پرش به محتوا

کتاب‌سوزی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
== اعراب مسلمان و کتاب‌سوزی در ایران ==
== اعراب مسلمان و کتاب‌سوزی در ایران ==
در مورد کتابسوزی اعراب در ایران دو دیدگاه برجسته وجود دارد.
در مورد کتابسوزی اعراب در ایران دو دیدگاه برجسته وجود دارد.
==دیدگاه تایید کنندگان و موافقان==
==الف: دیدگاه تایید کنندگان و موافقان==
موافقان بیشتر به منابع غیر مستقیم اشاره می کنندو از آنها در مورد ایران قیاس کرده اند این منابع به کتابسوزی اعراب در مصر و مداین و خوارزم اشاره کرده اند و عده ای آن منابع را به کتابسوزی در ایران نیز سرایت داده اند.
موافقان بیشتر به منابع غیر مستقیم اشاره می کنندو از آنها در مورد ایران قیاس کرده اند این منابع به کتابسوزی اعراب در مصر و مداین و خوارزم اشاره کرده اند و عده ای آن منابع را به کتابسوزی در ایران نیز سرایت داده اند.
از جمله اینکه در سال ۶۰۲ هجری عبداللطیف در سفرنامه خود بنام «الافاده و الاعتبار» به هنگام بازدید از عمودی که در محل کتابخانه اسکندریه مشاهده کرد چنین نوشت: « گفته می شود رواقی بر این عمود استوار بوده که ارسطو در آن رواق تدریس می کرده است و در اینجا کتابخانه ای بوده که عمرو بن عاص به اشاره خلیفه آن را سوزانیده است».
از جمله اینکه در سال ۶۰۲ هجری عبداللطیف در سفرنامه خود بنام «الافاده و الاعتبار» به هنگام بازدید از عمودی که در محل کتابخانه اسکندریه مشاهده کرد چنین نوشت: « گفته می شود رواقی بر این عمود استوار بوده که ارسطو در آن رواق تدریس می کرده است و در اینجا کتابخانه ای بوده که عمرو بن عاص به اشاره خلیفه آن را سوزانیده است».
خط ۴۳: خط ۴۳:
{{نقل قول| وقتی قتیبه ابن مسلم سردار عرب بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.}}<ref>ابوریحان بیرونی، کتاب آثارالباقیه، ص 35-36</ref>
{{نقل قول| وقتی قتیبه ابن مسلم سردار عرب بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.}}<ref>ابوریحان بیرونی، کتاب آثارالباقیه، ص 35-36</ref>


== انکار کنندگان کتابسوزی ==
==ب: انکار کنندگان کتابسوزی توسط اعراب در ایران ==


ودر مقابل تایید کنندگان گروه دیگری هستند که به انکار این رویداد پرداخته اند محققان غربی مانند بلتر وگوستارولو والکساندر مازاس و [[ویل دورانت]] و شبلی نعمانی در کتابخانه اسکندریه ودکتر [[محمد حسنین هیکل]] درفاروق اعظم وعقاد در عبقریه و مطهری در کتابسوزی ایران ومصر تلاش کرده اند که چنین رویدادی را انکار کنند.
ودر مقابل تایید کنندگان گروه دیگری هستند که به انکار این رویداد پرداخته اند محققان غربی مانند بلتر وگوستارولو والکساندر مازاس و [[ویل دورانت]] و شبلی نعمانی در کتابخانه اسکندریه ودکتر [[محمد حسنین هیکل]] درفاروق اعظم وعقاد در عبقریه و مطهری در کتابسوزی ایران ومصر تلاش کرده اند که چنین رویدادی را انکار کنند.

نسخهٔ ۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۵

نازی‌ها در حال سوزاندان کتاب‌های نویسندگان یهودی و دیگر نویسندگان مخالف در مراسم ۱۰ مه ۱۹۳۳، مشهور به مراسم کتاب‌سوزان نازی‌ها.

کتاب‌سوزی به بیان ساده اقدام به نابودی یک یا چندین نسخه از کتاب یا دیگر مکتوبات به وسیله آتش است. امروزه دیگر شکل‌های رسانه مانند سندهای صوتی، نوارهای ویدئویی و سی‌دی‌ها نیز به این روش سوزانده شده، خمیر شده و یا رنده[۱] می‌شوند. این عمل که معمولاً به طور علنی انجام می‌شود، عموماً دارای انگیزه‌های سیاسی، دینی و اخلاقی است. همچنین این عمل ممکن است به طور پنهانی صورت گیرد، مانند هزاران کتاب نابود شده در شوروی سابق و بلوک شرق.

برخی موارد خاص از کتاب‌سوزی آسیب‌های جبران ناپذیری را به میراث فرهنگی کشورها وارد کردند چراکه بسیاری از کتاب‌های سوخته شده به هیچ عنوان قابل جایگزینی نبودند. از این دست می‌توان به اقداماتی مانند سوزاندن کتابخانه اسکندریه، سوزاندن کتاب‌ها و دفن دانشمندان در چین، نابود کردن کدکس‌های مایاها به وسیله اسپانیایی‌ها و در دوران معاصر کتاب‌سوزی‌های انجام گرفته به وسیله نازی‌ها اشاره کرد.[۲]

ایران

دانشنامه کتابخانه و دانش اطلاعات ارزش نسخه‌های فارسی در تاریخ کتابخانه‌های جهان را غیر قابل توصیف دانسته است. آثار دانشورانه و اسناد علمی بی‌شمار فارسی در شرایطی ظهور پیدا کرده‌اند که حق تحصیل فقط برای طبقات خاصی از اجتماع فراهم بوده‌است.

این درست است که شعر و علوم مذهبی، موضوعات غالب بودند ولی در بسیاری از موضوعات همچون فلسفه، اخلاق، سیاست، پزشکی، منطق، نجوم، هندسه، روانشناسی و جانورشناسی کتاب‌های درخشانی نگاشته شد. تعداد نوشته‌های فارسی که توسط دشمنان نابود شده یا سوزانده شده اند بی شمار است ولی امروزه بسیاری از آنها به صورت کامل یا جزئی در کتابخانه‌ها یا موزه‌های معروف جهان وجود دارند.[...] اگرچه بسیاری از کتابخانه هایی که در گذشته وجود داشتند امروز قابل ردیابی نیستند اما تعداد این کتابخانه ها نجومی است. رکن‌الدین همایون‌فرخ که سه جلد تاریخ کتابخانه های ایران را نوشته تعداد ۴۵۹ تای آنها را با توضیح مختصری درباره هر کدام بر می شمارد. واضحاً حتی فهرست کردن این کتابخانه ها در این مقاله کوتاه دشوار است و یافتن مهمترین آنها حتی برای فهرست کردنشان کار آسانی نیست. زیرا تک تک این کتابخانه مهم بودند. در دوران ساسانی (۲۲۵- ۶۵۱ میلادی) حداقل دو کتابخانه عظیم وجود داشت. ابن ندیم می نویسد:«اردشیر ساسانی تمام کتابهای باستانی ایرانیان که باقی‌مانده اما پراکنده شده بودند را از هند و چین جمع آوری و در خزانه نگهداری کرد. پسر او شاپور اول راه پدر را ادامه داد و و تمام کتابهایی که از زبانهای دیگر به پارسی ترجمه شده بود را جمع آوری کرد. او همچنین اوستا را به صورت یک کتاب گردآوری کرد. بنابر این پس از آنکه اسکندر اوستا را سوزاند آن را احیا کرد. کتابخانه دیگری که در این زمان ساخته شد کتابخانه خسرو اول در جندی شاپور برای دانشگاه آن بود. علاقه خاص او به جمع آوری کتابها از دورترین نقاط جهان مشهور است. جندی شاپور بهترین مرکز تحقیقاتی در دوران ساسانی بود. بسیای از دانشمندان از ملیتهای مختلف مخصوصا نسطوری ها در آنجا گرد آمده بودند و بسیاری از کتابها به دستور خسرو اول به فارسی ترجمه شده بود. علاوه بر این دو کتابخانه، کتابخانه های بزرگ و معتبر دیگری هم وجود داشت. همه آتشکده ها و پرستشگاهها مانند همه بیمارستانها و مراکز تحقیقاتی و آموزشی گنجینه کتابهای خودشان را داشتند.

[۳]

حمله اسکندر به ایران

دانشنامه کتابخانه و دانش اطلاعات می‌نویسد[۴]: «به گفته ابن ندیم، نویسنده الفهرست، که در حدود سال ۹۸۷ میلادی نوشته شده؛ در قصر آپادانا در تخت جمشید نوشته‌هایی به صورت لوحه‌های چوبی، سنگ و خاک رس در موضوعات متعدد وجود داشت. تعداد بسیاری از این الواح به وسیله اسکندر مقدونی(۳۳۳ پیش از میلاد) نابود شد و یا به کتابخانه اسکندریه فرستاده شد. کشف سی هزار لوحه از گل رس در سال ۱۹۳۴ و در زیر زمین ویرانه‌های کاخ آپادانا این گفته را تایید می‌کند. باستانشناسان این بخش را خزانه تخت جمشید یا کتابخانه استخر نامیده‌اند. اسکندر همینطور ۲۰۰۰۰ چرم گاوی را که اوستا بر روی آنها نوشته شده بود سوزاند. به ما گفته شده که این کتابها در بایگانی تخت جمشید نگهداری می‌شدند و زمانی که اسکندر آن قصر را به آتش کشید این کتابها هم از میان رفتند.»

اعراب مسلمان و کتاب‌سوزی در ایران

در مورد کتابسوزی اعراب در ایران دو دیدگاه برجسته وجود دارد.

الف: دیدگاه تایید کنندگان و موافقان

موافقان بیشتر به منابع غیر مستقیم اشاره می کنندو از آنها در مورد ایران قیاس کرده اند این منابع به کتابسوزی اعراب در مصر و مداین و خوارزم اشاره کرده اند و عده ای آن منابع را به کتابسوزی در ایران نیز سرایت داده اند. از جمله اینکه در سال ۶۰۲ هجری عبداللطیف در سفرنامه خود بنام «الافاده و الاعتبار» به هنگام بازدید از عمودی که در محل کتابخانه اسکندریه مشاهده کرد چنین نوشت: « گفته می شود رواقی بر این عمود استوار بوده که ارسطو در آن رواق تدریس می کرده است و در اینجا کتابخانه ای بوده که عمرو بن عاص به اشاره خلیفه آن را سوزانیده است». بیست و یک سال بعد «الافاده و الاعتبار» ابوالفرج در سال ۶۲۳ در ملطیه آسیای صغیر در کتاب «مختصر الدول» نوشت:

  • به هنگام فتح مصر عمروبن عاص به درخواست یحیی نحوی درباره کتابهای کتابخانه اسکندریه از خلیفه مسلمانان عمر رضی الله عنه کسب تکلیف کرد عمر رضی الله عنه در جواب او نوشت:
  • «اگر این کتابها موافق با قرآن می باشند هیچ ضرورتی به آنها نیست و اگر مخالف با قرآنند تمام آنها را بر باد ده.» بعد از وصول این نامه عمروبن عاص همه کتابها را برای سو زانیدن در بین حمامها تقسیم کرد و کفایت سوخت شش ماه تمام حمامها گردید. حدود سال ۷۵۰ هجری، مقریزی در خطط مقریزی عبارتی رااورده است که بنظر می رسد تکرار و یا تایید همان مطلب سفرنامه «الافاده و الاعتبار» در مورد آتش زدن کتابخانه اسکندریه باشد.

در اواخر قرن هشتم اما ابن خلدون بطور مستقیم به آتش زدن کتب فارسی اشاره می کند. وی نوشته است: « دولتهای ایران چون در عمران وآبادی و گسترش مرزها بسیار پیش رفته اند بنابر این طبق قاعده در علوم عقلی نیز خیلی جلو رفته اند و گفته می شود اسکندر بعد از کشتن دارا و تسلط بر ایران علوم عقلی را از ایران به یونان برد و از علوم عقلی ایرانیان استفاده ها کردند، و چون کشور ایران بدست اعراب فتح شد و کتب بسیاری در آن سرزمین یافتند سعدبن ابی وقاص درباره این کتابها از عمر (رضی الله عنه) کسب تکلیف نمود و عمر (رضی الله عنه) به وی نامه نوشت که همه کتابها را در آب فروافکنید زیرا اگر در آنها راهنمایی و راستی باشد خداوند ما را به رهبری کننده تر از آن هدایت کرده است و اگر کتب ضاله و گمراهی است پس کتاب خدا ما را از آنها بی نیاز کرده است» از این رو آنها را در آب و آتش افکندند».

در سال ۱۱۹۳ هجری سرجان ملکم سفیر انگلیس در ایران به زبان انگلیسی کتابی را در تاریخ ایران نوشت و بعدا به فارسی ترجمه و در بمبئی چاپ شد و طبق نقل کتاب (مزدیسنا و ادب فارسی) درباره فتح ایران بوسیله مسلمانان چنین نوشته است: «شهرها را با خاک یکسان و آتشکده ها را با آتش سوخته و موبدان را از دم تیغ گذرانده و کتب فضلای امت اعم از آنچه در مطلق علوم نوشته شده بودند یا تاریخ و مسائل مذهبی، همه را نابود کردند». مورخ معروف جرجی زیدان در کتاب «تمدن اسلام جلد1» ضمن شرح اینکه مسیحیان،در جنگ با مسلمانان هشتاد هزار کتاب را آتش زدند و در حمله به شام و فلسطین نیز سه ملیون کتاب را به آتش کشیدند در پایان یاد آوری می کند که متاسفانه اتش سوزی اعراب مسلمان نیز در مصر و فارس واقعیت دارد زیرا منابع مختلفی نشان می دهد که خلیفه مسلمین به آیه قرانی لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین ». (انعام 59)بارها استناد کرده است. نویسندگان ایرانی از جمله محمد معین[۵] و عبدالحسین زرین کوب (در دو قرن سکوت، منتشره در سال ۱۳۳۶)[۶] در مورد کتاب‌سوزی در جندی شاپور پس از فتح ایران توسط اعراب سخن رانده‌اند. زرین کوب در کتاب روزگاران (منتشره در سال ۱۳۷۳) با باز تأیید این امر که روایت کتاب‌سوزی در تیسفون چندان قدمت ندارد،اما با اشاره به روحیات هیجانی فاتحان، احتمال رخ دادن این واقعه را منتفی نمی‌داند.[۷] دانشنامه کتابخانه و دانش اطلاعات درباره کتاب‌سوزی کتابخانه‌ها در ایران طی حملهٔ عرب‌ها می‌نویسد که عرب‌ها به دلیل تعصب و اعتقادبه این‌که قرآن برترین کتاب است هر کتاب غیر قرآنی را نابود کردند.[۸]

در مورد کتاب‌سوزی عرب‌ها در خوارزم، ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه صفحه ۳۵،۳۶،۴۸چنین می نویسد:

وقتی قتیبه ابن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد» [۹]

اعراب به تمامی کتابها که به نطر آنها یا زائد بودند و یا مضر، حمله‌ور شدند. آنها تمام آثار ادبی را نابود کردند، بطوریکه کمترین میزان کتابها از آن زمان (ایران ساسانی) به دست ما رسیده است. جاری شدن زبان عربی (به دست اعراب) نیز از دوباره ایجاد شدن هرگونه حرکتی (در ایران) که بتوان آنرا ملی نامید، جلوگیری می‌کرد.[۱۰]

[۱۱]

یکی از آثار شوم و زیان‌بخش حملهٔ اعراب به ایران، محو آثار علمی و ادبی این مرز و بوم بود. آنها کلیهٔ کتب علمی و ادبی را به عنوان آثار و یادگارهای کفر و زندقه از میان بردند.

  • ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه در مورد حمله قتیبه ابن مسلم سردار امویان چنین می نویسد:

وقتی قتیبه ابن مسلم سردار عرب بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.

[۱۳]

ب: انکار کنندگان کتابسوزی توسط اعراب در ایران

ودر مقابل تایید کنندگان گروه دیگری هستند که به انکار این رویداد پرداخته اند محققان غربی مانند بلتر وگوستارولو والکساندر مازاس و ویل دورانت و شبلی نعمانی در کتابخانه اسکندریه ودکتر محمد حسنین هیکل درفاروق اعظم وعقاد در عبقریه و مطهری در کتابسوزی ایران ومصر تلاش کرده اند که چنین رویدادی را انکار کنند.

مرتضی مطهری با اشاره به تاریخچه دانشگاه جندی شاپور [۱۴] در تیسفون می‌نویسد:

دانشگاه جندی شاپور كه بيشتر يك مركز پزشكی بوده كوچكترين آسيبی از ناحيه اعراب فاتح نديد و به حيات خود تا قرن سوم و چهارم هجری ادامه داد. پس از آنكه حوزه عظيم بغداد تاسيس شد دانشگاه جندی شاپور تحت الشعاع واقع گشت و تدريجا از بين رفت. خلفای عباسی پيش از آنكه بغداد دارالعلم بشود، از وجود منجمين و پزشكان همين جندی شاپور در دربار خود استفاده ميكردند. ابن ماسويه‌ها و بختيشوع‌ها[۱۵] در قرن دوم و سوم هجری فارغ التحصيل همين دانشگاه بودند. پس ادعای اينكه دانشگاه جندی شاپور بدست اعراب فاتح از ميان رفت از كمال بی اطلاعی است

[۱۶]

وی با استناد به هم عصر بودن اسکندر و ارسطو - که یونان پیشتر از زمان او در علوم عقلی به شکوفائی رسیده بود- نقل قول آغازین ابن خلدون -مبنی بر رسیدن علوم عقلی از ایرانیان به یونانیان پس از حمله اسکندر- را نا درست می‌داند. به گفته او، اینکه ابن خلدون جمله‌اش را با عبارت "گفته می‌شود" آغاز کرده، مویّد ضعیف بودن این نقل قول است.[۱۷]

عبدالحسین زرین کوب در این باره می‌نویسد: «آنچه هم بیرونی راجع به نابود شدن کتب خوارزمی گفته است مشکوک است و به هر حال مویّد این واقعه نمی‌تواند بود.» [۱۸] ابوريحان در مقدمه كتاب " صيدله " يا " صيدنه " درباره زبان خوارزمی ميگويد : اين زبان به هيچوجه قادر برای بيان مفاهيم علمی نيست ، اگر انسان بخواهد مطلبی علمی با اين زبان بيان كند ، مثل اينست كه شتری بر ناودان آشكار شود.[۱۹] [۲۰]

نویسندگان ایرانی متاخر از جمله محمد معین[۲۱] و عبدالحسین زرین کوب (در دو قرن سکوت، منتشره در سال ۱۳۳۶)[۲۲] در مورد کتاب‌سوزی در جندی شاپور پس از فتح ایران توسط اعراب سخن رانده‌اند. از جمله منابع اولیه تاریخی مورد اشاره همه این نویسندگان، کتاب مقدمه ابن خلدون است. زرینکوب در کتاب کارنامه اسلام (۱۳۴۸) کتاب‌سوزی اعراب در تیسفون را نفی می‌کند: «روایتی هم که گفته‌اند کتابخانه مدائن را اعراب نابود کردند ظاهراً هیچ اساس ندارد و مآخذ آن تازه‌است.»[۲۳]

تورج دریایی استاد کرسی ایران باستان در دانشگاه کالیفرنیا، ارواین می‌نویسد: اعراب مسلمان در خوارزم کتاب‌های مغان را سوزاندند که کار عجیب و نامعمولی بود و واقعه‌ایی معمول در تاریخ فتوحات اعراب مسلمان در ایران زمین به شمار نمی‌آید. فقدان کتاب‌های باستانی به زبان پهلوی به دلیل تغییر زبان علمی رایج در ایران پس از حمله اعراب و بلا استفاده ماندن کتاب‌های نوشته شده به زبان پهلوی است.[۲۴] فرانز رزنتال استاد پیشین زبانهای سامی و زبان عربی[۲۵] در دانشگاه ییل، اسلام شناس[۲۶] و مترجم کتاب مقدمه، در پانوشت این گفته ابن خلدون می‌نویسد «این روایت دیگری از یک افسانه معروف است که بر طبق آن عمر دستور ویرانی کتابخانه اسکندریه را داد»[۲۷]. برنارد لوئیس در مقاله‌ای ضمن بی اعتبار خواندن کتاب‌سوزی اعراب در اسکندریه با اشاره به تشابه این روایت ابن خلدون با روایتی که در آن نقل شده عمر فرمان به تخریب کتابخانه اسکندریه داده‌است، می‌گوید: «تاریخنگار قرن چهاردهم، ابن خلدون، داستان تقریباً یکسانی را راجع به ویران کردن یک کتابخانه در ایران به دستور خلیفه عمر مطرح کرده که نشان از ویژگی عامیانه آن دارد»[۲۸]. دکتر سیلمز در تحقیقی که در سال ۲۰۰۵ در ژورنال آمریکایی علوم اجتماعی اسلامی چاپ شد با اشاره به سالم ماندن دانشگاه گندی شاپور در حمله اعراب به ایران می‌نویسد اعراب به اهمیت موسسهٔ آموزشی گندی‌شاپور پی بردند و شکوه آن را و کتابخانه و دیگر سازمان‌های شهر را باقی نگاه داشتند.[۲۹]

هجوم ترکان

کتابخانه سلطنتی سامانیان در هجوم ترکان از شرق در سده ۱۱ میلادی سوزانده شد. گفته می‌شود ابن سینا تلاش کرد به میان شعله‌های آتش برود و کتاب‌ها را نجات دهد.[نیازمند منبع]

حمله محمود غزنوی به ری

در جریان حمبه سلطان محمود غزنوی به ری بخشی از کتابخانه بزرگ ری به آتش کشیده شد و بخشی دیگر به بخارا و یا به نقلی دیگر به غزنین انتقال یافت. سوزاندن کتابهای شیعیان و برخی دیگر از گروهای اسلامی مد نظر بوده است. [۳۰][۳۱][۳۲]

حمله مغولان به ایران

دانشنامه کتابخانه و دانش اطلاعات می‌نویسد[۳۳]: «یک بار دیگر تمدن عظیم ایرانیان به وسیله ی مهاجمین نابود شد؛ این بار به وسیله قبایل مغولان و تاتارها(۱۲۲۰ میلادی)؛ آنها مساجد را تبدیل به طویله اسبانشان کردند، کتابخانه‌ها را سوزاندند و از نسخه‌های گرانبها به عنوان سوخت استفاده کردند.»

دوره پهلوی دوم

دوره جمهوری اسلامی

در اواخر سال ۱۳۸۴ با تغییر «مرکز امور مشارکت زنان» به «مرکز امور زنان و خانواده» در دولت نهم، شایع شد که مدیریت جدید تصمیم داشته کتابهای «کتابخانه تخصصی زنان» را که در دوران محمد خاتمی ایجاد شده بود از بین ببرد، اما در لحظات آخر کار متوقف شده و به تعطیل کردن کتابخانه و ایجاد محدودیت دسترسی به کتابها اکتفا شد، هرچند که گفته می‌شود تعدادی از کتاب‌ها از مرکز خارج شده و بازگردانده نشده‌است[۳۸].

اندلس

در سال ۵۰۲ هجری قمری به روزگار حکومت علی بن یوسف بن تاشفین در اندلس، بدلیل مخالفت های فقیهان شهر، تمام نسخه های کتاب احیاء علوم الدین تالیف محمد غزالی را در مسجد قرطبه انباشته و آتش زدند.[۳۹][نیازمند منبع]

هند

آتش زدن دانشگاه و کتابخانه عظیم ولابی توسط اعراب دانشگاه ولابی در بین سالهای 475-775 میلادی ساخته شده بود و کتابخانه آن شامل بخشهای متعددی از ادبیات شرقی بود. این کتابخانه و دانشگاه عظیم تا قرن دوازدهم پابرجا بود تااینکه به وسیله مهاجمین عرب نابود شد.[۴۰]

چین

در ۲۱۳، چین شی هوانگ (شی‌هوانگ-تی) امپراتور چین دستور داد همهٔ کتاب‌ها به‌جز کتاب‌های مربوط به پزشکی، کشاورزی و طالع‌بینی را بسوزانند.[۴۱] شی هوانگ، امپراتور چین این دستور را پس از مشورت با وزیرش لی‌سی صادر کرد. با صدور این دستور، تمامی کتاب‌های تاریخی و فلسفی در تمام استان‌ها به جز استان «چین» سوزانده شد. این اقدام که در سال ۲۱۳ قبل از میلاد آغاز شد به زنده به گور کردن بسیاری از روشنفکرانی که با عقاید تعصب‌آمیز امپراتور مخالفت می‌کردند انجامید.
این تخریب فرهنگ چین در طول شورشی که به حکومت امپراتور چین اِر شی (پسر امپراتور چین شی هوآنگ) پایان داد، عمق بیشتری گرفت چراکه در این شورش، قصر سلطنتی و بایگانی استانی سوزانده شد و به این ترتیب بسیاری از کتاب‌هایی که به وسیله امپراتور پدر نگه داشته شده بود نیز از بین رفت.[۴۲]

آثار یهودیت

  • نوشته‌های یهودی و کتاب‌های قانون، توسط شاه یهواکیم و شاهان سلسله سلوکیان: بر طبق تورات در پنجمین سال پادشاهی یهواکیم، ارمیای نبی سخنان خدا را برای باروک خواند و او آنها را بر روی طوماری نوشت. سال بعد سه یا چهار برگ از آن در حضور پادشاه و همسرش خوانده شد که در نتیجه آن یهواکیم تومار را با چاقو پاره کرد و آن را در آتش اجاق انداخت.

تخریب بسیار عمده‌تری توسط آنتیوخوس پنجم پادشاه دوره سلوکیان صورت گرفت. او در سال ۱۶۸ قبل از میلاد دستور داد تمامی نسخه‌های کتاب قانون که در اورشلیم وجود داشت تکه‌تکه و سوزانده شوند.[۴۲]

  • تخریب مکتوبات یهودیت در قرون وسطی: سوزاندن کتاب‌های یهودیان اولین بار به وسیله «پاپ گرگوری نهم» آغاز شد. او «لویی نهم» پادشاه فرانسه را متقاعد ساخت تا ۱۲٬۰۰۰ نسخه از تلمود را در پاریس به آتش بکشد. این کار بعدها به وسیله پاپ‌های بعدی ادامه پیدا کرد. کلیسا و حکومت‌های مسیحی تلمود را یک کتاب منفور و توهین‌آمیز به آموزه‌های مسیح می‌دانستند. از متعصب‌ترین و متنفرترین پاپ‌ها نسبت به یهود و یهودیان می‌توان به اینوسنت چهارم (‎۱۲۴۳-۱۲۵۴)، کلمنت چهارم (‎۱۲۵۶-۱۲۶۸)، ژان بیست و دوم (‎۱۳۱۶-۱۳۳۴)، پل چهارم (‎۱۲۵۵-۱۲۵۹)، پیوس پنجم (‎۱۵۶۶-۱۵۷۲)، و کلمنت هشتم (‎۱۵۹۲-۱۶۰۵) اشاره کرد. آنها تقریباً در نابود کردن کامل این کتاب‌ها موفق شدند. در این زمان یهودیان به طور مداوم در حال نسخه برداری از این کتاب‌ها بودند و با اختراع ماشین چاپ کلیساها متوجه شدند که دیگر نابود کردن تمامی نسخه‌های تلمود و دیگر کتاب‌های مقدس یهودیان غیر ممکن است.[۴۲]

مصر

کتابخانه‌های اسکندریه در مصر در مقاطع مختلف تاریخی، تخریب شده‌است. برخی از معروف‌ترین دستورهایی که برای تخریب این کتابخانه‌ها صادر شده‌است، عبارتند از:[۴۳]

آفریقای جنوبی

از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۱ میلادی، هزاران جلد کتاب و سایر مکتوبات از کتابخانه‌های عمومی و خصوصی در آفریقای جنوبی جمع‌آوری و در کوره‌های کتاب‌سوزی سوزانده شد. نکته قابل توجه در این واقعه آن است که این اقدام با اعتراضی از سوی کتابداران و کارمندان کتابخانه‌ها مواجه نشد.[۵۱]
تا قبل از روی کار آمدن حزب ملی آفریقای جنوبی در سال ۱۹۴۸ میلادی، تنها ۱۰۰ عنوان کتاب در فهرست کتاب‌های ممنوعه قرار داشت. در سال ۱۹۴۹، تعداد این کتاب‌ها به ۲۰۰ عنوان و تا سال ۱۹۵۵ به ۱۴۰۰ عنوان رسید. گفته می‌شود در سال ۱۹۶۸، حدوداً ۱۲ هزار عنوان کتاب در این فهرست قرار گرفته بود. [۵۲]

اولین کتاب‌هایی که در این دوران به آتش کشیده شدند، کتاب‌های پورنو بودند. این کتاب‌ها از سایر کشورها به آفریقای جنوبی وارد شده بودند و ماموران سانسور، آنها را شرم‌آور می‌دانستند. این کتاب‌سوزی به‌زودی دامنگیر کتاب‌ها، رساله‌ها و سایر مکتوبات چاپ داخل این کشور نیز شد و موضوعات مختلفی مانند سیاست، ادبیات کلاسیک و مسائل قومی را در بر گرفت. برآورد دقیق تعداد کتاب‌های تخریب شده در این سال‌ها، به سادگی امکان‌پذیر نیست اما احتمالاً این کار به‌طور پیوسته و طی دوره‌های زمانی منظم صورت می‌گرفته‌است. بخش عمده‌ای از اخباری که در این زمینه در دست می‌باشد، مربوط به روزنامه‌هایی است که در آن دوران منتشر می‌شده‌اند و عمدتاً به وقایع شهرهای بزرگ این کشور اشاره کرده‌اند.[۵۲]

عراق

در حمله آمریکا به عراق، دو کتابخانه عمده بغداد یعنی کتابخانه ملی و کتابخانه اوقاف بغداد که از مهمترین مراکز حفظ اسناد و مدارک تاریخی عراق هستندبه آتش کشیده شده یا احیاناً سرقت و سپس به آتش کشیده شدند . برخی از تحلیل گران این کارها را به گروه های سازمان یافته یهودی یا هوادار اسرائیل نسبت می دهند که گفته می شود با آمریکایی ها به عراق آمده بودند. [۵۳]

سایر کتاب‌سوزی‌ها

در پی اختلاف دومینیک قدیس و کاتارها (آلبیگاییان)، هر دو طرف کتاب‌هایشان را در آتش افکندند، و کتاب‌های دومینیک قدیس به طرز معجزه‌آسایی از گزند آتش سالم ماندند.[نیازمند منبع]

ارجاعات فرهنگی

اعراب به تمامی کتابها که به نطر آنها یا زائد بودند و یا مضر، حمله‌ور شدند. آنها تمام آثار ادبی را نابود کردند، بطوریکه کمترین میزان کتابها از آن زمان (ایران ساسانی) به دست ما رسیده است. جاری شدن زبان عربی (به دست اعراب) نیز از دوباره ایجاد شدن هرگونه حرکتی (در ایران) که بتوان آنرا ملی نامید، جلوگیری می‌کرد.[۵۹]

[۶۰]

یکی از آثار شوم و زیان‌بخش حملهٔ اعراب به ایران، محو آثار علمی و ادبی این مرز و بوم بود. آنها کلیهٔ کتب علمی و ادبی را به عنوان آثار و یادگارهای کفر و زندقه از میان بردند.

دانشگاه جندی شاپور كه بيشتر يك مركز پزشكی بوده كوچكترين آسيبی از ناحيه اعراب فاتح نديد و به حيات خود تا قرن سوم و چهارم هجری ادامه داد. پس از آنكه حوزه عظيم بغداد تاسيس شد دانشگاه جندی شاپور تحت‌الشعاع واقع گشت و تدريجا از بين رفت. خلفای عباسی پيش از آنكه بغداد دارالعلم بشود، از وجود منجمين و پزشكان همين جندی شاپور در دربار خود استفاده ميكردند. ابن ماسويه‌ها و بختيشوع ها در قرن دوم و سوم هجری فارغ التحصيل همين دانشگاه بودند. پس ادعای اينكه دانشگاه جندی شاپور بدست اعراب فاتح از ميان رفت از كمال بی اطلاعی است

[۶۲]

وی با استناد به هم عصر بودن اسکندر و ارسطو - که یونان پیشتر از زمان او در علوم عقلی به شکوفائی رسیده بود- نقل قول آغازین ابن خلدون -مبنی بررسیدن علوم عقلی از ایرانیان به یونانیان پس از حمله اسکندر- را نا درست می‌داند. به گفته او، اینکه ابن خلدون جمله‌اش را با عبارت "گفته می‌شود" آغاز کرده، مویّد ضعیف بودن این نقل قول است.[۶۳]

  • ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه در مورد حمله قتیبه ابن مسلم سردار امویان چنین می نویسد:

وقتی قتیبه ابن مسلم سردار عرب بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.

[۶۴]

عبدالحسین زرین کوب در این باره می‌نویسد: «آنچه هم بیرونی راجع به نابود شدن کتب خوارزمی گفته است مشکوک است و به هر حال مویّد این واقعه نمی‌تواند بود.» [۶۵] ابوریحان در مقدمه کتاب " صیدله " یا " صیدنه " درباره زبان خوارزمی میگوید : این زبان به هیچوجه قادر برای بیان مفاهیم علمی نیست ، اگر انسان بخواهد مطلبی علمی با این زبان بیان کند ، مثل اینست که شتری بر ناودان آشکار شود.[۶۶][۶۷]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. Paper Shreding
  2. ویکی‌پدیای انگلیسی مدخل Book burning
  3. Encyclopedia of library and information science, P.P.20-25, Volume 13 By Allen Kent, Harold Lancour, Jay E. Daily http://books.google.com/books?id=4En71IyMy_kC&pg=PA20&dq=copies+of+persian+manuscripts+which+were+destroyed&hl=en&ei=FV-rTumDPKXViAKxkf2UCw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=1&ved=0CDYQ6AEwAA#v=onepage&q&f=false
  4. Encyclopedia of library and information science, P.P.22-25, Volume 13 By Allen Kent, Harold
  5. محمد معین، مزدیسنا و ادب فارسی
  6. عبدالحسین زرین کوب، دو قرن سکوت
  7. (تصویر۱ تصویر۲)
  8. Encyclopedia of library and information science, P.P.22-25, Volume 13 By Allen Kent, Harold Lancour, Jay E. Daily, CRC Press, Jan 1, 1975 http://books.google.com/books?id=4En71IyMy_kC&pg=PA20&dq=copies+of+persian+manuscripts+which+were+destroyed&hl=en&ei=FV-rTumDPKXViAKxkf2UCw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=1&ved=0CDYQ6AEwAA#v=onepage&q&f=false
  9. ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه عن القرون خالیه، صفحه 35,36,48
  10. Die Araber stürmten sogleich auf alle Bücher los, nach ihrer Ansicht nur überflüssige oder schädliche Schreibereien; sie zerstörten alle Denkmale der Literatur, so dass kaum die geringsten Bruchstücke zu uns gelangen konnten. Die sogleich eingeführte arabische Sprache verhinderte jede Wiederherstellung dessen, was nationell heißen konnte.
  11. Noten und Abhandlungen zu besserem Verständnis des West-östlichen Divans - [Kalifen] - Johann Wolfgang von Goethe
  12. مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد دوم ،، صفحهٔ ۵۰
  13. ابوریحان بیرونی، کتاب آثارالباقیه، ص 35-36
  14. جندی شاپور از دانشنامه ایرانیکا
  15. بختيشوع از دانشنامه ایرانیکا
  16. خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۳۱۰
  17. خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۲۷۳-۳۱۲
  18. (کارنامه اسلام، ص ۱۶ از فایل پی دی اف)
  19. كتاب " بررسيهائی درباره ابوريحان بيرونی " نشريه دانشكده الهيات و معارف اسلامی ، مقاله آقای مجتبی مينوی
  20. خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۲۷۳-۳۱۲
  21. محمد معین، مزدیسنا و ادب فارسی
  22. عبدالحسین زرین کوب، دو قرن سکوت
  23. (کارنامه اسلام، ص ۱۶ از فایل پی دی اف)
  24. بی بی سی فارسی، ۲۷ اوت ۲۰۱۲
  25. http://news.yale.edu/2003/04/15/memoriam-franz-rosenthal-87»Franz Rosenthal, the Sterling Professor Emeritus of Arabic at Yale University"
  26. http://books.google.com/books/about/The_Muqaddimah.html?id=Op6CQgAACAAJ
  27. فرانز رزنتال، ترجمه مقدمه ابن خلدون، چاپ دانشگاه پرینستون، ص ۳۷۳: This is a variant of the famous legend according to which, Umar ordered the destruction of the celebrated library in Alexandria
  28. The 14th century historian Ibn Khaldun tells an almost identical story concerning the destruction of a library in Persia, also by order of the Caliph ‘Umar, thus demonstrating its folkloric character.
  29. Söylemez، Mehmet Mahfuz (۲۰۰۵). «The Jundishapur School: Its History, Structure, and Functions» (PDF). American Journal of Islamic Social Sciences. Association of Muslim Social Scientists. ۲۲ (۲): ۷.
  30. مجله حافظ - شماره 8 - بیداد محمود غزنوی با کتاب خانه ها و خردمندان ری
  31. همايونفرخ
  32. مکتب تشیع، اردیبهشت 1338 - پیش شماره، مهدی حائری تهرانی
  33. Encyclopedia of library and information science, P.P.22-25, Volume 13 By Allen Kent, Harold
  34. «برخی از کتاب‌سوزی‌ها در طول تاریخ».
  35. .Stuart Macintyre, Juan Maiguashca, Attila Pok, The Oxford History of Historical Writing: Volume 4: 1800-1945 2011, Oxford University Press, شابک =0199533091, 9780199533091 ,صفحه =142
  36. مکارم شیرازی, ناصر , جنون شهرت! (جشن کتاب سوزی) , http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/91961 , بهمن 1340، سال سوم - شماره 12, ناشر=درسهایی از مکتب اسلام
  37. خسرو ناقد «احمد کسروی؛ پژوهشگری، سرکشی و خُرده‌نگری».
  38. «خطر از سر کتاب‌ها گذشت، مریم حسین خواه». روزنامه اعتماد ملی، شماره ۵۴، ص. ۹ (بازنشر در بانک اطلاعات نشریات کشور). ۲۱/۱/۸۵. دریافت‌شده در ۱۲ مه ۲۰۰۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  39. غزالی محمد بن محمد، احیاء علوم الدین ترجمه مٌوید الدین محمد خوارزمی، به کوشش حسین خدیو جم-انتشارات علمی فرهنگی ۱۳۵۱
  40. The University of Valabhi was built by the Maitraka Kings during the years 475-775 A.D. Its library had a variety of Eastern literature. This great university and its library lasted until the 12th century, when they were completely destroyed by Arab invaders. http://unllib.unl.edu/LPP/gul-khan.pdf
  41. صدری‌افشار ۷
  42. ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ ویکی‌پدیای انگلیسی مدخل Book burning
  43. Library of Alexandria (مدخل)، ویکی‌پدیای انگلیسی
  44. Kelly Trumble, The Library of Alexandria, Robina MacIntyre Marshall, p. ۵۱: «Today most scholars have discredited the story of the destruction of the Library by the Muslims.»
  45. Lewis, Bernard. «The Vanished Library». The New York Review of Books. ۳۷(۱۴). ۲۷ September 1990.
  46. Staff Report: "What happened to the great Library of Alexandria? The Straight Dope, ۶ December ۲۰۰۵
  47. E. Gibbon, Decline and Fall, chapter 51 : "It would be endless to enumerate the moderns who have wondered and believed, but I may distinguish with honour the rational scepticism of Renaudot, (Hist. Alex. Patriarch, p. 170: ) historia … habet aliquid ut απιστον ut Arabibus familiare est." However Butler says: "Renaudot thinks the story has an element of untrustworthiness: Gibbon discusses it rather briefly and disbelieves it." (ch.25, p.401)
  48. The civilisation of Arabs, Book no III, 1884, reedition of 1980, page 468
  49. MacLeod, Roy, The Library of Alexandria: Centre of Learning, p. 71
  50. [The Age of Faith: The Story of Civilization By Will Durant, Chapter XIII. Western Islam, part I. The Conquest of Africa: ((...legend...)) http://books.google.com/books?ei=tluyT9q2KKfKiALh1vmlBA&id=cusRoE1OJvEC&dq=omar+book+burn+durant&q=legendary+answer#v=snippet&q=legendary%20answer&f=true]
  51. Archie Dick ؛ ۱۰
  52. ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ Archie Dick ۱۱-۱۰
  53. باشگاه اندیشه Sat Jan 21 11:05:03 2012 تاریخ بازدید : 1 بهمن ماه 1390 ش
  54. Mufti M. Mukarram Ahmed, Encyclopaedia of Islam, p.152
  55. Shahid Ashraf, Encyclopaedia of Holy Prophet and Companions, p.192
  56. «تبر تقسیم هویت پارسی، بخش دوم:انترناسیونالیسم زبانی، داریوش رجبیان». رادیوزمانه. ۱۹ فروردین ۱۳۸۷. دریافت‌شده در ۱۶ آوریل ۲۰۰۸.
  57. «تاجیک / تاجیکها». دانشنامه اسلامیکا.
  58. "Malalay Joya from Women Right to Karzai's Secret weapon" (به انگلیسی). Afghan Profile.net.
  59. Die Araber stürmten sogleich auf alle Bücher los, nach ihrer Ansicht nur überflüssige oder schädliche Schreibereien; sie zerstörten alle Denkmale der Literatur, so dass kaum die geringsten Bruchstücke zu uns gelangen konnten. Die sogleich eingeführte arabische Sprache verhinderte jede Wiederherstellung dessen, was nationell heißen konnte.
  60. Noten und Abhandlungen zu besserem Verständnis des West-östlichen Divans - [Kalifen] - Johann Wolfgang von Goethe
  61. مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد دوم ،، صفحهٔ ۵۰
  62. خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۳۱۰
  63. خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۲۷۳-۳۱۲
  64. ابوریحان بیرونی، کتاب آثارالباقیه، ص 35-36
  65. (کارنامه اسلام، ص ۱۶ از فایل پی دی اف)
  66. كتاب " بررسيهائی درباره ابوريحان بيرونی " نشريه دانشكده الهيات و معارف اسلامی ، مقاله آقای مجتبی مينوی
  67. خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۲۷۳-۳۱۲

منابع

مطالعه بیشتر

به فارسی:

به انگیسی: