی با سوارانش حمله‌ور شده‌بود هوخشتره در دفاع از شاهنشاه ایران نقش بسیار مهمی ایفا کرد. این صحنه در نقاشی موزائیکی نبرد ایسوس در پمپئی ایتالیا دیده می‌شود.

هوخشتره بعدها زمانی که داریوش سوم به باختر (بلخ) می‌گریخت او را همراهی کرد و همزمان با او به دست اسکندر اسیر شد. اما اسکندر با احترام بسیار با او برخورد کرد و حتی به هوخشتره مناصبت شرافتمندانه‌ای داد و وظیفه تنبیه فرزندش اردشیر پنجم، که قاتل داریوش سوم بود، را نیز به هوخشتره سپرد.

منابع

  1. Ivantchik, Askold (1993). Les Cimmériens au Proche-Orient [The Cimmerians in the Near East] (PDF) (به فرانسوی). Fribourg, Switzerland; Göttingen, Germany: Editions Universitaires Fribourg (Switzerland); Vandenhoeck & Ruprecht (Germany). p. 83. ISBN 978-3-727-80876-0.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ Diakonoff 1993.
  3. Akbarzadeh, D.; A. Yahyanezhad (2006). The Behistun Inscriptions (Old Persian Texts). Khaneye-Farhikhtagan-e Honarhaye Sonati. p. 87. ISBN 964-8499-05-5.
  4. Kent, Ronald Grubb (1953). Old Persian: Grammar, Text, Glossary. pp. 177.
  5. Schmitt 2011, p. 216-218.