علوم اعصاب: تفاوت میان نسخهها
افزودن مطالب از ویکیپدیا انگلیسی برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
افزودن و اصلاح اطلاعات برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
در همان زمان هوجلینگز جکسون اظهار داشت که در کارکردهای پیچیدهای نظیر درک، زبان و کارهای اجرایی، نواحی مختلفی از مغز درگیر است (لاندی-اکمن، ۲۰۰۲) |
در همان زمان هوجلینگز جکسون اظهار داشت که در کارکردهای پیچیدهای نظیر درک، زبان و کارهای اجرایی، نواحی مختلفی از مغز درگیر است (لاندی-اکمن، ۲۰۰۲) |
||
بیماران [[سکته مغزی]] |
در گذشته و پیش از ابداع روش های نوین بررسی مغز از جمله مطالعات تصویر برداری و ثبت سیگنال، بیماران [[سکته مغزی]] و آسیب تروماتیک مغزی، یکی از مهم مطالعات علوم اعصاب بوده اند، چرا که با بروز آسیب در قسمتی از مغز، بخشهایی از عملکردهای آن تحت تأثیر قرار میگرفته و این فرصت به محققین داده میشده است تا به ارتباط بین عملکردهای مختلف مغز و مناطق مختلف آن پی ببرند. این دسته از مطالعات که به مطالعه آسیب معروف هستند هنوز هم متداول اند و شاکله و بنیان علوم اعصاب بر اساس این مطالعات شکل گرفته است. |
||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۶
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
دانش عصب شناسی یا نوروساینس (به انگلیسی: Neuroscience) دانش مطالعهٔ سامانه عصبی است. دانش عصب شناسی زیرشاخه ای چندرشته ای از زیست شناسی است که با بهره گیری از فیزیولوژی، آناتومی، زیست شناسی تکاملی و زیست شناسی سلولی و مولکولی، مدلسازی ریاضی و روانشناسی به درک ویژگی های نورون ها و مدار های عصبی می پردازد. بهطور سنتی دانش عصبشناسی یکی از زیر شاخههای پزشکی و زیستشناسی و داروسازی شناخته می شد. به هر رو این دانش اکنون یک دانش میان رشتهای است و در واقع با دیگر رشتههای دانش مانند شیمی، رایانه، مهندسی، زبانشناسی، ریاضی؛ پزشکی، روانشناسی، فیزیک و فلسفه همکاری دارد.
پرسشهایی مانند:
مغز چیست و چگونه کار میکند و در زمانهای مختلف چه واکنشی از خود نشان میدهد؟
چرا مردم احساسات دارند؟
در حین بروز احساسات، چه تغییراتی در مغز رخ میدهد؟
علتهای ریشهای اختلالهای روانی و عصبی و ...
طراحی دارو ودرمان بیماریهای عصبی و سرطانها و ...
به دنبال افزایش تعداد دانشمندانی که در این حوزه فعالیت میکنند، بنیادهای عصبشناسی بزرگ، انجمنهایی را برای عصب شناسها و محققان تشکیل دادهاند. برای مثال، انجمن بینالمللی تحقیقات مغزی در سال ۱۹۶۰ میلادی، جامعه بینالمللی شیمی مغز و اعصاب در سال ۱۹۶۳، جامعه اروپایی مغز و رفتار در سال ۱۹۶۸ و انجمن عصبشناسی در سال ۱۹۶۹ پایهگذاری شد.
دانش عصب شناسی به این سوالات و بسیار بیشتر از این و با توجه به دستاوردهای علمی که تا این زمان به دست آمده پاسخ میدهد.
دانش عصبشناسی کوششی برای شناخت و درک دستگاه عصبی، شامل مغز، نخاع و سلولهای حسی یا نرونها در سراسر بدن است. این دانش، میدان کمابیش نوینی است که به رشد، ساختار، ترکیب شیمیایی، عملکرد و آسیبشناسی دستگاه عصبی میپردازد.
پژوهشها در زمینه کارکرد عصبی، پیشینه بلندی داشته و بسیاری بنیانگذار این علم را ابن هیثم میدانند. وی در کتاب المناظر، توصیف بسیار دقیقی از مسیر بینایی انسان و نحوه عملکرد آن آوردهاست.
در قرن ۱۸ نیز فریتسچ و هیتزیک گزارش کردند که تحریک الکتریکی نواحی خاصی از قشر مغز حیوانات باعث حرکت میگردد. بروکا و ورنیکه نیز پزشکانی بودند که در مطالعات مجزای خود از طریق کالبد شکافی نشان دادند که آسیب به نواحی خاصی از مغز، با نقایص و آسیبهای زبانی همراه است.
در همان زمان هوجلینگز جکسون اظهار داشت که در کارکردهای پیچیدهای نظیر درک، زبان و کارهای اجرایی، نواحی مختلفی از مغز درگیر است (لاندی-اکمن، ۲۰۰۲)
در گذشته و پیش از ابداع روش های نوین بررسی مغز از جمله مطالعات تصویر برداری و ثبت سیگنال، بیماران سکته مغزی و آسیب تروماتیک مغزی، یکی از مهم مطالعات علوم اعصاب بوده اند، چرا که با بروز آسیب در قسمتی از مغز، بخشهایی از عملکردهای آن تحت تأثیر قرار میگرفته و این فرصت به محققین داده میشده است تا به ارتباط بین عملکردهای مختلف مغز و مناطق مختلف آن پی ببرند. این دسته از مطالعات که به مطالعه آسیب معروف هستند هنوز هم متداول اند و شاکله و بنیان علوم اعصاب بر اساس این مطالعات شکل گرفته است.