دژ فضایی: تفاوت میان نسخهها
Zeinab2010 (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Zeinab2010 (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۷۸: | خط ۵۷۸: | ||
مایا استرلینگ یک کاراکتر افسانه ای از سری روبوتک است. او نقش کوتاهی در کمیک طوفان وحشی در پیش مقدمه روبوتک: تاریخ سایه ها و نیز نقش اصلی در فیلم تاریخ سایه ها دارد.او نقش کوتاهی در غالب خواهر کوچک دانا در قسمت شصت سری اصلی روبوتک: اربابان ایفا میکند و در رویای دانا استرلینگ او خود را دیگر خواهر او از مکس و میریا معرفی میکند و بعد از آن واضح تر از آن دیگرعمیق تر به آن پرداخته نمی شود تا زمانی که در فیلم تاریخ سایه ها خط داستانی برای شکل دادن کاراکتر او دنبال می شود. |
مایا استرلینگ یک کاراکتر افسانه ای از سری روبوتک است. او نقش کوتاهی در کمیک طوفان وحشی در پیش مقدمه روبوتک: تاریخ سایه ها و نیز نقش اصلی در فیلم تاریخ سایه ها دارد.او نقش کوتاهی در غالب خواهر کوچک دانا در قسمت شصت سری اصلی روبوتک: اربابان ایفا میکند و در رویای دانا استرلینگ او خود را دیگر خواهر او از مکس و میریا معرفی میکند و بعد از آن واضح تر از آن دیگرعمیق تر به آن پرداخته نمی شود تا زمانی که در فیلم تاریخ سایه ها خط داستانی برای شکل دادن کاراکتر او دنبال می شود. |
||
مایا ، همانند مادرش یک دنده و مانند پدرش بذله گو و شوخ طبع است و شبیه والدینش جنگنده اش را نشانه گذاری کرده است با رنگ های شخصی مورد علاقه اش (بنفش روشن) در این مورد یک ترکیبی از شکل رنگ آبی استاندارد و رنگ صورتی مخصوص به خودش. هواپیمای شخصی اش منطبق با یک نقش و رنگ شبیه به آن است.( ترکیبی از جنگنده آبی رنگ پدر و قرمز رنگ مادرش)- صداپیشگی مایا استرلینگ را ادی میرمن انجام داده است که همچنین قبلاً صداپیشگی میریا استرلینگ و نووا ستوری را در سری اورجینال روبوتوک برعهده داشته است. |
مایا ، همانند مادرش یک دنده و مانند پدرش بذله گو و شوخ طبع است و شبیه والدینش جنگنده اش را نشانه گذاری کرده است با رنگ های شخصی مورد علاقه اش (بنفش روشن) در این مورد یک ترکیبی از شکل رنگ آبی استاندارد و رنگ صورتی مخصوص به خودش. هواپیمای شخصی اش منطبق با یک نقش و رنگ شبیه به آن است.( ترکیبی از جنگنده آبی رنگ پدر و قرمز رنگ مادرش)- صداپیشگی مایا استرلینگ را ادی میرمن انجام داده است که همچنین قبلاً صداپیشگی میریا استرلینگ و نووا ستوری را در سری اورجینال روبوتوک برعهده داشته است. |
||
'''لیست اپیزودهای هر سه سری (ترجمه شده متن انگلیسی ویکی پدیا):''' |
|||
'''سری اول : حماسه ماکروس (36 قسمت):''' |
|||
1 -) دام احمقانه: |
|||
در سال 1999 بر فراز جزیره ماکروس واقع در جنوب اقیانوس آرام وقوع پدیده ای برفراز آسمان ها مسیر تاریخ بشر را تغییر داد.سفینه فضایی عظیمی در جهت برخورد با زمین قرار گرفت و برخورد آنچنان بود که انگار زلزله ای زمین را در برگرفت. پس از چند روز سفینه اندازه گیری شد عرض آن 500 متر و طول آن به 1000 متر می رسید البته از ساکنان داخل آن خبری نبود. با وجود خسارت زیاد به بدنه سفینه موقع سقوط تجهیزات پیشرفته داخلش که نشان از یک تمدن پیشرفته تر از انسان ها داشت سالم مانده بود.در همین زمان جنگ جهانی در جریان بود اما آن به نسبت جنگ های فضایی هیچ به حساب می آمد. تا سال 2009 سفینه توسط دانشمندان تعمیر ( در مدت 10 سال) و در اطراف آن شهر جدیدی ساخته و تکمیل گردید و با استفاده از اسناد داخل سفینه انسان ها به تکنولوژی روبوتک دست یافتند. اینک زمان اولین پرواز سفینه می باشد، سفینه ای که قرار است مدافع زمینیان در مقابل حملات بیگانگان باشد. |
|||
یک دژ متروکه بیگانه به زمین برخورد میکند ، برروی زمین در سال 1999 جنگ جهانی را در طی مراحل تدریجی متوقف میکند. |
|||
جامعه علمی بین المللی، در حال گذر از دهمین سالی که مشغول از نوسازی سفینه خسارت دیده که آنرا( اس دی اف -1 ) می خوانند ،هستند. در زمان شروع به کار سفینه در سال 2009 ، یک نژاد از جنگجوهای بیگانه غول پیکر با نام " ِزنتِرائدی" پدیدار شدند و در یک پیشنهاد به زمین حمله کردند ، تا ناو جنگی را تصرف کنند. |
|||
خلبان ورزشی جوان، ریک هانتر اولین تجربه آزمایشی اش را با سریع ترین تک فرد خلبان جنگنده دارد. |
|||
2 -) شمارش معکوس: |
|||
یگان های " ِزنتِرائدی" به جزیره ماکروس حمله کردند تا (اس دی اف-1 ) را بگیرند، که در این تلاش برای سرقت آن شکست خوردند. بعد از دیدن تغییر شکل هواپیمای جنگی وریتچ او، ریک دختر جوانی را که اسمش لین مین مِی است، نجات می دهد. |
|||
3 -) پیچیدن فضا: |
|||
(اس دی اف-1 ) با موفقیت از جزیره ماکروس به هوا پرواز کند تا به دیگر نیروهای زمین که در مدار مستقر هستند، ملحق شود. به علت کمین نیروهای " ِزنتِرائدی" ، ناخدای سفینه (اس دی اف-1 ) کاپیتان گلووال، آنرا به جزیره ماکروس برمیگرداند و برای یک پرش فرا فضایی قصد می کند. دست آورد این پرش آنرا به صورت کاملاً غیر منتظره تبدیل می کند . در همین زمان، ریک تلاش می کند تا مین می را به خانواده اش برگرداند، اما برخورد زمینی در قسمت (اس دی اف-1 ) در جریان است. |
|||
4 -) انتظار طولانی: |
|||
ریک و مین می تلاش میکنند تا در داخل بخش کشف نشده فضای (اس دی اف-1 ) زنده بمانند در جایی که آنان برخورد زمینی داشته اند، اما سرانجام آنان اتفاقا برخورد کردن با برفراز آن و رهایی پیدا کردند توسط خدمه ساختمان سفینه که ماموریت بازسازی شهر ماکروس را کنار کشتی داشتند . |
|||
5 -) تغییر شکل: |
|||
بعد از اینکه نجات داده شده بودند از سقوط پناهگاههای هرآنچه هست سمت چپ جزیره ماکروس، شهروندان تلاش میکردند تا زندگی شان را برروی دژ جنگی غول پیکر به حالت عادی در آورند. |
|||
"روی فوکر" ریک را به ملحق شدن به نیروی مدافع روبوتک تشویق می کند. خدمه (اس دی اف-1 ) در می یابند که عقب نشاندن حصار فضایی که بکار می رفت تا بسازد پرتاب را ناپدید شده است، اما اتفاقا به یک ایده تغییر شکل کشتی می رسند. این ایده به زودی در جنگ با " ِزنتِرائدی" آزمایش می شود اما منتقل شدن، خسارت خیلی زیادی به شهر ماکروس وارد میکند. |
|||
6 -) حمله رعدآسا: |
|||
خدمه (اس دی اف-1 ) شهر ماکروس را یکبار دیگر بازسازی میکنند تا تغییر شکل را به سمت محاسبه شده ببرند. ریک نصیحت روی را پذیرفت و به نیروهای مدافع روبوتک ملحق شد، که نقشه میکشند تا محاصره زنترائدی را از میان حلقه ساتورن بشکنند. |
|||
7 -) خداحافظ- خداحافظ مریخ: |
|||
(اس دی اف-1 ) یکبار دیگر تغییرشکل می دهد و به حالت کشتی برمیگردد، آنها میرسند به پایگاه مرزی انسانی برروی مریخ تا تدارکات تازه را جمع آوری کنند ، اما می فهمند که پایگاه در جنگ سالها قبل خسارت دیده و هیچ کس نجات نیافته است. به هرجهت، زنترائدی در انتظار به سر می برند با فرمانده جدیدشان، "خیرون" که اشتیاق برای افتخار دارد. در میانه جنگ، افسر اول (اس دی اف-1 ) " لیزا هایس" تلاش می کند تا دریابد آیا نامزد قدیمی اش به نام "کارل ریبر" هنوز زنده است . |
|||
8 -) شانزدهمین شیرینی: |
|||
به عنوان پاداش یک مدال برای نجات لیسا در مریخ به ریک اعطا می شود و او به مقام ستوانی ارتقا می یابد و به مردان پرنده جدیدی به نام " بِن دیکسون" و " مکس استرلینگ" معرفی می شود. هرچند یک حمله توسط "خیرون" حواس او را از دیگر چیزها مانند شرکت کردن در جشن تولد شانزده سالگی " مین می " پرت می کند. |
|||
9 -) خانم ماکروس: |
|||
مین می به مراسم مجلل خانم ماکروس ملحق میشود درزمانی که ریک هانتر برای گشت زنی فرستاده شده بود. زنترائدی از فرصت به دست آمده استفاده می کند تا بیشتر فرا بگیرد فرهنگ انسانی را با فرستادن یک وسیله شناسایی تا تصاویر ویدیویی مراسم مجلل را برایشان بفرستد. |
|||
10 -) بازی کورکورانه: |
|||
حمله غیرمجاز توسط "خیرون" برروی یک سیارک که به سیستم رادار (اس دی اف-1 ) خسارت وارد کرد، لیزا را مجبور کرد تا به یک عملیات اکتشافی با ریک، مکس و بن برود تا از او محافظت کنند. زنترائدی لیزا را به دام میندازد و او را به " ناو فرماندهی بریتای" میبرند، جایی که سه خلبان با خود شخص بریتای چهره به چهره می شوند. |
|||
11 -) اولین تماس: |
|||
ریک، لیزا و بن دستگیر می شوند و برای رهبر قبلی زنترائدی به نام " دولزا" برده می شوند. آنها شاهد قدرت وحشتناک و توانایی ویرانگر دشمن بیگانه شان هستند، اما همچنین آنها دریافتند که اسیرکنندگان آنان، به طور مرموزی آشفته هستند به خاطر یک چیزی کاملاً متمایز درباره پیروزی مین می در مراسم مجلل خانم ماکروس که فرصت های زیادی را برای او باز میکند. |
|||
12 -) فرار بزرگ: |
|||
اسیر شده ها در سلول زندان زنترائدی نگهداری میشوند، ریک، لیزا و بن تلاش میکنند تا یک راه خروج از سفینه عظیم بیگانگان را ترسیم کنند. با جنگجویشان که هنوز صدمه ندیده، مکس به طور پنهانی راه خودش را از میان سفینه زنترائدی طی میکند و دوستانش را پیدا می کند. جنگ با تفنگ خشم آلود اجازه میدهد تا انسان ها پوسته بیرونی جنگ را پیدا کنند و به سمت کاپیتان گلووال و خدمه (اس دی اف-1 ) برگردند . به خاطر اینکه انسانها در مقابل نظارت بریتای فرار کردند ، او از فرماندهی خلع شد و فردی به نام " آزونیا" جانشینش شد. سه خلبانی که دیده بانی مراسم خانم ماکروس را به عهده داشتند با نام های ریکو، کوندا و براون، داوطلب شدند تا کوچک شوند و به (اس دی اف-1 ) نفوذ کنند تا اطلاعات بیشتری درباره انسانها گردآوری کنند. |
|||
13 -) باد آبی: |
|||
ریک، لیزا، مکس و بن در خصوص دستگیرشدنشان توسط زنترائدی، اطلاعات کسب کردند. آزونیا دوباره جلوی حمله خیرون را به (اس دی اف-1 ) گرفت، و اجازه داد تا خدمه در امنیت به اتمسفر زمین بازگردند. |
|||
14 -) گزارش گلووال: |
|||
در زمانی که مسافران و خدمه (اس دی اف-1 ) بازگشتشان را جشن میگرفتند ، کاپیتان گلووال خاطرات اش را درباره سفر (اس دی اف-1 ) به سرتاسرمنظومه خورشیدی دوباره به یاد می آورد. (نکته: این اپیزود یک کلیپ تصویری از 13 قسمت قبلی است). |
|||
15 -) بازگشت به خانه: |
|||
"ریک" مخفیانه به همراه "مین می" به ژاپن پرواز می کند تا خانواده او را در یوکوهاما ملاقات کند، اما چیزهایی اوقات مین می را تلخ می کند و او خانواده اش را به مبارزه می طلبد تا با او بر آرزوهایش بمانند. پسرعموی صلح جویش، " لین کایل" پیشنهاد می دهد تا مراقب او باشد و آنها پرواز کنان به (اس دی اف-1 ) برمیگردند. در خلال آن، کاپیتان گلووال و لیزا هایس به مرکز فرماندهی دولت های متحد زمین (یو-ای- جی) در آلاسکا پرواز می کنند تا بر سفر دریایی و امکانات جنگی زنترائدی ها اطلاعات کسب کنند. به هرحال، آنان کشف میکنند که فرماندهی (یو-ای- جی) پرتاب حصار فضایی (اس دی اف-1 ) را پوشش داده است . |
|||
16 -) فریاد جنگ: |
|||
حضور " لین کایل " ناگهان لیزا را به یاد نامزد گمشده اش " کارل ریبر" انداخت. خیرون حمله دیگری را به (اس دی اف-1 ) اجرا کرد. نیروهای انسانی با ضربه ای زنترائدی را عقب نشاندند، اما عملکرد لیزا از "مانور دائدالوس" ریک را درخط آتش قرار داد. |
|||
17 -) تصویر ذهنی: |
|||
مجروح از حمله در اپیزود قبل، ریک هانتر برروی تخت بیمارستان در وضعیت بحرانی دراز کشیده است. در همان زمان او در حال تجربه رویاهایی است که در آن تلاش میکند تا رابطه اش با مین می را تشخیص دهد و کششی را که در حال شکل گیری اش به " لیزا هایس" است. |
|||
18 -) بدرود، برادر بزرگ: |
|||
همچنانکه ریک در حال بهبودی است، روی تلاش می کند تا مین می را قانع کند تا یک وقت استراحت ازفهرست شلوغ برنامه هایش خالی بگذارد و دوستش را ملاقات کند. یک خلبان زن قدرتمند زره پوش زنترائدی با نام " میریا" فریفته می شود توسط تذکرات "خیرون" درباره یک خلبان قهرمان انسان، کسی که می توانست بیشتر از یک حریف برای او باشد و برای پیدا کردن او مصمم میشود. روی برای رفتن به سمت جنگ آماده میشود...شاید برای آخرین بار. |
|||
19 -) مورد هدف اصابت گلوله: |
|||
بعد درخواست پخش برنامه رادیویی برای پناهگاه امن، کاپیتان گلووال یک پیشنهاد از طرف تورونتو دریافت کرد ، یک چهارم اونتاریو در کانادا درباره پذیرفتن 56 هزار پناهنده (اس دی اف-1 ) تا موقعی که برای یک آزمایش سپر مانع همه سویه جدید، برنامه ریزی شود. حمله ناگهانی توسط زنترائدی سیستم سپری را زیاد پُر کرد و نیروی بیگانه را نابود کرد، اما آن همچنین " بن" را کشت و زباله های بیهوده را دفن کرد تا شهر دست نخورده در زیر دژ جنگی قرار بگیرد. |
|||
20 -) بهشت گمشده: |
|||
در ادامه شدت عمل جنگی اپیزود قبلی، دولت متحد زمین (اس دی اف-1) را از سیاره با تدارکات مورد نیازشان تبعید کردند تا آنان را به راه خودشان بفرستند.به علت شوک ناشی از پیآمد جنگ، "دولزا" رهبر زنترائدی به بریتای میلیون ها سفینه تندرو داد تا با (اس دی اف-1) مقابله کنند. جاسوسان زنترائدی- ریکو، کوندا و براون- از کشتی فرار کردند و گزارش برگشتنشان از ماموریت محول شده را به بریتای دادند. بعد مشاهده کاپیتان گلووال از شکست ناگهانی حال آنکه (یو ای جی) دستور تبعید را داده ، مین می به طرفداری از آن می آید و مردم و خدمه (اس دی اف-1) را تشویق می کند تا خودشانرا با یکدیگر متحد کنند. |
|||
21 -) آغاز جدید: (سپیده دم جدید) |
|||
اولین فیلم مین می و لین کایل، " اژدهای سفید کوچک" ، موضوع صحبت شهر شد ، بطوری که جمعیت برای نخستین نمایش جمع شدند. در صحنه های عشق پسرعمو داخل فیلم، ریک و لیزا سالن سینما را ترک کردند. نتیجه یک اتفاق ناگوار در مابین آنها راه رفتن با یکدیگر را باعث شد ، اما رشد زنجیره نزدیکتر درمیانه (اس دی اف-1) باعث دیرکرد تغییر شکل آن در زمان حمله زنترائدی شد. خود زنترائدی ها هم همچنین بواسطه دیدن فیلم آشفته شدند، مخصوصاً وقتی که آنها فکر کردند که قدرت جنگیدن لین کایل، توانایی های فوق بشری او را نشان میدهد. |
|||
22 -) سرود جنگ: |
|||
خیرون شخصاً حمله دیگری را به (اس دی اف-1) رهبری میکند در زمانی که بریتای، اکسدور و دولزا سر نبرد بعدی در مقابل انسانها با یکدیگر بحث می کنند. بهرجهت، ریکو، کوندا و براون دوباره صحبت کردند از تجربیاتشان از داخل کشتی که سربازان شخص زنترائدی را تشویق کنند تا عملیات نفوذی را ترک کنند. با اینحال، با وجود این همه جنگ و اغتشاشات، مین می هنوز به پیش می رود تا برای پرت کردن حواس شهروندان شهر ماکروس آواز بخواند و به آنها بارقه و پرتوی کوچکی از امید در زمان تاریکی بدهد. |
|||
23 -) بی باک: |
|||
جنگ نزدیک شهر ماکروس به حد دیوانگی رسید و خیرون ظاهر شد تا انتقال بدهد آنرا به روزی دیگر ، زمانی که خیلی از سربازانش به طور ناگهانی آن را ترک کردند و تلاش کردند تا مین می را پیدا کنند. پناهندگان زنترائدی به پناهگاه سیاسی برده شدند. |
|||
24 -) نمایشی: |
|||
" لیزا هایس" به زمین برگشت و تلاش کرد تا دولت متحد زمین را متقاعد کند، مخصوصاً پدرش را تا با ناوگان زنترائدی مذاکره کنند. بعد از آنکه در یک دالان ویدیویی، میریوا، کسی که به (اس دی اف-1) نفوذ کرد، بالاخره با خلبان قهرمان چهره به چهره شد. او برای زمان طولانی فریفته شده بود ، مکس استرلینگ، کسی است که ثابت کرد حریف قدرتمندی است. |
|||
25 -) زنگ های ازدواج: |
|||
ایوفوریک بعد از پیروزی اش در دالان، مکس درخواست کرد از میریوا تا بیرون بیاید برای قرار، اما شکست داد او را برای بار دوم که آن زن تلاش کرد تا او را بکشد، که سرانجام نتیجه بین آن دو نفر ازدواجشان بود.از احساس کردن عمیق ازدواج، بیشتر زنترائدی ها در داخل ناوگان بریتای از اقدام به حمله دیگر علیه انسانها سر باز زدند، چنانکه "دولزا" به تخریب و ویرانی فوری فرمان داد . |
|||
26 -) پیغام رسان: |
|||
از اضطراب فراخوانده شدن یک آتش بس موقت ، چنانکه زنترائدی "اگزدور" را به (اس دی اف-1 ) برای مذاکره درباره صلح فرستاد. این حرکت تنها شهروندان (اس دی اف-1) را شوکه نکرد ، اما گذشته از این برای خفه کردن آتش های جاه طلبی خیرون، دوباره دست به تجدید نیرو زدند. |
|||
27 -) نیروی جنگ افزار: |
|||
علاقه مندی افزایش تعداد سربازان زنترائدی کسی که در معرض دید فرهنگ و تمدن انسان قرار داده شده است، ناوگان اصلی و نیرومند دولزا سرانجام ظاهر شدند و قرار داده شدند تا زمین را تصرف کنند. با وجود قتل عام ، ریک مین می را به دوباره تقویت کردن (اس دی اف-1) تشویق می کند و هم پیمانان تازه ای متعلق به زنترائدی ها در یک جنگ در مقابل نیروهای دولزا پیدا میشوند. |
|||
28-) بازسازی: |
|||
دو سال بعد جنگ برای زمین، خدمه (اس دی اف-1) بازسازی حاصل از تخریب را آغاز کردند و شروع کردند به سوار کردن قطعات. |
|||
29-) اربابان روبوتک: |
|||
اربابان روبوتک از موقعیت (اس دی اف-1) با خبر شدند و برای سفر به زمین آماده شدند. در این ضمن،برخی زنترائدی ها ؛ کسانی که از زندگی غیر نظامی خسته شدند دوباره به راههای نظامی بازگشتند. خیرون، کسی که بعد از حمله بزرگ به زمین ساکت مانده بود ، آماده شد تا همه نیروهای زنترائدی را دوباره جمع آوری کند ، کسی که میخواست تا جنگ را علیه انسانها تحمیل کند. |
|||
30 -) زنده باد میریوا: |
|||
بازماندگان (اس دی اف-1) و بریتای با یکدیگر یکی شدند تا یک نیروی زنترائدی را در یک کارخانه روبوتک شکل دهند تا در یک پیمان برای صلح به یکدیگر ملحق شوند. مکس و میریوا بچه خود را به نام دانا به همراه آوردند تا به هدفشان برسند. در جای دیگر کهکشان، اربابان روبوتک، بر شکست زنترائدی سوگواری کردند، بحث کردند چطور "زُر" ، آفریننده روبوتکنولوژی تولید مثل (کلونی درست) می کند. |
|||
31 -) انتقام خیرون: |
|||
خیرون آغاز کرد لشکرکشی اش را توسط هواپیما ربائی آخرین تالار موجود تمدن نخستین در دیترویت جدید تا به زنترائدی های بیشتری که کوچک شده اند کمک کند تا به سایز اصلیشان بازگردند. "کاپیتان گلووال" و" اگزدور" برروی خاستگاه اصلی زنترائدی ها مطالعه میکنند و درباره اربابان روبوتک چیزهای بیشتری یاد می گیرند. |
|||
32 -) قلب شکسته: |
|||
نیروهای خیرون به کنسرت "مین می" یورش بردند و خواننده را گرفتند و لین کایل در مبادله برای (اس دی اف-1) گروگان گرفته شد. ریک و لیزا برای عملیات نجات پیش قدم شدند. |
|||
33 -) یک شب بارانی: |
|||
لیزا برای ریک و احساسات دو جانبه مین می برای هرکدامشان، دل نگران است. برای دلخوش کردن او (آن زن)، شخص افسرعرشه فرماندهی "کلودیا گرنت" لیزا را به محل سکونت خودش آورد و داستان نحوه ملاقات او با "روی فوکر" را برایش بازگو کرد. |
|||
34 -) زمان محرمانه: |
|||
ریک، لیزا را به پیک نیک دعوت کرد اما او برای ملاقات "مین می" به شهر تاریخی منحرف شد، و یک حمله زنترائدی ها بعد از آن، در زمینه نزدیکی شان خرابی به بار آورد در زمانی که آنها زمان عالی برای با یکدیگر بودن باید می داشتند. مین می از طرف دیگر، روحیه گرفت با دخالت لین کایل در کارش و بعد کنسرتش در یک روز؛ بخش هایی از راهش را با او طی کرد. |
|||
35 -) تبریکات فصلی: |
|||
نداشتن نیروی کافی برای انرژی دادن کامل، باعث شد یک اسلحه ویرانگر متروکه زنترائدی در یک جنگل بارانی آمازون سقوط کند، نقشه های خیرون یک حمله برای تسخیر تمدن نخستین ماتریکس ، بیش از همه روزهای غیر عادی- یعنی روز کریسمس بود. با تصمیم برای اتمام و ترک حرفه موسیقی، "مین می" به سمت تنها کسی که او می توانست تعطیلاتش را با او بگذراند، آمد. |
|||
36 -) به سمت ستارگان: |
|||
کشتی جنگی جسور او همراه با قدرت ماتریکسی تمدن نخستین، خیرون آخرین ضربه را بر (اس دی اف-1) وارد کرد. لیزا از رسیدگی به خدمت استعفا داد تا زمانی که دریاسالار گلووال رهبری ماموریت پیدا کردن اربابان روبوتک را به او واگذار کرد. نتیجه نهایی جنگ احساسات ریک را برای لیزا اظهار کرد ، اما "مین می" آویزان در حال تعلیق است. |
|||
خط ۵۸۷: | خط ۶۶۹: | ||
''' ترجمه از متن اصلی: ز.روحی پور- آذرماه 1389''' |
''' ترجمه از متن اصلی: ز.روحی پور- آذرماه 1389''' |
||
لازم به یادآوری است که ترجمه در پیش رو به عنوان بخشی از تحقیق و کنفرانس با موضوع بررسی انیمیشن تلویزیونی روبوتک در آذر ماه امسال در رشته انیمیشن دانشگاه تربیت مدرس ارائه گردید. |
لازم به یادآوری است که ترجمه در پیش رو به عنوان بخشی از تحقیق و کنفرانس با موضوع بررسی انیمیشن تلویزیونی روبوتک در آذر ماه امسال در رشته انیمیشن دانشگاه تربیت مدرس ارائه گردید. |
||
== منابع == |
== منابع == |
نسخهٔ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۴۸
دژ فضایی (به انگلیسی: Robotech، روباتک) مجموعهای انیمیشنی است که سرهم بندی شدهایست از سه انیمه علمی تخیلی
(The Super Dimension Fortress Macross، Super Dimension Cavalry Southern Cross و Genesis Climber Mospeada) از محصولات شرکت تاتسونوکو. این مجموعهٔ ۸۵ قسمتی در ایالات متحده در سال ۱۹۸۵ از تلویزیون پخش شد .
در ایران
روباتک در ایران به سال ۱۳۷۵ خورشیدی (14 سال قبل) به نام «دژ فضایی» از شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی پخش شدهاند.[نیازمند منبع]
ترجمه از متن اصلی: ز.روحی پور- آذرماه 1389 لازم به یادآوری است که ترجمه در پیش رو به عنوان بخشی از تحقیق و کنفرانس با موضوع بررسی انیمیشن تلویزیونی روبوتک در آذر ماه امسال در رشته انیمیشن دانشگاه تربیت مدرس ارائه گردید.
روبوتک یک انیمه حماسی علمی- تخیلی جامع است که در آن انسان ها برای دفاع از جهانشان در مقابل تسلط بیگانگان تلاش میکنند. ساگا (حماسه اسکاندیناوی) گفته می شود به فورانی که از میان چشمان کاراکترها گرفته می شود در سری جنگ ها که زمانی که دژ فضایی مرموزی به زمین در آغاز دوره هزار ساله برخورد می کند . اسرار دانش بیگانگان عرشه این کشتی ناشناخته بود و انسان ها را به گسترش روبوتکنولوژی و ساختن یک انبار مهمات وسیع از مچا روبوتیک برای دفاع از زمین در مقابل تهدید بیگانگان که می خواستند سرانجام ضربه بزنند تا ادعای پائین کشیدن آنان را به وسیله منبع نیروی شناخته شده پروتوکالچر(تمدن نخستین) ثابت کند، راهنمایی کرد
سری انیمیشن تلویزیونی روبوتک در مدت زمانی سال 1985 آغاز و در سال 2006آخرین تولید آن در غالب فیلم سینمایی ساخته شده است که اکنون با وجود 25 سال از شروع این جریان، هنوز نیز دنباله ها و مخصوصاً داستان های کمیک و محصولات جانبی آن تولید، تبلیغ و به فروش میرسد. این سری مجموعه در آمریکای شمالی، استرالیا، فیلیپین، هنگ کنگ، اروپا، روسیه و البته ایران دوبله و نمایش داده شده است. شروع این جریان همزمان با دوره شووای ژاپن می باشد و علت بسیاری از سوالاتی را که از داستان و ارائه آن در داخل مجموعه به ذهن می رسد را، بیان می نماید...
از سال 1963 الی 1984 میلادی ظهور کارتون های با موضوع روبات ها، زندگی انسان در ماورای کره زمین، داستان های علمی تخیلی و...سوژه بسیاری از مجموعه ها گردید که شاخص ترین آن آسترو بوی ( 1980) و ترانسفورمرز( 1984) می باشد. و این موضوع در مهم ترین بخش از تاریخ ژاپن و در مدت حکومت دوره شووا، دوران پادشاهی هیروئیتو اتفاق افتاده است و البته مهم ترین علت آنرا می توان جنگ جهانی دوم و بمباران شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن توسط نیروهای آمریکا و در نهایت اشغال این کشور به مدت 7 سال توسط آنان را که مطمئناً بی تاثیر در شکل گیری این تفکر و سفارش آمریکائیان به نیروی ارزان و زیاد ژاپنی ها نمی باشد، دانست.
در هر صورت، تاریخ 1985 که همان سال آغاز پخش روبوتک برای اولین بار در تلویزون بوده است، از لحاظ زمانی ما بین مدت زمانی دوره شووای ژاپن (1926 – 1989) و بعد اتمام جنگ جهانی دوم (1914- 1918) می باشد . دورانی که کشور ژاپن با تحولات و دگرگونی عظیمی از همه جوانب روبرو بوده است
ترجمه از متن اصلی: ز.روحی پور- آذرماه 1389
- نام سریال ، تعداد اپیزودها ، قسمت ها و مدت زمان هر قسمت روبوتک و دیگر موارد:
- سری اصلی مجموعه تلویزیونی روبوتک که همگی مربوط به سال (1985) می باشد، شامل سه سری با نام های:
1 -) روبوتک : حماسه ماکروس ، 2-) روبوتک: اربابان ، 3 -) روبوتک: نسل جدید می باشد.
سری اول روبوتک : حماسه ماکروس شامل 36 قسمت سری دوم روبوتک: اربابان شامل 24 قسمت سری سوم روبوتک: نسل جدید شامل 25 قسمت و در مجموع یک سری مجموعه 85 اپیزودی پیوسته و دنباله دار را رقم زده است. مدت زمان تقریبی هر قسمت در حدود 30 دقیقه می باشد که شامل یک دقیقه و 30 ثانیه تیتراژ ابتدائی و پایانی و چند ثانیه نیز میان فیلم می باشد و علاوه بر خلاصه کوتاهی از قسمت هفته بعد، بقیه متن کامل فیلم را در برمی گیرد.
- دنباله های انیمیت شده و لغو شده:
روبوتک: فیلم سینمایی ( 1986 - لغو شده در آمریکا) روبوتک 2: نگهبانان (1987- بعد ساخت یک سری لغو شد) روبوتک 3: اودیسه (پیشنهاد داده شده) روبوتک 4 و 5: (تنها برنامه ریزی گردید) روبوتک 3000 : ( در سال 2000 لغو شد) روبوتک : آگهی خدمات عمومی سازمان ملل (2005) روبوتک : تاریخ سایه ها (فیلم سینمایی 2006) روبوتک: قیام سایه ( برنامه ریزی شد ، به تعویق افتاد) تولیدات طنزگونه و غیر رسمی روبوتک پیشنهاد ساخت فیلم اکشن زنده
پیشنهاد ساخت فیلم اکشن زنده:
در سپتامبر 2007 گزارش دهنده هالیوود خبر داد که (وارنر برادر) حق ساخت یک فیلم بر مبنای روبوتک را خریده و یک فیلم زنده اکشن را بر همین مبنا در یک تاریخی که هنوز مشخص نیست تولید خواهد کرد. توبی مگ گوایر (بازیگر فیلم مرد عنکبوتی) تهیه کننده فیلم با همراهی نشانه سرگرمی مگ گوایر خواهد بود و او دنبال خواهد کرد نقش هدایت دهنده را در اینکه نقشه های استودیو چه خواهد بود برای آغاز حق امتیاز این موضوع علمی-تخیلی.
توبی مگ گوایر در این باره گفته است: ما خیلی از اینکه روبوتک را بر پرده عظیم سینما می آوریم هیجان زده ایم . این یک افسانه گرانبها است که باید بنیاد اصلی بزرگی برای یک فیلم ماهر و پیشرفته ، هوشمندانه و سرگرم کننده باشد. کمپانی هارمونی گلد نیز در این پروژه آنان را همراهی خواهد کرد. در سال 2008 اطلاع داده شد که لارنس کاسدان نویسنده چند مجموعه انیمه برای نویسندگی فیلم، چارلز روون سازنده افرو سامورایی و آکیوا گلدزمن به گروه تولید توبی مگ گوایر ملحق شدند.
در طی تبلیغات روبوتک در نمایشگاه اکسپو 2008 انیمه،اعلام شد که اندکی در عوامل پیش تولید تغییراتی بوجود آمده و چندین سال تولید این فیلم براساس مجموعه اصلی انیمه طول خواهد کشید .
- نام کمپانی سازنده ، کارگردان و نویسنده: کمپانی اصلی سفارش دهنده مجموعه روبوتک "کمپانی هارمونی گُلد آمریکایی" می باشد که با همکاری"کمپانی ژاپنی تاتسونوکو" این سری انیمیشن های تلویزیونی را تدارک دیده اند. البته با پشتیبانی "شرکت اسباب بازی مَچ باکس" که حمایت کننده و اسپانسر این کمپانی ها بود که بعدها به دلیل عدم حمایت همین شرکت بود که دیگر بعد سری سوم "روبوتک:نسل جدید" و در زمان ساخت مجموعه بعدی یعنی "روبوتک: نگهبانان (1987)" ساخت این مجموعه متوقف شد.
تاریخچه مختصر کمپانی هارمونی گُلد: تاریخ شروع به فعالیت آن 1983 و محل آن در لس آنجلس آمریکا قرار دارد. مجموعه کارهای این شرکت شامل تهیه و تولید فیلم، انیمیشن، سریال های بلند و کوتاه، مستندات و موارد ویژه می باشد و از مجموعه روبوتک (دژ فضایی) چند مجموعه شامل : کد اسم روبوتک، ماکروس، روبوتک، روبوتک ریمسترد، روبوتک: تاریخ سایه (2006) ، صلیب جنوبی و... نوشته، طراحی و استوری برد و توسط کمپانی ژاپنی تاتسونوکو اجرا گردیده است. هارمونی گلد به عنوان خالق اصلی مجموعه انیمه روبوتک شناخته می شود.
تاریخچه مختصر کمپانی تاتسونوکو:
19 اکتبر سال 1962 تاریخ شروع به کار این کمپانی، محل آن در توکیو ژاپن، فعالیت های شرکت:
طراحی و تولیدات نمایشی و انیمیشن تلویزیونی فروش محصولات به هردو صورت خانگی (داخلی) و بین المللی دارای حق امتیاز مدیریت و شغل طراحی و تولید برای کاراکترهای اصل و اورجینال طراحی و تولید برای کتاب، مجله و نشر کتاب های تصاویر
این کمپانی تدارک دید مساعدت مالی یک سری مقدمات را برای نمایش تلویزیونی ماکروس در سال 1982 که مطابقت با نسخه 1985 دارد ولی کمی بعد حق امتیاز آنرا را مبادله کرد و هارمونی گلد حق امتیاز را از آن خود کرد و بعد از آن شرکت تاتسونوکو با همراهی دو شرکت ژاپنی دیگر یعنی ( استودیو نیو) و (شرکت تبلیغاتی بزرگ غرب) با آن در تولید این مجموعه همکاری کردند که البته هارمونی گلد تمامی حق امتیاز آنرا به ایالات متحده ارجاع داد.
*اسامی هر سری و نام کارگردان و نویسندگان همکار در هر سری و دیگر توضیحات مربوطه: همکاران ثابت در سه سری اصلی روبوتک: کارگردان: رابرت بارون (آمریکایی) و آی پی کوری (ژاپنی) نویسندگان: کارل ماکک و استیو کرامر کارل ماکک نقش مهمی در نویسندگی و خلق داستان های پیچیده و دنباله دار این سه سری داشته است و به همین موضوع نیز مشهور است.
- سریال در چه ژانری قرار دارد؟ Mecha , Space Opera , Sci-Fi (Science fiction) , romantic ,tragedy and action علمی تخیلی، مِچا، اپرای فضایی، رمانتیک، تراژدی و اکشن: ژانر مچا که همچنین شناخته میشود: مِچز(در جمع) یا مچ (فردی) یک نوع ژانر از وسایل حمل و نقل است ( به صورت نرمال وسایل حمل و نقل راه رونده) که توسط یک خلبان کنترل می شوند. مچزها اغلب در انیمه ، موضوعات علمی- تخیلی و دیگر ژانرهایی که درگیر با فانتزی یا عناصر مربوط به آینده هستند، ظاهر می شوند و به طور معمولی و نه همیشه لزوماً از موجودی دو پا، با بازوان، دست ها و معمولاً انگشتانی برای گرفتن اشیا تشکیل شده اند. مِچ هایی که به شکل بدن انسانی نزدیک هستند در حرکات هنرهای جنگی و شمشیر بازی، اعمال تشریفاتی از عزت، احترام گذاشتن و دیگر اخلاقیات انسانی که نمی توانند در قالب استفاده از تانک یا هواپیما بروز کنند، به کار می روند. اپرای فضایی: یک ساب ژانر از داستان متفکرانه است که به بخش رمانتیک اش اهمیت می دهد، اغلب سرگذشت ملو دراماتیک، بیشتر یا کاملاً در فضای بیرونی قرار می گیرد، به طور معمولی شامل یک کشمکش مابین تکنولوژی های پیشرفته مخالف یکدیگر و توانایی هایشان است. همچنین این اسم ربطی به موسیقی ندارد از آنجا که اسمش شبیه اوپراس سوپ است . شاید بیشترین ویژگی قابل توجه اوپرای فضایی جایگاه و تنظیمات اش، کاراکترها، جنگ ها، قدرت ها و تمایل آنان برای خیلی بزرگ شدن باشد. بعضی مواقع مدت زمان اوپرای فضایی در یک حس منفی برای تفکیک کردن کیفیت بد علمی تخیلی به کار می رود اما این به معنی توانستن فرق داشتن است و اغلب یک ژانر علمی تخیلی ویژه ای را شرح میدهد بدون آنکه هیچگونه قضاوتی درباره آن بنماید.
مشخصات تکنیکی برای مجموعه روبوتک (1985): فورمت فیلم نگاتیوی : 16 میلی متری مراحل فیلمبرداری: بتا کم دیجیتال ( در نسخه ریمسترد) چاپ فورمت فیلم: بتا کم دیجیتال ( ان تی اس سی) نسبت ظاهری: 1.33.1 مشخصات تکنیکی: مدت زمان پخش: در آرژانتین 30 دقیقه- در آمریکا: 30 دقیقه (85 قسمت) تدوین صدا: مونو (1985) – دالبی دیجیتال ( در ترمیم دوباره سال 2004) نوع: رنگی
- تکنیک انیمیشن سریال چگونه بوده است؟ سه سری مجموعه اصلی اولیه روبوتک به همراه اولین قسمت مجموعه ناتمام (روبوتک: نگهبانان) به شیوه انیمیشن دو بعدی و سل انیمیشن کار شده است. در آخرین تولید ساخته شده از سری مرتبط با روبوتک یعنی (روبوتک: تاریخ سایه ها) از تلفیق دو سبک انیمیشن دو بعدی و سه بعدی کامپیوتری و افکت های نوین بهره گرفته شده است که با وجود جذابیت و شفافیت تکنیکی سبکی کاملاً متفاوت با سری های قبلی به خود گرفته است. سبک کلی این مجموعه ها به صورت انیمیشن محدود می باشد که البته در برخی موارد مانند سری اول ترکیبی از انیمیشن کامل و محدود و با جزئیات کامل تر و برخی دیگر موارد مانند سری سوم روبوتک کاملاً محدود کار شده است.
- تحلیل کاراکترهای هر اپیزود (اصلی و فرعی ، مثبت و منفی) و روابط مابین آنان و توصیف ویژگی مخصوص به آنان:
- اسامی کاراکترهای همه اپیزودها:
The Macross Saga (1985): 11 کاراکتر اصلی نیروهای زمینی و 3 کاراکتر فرعی، 9 کاراکتر زنترائدی Robotech Defense Force: Rick Hunter - Lisa Hayes - Lynn Minmei - Roy Fokker - Claudia Grant - Max Sterling - Miryia Sterling - Dana Sterling - Henry Gloval - Ben Dixon - Lynn Kyle - Kim Young - Sammie Porter - Vanessa Leeds
Zentraedi:
Lord Dolza - Breetai - Exodore - Khyron - Azonia - Miryia Parino - Bron, Rico and Konda
The Masters (1985): 11 کاراکتر اصلی نیروهای زمینی، 12 کاراکتر نیروهای دشمن Armies of the Southern Cross: Dana Sterling - Zor Prime - Sean Philips - Marie Crystal - Nova Satori - Rolf Emerson - Angelo Dante - Louie Nichols- Bowie Grant - Lt Col Alan Fredericks- Anitole Leonard
Robotech Masters: Musica & her sisters )Allegra Octavia( - Karno- Robotech Masters Science Triumvirate( 3 people)- Robotech Intelligence Triumvirate (3 people)- Robotech Elders (3 people)
New Generation (1985): 7 کاراکتر اصلی مبارزان آزادی زمین، 4 کاراکتر اینوید Freedom Fighters Scott Bernard - Lancer - Rand (Randolf O'Keefe) - Rook Bartley - Lunk (William "Lunk" Benovich) - Annie (Annie "Mint" LaBelle) -Sue Graham
Invid: Marlene/Ariel -The Regess - Sera (Invid Princess) - Corg
The Sentinels (1987): 18 کاراکتر نیروهای زمینی، 5 کاراکتر دشمن (اینوید) REF Rick Hunter - Lisa Hunter - Max Sterling - Miyria Sterling - Breetai - Exodore - T.R. Edwards - Vince Grant - Jean Grant - Lynn Minmei - Karen Penn - Jack Baker - Jonathan Wolfe - Rem - Dr. Emil Lang- Cabell - Janice
Sentinels: Lron - Crysta - Burak - Teal - Baldan - Kami - Learna - Bella - Gnea - Sarna - Veidt
Invid: Regent - Regis – Tesla
The Shadow Chronicles (movie- 2006): 12 کاراکتر اصلی نیروهای زمینی و 5 کاراکتر فرعی، 2 کاراکتر اینوید Earth forces: Scott Bernard - Ariel -Vince Grant - Dr. Jean Grant - Richard Hunter- Marcus Rush- Marlene Rush- Louis Nicoles- Jance- Alex Ramero - Maia Sterling- Gunther Rheinhart - Sparks - Daryl Taylor- Icarus Female Bridge Officer -Liberty Fleet Admiral- REF Fleet Personal –
Invid: Regiss -Haydonite
ترجمه از متن اصلی: ز.روحی پور- آذرماه 1389
معرفی و توضیح ویژگی و خصوصیات کارکترهای روبوتک:
The Macross Saga (1985):
- شرح توضیحات کاراکترهای حماسه ماکروس (1985):
Rick Hunter ریک هانتر: سن: در آغاز سریال 19 سال و در انتهای قسمت اول: 23 سال در روبوتک 2 : 32 سال در سایه های تاریخی: 54 سال سن دارد.
رتبه : (در اولین قسمت): فرمانده ستوان، خلبان اسکادران جمجمه بعد مرگ روی فوکر و در آخرین فیلم سینمایی ژنرال ارشد (اس دی اف-3)
ریک علاقه اش را به پرواز از کودکی آغاز کرد. او توسط پدرش، عمویش و بهترین دوستش روی فوکر و دیگر اعضای سیرک هوایی برادران هانتر برای ادامه اینکار تشویق شد. بعد از آنکه روی نمایش هوایی را برای ملحق شدن به ارتش ترک کرد ریک جای او را گرفت و یک خلبان عالی آماتور شد و پشت سرهم به مدت 7 سال جوایز مسابقات را برنده شد. دو دوست دوباره به هم پیوستند زمانی که روی فوکر اکنون جزو نیروهای مدافع روبوتک می باشد و از ریک دعوت می کند تا برای انجام ماموریت برای (اس دی اف-1) تلاش کند. موقع برگزاری فستیوال آن به یک کابوس برای ریک و همه مردم شهر ماکروس تبدیل شد و جهان درگیر جنگ بین کهکشانی با بیگانگان غول پیکر یعنی زنترائدی ها گردید. ریک از نظر احساس درونی دچار خود درگیری با خودش هست و اینکه نقش اش در جنگ چیست؟ در زمان مدت کمی که جنگ سال ها ادامه داشت ریک رشد یافت در مقام یک خلبان وریتچ ماهر بهتر از هر شخصی که باید باشد. تجربه هوشیاری جنگ،مرگ کسی که او علاقه داشت و نتایج هر یک از اعمال، شکل داد ریک هانتر را به یک رهبر دلیر و قوی. نقشی که او با اکراه پذیرفت. در پایان سریال بخش اول ریک و عشقش لیزا در کنار خرابی های باقیمانده از (اس دی اف-1) ایستادند و پیمان بستند تا پایان این جنگ را ببینند البته داستان در اینجا به پایان نمی رسد. در روبوتک 2: نگهبانان ؛ ریک اکنون ژنرال ارشد ریک هانتر شده است، و عهده دار بازسازی و تجدید حیات نیروهای مدافع روبوتک (آر دی اف) شده است. در مجموع، آر دی اف باید زنترائدی های یاغی را متوقف کند و صلح را در جهان پرکشمکش برای بقا نگه دارد. همسرش، دریاسالار لیزا هایس (لیزا هانتر) سرپرستی ساختمان حاوی اطلاعات محرمانه مهم مربوط به (اس دی اف -3) را به عهده دارد. یک پروژه که سرانجام ریک و لیزا را در یک سرگذشت حماسی به میان ستارگان می فرستد. در فیلم سینمایی سایه های تاریخی (2006) ریک هانتر ژنرال ارشد و در کنار همسرش لیزا هایس و فرزندشان می باشد.
Roy Fokker روی فوکر: سن: در آغاز سریال 30 سال و در انتهای قسمت اول: 32 سال رتبه : فرمانده و رهبر اسکادران جمجمه
هنگامی که روی فوکر یک مرد جوان بود، او همیشه به سمت آسمان ها کشیده میشد. او به گروه مشهور نمایش هوایی برادران هانتر ملحق شد و خیلی زود به نزدیک ترین دوست ومربی پسر جوان صاحب سیرک یعنی ریک هانتر تبدیل شد. آنها دوست های صمیمی شدند و دوستی آنان تا آخرین لحظه یعنی زمان مرگ روی فوکر(قسمت 18 سری اول) ادامه یافت.
او به خاطر حس شخصی اش از درستی و عدالت، داوطلب خدمت در سربازی شد در زمانی که نزاع بزرگترین جنگ غیرنظامی که زمین غرق در آن بود،روی داده بود قبل از آنکه (اس دی اف-1) ویران شود. زمانی که سرانجام جنگ پایان یافت روی باید مهارت بالایش را نشان میداد به عنوان خلبان جت جنگنده با بودن به عنوان یکی از اشخاص تک بزرگ که از جنگ ها نجات یافته بود. به خاطر مهارتش، او به عنوان خلبان آزمایشی نخستین سری وریتچ با نام ( وی اف ایکس) انتخاب شد.موفقیت های روی به او اجازه داد تا به عنوان فرمانده اسکادران غیرمشهور جمجمه جهت دفاع از (اس دی اف-1) تعیین شود. در زمان اولین حمله زنترائدی به جزیره ماکروس، این روی بود که شفاهاً ریک هانتر را به داخل عملیات جنگنده های وریتچ کشاند که او را به مبارزه کشاند. در زمان جنگ طولانی در جریان با حملات نیروهای زنترائدی، روی با مهارت های بیشتراش نسبت به دیگر خلبانان جنگنده اعتبار کسب کرد.همچنین او روابط دوستانه اش را با کلودیا گرنت، افسر ارتباطات ( اس دی اف-1) گسترش داد. زندگی روی در جنگی خشن با خلبان جنگنده زنترائدی به نام میریا، پایان یافت.
Lisa Hayes لیزا هایس: سن: در آغاز سریال 24 سال و در انتهای قسمت اول: 28 سال رتبه: فرمانده، اولین افسر (اس دی اف-1) ، بعداً کاپیتان ( اس دی اف-2)
دختر دریاسالار هایس، او در یک ناوگان جنگی رشد یافت. او ملحق شد به لشکریان فضایی با امید اینکه در پایگاه مریخ با نامزدش کارل ریبر مستقر شود. در عوض، لیزا به ( اس دی اف-1) به عنوان افسر اول ارجاع داده شد به عنوان سرپرست همه اپراتورهای عملیاتی سفینه شامل ارتباطات و شکل دفاعی اسکادران جنگنده های وریتچ. درشکل تراژدی اش ، نامزدش زمانی که زنترائدی ها ایستگاه مریخ را نابود کردند، می میرد. سرانجام لیزا به ریک هانترعلاقه مند می شود. داستانی سراسر رمانتیک با پیچیدگی های بی پایان و فرصت های از دست رفته است. در پایان،در آخرین قسمت سری ماکروس ساگا، ریک تشخیص داد که به لیزا علاقه مند است نه به دوستش لین مین می.
در روبوتک 2 : نگهبانان ،ریک و لیزا با یکدیگر ازدواج میکنند و با یکدیگر در زمان سختی ها ادامه می دهند تا آخرین صلح را برای سیاره زمین در معرض جنگ بیاورند. حالا در مقام یک دریاسالار سرپرست شغل لیزا برای کمک به ساختن اسرار مهم ( اس دی اف-3) می باشد. او در این امر سخت توسط فرمانده زنترائدی یعنی بریتای و وزیر امور اگزدور کمک می شود. این پروژه ای است که لیزا، ریک، بریتای و دیگران را در یک اودیسه فضایی از حماسه نسبی خواهد فرستاد.
Lynn Minmei لین مین می: سن: در آغاز سریال 15 سال و در انتهای قسمت اول: 19 سال رتبه : هیچگونه مقام نظامی ندارد، خواننده افسانه ای و بازیگر فیلم لین مین می، محبوب خدمه و آوارگانی که داخل (اس دی اف-1) زندگی می کردند، شد . قیافه طبیعی خوب، دلربایی دختروار، و هدیه الهی ترکیب شده با صدای خوانندگی عالی اش او را به شهرت بالا در بین دژ جنگی تبدیل کرده است. با کمی اغراق، آواز خواندن او تاثیر و فشار سختی را به زنترائدی ها کسانی که تا به حال صدای آواز خواندن را نشنیده بودند، گذاشت و در حقیقت او بخشی از استراژدی نیروهای زمینی که باعث شکست آنان ( زنترائدی ها) شد، گردید. مین می بخشی از مثلث رمانتیک با ریک هانتر و لیزا هایس گردید. در زمانی که دوستی بیگناه و عدم بلوغ او به یک ناکامی پایدار برای ریک تبدیل شد ، آنها دو دوست خوب برای یکدیگر شدند کسانی که عمیقاً برای دیگری اهمیت قائل هستند. بعد از جنگ نهایی با خیرون، مین می زمانش رادر غالب یک سفیر خوب برای بالا بردن روحیه مردم گذراند ، کاری که همیشه می خواست انجام دهد.
در روبوتک 2: نگهبانان: در سفرش به بخش دور شرق، او " جنیس ووس" را ملاقات می کند یکی از آشنایان دکتر امیل لانگ. یک دوستی صمیمی به سرعت بین آن دو شکل می گیرد و یک میزبانی دونفره و یک مشارکت در شکل اش. مین می امیدوار بود تا یک بار و برای همیشه هرگونه احساسی از عشق را که او از قبل نسبت به ریک هانتر داشت، دفن کند.
Maximillian Sterling
مکس استرلینگ:
تاریخ تولد: 1990
رنگ چشم: آبی روشن
رنگ مو: آبی
او شخصیتی باحیا و بی تکلف و راستگو دارد و دلاوری کشنده مکس برای دفاع از (اس دی اف-1) در مقام خلبان وریتچ بیشتر مشهور است. ستاره بودن او تصدیق می شود در اولین جنگ اش که دنبال می کند و مهارت های مکس به سرعت او را از بین مردان خلبان آر دی اف و دشمنان زنترائدی اش متمایز می سازد.
او در طی جنگ جهانی یتیم شده است ولی با این وجود مکس متمایل و علاقمند به پرواز و تکنولوژی نظامی می باشد. اما مانند خیلی دیگر از افراد هم سن اش، علاقه مندی اش لزوماً او را برای میل داشتن برای ملحق شدن به ارتش سوق نداد. در هنگام اجرای برنامه فستیوال و جشن برای ( اس دی اف-1)، مکس و دوستش بن دیکسون خودشانرا را گرفتار در آغاز نبرد اولین جنگ روبوتک یافتند. به واسطه نجات یافتن از میان اولین جنگ در مقابل نیروهای زنترائدی، مکس اولین سواری اش را در مقام سوار جنگنده وریتچ بدست آورد.
مانند خیلی از شهروندان معطل داخل دژ جنگی، مکس برای کمک به بازسازی شهر ماکروس داخل سفینه داوطلب شد. خیلی زود بعد از آنکه کار به یادماندنی کامل شد، او و بن هردو برای عضویت در نیروی مدافع روبوتک داوطلب شدند و آموزش هایشان را در مقام خلبانان وریتچ آغاز کردند. در همان ابتدا، مکس به عنوان یک نابغه واقعی هوانوردی تشخیص داده شد، یک خلبان که دارای برخی از بیشترین مهارت های ذاتی و غریزی پرواز کردن بود. استعداد او توجه روی فوکر فرمانده گروه هوایی (اس دی اف -1) را به خود جلب کرد، کسی که سپس مکس و بن هردویشان را به عنوان گروه (ورمیلیون) قرمز تازه تاسیس تحت فرماندهی ستوان ریک هانتر واگذار کرد.
مکس زمان اندکش را با شناخت خود صرف میکرد، چنانکه او 9 خراش دندانه دار برای نشانه گذاری از کشته های قطعی در اولین داستان پیکارش در (وی اف -1) با علامت مشخصه آبی رنگش گذاشت. اما همواره مهارت های تاثیرگذار او قرار میداد وی را در معرض آزمون نهایی برای بقا و زنده ماندن در طی ماموریت شناسایی که گروه ورمیلیون در زیر اهداف دیده بانی زنترائدی قرار می گرفت.
عاقبت، دلاوری جنگی او توجه تک خال هوایی(کوادرانو) زنترائدی به نام " میریوا پارینو" را به خود جلب کرد، کسی که سپس توسط او در یک جنگ سخت و آتش بار تعقیب شده بود که راه او را به داخل خیابان های شهر مارکوس واقع در (اس دی اف-1) باز کرد.
جریمه و سزای مکس از همه جا بی خبر، به خاطر شکست دادن خلبان نیروی زنترائدی او را برای مرگ به دست میریوا نشانه دار کرد، کسی که خودش پیشنهاد داد تا برای پیدا کردن مکس کوچک شود. بعد از چندین بار رویارویی از نزدیک، مکس و میریوا در نهایت با یکدیگر در یک مبارزه بازی ویدیویی برخورد کردند. نتیجه شبیه همان چیزی که قبلاً اتفاق افتاده بود صورت پذیرفت و میریوا شکست خورد؛ بنابراین او تلاش کرد تا او را در زمانی که مکس از او خواسته بود تا اولین قرار ملاقات را داشته باشند، بکُشد.
یک بار دیگر او شکست خورد، برای همین میریوا از زندگی خودش ناامید شد.اما به طور باورنکردنی هردو نفر حریف کاملاً احساس علاقه به یکدیگر کردند وبعد از آن نیز خیلی سریع با یکدیگر ازدواج کردند. اتحاد مکس و میریوا یک نماد بعید از صلح شد و توافق دو طرف در مدت زمان اولین جنگ روبوتک را در برداشت.
ماحصل ازدواج آنان نیز فرزند دختری به نام دانا استرلینگ (سری اول و دوم) و نیز دختر دوم به نام مایا استرلینگ (فیلم سینمایی تاریخ سایه ها) گردید.
Ben Dixon
بن دیکسون:
سن ( سری اول): 21 سال
رتبه : ستوان دوم و عضو گروه (ورمیلیون) قرمز
بن دیکسون کشیده شده بود به سمت ارتش برای هیجان اش و به دست آوردن یک فرصت تا مشهور شود و شناخته شود.
او به گروه مبارزان جنگنده یکسان بواسطه دوست مادام العمرش مکس استرلینگ و قهرمان ریک هانتر متصل شد. این سه نفر دوستان نزدیک هم شدند و این امر باعث شد تا مهارت های جنگی آنان با یکدیگر کامل و اضافه شود. بن اکثراً در حال اهدا کردن و کار سخت بود. او پیوسته رکورد دار کشتن موثر زنترائدی ها را داشت اما بیشتر مهارت دو مرد هم پروازش یعنی ریک و مکس بود که او را زنده نگه داشته بود. او قهرمانانه زمین را در زمان حمله زنترائدی ها با رهبری خیرون علیه ( اس دی اف-1) در بخش چهارم اونتاریو حفظ کرد و این زمانی بود که او مرد.
Henry Gloval
هنری گلووال :
سن ( در سری اول): 56 سال
رتبه: کاپیتان (اس دی اف-1 )، بعدها دریاسالار ( آر دی اف)
هنری گلووال کهنه سرباز یک فصل از نبردها بود که جهان از قبل غرق در آن بود تا زمان برخورد و سقوط (اس دی اف-1)به زمین جزیره ماکروس. مهارت های او در مقام یک فرمانده و سیاستمدار او را به فرماندهی دژ جنگی (اس دی اف-1) منصوب کرد و همه دشواری ها به زمانی که او در موقعیت قرار گرفت ، رسید.
بعد از حمله نیروهای زنترائدی و درخشش او( می شود گفت خوش شانسی اش) برای فرار از زمین او رهبری اس دی اف-1 را به عهده گرفت و بیشتر سبز، خدمه بی تجربه ، بازگشت به زمین از میان مرکز ناوگان دشمن. در سراسر جنگ، کاپیتان گلووال شناخته می شود برای چندین چیز: دل نگرانی او برای زن و مرد جوان زیر فرماندهی او، کاپیتان از وحشت جنگ و راه های ممکنی که درگیری امکان داشت تا از آن دوری کرد و شاخصه دیگر او پیپ کشیدن دائمش و همچنین شکستن قوانین در مقابل برخی فعالیت ها است. او قویاً معتقد است که بدون آرامشش و فعالیت خارج از اندیشه خوبی نمی توان کار موثری کرد و دژ جنگی در فضا گم خواهد شد.
کاپیتان گلووال در یورش نهایی خیرون علیه دژ جنگی کشته شد. او برروی عرشه فرماندهی مدافع (اس دی اف-1) مرد و این پایان هردو بود.
Claudia Grant
کلویدا گرنت :
زمان تولد: 1983
نژاد: سیاهپوست ، رنگ مو: قهوه ای تیره، رنگ چشم: آبی
در مقام افسر رئیس بخش ارتباطات (اس دی اف-1)، کلویدا گرنت مسئولیت خیلی بزرگی در داخل کشتی (اس دی اف-1) برعهده دارد. جهت افزایش آسان کردن کمک به تعامل مابین برخی از 15 هزار اعضا خدمه داخل دژ فضایی، مسئولیت کلودیا را برای هماهنگی بخش های گوناگون در بر داشت که کارکرد اپراتورهای عملیاتی را به آرامی در سراسر سفینه پناور فعال نگه می داشت.
بیشترین میزان تقابل و فعالیت کلودیا در طول سریال با اشخاص و دوستان خدمه عرشه کشتی می باشد. آرامش او، رفتار مطمئن اش در تضاد با دوستش لیزا هایس قرار دارد، مقاومت (اس دی اف -1) با نظارت افسر اجرایی یعنی کلودیا بی فایده نبود. او مدت زمان طولانی را همراه با کاپیتان گلووال کار کرده بود، کسی که حرفه ای بودن او را درک کرده بود و اینگه اگر رفتار خوش خلق او نبود. کنترل کننده های اپراتور تحت فرمان او یعنی "کیم، سمی و ونسا " به او به چشم یک خواهر بزرگتر نگاه می کردند و این نقشی است که کلودیا را با رغبت میکند. اضافه بر آن، او رابطه عمیقی با برادرش " وینس" دارد کسی که از جمله مهندسین پایگاه روبوتک در داخل (اس دی اف-1) می باشد.
کلودیا یک افسر کارآزموده است که برای ملحق شدن برای ورود به خدمه (اس دی اف-1) پیگیر و داوطلب شده بود. اولین وظیفه اش استقرار در ایستگاه هوایی در ویومینگ بود و این آنجا بود که او برای اولین بار روی فوکر را ملاقات کرد. روابط دوستانه آنان پرآشوب بود که بعدها این ارتباط کاملاً قطع شد زمانی که هردوی آنان برای خدمت در جزیره ماکروس قرار گرفتند. اما با شروع اولین جنگ روبوتک، روی و کلودیا خیلی به هم نزدیک شدند و تصمیم گرفتند تا با یکدیگر بمانند.
به دنبال تراژدی روی فوکر و مرگ او که ناشی از تحمل جراحت حاصل از نبرد بود، به نظر می رسید کلودیا بعد از آن دوستی اش بیشتر از قبل شده بود. او نزدیکترین محرم اسرار نه فقط لیزا بلکه همچنین ریک هانتر در زمان ادامه جنگ شده بود. کلودیا پیشنهاد داد و دوستش لیزا را برای پایدار ماندن بر دوستی صمیمانه عمیق اش با ریک در مسیر سریال تشویق کرد. اما با از دست دادن عشقش، کلودیا بیش از همه تبدیل به یکی از کاراکترهای تلخ در روبوتک ساگا شد.
Kim Young, Sammie Porter, Vanessa Leeds
کیم یانگ: اپراتور (اس دی اف-1) تاریخ تولد : 1986 گروه خون : گروه اِی، رنگ چشم: آبی، رنگ مو: مشکی
کیم عهده دار نظارت سیستم داخلی (اس دی اف-1 ) می باشد و وضعیت شان را به کلودیا و لیزا گزارش میدهد. کیم، بیشترین زمان خارج از محل کارش را با دوستانش ونسا و سامی می گذراند و همچنین سرگرمی آنان دنبال کردن مردان و تفریح در شهر ماکروس می باشد.
سامی پورتر: اپراتور (اس دی اف-1) تاریخ تولد : 1989 گروه خون : گروه اُه مثبت، رنگ چشم: آبی، رنگ مو: قرمز او جوان ترین عضو خدمه عرشه سفینه (اس دی اف-1) می باشد. سامی وظیفه ارتباطات مابین نظارت داخلی و خدمه مانند پشتیبانی لیزا در مقام دستیار افسر عملیات را برعهده دارد. با وجود جوانی و سادگی و تجربه مختصرش، سامی برای رقابت کردن بر وظیفه اش برخواست. در زمان خارج از محل کارش، او در اطراف و متکی به بهترین دوستانش ونسا و کیم می باشد.
ونسا لیدز: اپراتور (اس دی اف-1) تاریخ تولد : 1986 گروه خون : گروه بی، رنگ چشم: آبی، رنگ مو: قهوه ای در مقام افسر ناظر (اس دی اف-1)، ونسا مسئول نظارت بر دستگاه رادار سفینه و سیستم های موقعیت یاب را بر عهده دارد. او همراه با کیم و سامی به شکل سه نفر اپراتورهای عرشه کشتی با ارزش و موثر که وظیفه کنترل و نظارت بر سیستم های (اس دی اف-1) را دارند ،خدمت می کند.
Lynn Kyle
لین کایل:
سن: در آغاز سریال 24 سال و در انتهای قسمت اول: 26 سال
رتبه: شخص غیر نظامی
کایل، پسر عموی مین می، مشهورترین خواننده (اس دی اف-1) در پرواز می باشد. بعد از آنکه او به زمین بازگشت، کایل مدیریت شغل حرفه ای او را شخصاً به عهده گرفت و با او به سفینه برگشت.
او عشق صمیمانه و خالصانه ای را برای لین مین می در درونش نگه داشته بود اما احساساتش را به دشواری برای او اظهار می کرد.
کایل از خشونت بیزار بود و او برای تحرکات و جنبش برقراری صلح خیلی فعال بود. او ارتش و کارهای نظامی را تحقیر می کرد و این را در بازتاب عمل و گفتارش نشان می داد ( این موضوع در قسمت 31 سری اول بروز می کند وبه اوج می رسد) . او همچنین دائماً ضربات شفاهی اش را به سیستم نظامی وارد میکند. کایل دریافت که این آسانتر است تا مقصر دشواری های موجود در زندگی شخصی اش را وحشت ناشی از جنگ بداند و و او ارتش را برای این جنگ سرزنش و ملامت میکرد.
او تبدیل به یک الکلی لب مرزی با اخلاق تند و تیز زود تغییر می شود. او اغلب درمعرض احساس ترحم به شخص خود می شود و بیشتر تمایل داشت تا روش برخورد ساینده و کمتری در نزدیکی و دوستی با دیگران داشته باشد. با وجود اینکه او خشونت را دوست نداشت، او کارشناس متخصص در هنرهای رزمی و جنگیدن ( در فیلم های سینمایی) شد و رابطه او با مین می به کل قطع شد.
Breetai
بریتای:
سن : بالای 500 هزار دوران (بر طبق سیستم زمانی زنترائدی)
رتبه: دومین فرمانده نیروهای زنترائدی، فرمانده ناوگان آندوکلس
فرمانده بریتای، بیش از همه جزو یکی از افراد کارآزموده وظیفه شناس و درخشان در زمینه فرماندهی زنترائدی بود. صفحه فلزی که نصف سمت راست صورت او و سرش را پوشانده که آن یادگاری از درگیری با اینویدها فقط یک دهه قبل می باشد و به چهره غول پیکر عبوس او هیبت ترسناکی را اضافه کرده است. همین تاریخچه طولانی فعالیت پر از موفقیت و حیله گری بریتای بود که باعث شد دلزا، رهبر ارشد زنترائدی او را سریعاً به کار بگیرد و او را برای جستجوی دشوار جهت پیدا کردن موقعیت (اس دی اف-1) گمشده و دوباره بدست آوردن آن انتخاب کند.
چنانکه دلزا می دانست بریتای (اس دی اف-1) را پیدا کرد که گمشده بود مانند سوزن در عرصه وسیع بین کهکشانی اما آنچه آنان نمی دانستند این بود که عمق تماس ذره میکروبی تغییر کرده بود و آهسته آهسته به عنوان جریمه فرماندهی اش خواهد شد. حیله گری یکسان و استرادژی که باعث شد بریتای پیروزی بعد پیروزی بدست بیاورد، هشدار خواهد داد به خودش و پایان قریب الوقوع ناوگانش را به دست دلزا به ارمغان می آورد.آنها مجبور می شوند تا خیلی دور سبک زندگی انسان های کوچک را تجربه کنند و ببینند و به آن آلوده شوند. آنها باید موضوعی شوند که بی درنگ و به صورت جمعی نابود شوند.
به هرجهت (در سری اول) در یک حرکت شجاعانه بریتای به مبارزان کوچک ملحق خواهد شد و او برای احترام رشد می یابد و به آنان کمک می کند در چیزی که به نظر می رسید در آخرین جنگ اش بوده است. در عین حال زمانی که غوغای جنگ از بین رفت،(اس دی اف-1) ، بریتای و کمتر از آن نسبت به نصف آن فاتحانه ایستادند.
از آنچه که به آن اشاره شد، احترام بریتای و رفاقتش (نه وفاداری محض یا تعهد نسبت به اربابان جدید) با انسان های کوچک برای همیشه پایدار ماند. با کمک او، یک کارخانه اوربیتال (شیمیایی) روبوتک تصرف و به زمین آورده شد.
حالا به کمک کارخانه آنان قادر بودند تا سفینه شان و مچا را بازسازی و تعمیر کنند، بریتای به همراه دوست همیشگی و مشاورش یعنی اگزدور همراه با لیزا و ریک هانتر برای از نوسازی ترکیب ناوگان فضایی (انسان - زنترائدی ) سخت کار کردند تا بتوانند با هر تهدید جدید از جانب زنترائدی، اینویدها یا اربابان روبوتک خودشان مقابله کنند. این همچنین از اهداف کارخانه روبوتک بود که قهرمانان مجموعه به صورت پنهانی سفینه (اس دی اف-3) را در آنجا بسازند، تا وظیفه درگیری آنان را به دوش بگیرد برای آزادی در مقابل اربابان روبوتک که به آنان نزدیک هستند. در مدت زمان نوسازی زمین، در مدت زمان حدود 2012 الی 2023 ، بریتای به عنوان عضو وفادار آر دی اف نزدیک دریاسالار پشتیبانی لیزا هایس و دکترامیل لانگ کار میکرد و همراه با تیم ویژه ای به صورت مخصوص برروی ساختن (اس دی اف-3 ) و یک ناوگان مدافع فضایی فعالیت می کردند. مردان او با سختی به او و انگیزه اش وفادار بودند.
در تمام این سال ها او بالاتر از تنها نمایش دادن دلاوری اش در مقام یک مبارز و فرمانده در بخش تدافعی فضایی آر دی اف خوانده شده بود. سرانجام او و مردانش به ریک و لیزا در پهلوی ناو ( اس دی اف-3) ملحق شدند تا به محل اقامت و به جهان محل زندگی اربابان روبوتک در یک تلاش برای ضمانت کردن امنیت زمین بروند. با کمی اغراق، در مدت زمان غیبت آنان زمین حتی یک بار هم مورد هجوم نیروهای اربابان روبوتک قرار نگرفت، اما توسط اینویدهای مرموز به خوبی صورت گرفت.
Exodore اگزدور: سن: بالای 500 هزار دوران (بر طبق سیستم زمانی زنترائدی)، اگزدور اولین کلون (تولید مثل آزمایشگاهی) موفق زنترائدی بود. رتبه: دستیار بریتای، فرمانده دوم ناوگان آندوکلس اگزدور یکی از اولین موفقیت های اربابان روبوتک هست که در ساختن زنترائدی های غول پیکر موفق بوده اند. اگرچه این ایجاد مطرح شده به زودی موفق شد، یک جور نوع نخستین، او به عنوان غایت نهایی اربابان روبوتک در مقام کمال مطلوب زنترائدی ها برای بزرگی بیان نشد و تنها به صورت شبه انسان با اقتدار ساخته شد. با وجود کوچکی، نحیفی و ساختار نسبتاً کوتاه قد اگزدور، او ذهن تیز و نیروی عقلانی بالایی دارد که همین امرهمیشه جایگاهش را در کنار مقام فرماندهی زنترائدی محفوظ نگه میدارد. او همراه با دلزا جزو معدود افرادی هستند که درک درستی از تاریخ زنترائدی، موجودیت اربابان روبوتک، دانش تمدن نخستین و این معنا از ساختن نیروهای زندگی بیومکانیکی و درک ابتدایی از تکنولوژی روبو را دارند. نکته: نوع سرباز زنترائدی و افسران به هیچکدام از اینها آگاهی ندارند. حتی بریتای مقدار کمی درباره تمدن نخستین و اینکه چطور به روبوتکنولوژی دست یافتند، میداند. به طور شگفت آوری دلزا، رهبر عالی توانایی مردان کوچک را تشخیص داد و همین او را نگه دارنده غیر رسمی قانون و سنت زنترائدی ها ساخت. به همین دلیل، اگزدور؛ تکنیک ویژه و تحصیلات علمی را دریافت کرد. وفاداری و فداکاری اش او را نزدیک ترین فرد و دوست شخصی ( زنترائدی کمیاب دیگر) و محرم اسرار فرمانده بریتای ساخت. او برای چندین دوره نزدیک 180 هزار دوران زیردست بریتای بود و قبل از آن با دلزا همکاری میکرد. اگزدور و بریتای با یکدیگر، درک و فهمشان و احترام گذاشتن به خدمه (اس دی اف-1) را رشد دادند. یک احترام که بعدتر انسان ها و زنترائدی ها را در مقابل ناوگان اصلی زنترائدی در یک موقعیت بسیار سخت برای بقا متحد کرد. یک بار دیگر در این اتحاد، اگزدور، همچنین بریتای از روی میل افسران بخش نیروی تدافعی فضای آر دی اف شدند. بعد از آن بیشتر زمانش برروی عرشه کارخانه اوربیتال روبوتک می گذشت جایی که او نظارت میکرد بر نوسازی ناوکشتی زنترائدی و مچا برای آر دی اف و برای ساختن ( اس دی اف-3) کمک میکرد. هنگامی که زمانش فرا رسید، او ملحق شد به بریتای، لیزا ، ریک و خدمه بی باک ( اس دی اف-3) در سفرشان به محل زندگی اربابان روبوتک.
Dolza دلزا:
فرمانده ناوگان زنترائدی
او فرمانده همه نیروهای زنترائدی است و کنترل میلیون ها سفینه و یگان های نگهبان متعلق به امپراطوری وسیع اربابان روبوتک � کلودیا بی فایده و دارای تفکر یک جانبه و بدون تردید در خدمت به اربابان روبوتک است، دلزا تصمیم می گیرد تا نژاد انسان را از میان بردارد بعد از آنکه به تاثیر آلوده شدن ذهن زنترائدی ها را بواسطه آنان دریافت.
Khyron خیرون (کایرون):
او همچنین به عنوان نابودکننده و خنجرزننده از پشت نیز شناخته می شود.
جنگ سالار ظالم زنترائدی رنگ مو: آبی ، رنگ چشم: بنفش او فردی متکبر، عجول، بی فکر و در همه گفتارش سراسر خود را لرد خیرون می نامد، یک مبارز سادیستی و ظالم که حتی با استانداردهای زنترائدی ها هم مطابقت ندارد. رکورد جنگ های بی ملاحظه گرانه او، وی را به هم پیمانی مضطرب تبدیل کرده است. او در میان دیگر زنترائدی ها به اسم مستعار (بک استابر: خنجر زننده از پشت) مشهور شده است. بعد از نابودی ناوگان اصلی دلزا، خیرون یک ماموریت بی رحمانه را خود برای انتقام گرفتن و نابودی (اس دی اف-1) و انسان های کوچک به دست گرفت که در نهایت همراه با آزونیا در یک تفکر شیطانی پیروزی حتی به قیمت مرگ همراه با سفینه خود به (اس دی اف -1 ) برخورد و منفجر شدند.
Azonia آزونیا:
فرمانده نیروهای برگزیده زنترائدی رنگ چشم: بنفش، رنگ مو: بنفش
در مقام فرماندهی ماموریت برای دوباره پس گرفتن (اس دی اف-1) بعد از آنکه دلزا، بریتای را از مقامش برکنار کرد ، آزونیا خیلی زود خود را بالاتر از سرش در مقابل انسان های کوچک (میکرونین) یافت چنانکه او ارتباط دوستانه ای را با خیرون بی مسئولیت برقرار کرد. بعد از جنگیدن در کنار بریتای و ( اس دی اف-1) در زمان جنگ بزرگ در مقابل دلزا و ناوگان اصلی اش، آزونیا تصمیم می گیرد تا به خیرون در تلاشش برای رسیدن به نابودی انسان ها و ( اس دی اف-1) ملحق شود که در نهایت مرگ حاصل از این جنون در کنار خیرون را در آخرین قسمت سری اول به دنبال داشت.
Miriya
میریا:
همچنین به عنوان میریا استرلینگ (همسر مکس استرلینگ) نیز شناخته می شود. قهرمان و تک خال نیروهای برگزیده زنترائدی، کاپیتان اسکادران کوادرانو گروه خون: بی زد (مشابه گروه خون بی انسانی) رنگ مو و رنگ چشم: سبز ستاره و قهرمان نیروهای زنترائدی، با نام میریا یک مبارز مهیب هست؛ کسی که زره پوش قدرتمند زنترائدی را خلبانی می کند. به مجرد دریافتن اینکه هم مبارزه ای با استعداد او مکس استرلینگ است، میریا خود را موظف می داند تا او را شکار کند و نابود کند اما خودش را در مبارزه با این تک خال میکرونین (انسان) بی نتیجه می بیند. بنابراین میریا به (اس دی اف-1) نفوذ می کند تا مکس را به مبارزه بطلبد و شرافتش را دوباره بازگرداند، اما خودش را در یک دوئل بازی ویدیویی در مقابل او تحقیر شده می یابد ، برای همین تلاش می کند تا او را در یک جنگ با چاقو بکشد. برای آخرین بار او مغلوب می شود و به طور ناگهانی او خود را عاشق او می یابد و با مکس در یک ازدواج تاریخی که اتحاد انسان ها و زنترائدی ها را به همراه دارد،عروسی می کند. میریا در جانب مکس می ماند و در میان جنگ برای بازسازی زمین از بعد خاکسترهای باقیمانده ناوگان دلزا کمک می کند.
Rico, Konda, and Bron ریکو، کوندا و براون: رتبه : 3 سرباز زنترائدی تحت فرمان بریتای ریکو، کوندا و براون 3 سرباز وظیفه شناس زنترائدی هستند که برای جاسوسی و کسب اطلاعات درباره نحوه زندگی، آداب و رسوم و فرهنگ میکرونین ها و انسان های داخل شهر مارکوس داوطلب می شوند و به اندازه کوچک درآمده و هر سه وارد سفینه ( اس دی اف-1) می شوند. آنان بعد بازگشت از شهر انسان ها به حالت اولیه و غول پیکر خود در آمده و گزارش خود را همراه با وسایل زندگی انسان ها به بریتای و دلزا و اگزدور ارائه می دهند. کمی بعد دیگر سربازان با تعاریف آنان و دیدن وسایل علاقمند به اینگونه زندگی شده و آن سه نفر زمینه فرار و ملحق شدن سربازان زنترائدی را به انسان ها محیا ساخته و خود نیز به آنان تسلیم می شوند و تا آخر مجموعه ( بخش تعطیلات کریسمس) با پیدا کردن کار و جایگاهی در شهر، زندگی انسانی را با رضایت پیش می گیرند.
Donald Hayes دونالد هایس: دریاسالار " تاکاشی هایس" از سری ماکروس که به نام دریاسالار "دونالد هایس" در دوبله انگلیسی سری روبوتک شناخته می شود. همسر دریاسالار فوت کرده است و او تنها فرزندش یعنی لیزا هایس را پشت سر ترک کرد.
در قسمت 15 از سری ماکروس ساگا، او به کاپیتان گلووال دستور داد تا زمین را با ( اس دی اف-1) و شهر ماکروس ترک کند و به شهروندان اجازه نداد تا از سفینه پیاده شوند. او همچنین معتقد بود که توپ باشکوه قادر خواهد بود تا تهاجم نیروهای زنترائدی را از میان بردارد با وجود اعلام خطر واضح از اینکه چقدر دشمن قدرتمند است.
این کاراکتر سهم یکسان سرنوشت در هردو، هم روبوتک و هم در ماکروس ایفا می کند.در زمان حمله دلزا به ماکروس (اس دی اف-1) و زمین، دریاسالار توپ باشکوه را بکار برد اما فقط برای نابودی 800 هزار از 4 ونیم میلیون کشتی های جنگی اصلی نیروهای مهاجم به کار گرفته شد و موثر بود. توپ توسط آتش دشمن آسیب دید و او سرانجام در انفجار حاصل از آن کشته شد. دختر او لیزا هایس، توسط ریک هانتر نجات یافت( قسمت 27 سری اول).
The Sentinels (1987):
- شرح توضیحات کاراکترهای روبوتک 2: نگهبانان (1987):
Bowie Grant بووی گرانت: تاریخ تولد: 2013 نژاد: سیاهپوست اولین حضور: روبوتک 2: نگهبانان در سن یک پسربچه و حضور بعدی سری دوم: اربابان همراه دانا استرلینگ بووی پسر برادر کلودیا گرانت ( سری اول روبوتک) و پسرخوانده رالف امرسون می باشد، کسی که مراقب او بوده است در زمانی که والدینش وینس و جین گرانت زمین را همراه با نیروهای نظامی ترک کردند.بووی، فارق التحصیل بی میل آکادمی نظامی روبوتک، در این زمان تمایل بیشتری برای نویسندگی و نواختن پیانو نسبت به جنگیدن دارد. زمانی که برای جمع آوری اطلاعات از داخل ناو فرماندهی اربابان روبوتک رفته بودند( سری دوم) ، او دختری به نام میوزیکا را ملاقات کرد؛ یک شخص موسیقی دان که او را در علاقه به خود گرفتار کرد. او بعداً در جنگ با نیروهای بیورید دچار مشکل عذاب وجدان شد به صورتی که او آرزوی کشتن آنان را نداشت. زمانی که آنان تهاجم بعدی را علیه سفینه اربابان روبوتک انجام دادند، میوزیکا همراه با نجات یافتگان گروه 15 فرار کرد، کسی که آن دختر را از (جی ام پی ) پنهان کرد. بووی همراه با میوزیکا بدون اجازه رفت زمانی که " زُر پریمه" او را برگرداند.
Vince Grant
وینس گرانت: او همسر جین گرانت، پدر بووی گرانت و برادر کلودیا گرنت و علاوه بر آن وینس گرانت یک کاراکتر افسانه ای در عالم انیمه علمی تخیلی روبوتک می باشد.
او برای اولین بار در روبوتک2: نگهبانان و همچنین در پیش در آمد تاریخ سایه ها و روبوتک: تاریخ سایه ها ظاهر می شود. وینس با صدای ریچارد ایپکار بازی شده است؛ کسی که صداگذاری بن دیکسون و جیم لانک آستین را در سری اورجینال 1985 برعهده داشت. وینس، برادر کلودیا گرنت ( سری اول) و افسر عرشه کشتی (اس دی اف-1) می باشد.
Jean Grant جین گرانت همسر وینس گرانت و مادر بووی گرانت
اولین حضور او در سری روبوتک 2: نگهبانان و همچنین درروبوتک : تاریخ سایه ها نیز می باشد.
در اکتبر 2013 دکتر جین گرانت یک فرزند با نام بووی گرانت به دنیا آورد، در زمان نزدیک تولد دانا استرلینگ و به همین دلیل بووی و دانا دوستان خوبی برای یکدیگر شدند که بعدها با یکدیگر در اسکادران آتاک 15 ام جزو ارتش برگزیده صلیب جنوبی خدمت کردند.
The Masters (1985):
- شرح توضیحات کاراکترهای سری دوم روبوتک: اربابان (1985):
Dana Sterling دانا استرلینگ: رهبر گروه و اسکادران آتاک(اِی تی اِی سی) پانزدهم تاریخ تولد: 2013 محل تولد: شهر جدید ماکروس رنگ مو: بلوند، رنگ چشم: سبز، علاقه مندی او به حضور در مراسم های تشریفاتی است. دانا استرلینگ دختر مکس و میریا استرلینگ است که در سری اول روبوتک به دنیا آمد و سن او 1 سال بود. دانا اولین بچه حاصل از اتحاد مابین دو نژاد بود . دانا در میان اولین فارق التحصیلان آکادمی نظامی روبوتک خود را درعواقب بعد ازاولین جنگ روبوتک یافت. خواهر کوچکتر دانا و فرزند دوم استرلینگ، مایا استرلینگ می باشد که در آخرین قسمت سری دوم حضور کوتاهی در غالب یک دختر بچه دارد و بعدها در فیلم سینمایی تاریخ سایه ها حضور پررنگتری دارد. حس کنجکاوی همانند کودکان ترکیب شده با هوش خدادادی و احساس ترحم و کنجکاوی به نظر می رسد مجموعه عجیبی را برای ساختن یک سرباز موفق به وجود آورده است اما به طریقی این کار میکند. میراث در هم آمیخته دانا، به او این امکان را داده است تا به اطلاعات قبلی اش درباره اهمیت اربابان روبوتک و نقشه های آنان اضافه کند. او همچنین دراتصال غیرمعمول با کلون خیانت کرده یعنی زُر پریمه سهیم می شود. دانا مسئول شکل گرفتن بیشترین میزان عمل و اکشن هایی است که در جنگ روبوتک دوم صورت می پذیرد.
Zor Prime زُر پریمه: کلون شکل یافته توسط علم پیشرفته دانشمندان تیرولیان رنگ مو: بنفش زُر پریمه اولین کلون زُر ، اولین کسی که ارباب روبوتک و پدر تمدن نخستین می باشد، هست. زُر پریمه آخرین امید اربابان روبوتک برای دوباره بدست آوردن اسرار کارخانه تمدن نخستین و روبوتکنولوژی می باشد. زُر اصلی شاهد بود که اختراع شدنش برای مطیع ساختن دیگر نژادها به کار می رود تا برتری اربابان روبوتک را اثبات کند.زُر ناراحت و آشفته، زمانی که او علم تمدن نخستین را گسترده کرد؛ او کشفیات را با پنهان کردن همه دانسته ها ؛ همراه با آخرین کارخانه دانه تمدن نخستین بارور باقیمانده در کوره بازتاب (اس دی اف-1) حفاظت کرد. بعد از آن او دژ جنگی را در یک راه لغزنده به مناطق زیرین فضا فرستاد، جایی که با یک منطقه کشف نشده برروی زمین که متعلق به یک دهه قبل از سقوط زنترائدی ها بود، برخورد کرد. اربابان روبوتک زُر پریمه را از کلون در یک تلاش برای دوباره دست یابی به اسرار زُر خارج کردند. او مانند یک فرمانده بیورید در مدل بیورید فرمانده ویژه اش عمل کرد و بعداً زمانی که آنان تصمیم گرفتند تا از او به عنوان یک جاسوس در مقابل انسان ها بکار بگیرند، به سمت خودش شلیک کرد. هنگامی که آنان موفق شدند در تهاجم بی شمار خرابکارانه به صلیب جنوبی جهت جای دادن مقرر شده زُر پریمه ، آنها نتیجه معکوس از نقشه های نهایی شان گرفتند همانند آنکه الگوی فکری زُر اصلی سهم یکسانی کلون داشت. تصاویر قدیمی و خاطرات در سری کابوس هایی که سرچشمه عذاب های ناگفته است، بازگشتند. بعد از همه اینها، زُر پریمه تحت اللفظی به داخل انسان ها انداخته شد. اسیر کننده نظامی او فکر کرد او یکی از انسان های ربوده شده برای خدمت در تهاجم بیگانگان است و در ظاهر قربانی و دچار فراموشی حافظه شده است. این رفتار ظالمانه یک مثال دیگری از طرز برخورد بی عاطفه و سنگدلانه اربابان روبوتک است. سرانجام زُر پریمه درمی یابد که کیست و چیست. او دوباره در مقابل اربابان روبوتک قرار می گیرد و این بار زندگی اش را قربانی می کند تا نقشه های حاکمان ستمگر کهکشانی را نابود کند. متاسفانه عمل شریف او بی فایده می شود و سهواً باعث پراکندگی گل های زندگی و متعاقباً تهاجم اینویدها به زمین می شود.
Sean Phillips شین فیلیپس: عضو گروه و اسکادران آتاک(اِی تی اِی سی) پانزدهم تاریخ تولد: 2006 ، (23 سال) شین، جوان عیاش خودنما و همچنین فرمانده اسکادران آتاک پانزدهم تا زمانی بود که بعد از آن به خاطر رفتار ناشایسته اش با یک افسر مافوق، به کلاس دوم نظامی تنزل مقام پیدا کرد. او همچنین متخصص خلبانی تانک وریتچ اسپارتاس می باشد. او به طور مهیجی خوب به نظر می رسد و اندکی هم در دور نمایش اشرافی، شین یک مرد زن باز است با حرکات زیادی نسبت به هری هودینی. جدای از همه رفتارهای پسرمانندش، شین یک سرباز مبارز ممتازاست. او هاورکرافت وریتچ اش را به آسانی و خاطر جمعی هدایت میکند. شین فیلیپس بعدها به ماری کریستال علاقمند می شود و تلاش برای دوستی با او می نماید. او به سختی متعادل کردن واقعیت را انجام میدهد که او باید به او دستور داده شود توسط دانا استرلینگ یکبار که تحت فرماندهی گروهبان در آتاک بود، آن یک بخش طعنه آمیز از زندگی اش در اسکادران پانزدهم جنگی بود.
Marie Crystal ماری کریستال: رهبر اسکادران لشگر تاکتیکی فضایی زرهی تاریخ تولد: 14 آپریل 2009 گروه خون: بی ماری کریستال رهبر اسکادران لشگر تاکتیکی فضایی زرهی و همچنین او ثابت می کند که رهبر و جنگجوی لایقی است. او بازگشت نیروها را از پایگاه ( آلیوس -1 ) هدایت می کند و همچنین ناوگان آسوده خاطر را از نابودی حتمی نجات می دهد و به همین دلیل به قهرمان زمین تبدیل می شود. او در حمله اربابان روبوتک مجروح می شود و توسط شین فیلیپس نجات می یابد. Nova Satori نووا ساتوری: افسر پلیس نظامی جهانی تاریخ تولد: 19 ژوئن 2010 گروه خون: اِی نووا یک افسر همراه با داشتن ( جی ام پی) و اعمال با مساعدت فردریک با یکدیگر است. یک بخشی از شغلش نگهداری از اسکادران پانزدهم آتاک در مقابل افراد بی وجدان است، توقیف کردن دانا استرلینگ برای جنجال به راه انداختن در بندرگاه فضایی با اسکادران ماری کریستال و همچنین نزاع با بووی به خاطر شروع میل نامحدودش برای نواختن پیانو می باشد. او در مورد اجرای قوانین بسیار سخت گیر است حتی حاضر بود تا سرش را به خاطر زُر پریمه از دست بدهد. او اسرار نظامی را برای زُر آشکار کرد در زمانی که تلاش میکرد تا از او اطلاعات کسب کند. با گذشت زمان او نرم تر شد و کمک کرد به اعضا اسکادران پانزدهم تا جنگ را به تصمیم خودشان ببرند، به همان خوبی که رهبری جهت کمک کردن به جمعیت کلون های محکوم به فنای کشتی اربابان روبوتک را برای تامین امنیت آنان بعد از آنکه از رهبرانشان سرپیچی کردند، برعهده گرفت.
Rolf Emerson
رالف امرسون:
رئیس پرسنل وابسته به فرماندهی ارشد نیروهای متحد زمین
تاریخ تولد: 1983
ژنرال رالف امرسون یک رهبر محبوب و مورد قبول همه است و کسی که ترجیح می دهد قبل از انجام هر عملی به همه جوانب آن و انتخاب ها فکر کند و فقط یک بار متوسل شد تا مجبور شود به آخرین گزینه دست بزند.همین ویژگی، اغلب او را در موقعیت عدم توافق با بیشتر روش قاطعانه تجاوزکارانه فرمانده ارشد لئونارد قرار می دهد. بهرجهت، یک بار دیگر کمیته شکل گرفته او را یک رهبر توانا و استراژیک لایق تشخیص می دهد.
رالف امرسون مسئولیت نگهداری بووی گرانت جوان را زمانی که والدینش وینس و جین گرانت او را جهت همراهی با هیئت اعزامی جسوربه محل زندگی اربابان روبوتک ترک کردند، به عهده گرفت. بووی در ابتدا به حرف پدرخوانده اش عمل کرد و به آکادمی نظامی روبوتک رفت اما اختلاف عقیده اش سرانجام باعث شد موقعیت آن دو را روبروی یکدیگر قرار بدهد. اگرچه امرسون بهترین کسی بود که می توانست از جانب پسرخوانده اش پا در میانی کند ، اما زمانی که دومین جنگ روبوتک شکسته خورد آنجا کار چندان زیادی نمی توانست انجام دهد.
Angelo Dante آنجلو دانته: همچنین با نام " آنجی" نیز شناخته می شود. تاریخ تولد: 2003 رنگ مو و رنگ چشم: قهوه ای آنجی عضو بیشتر کارآزموده اسکادران آتاک پانزدهم بود و استحکامات را برای گروه تدارک می دید. او بیشتر از فرمانده جدید فکر نمی کرد، زمانی که او(زن) در جایگاه اولیه با یگان قرار گرفت. بعد از آن زمان، او شروع به احترام گذاشتن به استعداد دانا استرلینگ نمود. او نسبت به زُر پریمه بدگمان می شود زمانی که او با پانزدهم در یک تلاش برای ترمیم کردن خاطراتش قرار میگیرد و وظیفه خودش می داند تا از او چشم برندارد.
Louie Nichols لویی نیکولز: عضو اسکادران پانزدهم آتاک تاریخ تولد: 2009 لویی نیکولز یک مکانیک و نابغه کامپیوتر هست، کسی که بخش پشتیبانی تکنیکی همراه با اسکادران پانزدهم آتاک را رهبری می کند. او در آنالیزو تجزیه و تحلیل اولین بیورید دستگیر شده همکاری می کند. بعداً او به گسترش سیستم هدفمند کمک می کند تا شاهکارش را در عرصه بازی ویدیویی بهبود بخشد. زمانی که برخی از افسران گروه تحقیق روبوتک اصلاح و بهبود بخشیدن او را دیدند، آنها او را متقاعد کردند تا آنرا جهت ترقی دادن و بالا بردن آموزش سربازان جدید بسط و گسترش دهد. لویی در حقیقت به صورت نادانسته، یک سیستم جدید هدفمند برای دوباره آماده به کار کردن "اسپارتاس" جهت ارتقای توانایی جنگیدن آنرا در مقابل بیورید ها را طراحی کرد. لویی دراندازه خوب و کافی با این موقعیت نتوانست کنار بیاید وقتی که این موضوع را فهمید ، اما زُر پریمه یادآوری به او را درباره قربانیان جنگ به پیش برد.
Anatole Eli Leonard آناتولی الی لئونارد: فرمانده ارشد نیروهای مدافع متحد زمین
تاریخ تولد: 1973
لئونارد فرمانده عالی همه نیروهای متحد زمین هست ،و او برای سخت گیری انعطاف ناپذیر یک جانبه اش هنگام تصمیم گیری بدنام است. برخورد تهاجمی اش در برابر جنگ مقابل اربابان روبوتک در تضاد کامل با مصلحت گرایی با دقت و با فکر ژنرال امرسون قرار دارد. استرادژی لئونارد درمقابل اربابان روبوتک تاثیرات پایداری را به مدت زیاد برروی بشر بعد از جنگ دوم روبوتک داشت.
Musica
میوزیکا:
اپراتور چنگ کیهانی
رنگ مو: سبز
او یکی از الهه های شعر و موسیقی اربابان روبوتک است. موسیقی او برای خوشحال نگه داشتن کلون ها و فرمانبرداری آنان از اربابان به کار می رود. میوزیکا بانوی نوازنده چنگ کیهانی است.
میوزیکا 2 خواهر به نام های اوکتاویا و آلگرا دارد. "اوکتاویا" ، در لباس رنگ زرد یک نوع وسیله ای شبیه سنتور را می نوازد و" آلگرا" در رنگ صورتی وسیله ای سیم دار شبیه ویولون سل را می نوازد. بیشتر از آنکه میوزیکا از خواهرانش بترسد، او در مقابل شیوه زندگی مردم اش بعد از ملاقات با بووی گرانت و هیجانات تجربه شده اش برای اولین بار می ایستد.سرآسیمگی اش رشد یافت بعد از آنکه او از ازدواج ترتیب داده شده اش با "کارنو" سرباز زد. او بعداً همراه با اسکادران پانزدهم بعد از آنکه به مردمش خیانت کرد و اعضای آتاک را آزاد کرد، فرار کرد. میوزیکا به زُر پریمه کمک کرد تا خاطراتش را دوباره به دست بیاورد. او برای مرگ خواهرش اوکتاویا سوگواری کرد و این هنگامی بود که او و دیگر افراد اسکادران پانزدهم تلاش می کردند تا مردم او را به یک مکان امن در زمان پیکار اصلی نهایی جنگ هدایت کنند.
Karno کارنو: کارنو، یکی از سه نفر جنگاور اربابان روبوتک می باشد و کسی است که به عنوان همسر میوزیکا برگزیده می شود. کارنو توسط میوزیکا پس زده می شود و بنابراین خودش را وقف جنگیدن علیه انسان ها می کند، پس آنان توانستند تا شبکه تمدن نخستین را بهبود ببخشند و با نیروهای اینوید در حال وارد شدن معامله کنند.
New Generation (1985):
- شرح توضیحات کاراکترهای سری سوم روبوتک: نسل جدید (1985):
Scott Bernard اسکات برنارد: تاریخ تولد: 2023 گروه خون: اِی ، رنگ مو: آبی اولین حضور: قسمت 61 - (تهاجم اینوید ها) و آخرین حضور درفیلم سینمایی تاریخ سایه ها (2006) اسکات برنارد، در فضای بیرونی در زمان ماموریت هیئت اعزامی متولد یافته است و او بخشی از نسل جدید مدافعان زمین می باشد. او در بخش مریخ خلبان بود و جزو یکی از گردان های پیشرفته که تلاش می کردند تا زمین را از دست اینوید ها نجات دهند، بود. او یک نفره به عنوان تنها و اندک نجات یافتگان از ناوگان پیشرفته روبوتک به سیاره اجدادی اش وارد شد. بعد از آنکه او خود را در شوک سرزمین مصیبت دیده یافت، اسکات مصمم شد درباره ماموریتش تا آنرا را به هر قیمتی تکمیل کند و برای رسیدن به نقطه بازتاب و ملحق شدن به ارتش جدید دریاسالار ریک هانتر همه تلاشش را بکند. او به طور عادی فردی نرمال است اما بعضی مواقع رهبر بی رغبتی می شود، اسکات دیگر یاغیان زمینی را در سر راهش به سمت نقطه بازتاب جمع آوری می کند و نیروی مقاومت را شکل می دهد که با تهاجم اینوید ها هنگامی که آنان راهشان را برای میدان جنگ نهایی هموار می کنند،می جنگند. اسکات یک مرد بداخلاق و همینطور دمدمی مزاج و راننده جوانی است که باید دوباره ارزش دوستی و رفاقت را از آشنایان جدیدش در مدت زمانی که آنان به سوی هدف نهایی حرکت میکنند، بیاموزد.
Lance Belmont (Lancer) لنس بلمونت (لنسر): همچنین شناخته می شود به نام رقصنده زرد، لنسر بلمونت تاریخ تولد: 2020 گروه خون: آ. ب موسیقی مورد علاقه اش: جاز اولین حضور: قسمت 63- (پسر سرباز تنها) ستوان لنسر بلمونت ( اسم چینی: آکا ) خلبان جوان از بخش دهم مریخ است که در زمان سفر هیئت اعزامی روبوتک درتلاش برای نجات زمین در سال 2038 اولین بدشانس مریض شده ای است که تیر می خورد. او به خاطر یک زن جوان به نام "کارلا" می افتد کسی که او( لنسر) را از هواپیمای آسیب دیده نجات داد و از او پرستاری کرد تا به زندگی و سلامتی بازگردد. اینویدها بازماندگان این حمله را شکار کردند و برای اجتناب از دستگیر شدن؛ لنسر در قالب یک زن تغییر چهره داد. بعد از آنکه آنها دو سال با یکدیگر بودند، لنسر او را برای دور ماندن از درگیری ها در آخرین لحظات هنگام سوار شدن به قطار ترک کرد بنابراین او می توانست به جنگیدن با آزادی وبدون هیچ قید و بندی ادامه بدهد. لنسر در این زمان اسکات برنارد را در سال 2042 ملاقات کرد و او آماده یک فصل دیگر از مبارزه در مقام یک کهنه سرباز بود. لنسر به صورت مخفیانه در مقام یک ستاره خواننده زن مردمی با نام رقصنده زرد فعالیت می کرد، یک نقشی که او در اصل برای اجتناب از دستگیر شدنش توسط اینویدها انتخاب کرده بود. لنسر زندگی تک نفره اش را برای ملحق شدن به اسکات و دیگران در مبارزه شان در مقابل اینویدها ترک گفت. بهرجهت، او تنها از این هویت قابل تغییرش برای جاسوسی از اینویدها و پشتیبانان آنان استفاده نکرد بلکه در مقام میزبان روحیه بخشیدن به مردم همانند سبک لین مین( سری اول) می بود. جوان خوش قیافه به سرعت موقعیت ویژه اش را واضح کرد. او دوستی خوب، مشاوری متفکرو با دل وجرات و جنگنده با استعدادی در زمانی که دوستانش به دردسر می افتادند، بود. دیدن آنسوی حقایق توانایی او بود که همین موضوع در ایجاد صلح ما بین اینویدها و انسان ها در انتهای جنگ سوم روبوتک کمک خیلی بزرگی می کند. او در یک علاقه مندی به یک شاهزاده اینوید با نام "سارا" می افتد و به او کمک می کند تا به هنگام یورش نهایی برای تخلیه مردم از شهر زمان کافی از "رجس" بگیرد.
Rand رند: رتبه: مبارز آزادی رنگ مو: قرمز، رنگ چشم: آبی اولین حضور: قسمت 61- تهاجم اینویدها وقتی او خلع سلاح می شود صورتش به طور قطع مرده به نظر می رسد.
او در مقام یک آدم شوخ طبع همیشه یک ترس خوبی را به آنی می دهد.
رند یک مبارز آزادی خواه جوان و تاثیر گذار است و او خودش را نجات یافته می نامد. او خودش تصمیم گرفت تا سرزمین محل زندگی اش را رها کند و هنوز از دستگیر شدن و بردگی برای اینویدها اجتناب می کند. زمانی که او به اسکات برنارد ملحق شد، رند شروع به شناخت خود در طول این سفر کرد. او مدافع جوان آنی کوچک شد. به خاطر یتیم بودن خودش در تهاجم ها او موقعیت آنی را به واسطه همین تجربه مستقیم درک می کرد. رند تحت راهنمایی اسکات برنارد، یک سرباز مبارز عالی شد. زمانی که او در عشق و علاقه به روک بارتلی افتاد، او به طور کامل در برابر او احساس تعهد کرد. طبیعت مهربان و صادر کننده به دیگران (سهیم کننده با اطرافیان) او محافظ عالی برای طبیعت مستقل روک بود.
Rook Bartley روک بارتلی: تاریخ تولد: 2024 محل تولد: شهر کاورن، یک چهارم آمریکای شمالی(برزیل) گروه خون: اُه مثبت، رنگ مو: بلوند، رنگ چشم: آبی موسیقی مورد علاقه: راک پانک (ولگردان) روک بارتلی دارای شخصیت مستقل، اراده قوی و یک زن جوان است. او برای این استقلالش ارزش قائل است و زمانی که زندگی می کند با هوش خود و مهارت های جنگی اش احساس خوشحالی میکند.
در گذشته، او بخشی از یک گروه پارتیزانی موتورسیکل سوار به نام "فرشتگان آبی" بود که شکل یافته بود تا در مقابل دیگر دسته های رانده شده خشن با نام "مارهای قرمز" از خود دفاع کنند. در پناهگاه مارها، به طور فرضی در جریان خیانت یکی از اعضای خودشان روک را تسلیم آنها کرد و او توسط آنان تحقیر شد و از آن به بعد او تصمیم گرفت تا به خودش وابسته باشد، مادر و خواهرش لیلیا را ترک کرد و با خود عهد کرد تا هیچ وقت و هرگز دوباره به هرکسی اعتماد نکند. بعدها او به گروه اسکات و باند گسترش یافته جنگاوران مقاومت داخل شد. او دریافت که این مردم برای چیزهای یکسانی که او همیشه بدان معتقد بود مبارزه میکنند و به خاطر همین احساس به آنان ملحق شد. در این زمان، عاطفه و مهربانی او رشد یافت و نسبت به دوستان جدیدش علاقه و دلبستگی پیدا کرد مخصوصاً احساسش در مورد رند، باعث شد تا روک مضطرب شود. او در چندین فرصت تا نزدیک شده بود گروه را ترک گوید اما سرانجام روک یاد گرفت که از این علاقه و دوستی بیشتر نفع می برد نسبت به زندگی مجردی و تنهایی که او برای سال ها در پیش گرفته بود.
Lunk (Jim Austin) لانک (جیم آستین): لانک همچنین با نام جین آستین نیز شناخته می شود. مهندس تعمیر تاسیسات بیوتکنولوژی تاریخ تولد: 2010 گروه خون: آ. ب موسیقی مورد علاقه: آهنگ های عامیانه و مردمی اولین حضور: قسمت 63- (پسر سرباز تنها) جین آستین که با نام مستعار لانک شناخته میشود، یک مهندس تعمیرکننده تاسیسات بیومکانیکی از نیروی اعزامی روبوتک بوده است که بعد ازجنگ با اربابان بازگشته است. در داستان زندگی گذشته لانک او در نقش یک فرد ساده و بی تکلف اش با مقاومت زیرزمینی در مقابل اینویدها می باشد. هنگامی که واحد زمینی را پشتیبانی می کرد او به موقع رسید تا بهترین دوستش را که تنها نجات یافته از یگان ها بوده است، ببیند و همین زمان بود که توسط اینویدها تحت تعقیب پرحرارتی واقع شد. جیم صبر و طاقتش را از دست داد و از صحنه درگیری فرار کرد و دوستش را در زمان یک مرگ قطعی ترک کرد. جیم از این گریختنش احساس شرم کرد و برای همین گذشته اش را پنهان کرد و اسم مستعار لانک را برای خود برگزید. زمانی که گروه گنگسترهای موتورسیکلت سوار محلی از گذشته او آگاهی یافتند، تهدید او و دوستش را آغاز کردند. یک روز هنگامی که آنان در حال تعقیب لانک و دوستش بودند آنها باعث تصادف او شدند. لانک فرار کرد اما دوستش مانند اوخوش شانس نبود. در زمانی که لانک دوباره به راه بازگشت، اسکات و روک حاضر و راغب بودند تا به دنبال گنگسترها رفته و دوستش را نجات دهند. لانک بعد از آن دوباره به احساس مسئولیت خود بازگشت و او هدایت کرد اسکات را به جنگنده آلفای قدیمی که او برای سال ها مخفی اش کرده بود و در همین مورد لانک، تلاش کرد تا درخواست نهایی بهترین دوستش را به هنگام جنگ به انجام برساند و یک کتاب را به پدر او بازگرداند. زمانی که آنان به دهکده محل اقامت پدر دوستش رسیدند آنان دریافتند که که او کشته شده است در زمانی که او تلاش میکرده تا به آنان آموزش دهد که نباید با اینویدها بجنگند. لانک آهسته آهسته عزت نفس اش را بازپس گرفت ،هنگامی که او حمایت از گروه و کمک به مچای جنگنده شان میکرد.
Annie LaBelle آنی لابل: هچنین با نام مستعار نعناع (مینت) نیز شناخته می شود. تاریخ تولد: 2029 محل تولد: پاناما گروه خون: بی اولین حضور در سریال: قسمت 62 – (شهر گمشده) آنی یک فرد با روحی آزاد است، یتیم پر حرفی که به نظر می رسد زندگی سراسر سرزنده ای را برای خودش رقم زده است. او دچار عقده روحی شده است تا برای خودش یک دوست پسر پیدا کند اگرچه لانک کوچک با او راه های دیگری را نشان می دهد. با وجود آنکه آنی، مهارت های زیاد مبارزان آزادی را ندارد ولی او روحیه و انرژی را برای گروه به ارمغان می آورد. او همیشه تمایل دارد تا دست کمک خود را به دیگران دراز کند، صرف نظر از آنچه که واقعاً او می تواند در مورد آن کار انجام دهد. او همینطور راغب است تا دست یک اینوید را بگیرد اگر که این آن چیزی است که او نیاز دارد.
Sue Graham سو گراهام: افسر فرمانده باهوش رنگ مو: مشکی، رنگ چشم: فندقی اولین حضور: قسمت 83- (نقطه بازتاب) سو گراهام، یک افسر فرمانده و ستوان یکم باهوش و زیرکی بود که مسئولیت فرماندهی اسکادران سی و ششم بخش ژوپیتر را بر عهده داشته است. سو گراهام آخرین نگرش اش را نسبت به جمع آوری آگاهی درباره اینویدها قبل از یورش نهایی توسط مبارزان سایه به نقطه بازتاب به انجام رسانید. با یک سابقه وسیع مانند روزنامه نگار ویدیویی، مسئولیت پذیری او شامل نگه داشتن آرشیو یافته های ضبط شده هیئت اعزامی دریاسالار ریک هانتر نیز می شود. با تلاش مصیبت بار ناموفق بخش مریخ برای آزاد سازی زمین از تسلط اینویدها، سو گراهام به ماموریت شناسایی اعزام شد تا مدارکی را درباره این نژاد مرموز بیگانه گردآوری کند. ماموریت نهایی سو گراهام او را به زمین برگرداند تا مدرک قابل قبولی از تکنولوژی جدید که توسط جنگنده های سایه برای غیر قابل رویت شدن برای سنسور های اینوید ها محیا سازد. بدبختانه، ماموریت او بعد از آنکه یگان او برای رسیدن به دژ مستحکم نقطه بازتاب کمین کردند، شناسایی شد. بهرجهت، دوربین او بعداً دوباره بهبود بخشیده شد با شایعات مطابق قبلی که می گفتند اینویدها در جواب حمله اسکلتی از جانب نیروی اعزامی روبوتک شروع به نمو و ستیز کرده بودند.
Ariel / Marlene
آریال (مارلین): اسم اینویدی او آریال و اسم مستعار او که توسط گروه اسکات برایش در نظر گرفته شده است مارلین است. سن: 1 سال نژاد اینوید شبیه سازی شده انسانی و سیمیو لاجنت اینوید رنگ مو: صورتی، رنگ چشم: قهوه ای مایل به قرمز اولین حضور در سری سوم: نسل جدید و بعدی در تاریخ سایه ها( 2006) مارلین از فراموشی حافظه اش رنج می برد و او هویت جدید انسانی اش را با نام مارلین قبول میکند. آریال یکی از نوزادان اینویدی هست که در قالب شبیه انسان برای عمل در مقام یک سیمیو لاجنت تولید شده است. در زمانی که آریال در حال انتقال برای قرار گرفتن در میان جمعیت انسانی بود، او به طور اتفاقی توسط اینویدها گم می شود. گروه مقاومت اسکات برنارد او را در میانه صحنه حمله اینویدها پیدا می کنند. آنها قبول میکنند که این زن جوان زیبا یک قربانی همراه با فراموشی حافظه است که هنوز در شوک باقیمانده و قادر نیست درباره جریان ضربه روحی وحشتناکی که متحملش شده است، صحبت کند. اسکات، لنسر،روک، رند و دیگران قبول کردند تا او را به داخل خانواده موقتی شان راه دهند. گذشته اسکات بواسطه انتخاب اسم مارلین(هم اسم شبیه نامزد مرده اش) توسط گروه برای آریال به صورت پیوسته برایش تداعی می شد . آریال حقیقاً قبول می کند که ضربه روحی خورده است و با این حال او هربار حضور اینویدها را احساس می کرد، او ناخواسته به مردم خودش خیانت میکرد. اکنون مارلین سهواً جاسوسی مردمی را که اکنون به او اهمیت می دادند را میکرد. او حتی باخبر نبود از سرمنشا اینویدی اش بواسطه رشد درستی و ارزشش برای دوستانش و حتی در علاقه به اسکات برنارد نیز گرفتار شد. در جریان درگیری با کرگ (پرنس اینوید و برادر سارا) و زخمی شدن و دیدن رنگ سبز خون او، گروه با دیدن رنگ سبز خون آریال زخمی شده؛ متوجه شدند که او نیز اینوید است و این اتفاق همه چیز را دستخوش تغییر کرد.
The Regess رجس: ملکه اینویدها تاریخ تولد: نامشخص طول قد: بیشتر از 3 متر بدون مو، رنگ چشم: سبز، گروه خون: نامشخص رجس ملکه مادر نژاد اینویدها است. با مرگ همتا و شریک اش، رجس به عنوان تنها رهبر اینوید ها تعیین گردید. با تشخیص داده شدن انسان ها به عنوان دشمن توسط او، رجیس قصد نداشت مستقیماً به دیگر نژادها صدمه وارد کند. بهرجهت، او راضی شد تا عمل واقع بینانه ای را جهت متقاعد کردن شروع خوب و تمام و کمالی از پیروانش رابه کار ببرد و مهم نبود که چه بر سردیگران می آمد. رجس، دانش کافی و کارآمدی از تاریخ اربابان روبوتک و ارتباط تمدن نخستین با روبوتکنولوژی در اختیار داشت. او اسلحه جدید نیروی اعزامی روبوتک را که از اشتقاق فرزندان سایه ها بوجود آمده بود، را منحوس تشخیص داد. زمانی که موشک های نوترونی روانه انجام ماموریت شدند، او با اکراه، زمین را برای یافتن سطح بلند مرتبه تری از هستی ترک گفت اما اینکار را بدون نابود کردن کلاهک های جنگی در طی این جریان رفتنش انجام نداد.
Sera سارا: شاهزاده نیروهای اینوید رنگ مو: بلوند
خواهر پرنس اینویدها یعنی کُرگ
سارا یک شاهزاده اینویدی و کسی است که شکل انسانی به خود گرفته است.او یک خادم باوفای رجس و تمدن اینوید است.بهرجهت، بعد از چندین بار تماس با انسان ها،شامل لنسر و سیمیو لاجنت اینوید یعنی آریال( مارلین) سوال برای او بوجود آمد که نقش او در این جنگ چیست. واو همچنین دچار کشمکش درونی برای متعادل کردن طرفداری اش ما بین رجس و دلسوزی رشد یافته اش برای انسان ها و تعهدش نسبت به آنان شد.
Corg کُرگ: پرنس و شاهزاده نیروهای اینوید رنگ مو: آبی روشن
برادرشاهزاده اینویدها یعنی سارا
یک پرنس اینوید و جزو یکی از اولین افراد شکل یافته در قالب انسانی است. بواسطه تغییر شکل سارا به انسان باعث شد تا او دارای احساسات رمانتیک شود، برخلاف او کُرگ احساسات خشم و عصبانیت او رامغلوب و براو چیره گشت. او در دفاعش از کندوی اینویدها و رجس بسیار ظالمانه و سادیستی عمل میکرد و در نهایت در یک جنگ بیرحمانه با اسکات برنارد که خود مسبب آن بود ،کشته شد. The Shadow Chronicles (movie- 2006):
- شرح توضیحات کاراکترهای فیلم سینمایی روبوتک: تاریخ سایه ها (2006):
Marcus Rush مارکوس راش : مارکوس راش، یک کاراکتر افسانه ای از سری روبوتک است.
او مختصراً ظاهر شد در آخرین انتشار "روبوتک: پیش درآمد تاریخ سایه ها" و یک کاراکتر بزرگ به عنوان یک شخص پیشقدم اصلی در فیلم سینمایی تاریخ سایه ها شد.
برادر جوان تر مارلین راش (نامزد سابق و فوت شده اسکات برنارد) همانند خواهرش، مارکوس در اعماق فضا متولد شده است در طی 22 سال ماموریت نیروی اعزامی روبوتک ( آر ای اف) و فقط یک بار زمین را از داخل فضا مشاهده کرده است. مارکوس کینه زیادی از اینویدها را با خود حمل میکند و به دنبال کشف حقیقت اینکه خواهرش مارلین چگونه کشته شد او تبدیل به یک خلبان جنگنده وریتچ شد تا به ادامه ماموریت ( آر ای اف) برای متوقف ساختن اینوید ها و آزادی زمین از تسلط آنان کمک کند. در روبوتک: تاریخ سایه ها، مارکوس در اسکادران گرگ در طی جنگ علیه نقطه بازتاب در سال 2044 خدمت میکند. جنگ در نهایت با تلاش آر ای اف برای بیرون راندن اینوید ها از زمین و به نفع آنان خاتمه یافت. در طول جنگ او به دام یک جنگنده اینوید می افتد اما توسط مایا استرلینگ (فرزند مکس و خواهر دانا) نجات می یابد.
Marlene Rush مارلین راش: مارلین راش، یک افسر نیروی اعزامی روبوتک (آر ای اف) در سری سوم روبوتک (نسل جدید) و همچنین تاریخ سایه ها بود. او تنها خواهر و فامیل برادر کوچکش مارکوس راش بود. مارلین راش دوست اسکات برنارد بود که اسکات قبل از آنکه بخواهد به جنگ برود به او پیشنهاد ازدواج داد. در 2042 هردو قسمت از بخش 21 ام مریخ از نیروی اعزامی روبوتک که جهت حمله کردن مقابل اینویدها که 11 سال قبلتر صورت پذیرفته بود، روانه شد. حمله مصیبت آمیز بودنش را اثبات کرد، چنانکه شامل همه شمارگان ارشدهای اینوید و نابودی بخش های دست نخورده شد.
هنگامی که سفینه مارلین تلاش داشت تا وارد اتمسفر زمین شود و برروی سیاره پیاده شود، آن زیر حملات اینویدها قرار گرفت و نابود شدو همه افرادی که در آن بودند نیز کشته شدند. اسکات برنارد کسی که جنگنده وریتچ اش را برروی زمین فرود آورده بود ،شبح زده و دچار ویرانی شخصیت از دیدن رویاهای مارلین شده بود.
قبل از آنکه مارلین بمیرد، او یک هدیه به اسکات داده بود. یک آویز به شکل قلب که قادر بود تا یک تصویر هولوگرام از او را نمایش دهد و اسکات آنرا با خود در زمانی که ملحق شد به جنبش گروه مقاومت علیه اینویدها نگهداری میکرد. برادرش مارکوس نیز شبیه همین آویز خودش را در زمانی که در آر ای اف خدمت میکرد به همراه داشت که قادر بود تا تصویر هولوگرام مارلین و اسکات را نمایش بدهد. او همیشه آنرا با خود حمل میکرد و روی آن هربار که یک اینوید می کشت خطی علامت می گذاشت زیرا که مرگ او کینه عمیقی را از اینویدها در اعماق وجود او نهاده بود. در انتهای تاریخ سایه ها ، مارلین خیلی کوتاه در اعماق ماورای تخیل مارکوس ظاهر شد تا به او بگوید که همیشه با او خواهد بود.
Maia Sterling مایا استرلینگ: نوع: نصف انسان- زنترائدی فامیل نزدیکش: میریا پارینا استرلینگ (مادرش)، مکس استرلینگ(پدر)، دانا استرلینگ (خواهر) اولین حضور: قسمت 60- آخرین قسمت سری دوم (روبوتک: اربابان) در نقش خواهر کوچک دانا و حضوربعدی به شکل یک زن کامل در تاریخ سایه ها مایا استرلینگ یک کاراکتر افسانه ای از سری روبوتک است. او نقش کوتاهی در کمیک طوفان وحشی در پیش مقدمه روبوتک: تاریخ سایه ها و نیز نقش اصلی در فیلم تاریخ سایه ها دارد.او نقش کوتاهی در غالب خواهر کوچک دانا در قسمت شصت سری اصلی روبوتک: اربابان ایفا میکند و در رویای دانا استرلینگ او خود را دیگر خواهر او از مکس و میریا معرفی میکند و بعد از آن واضح تر از آن دیگرعمیق تر به آن پرداخته نمی شود تا زمانی که در فیلم تاریخ سایه ها خط داستانی برای شکل دادن کاراکتر او دنبال می شود. مایا ، همانند مادرش یک دنده و مانند پدرش بذله گو و شوخ طبع است و شبیه والدینش جنگنده اش را نشانه گذاری کرده است با رنگ های شخصی مورد علاقه اش (بنفش روشن) در این مورد یک ترکیبی از شکل رنگ آبی استاندارد و رنگ صورتی مخصوص به خودش. هواپیمای شخصی اش منطبق با یک نقش و رنگ شبیه به آن است.( ترکیبی از جنگنده آبی رنگ پدر و قرمز رنگ مادرش)- صداپیشگی مایا استرلینگ را ادی میرمن انجام داده است که همچنین قبلاً صداپیشگی میریا استرلینگ و نووا ستوری را در سری اورجینال روبوتوک برعهده داشته است.
لیست اپیزودهای هر سه سری (ترجمه شده متن انگلیسی ویکی پدیا):
سری اول : حماسه ماکروس (36 قسمت):
1 -) دام احمقانه: در سال 1999 بر فراز جزیره ماکروس واقع در جنوب اقیانوس آرام وقوع پدیده ای برفراز آسمان ها مسیر تاریخ بشر را تغییر داد.سفینه فضایی عظیمی در جهت برخورد با زمین قرار گرفت و برخورد آنچنان بود که انگار زلزله ای زمین را در برگرفت. پس از چند روز سفینه اندازه گیری شد عرض آن 500 متر و طول آن به 1000 متر می رسید البته از ساکنان داخل آن خبری نبود. با وجود خسارت زیاد به بدنه سفینه موقع سقوط تجهیزات پیشرفته داخلش که نشان از یک تمدن پیشرفته تر از انسان ها داشت سالم مانده بود.در همین زمان جنگ جهانی در جریان بود اما آن به نسبت جنگ های فضایی هیچ به حساب می آمد. تا سال 2009 سفینه توسط دانشمندان تعمیر ( در مدت 10 سال) و در اطراف آن شهر جدیدی ساخته و تکمیل گردید و با استفاده از اسناد داخل سفینه انسان ها به تکنولوژی روبوتک دست یافتند. اینک زمان اولین پرواز سفینه می باشد، سفینه ای که قرار است مدافع زمینیان در مقابل حملات بیگانگان باشد. یک دژ متروکه بیگانه به زمین برخورد میکند ، برروی زمین در سال 1999 جنگ جهانی را در طی مراحل تدریجی متوقف میکند. جامعه علمی بین المللی، در حال گذر از دهمین سالی که مشغول از نوسازی سفینه خسارت دیده که آنرا( اس دی اف -1 ) می خوانند ،هستند. در زمان شروع به کار سفینه در سال 2009 ، یک نژاد از جنگجوهای بیگانه غول پیکر با نام " ِزنتِرائدی" پدیدار شدند و در یک پیشنهاد به زمین حمله کردند ، تا ناو جنگی را تصرف کنند. خلبان ورزشی جوان، ریک هانتر اولین تجربه آزمایشی اش را با سریع ترین تک فرد خلبان جنگنده دارد. 2 -) شمارش معکوس:
یگان های " ِزنتِرائدی" به جزیره ماکروس حمله کردند تا (اس دی اف-1 ) را بگیرند، که در این تلاش برای سرقت آن شکست خوردند. بعد از دیدن تغییر شکل هواپیمای جنگی وریتچ او، ریک دختر جوانی را که اسمش لین مین مِی است، نجات می دهد.
3 -) پیچیدن فضا: (اس دی اف-1 ) با موفقیت از جزیره ماکروس به هوا پرواز کند تا به دیگر نیروهای زمین که در مدار مستقر هستند، ملحق شود. به علت کمین نیروهای " ِزنتِرائدی" ، ناخدای سفینه (اس دی اف-1 ) کاپیتان گلووال، آنرا به جزیره ماکروس برمیگرداند و برای یک پرش فرا فضایی قصد می کند. دست آورد این پرش آنرا به صورت کاملاً غیر منتظره تبدیل می کند . در همین زمان، ریک تلاش می کند تا مین می را به خانواده اش برگرداند، اما برخورد زمینی در قسمت (اس دی اف-1 ) در جریان است. 4 -) انتظار طولانی: ریک و مین می تلاش میکنند تا در داخل بخش کشف نشده فضای (اس دی اف-1 ) زنده بمانند در جایی که آنان برخورد زمینی داشته اند، اما سرانجام آنان اتفاقا برخورد کردن با برفراز آن و رهایی پیدا کردند توسط خدمه ساختمان سفینه که ماموریت بازسازی شهر ماکروس را کنار کشتی داشتند . 5 -) تغییر شکل: بعد از اینکه نجات داده شده بودند از سقوط پناهگاههای هرآنچه هست سمت چپ جزیره ماکروس، شهروندان تلاش میکردند تا زندگی شان را برروی دژ جنگی غول پیکر به حالت عادی در آورند. "روی فوکر" ریک را به ملحق شدن به نیروی مدافع روبوتک تشویق می کند. خدمه (اس دی اف-1 ) در می یابند که عقب نشاندن حصار فضایی که بکار می رفت تا بسازد پرتاب را ناپدید شده است، اما اتفاقا به یک ایده تغییر شکل کشتی می رسند. این ایده به زودی در جنگ با " ِزنتِرائدی" آزمایش می شود اما منتقل شدن، خسارت خیلی زیادی به شهر ماکروس وارد میکند. 6 -) حمله رعدآسا: خدمه (اس دی اف-1 ) شهر ماکروس را یکبار دیگر بازسازی میکنند تا تغییر شکل را به سمت محاسبه شده ببرند. ریک نصیحت روی را پذیرفت و به نیروهای مدافع روبوتک ملحق شد، که نقشه میکشند تا محاصره زنترائدی را از میان حلقه ساتورن بشکنند. 7 -) خداحافظ- خداحافظ مریخ: (اس دی اف-1 ) یکبار دیگر تغییرشکل می دهد و به حالت کشتی برمیگردد، آنها میرسند به پایگاه مرزی انسانی برروی مریخ تا تدارکات تازه را جمع آوری کنند ، اما می فهمند که پایگاه در جنگ سالها قبل خسارت دیده و هیچ کس نجات نیافته است. به هرجهت، زنترائدی در انتظار به سر می برند با فرمانده جدیدشان، "خیرون" که اشتیاق برای افتخار دارد. در میانه جنگ، افسر اول (اس دی اف-1 ) " لیزا هایس" تلاش می کند تا دریابد آیا نامزد قدیمی اش به نام "کارل ریبر" هنوز زنده است . 8 -) شانزدهمین شیرینی: به عنوان پاداش یک مدال برای نجات لیسا در مریخ به ریک اعطا می شود و او به مقام ستوانی ارتقا می یابد و به مردان پرنده جدیدی به نام " بِن دیکسون" و " مکس استرلینگ" معرفی می شود. هرچند یک حمله توسط "خیرون" حواس او را از دیگر چیزها مانند شرکت کردن در جشن تولد شانزده سالگی " مین می " پرت می کند. 9 -) خانم ماکروس: مین می به مراسم مجلل خانم ماکروس ملحق میشود درزمانی که ریک هانتر برای گشت زنی فرستاده شده بود. زنترائدی از فرصت به دست آمده استفاده می کند تا بیشتر فرا بگیرد فرهنگ انسانی را با فرستادن یک وسیله شناسایی تا تصاویر ویدیویی مراسم مجلل را برایشان بفرستد. 10 -) بازی کورکورانه: حمله غیرمجاز توسط "خیرون" برروی یک سیارک که به سیستم رادار (اس دی اف-1 ) خسارت وارد کرد، لیزا را مجبور کرد تا به یک عملیات اکتشافی با ریک، مکس و بن برود تا از او محافظت کنند. زنترائدی لیزا را به دام میندازد و او را به " ناو فرماندهی بریتای" میبرند، جایی که سه خلبان با خود شخص بریتای چهره به چهره می شوند. 11 -) اولین تماس: ریک، لیزا و بن دستگیر می شوند و برای رهبر قبلی زنترائدی به نام " دولزا" برده می شوند. آنها شاهد قدرت وحشتناک و توانایی ویرانگر دشمن بیگانه شان هستند، اما همچنین آنها دریافتند که اسیرکنندگان آنان، به طور مرموزی آشفته هستند به خاطر یک چیزی کاملاً متمایز درباره پیروزی مین می در مراسم مجلل خانم ماکروس که فرصت های زیادی را برای او باز میکند. 12 -) فرار بزرگ: اسیر شده ها در سلول زندان زنترائدی نگهداری میشوند، ریک، لیزا و بن تلاش میکنند تا یک راه خروج از سفینه عظیم بیگانگان را ترسیم کنند. با جنگجویشان که هنوز صدمه ندیده، مکس به طور پنهانی راه خودش را از میان سفینه زنترائدی طی میکند و دوستانش را پیدا می کند. جنگ با تفنگ خشم آلود اجازه میدهد تا انسان ها پوسته بیرونی جنگ را پیدا کنند و به سمت کاپیتان گلووال و خدمه (اس دی اف-1 ) برگردند . به خاطر اینکه انسانها در مقابل نظارت بریتای فرار کردند ، او از فرماندهی خلع شد و فردی به نام " آزونیا" جانشینش شد. سه خلبانی که دیده بانی مراسم خانم ماکروس را به عهده داشتند با نام های ریکو، کوندا و براون، داوطلب شدند تا کوچک شوند و به (اس دی اف-1 ) نفوذ کنند تا اطلاعات بیشتری درباره انسانها گردآوری کنند. 13 -) باد آبی: ریک، لیزا، مکس و بن در خصوص دستگیرشدنشان توسط زنترائدی، اطلاعات کسب کردند. آزونیا دوباره جلوی حمله خیرون را به (اس دی اف-1 ) گرفت، و اجازه داد تا خدمه در امنیت به اتمسفر زمین بازگردند. 14 -) گزارش گلووال: در زمانی که مسافران و خدمه (اس دی اف-1 ) بازگشتشان را جشن میگرفتند ، کاپیتان گلووال خاطرات اش را درباره سفر (اس دی اف-1 ) به سرتاسرمنظومه خورشیدی دوباره به یاد می آورد. (نکته: این اپیزود یک کلیپ تصویری از 13 قسمت قبلی است). 15 -) بازگشت به خانه: "ریک" مخفیانه به همراه "مین می" به ژاپن پرواز می کند تا خانواده او را در یوکوهاما ملاقات کند، اما چیزهایی اوقات مین می را تلخ می کند و او خانواده اش را به مبارزه می طلبد تا با او بر آرزوهایش بمانند. پسرعموی صلح جویش، " لین کایل" پیشنهاد می دهد تا مراقب او باشد و آنها پرواز کنان به (اس دی اف-1 ) برمیگردند. در خلال آن، کاپیتان گلووال و لیزا هایس به مرکز فرماندهی دولت های متحد زمین (یو-ای- جی) در آلاسکا پرواز می کنند تا بر سفر دریایی و امکانات جنگی زنترائدی ها اطلاعات کسب کنند. به هرحال، آنان کشف میکنند که فرماندهی (یو-ای- جی) پرتاب حصار فضایی (اس دی اف-1 ) را پوشش داده است . 16 -) فریاد جنگ: حضور " لین کایل " ناگهان لیزا را به یاد نامزد گمشده اش " کارل ریبر" انداخت. خیرون حمله دیگری را به (اس دی اف-1 ) اجرا کرد. نیروهای انسانی با ضربه ای زنترائدی را عقب نشاندند، اما عملکرد لیزا از "مانور دائدالوس" ریک را درخط آتش قرار داد. 17 -) تصویر ذهنی: مجروح از حمله در اپیزود قبل، ریک هانتر برروی تخت بیمارستان در وضعیت بحرانی دراز کشیده است. در همان زمان او در حال تجربه رویاهایی است که در آن تلاش میکند تا رابطه اش با مین می را تشخیص دهد و کششی را که در حال شکل گیری اش به " لیزا هایس" است. 18 -) بدرود، برادر بزرگ: همچنانکه ریک در حال بهبودی است، روی تلاش می کند تا مین می را قانع کند تا یک وقت استراحت ازفهرست شلوغ برنامه هایش خالی بگذارد و دوستش را ملاقات کند. یک خلبان زن قدرتمند زره پوش زنترائدی با نام " میریا" فریفته می شود توسط تذکرات "خیرون" درباره یک خلبان قهرمان انسان، کسی که می توانست بیشتر از یک حریف برای او باشد و برای پیدا کردن او مصمم میشود. روی برای رفتن به سمت جنگ آماده میشود...شاید برای آخرین بار. 19 -) مورد هدف اصابت گلوله: بعد درخواست پخش برنامه رادیویی برای پناهگاه امن، کاپیتان گلووال یک پیشنهاد از طرف تورونتو دریافت کرد ، یک چهارم اونتاریو در کانادا درباره پذیرفتن 56 هزار پناهنده (اس دی اف-1 ) تا موقعی که برای یک آزمایش سپر مانع همه سویه جدید، برنامه ریزی شود. حمله ناگهانی توسط زنترائدی سیستم سپری را زیاد پُر کرد و نیروی بیگانه را نابود کرد، اما آن همچنین " بن" را کشت و زباله های بیهوده را دفن کرد تا شهر دست نخورده در زیر دژ جنگی قرار بگیرد. 20 -) بهشت گمشده: در ادامه شدت عمل جنگی اپیزود قبلی، دولت متحد زمین (اس دی اف-1) را از سیاره با تدارکات مورد نیازشان تبعید کردند تا آنان را به راه خودشان بفرستند.به علت شوک ناشی از پیآمد جنگ، "دولزا" رهبر زنترائدی به بریتای میلیون ها سفینه تندرو داد تا با (اس دی اف-1) مقابله کنند. جاسوسان زنترائدی- ریکو، کوندا و براون- از کشتی فرار کردند و گزارش برگشتنشان از ماموریت محول شده را به بریتای دادند. بعد مشاهده کاپیتان گلووال از شکست ناگهانی حال آنکه (یو ای جی) دستور تبعید را داده ، مین می به طرفداری از آن می آید و مردم و خدمه (اس دی اف-1) را تشویق می کند تا خودشانرا با یکدیگر متحد کنند. 21 -) آغاز جدید: (سپیده دم جدید) اولین فیلم مین می و لین کایل، " اژدهای سفید کوچک" ، موضوع صحبت شهر شد ، بطوری که جمعیت برای نخستین نمایش جمع شدند. در صحنه های عشق پسرعمو داخل فیلم، ریک و لیزا سالن سینما را ترک کردند. نتیجه یک اتفاق ناگوار در مابین آنها راه رفتن با یکدیگر را باعث شد ، اما رشد زنجیره نزدیکتر درمیانه (اس دی اف-1) باعث دیرکرد تغییر شکل آن در زمان حمله زنترائدی شد. خود زنترائدی ها هم همچنین بواسطه دیدن فیلم آشفته شدند، مخصوصاً وقتی که آنها فکر کردند که قدرت جنگیدن لین کایل، توانایی های فوق بشری او را نشان میدهد. 22 -) سرود جنگ: خیرون شخصاً حمله دیگری را به (اس دی اف-1) رهبری میکند در زمانی که بریتای، اکسدور و دولزا سر نبرد بعدی در مقابل انسانها با یکدیگر بحث می کنند. بهرجهت، ریکو، کوندا و براون دوباره صحبت کردند از تجربیاتشان از داخل کشتی که سربازان شخص زنترائدی را تشویق کنند تا عملیات نفوذی را ترک کنند. با اینحال، با وجود این همه جنگ و اغتشاشات، مین می هنوز به پیش می رود تا برای پرت کردن حواس شهروندان شهر ماکروس آواز بخواند و به آنها بارقه و پرتوی کوچکی از امید در زمان تاریکی بدهد. 23 -) بی باک: جنگ نزدیک شهر ماکروس به حد دیوانگی رسید و خیرون ظاهر شد تا انتقال بدهد آنرا به روزی دیگر ، زمانی که خیلی از سربازانش به طور ناگهانی آن را ترک کردند و تلاش کردند تا مین می را پیدا کنند. پناهندگان زنترائدی به پناهگاه سیاسی برده شدند. 24 -) نمایشی: " لیزا هایس" به زمین برگشت و تلاش کرد تا دولت متحد زمین را متقاعد کند، مخصوصاً پدرش را تا با ناوگان زنترائدی مذاکره کنند. بعد از آنکه در یک دالان ویدیویی، میریوا، کسی که به (اس دی اف-1) نفوذ کرد، بالاخره با خلبان قهرمان چهره به چهره شد. او برای زمان طولانی فریفته شده بود ، مکس استرلینگ، کسی است که ثابت کرد حریف قدرتمندی است. 25 -) زنگ های ازدواج: ایوفوریک بعد از پیروزی اش در دالان، مکس درخواست کرد از میریوا تا بیرون بیاید برای قرار، اما شکست داد او را برای بار دوم که آن زن تلاش کرد تا او را بکشد، که سرانجام نتیجه بین آن دو نفر ازدواجشان بود.از احساس کردن عمیق ازدواج، بیشتر زنترائدی ها در داخل ناوگان بریتای از اقدام به حمله دیگر علیه انسانها سر باز زدند، چنانکه "دولزا" به تخریب و ویرانی فوری فرمان داد . 26 -) پیغام رسان: از اضطراب فراخوانده شدن یک آتش بس موقت ، چنانکه زنترائدی "اگزدور" را به (اس دی اف-1 ) برای مذاکره درباره صلح فرستاد. این حرکت تنها شهروندان (اس دی اف-1) را شوکه نکرد ، اما گذشته از این برای خفه کردن آتش های جاه طلبی خیرون، دوباره دست به تجدید نیرو زدند. 27 -) نیروی جنگ افزار: علاقه مندی افزایش تعداد سربازان زنترائدی کسی که در معرض دید فرهنگ و تمدن انسان قرار داده شده است، ناوگان اصلی و نیرومند دولزا سرانجام ظاهر شدند و قرار داده شدند تا زمین را تصرف کنند. با وجود قتل عام ، ریک مین می را به دوباره تقویت کردن (اس دی اف-1) تشویق می کند و هم پیمانان تازه ای متعلق به زنترائدی ها در یک جنگ در مقابل نیروهای دولزا پیدا میشوند. 28-) بازسازی: دو سال بعد جنگ برای زمین، خدمه (اس دی اف-1) بازسازی حاصل از تخریب را آغاز کردند و شروع کردند به سوار کردن قطعات. 29-) اربابان روبوتک: اربابان روبوتک از موقعیت (اس دی اف-1) با خبر شدند و برای سفر به زمین آماده شدند. در این ضمن،برخی زنترائدی ها ؛ کسانی که از زندگی غیر نظامی خسته شدند دوباره به راههای نظامی بازگشتند. خیرون، کسی که بعد از حمله بزرگ به زمین ساکت مانده بود ، آماده شد تا همه نیروهای زنترائدی را دوباره جمع آوری کند ، کسی که میخواست تا جنگ را علیه انسانها تحمیل کند. 30 -) زنده باد میریوا: بازماندگان (اس دی اف-1) و بریتای با یکدیگر یکی شدند تا یک نیروی زنترائدی را در یک کارخانه روبوتک شکل دهند تا در یک پیمان برای صلح به یکدیگر ملحق شوند. مکس و میریوا بچه خود را به نام دانا به همراه آوردند تا به هدفشان برسند. در جای دیگر کهکشان، اربابان روبوتک، بر شکست زنترائدی سوگواری کردند، بحث کردند چطور "زُر" ، آفریننده روبوتکنولوژی تولید مثل (کلونی درست) می کند. 31 -) انتقام خیرون: خیرون آغاز کرد لشکرکشی اش را توسط هواپیما ربائی آخرین تالار موجود تمدن نخستین در دیترویت جدید تا به زنترائدی های بیشتری که کوچک شده اند کمک کند تا به سایز اصلیشان بازگردند. "کاپیتان گلووال" و" اگزدور" برروی خاستگاه اصلی زنترائدی ها مطالعه میکنند و درباره اربابان روبوتک چیزهای بیشتری یاد می گیرند. 32 -) قلب شکسته: نیروهای خیرون به کنسرت "مین می" یورش بردند و خواننده را گرفتند و لین کایل در مبادله برای (اس دی اف-1) گروگان گرفته شد. ریک و لیزا برای عملیات نجات پیش قدم شدند. 33 -) یک شب بارانی: لیزا برای ریک و احساسات دو جانبه مین می برای هرکدامشان، دل نگران است. برای دلخوش کردن او (آن زن)، شخص افسرعرشه فرماندهی "کلودیا گرنت" لیزا را به محل سکونت خودش آورد و داستان نحوه ملاقات او با "روی فوکر" را برایش بازگو کرد. 34 -) زمان محرمانه: ریک، لیزا را به پیک نیک دعوت کرد اما او برای ملاقات "مین می" به شهر تاریخی منحرف شد، و یک حمله زنترائدی ها بعد از آن، در زمینه نزدیکی شان خرابی به بار آورد در زمانی که آنها زمان عالی برای با یکدیگر بودن باید می داشتند. مین می از طرف دیگر، روحیه گرفت با دخالت لین کایل در کارش و بعد کنسرتش در یک روز؛ بخش هایی از راهش را با او طی کرد. 35 -) تبریکات فصلی: نداشتن نیروی کافی برای انرژی دادن کامل، باعث شد یک اسلحه ویرانگر متروکه زنترائدی در یک جنگل بارانی آمازون سقوط کند، نقشه های خیرون یک حمله برای تسخیر تمدن نخستین ماتریکس ، بیش از همه روزهای غیر عادی- یعنی روز کریسمس بود. با تصمیم برای اتمام و ترک حرفه موسیقی، "مین می" به سمت تنها کسی که او می توانست تعطیلاتش را با او بگذراند، آمد. 36 -) به سمت ستارگان:
کشتی جنگی جسور او همراه با قدرت ماتریکسی تمدن نخستین، خیرون آخرین ضربه را بر (اس دی اف-1) وارد کرد. لیزا از رسیدگی به خدمت استعفا داد تا زمانی که دریاسالار گلووال رهبری ماموریت پیدا کردن اربابان روبوتک را به او واگذار کرد. نتیجه نهایی جنگ احساسات ریک را برای لیزا اظهار کرد ، اما "مین می" آویزان در حال تعلیق است.
- خلاصه داستان هر قسمت و شیوه روایت داستان مجموعه: هر قسمت حدوداً 30 دقیقه و در کل 85 اپیزود برای سه سریال اصلی وجود دارد. در اواسط هر قسمت، یک میان برنامه خیلی کوتاه با صدای راوی برای جلوگیری از یکنواخت شدن فیلم قرار داده شده است که صحنه های آن به صورت منتخب از تصاویر اپیزودها برداشت شده است و راوی مخاطب را به منتظر بودن و دیدن دوباره فیلم آگاه می کند. در انتهای هر قسمت از هر سه سری نیز، یک خلاصه خیلی کوتاه از صحنه های قسمتی که قرار است هفته پخش شود با هدف ترغیب و منتظر گذاشتن مخاطب به تعقیب سریال نمایش داده می شود.
ترجمه از متن اصلی: ز.روحی پور- آذرماه 1389
لازم به یادآوری است که ترجمه در پیش رو به عنوان بخشی از تحقیق و کنفرانس با موضوع بررسی انیمیشن تلویزیونی روبوتک در آذر ماه امسال در رشته انیمیشن دانشگاه تربیت مدرس ارائه گردید.
منابع
- Wikipedia contributors, "Robotech," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Robotech&oldid=196670168 (accessed March 11, 2008).
- ↑ www.robotech.com