پرش به محتوا

کیوبیکل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:CubeSpace.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل| کیوبیکل‌های خالی در یک دفتر.]]
[[پرونده:CubeSpace.jpg|بندانگشتی|220x220px| کیوبیکل‌های خالی در یک دفتر.]]
[[پرونده:Cubicles.shop.jpg|بندانگشتی| مدل سه‌بعدی کیوبیکل‌ها.]]
[[پرونده:Cubicles.shop.jpg|بندانگشتی| مدل سه‌بعدی کیوبیکل‌ها.|180x180پیکسل]]
'''کیوبیکل''' {{به انگلیسی|Cubicle}} یک فضای کاری [[اداره|اداری]] نیمه بسته است که با پارتیشن‌هایی که معمولاً {{تبدیل|۶|-|۵|ft}} ارتفاع دارند از فضاهای کاری مجاور جدا می‌شود.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=K.N, Dr Shoba|کد زبان=en|وبگاه=Notion Press|نشانی=https://books.google.com/books?id=ZoLkBQAAQBAJ&dq=cubicle+is+a+partially+enclosed+office+workspace+that+is+separated+from+neighboring+workspaces+by+partitions+that+are+usually+5%E2%80%936+feet+(1.5%E2%80%931.8+m)+tall.&pg=PT56|عنوان=Vocabulary 2.0: Smart Words of the 21st Century|شابک=978-93-84049-15-7}}</ref> هدف آن این است که کارکنان و مدیران اداری را از مناظر و سر و صداهای یک [[پلان آزاد|فضای کاری باز]] جدا کند تا بتوانند با حواس‌پرتی کمتری بر کار تمرکز کنند. کیوبیکل‌ها از عناصر [[طراحی ماژولار|ماژولار]] مانند دیوارها، سطوح کار، انبارک‌های سقفی، کشوها و قفسه‌ها تشکیل شده‌اند که بسته به نیاز کاربر می‌توان آن‌ها را پیکربندی کرد. نصب عموماً توسط پرسنل آموزش دیده انجام می‌شود، اگرچه برخی کیوبیکل‌ها اجازه می‌دهند تا تغییرات پیکربندی توسط کاربران بدون آموزشی خاص انجام شود.
'''کیوبیکل''' {{به انگلیسی|Cubicle}} یک فضای کاری [[اداره|اداری]] نیمه بسته است که با پارتیشن‌هایی که معمولاً {{تبدیل|۶|-|۵|ft}} ارتفاع دارند از فضاهای کاری مجاور جدا می‌شود.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=K.N, Dr Shoba|کد زبان=en|وبگاه=Notion Press|نشانی=https://books.google.com/books?id=ZoLkBQAAQBAJ&dq=cubicle+is+a+partially+enclosed+office+workspace+that+is+separated+from+neighboring+workspaces+by+partitions+that+are+usually+5%E2%80%936+feet+(1.5%E2%80%931.8+m)+tall.&pg=PT56|عنوان=Vocabulary 2.0: Smart Words of the 21st Century|شابک=978-93-84049-15-7}}</ref> هدف آن این است که کارکنان و مدیران اداری را از مناظر و سر و صداهای یک [[پلان آزاد|فضای کاری باز]] جدا کند تا بتوانند با حواس‌پرتی کمتری بر کار تمرکز کنند. کیوبیکل‌ها از عناصر [[طراحی ماژولار|ماژولار]] مانند دیوارها، سطوح کار، انبارک‌های سقفی، کشوها و قفسه‌ها تشکیل شده‌اند که بسته به نیاز کاربر می‌توان آن‌ها را پیکربندی کرد. نصب عموماً توسط پرسنل آموزش دیده انجام می‌شود، اگرچه برخی کیوبیکل‌ها اجازه می‌دهند تا تغییرات پیکربندی توسط کاربران بدون آموزشی خاص انجام شود.


خط ۵۲: خط ۵۲:


== تأثیر بر جامعه ==
== تأثیر بر جامعه ==
[[پرونده:Sea-of-cubicles-2.jpg|بندانگشتی|پلان طبقه‌ای که کیوبیکل‌های تکراری و دسته‌بندی شده را نشان می‌دهد.]]
[[پرونده:Sea-of-cubicles-2.jpg|بندانگشتی|پلان طبقه‌ای که کیوبیکل‌های تکراری و دسته‌بندی شده را نشان می‌دهد.|361x361پیکسل]]
بعید است که هر یک از وسایل اداری دیگر به اندازۀ معرفی کیوبیکل اداری در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی تأثیر اجتماعی داشته باشد، اگرچه نتیجۀ ورود کیوبیکل هنوز قابل بحث است.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=en|وبگاه=The Perspective|نشانی=https://www.theperspective.com/debates/living/open-vs-closed-space-work-environments/|عنوان="Open VS Closed Space Work Environments"|تاریخ بازبینی=27 October 2017}}</ref>
بعید است که هر یک از وسایل اداری دیگر به اندازۀ معرفی کیوبیکل اداری در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی تأثیر اجتماعی داشته باشد، اگرچه نتیجۀ ورود کیوبیکل هنوز قابل بحث است.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=en|وبگاه=The Perspective|نشانی=https://www.theperspective.com/debates/living/open-vs-closed-space-work-environments/|عنوان="Open VS Closed Space Work Environments"|تاریخ بازبینی=27 October 2017}}</ref>



نسخهٔ کنونی تا ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۲۶

کیوبیکل‌های خالی در یک دفتر.
مدل سه‌بعدی کیوبیکل‌ها.

کیوبیکل (به انگلیسی: Cubicle) یک فضای کاری اداری نیمه بسته است که با پارتیشن‌هایی که معمولاً ۶–۵ فوت (۱٫۸–۱٫۵ متر) ارتفاع دارند از فضاهای کاری مجاور جدا می‌شود.[۱] هدف آن این است که کارکنان و مدیران اداری را از مناظر و سر و صداهای یک فضای کاری باز جدا کند تا بتوانند با حواس‌پرتی کمتری بر کار تمرکز کنند. کیوبیکل‌ها از عناصر ماژولار مانند دیوارها، سطوح کار، انبارک‌های سقفی، کشوها و قفسه‌ها تشکیل شده‌اند که بسته به نیاز کاربر می‌توان آن‌ها را پیکربندی کرد. نصب عموماً توسط پرسنل آموزش دیده انجام می‌شود، اگرچه برخی کیوبیکل‌ها اجازه می‌دهند تا تغییرات پیکربندی توسط کاربران بدون آموزشی خاص انجام شود.

کیوبیکل‌ها در دهه‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ میلادی معمولاً به رایانه، مانیتور، صفحه کلید و ماوس روی سطح کار مجهز بودند. کیوبیکل‌ها معمولاً یک تلفن رومیزی داشتند. از آنجایی که بسیاری از دفاتر از چراغ‌های فلورسنت بالاسری (سقفی) برای روشنایی دفتر استفاده می‌کنند، کیوبیکل‌ها ممکن است دارای چراغ یا سایر تجهیزات روشنایی اضافی باشند یا نباشند. اثاث دیگری که اغلب در کیوبیکل‌ها یافت می‌شود شامل صندلی‌های اداری و کمدهای بایگانی است.

کیوبیکل اداری توسط طراح و مخترع، رابرت پراپست در اسکاتس‌دیل، آریزونا برای شرکت هرمان‌میلر ایجاد شد و در سال ۱۹۶۷ میلادی با نام «دفتر اقدام II» منتشر شد.[۲] اگرچه کیوبیکل‌ها به دلیل یکپارچگی و بی‌حسی اغلب به عنوان نمادی از کار در یک محیط اداری مدرن در نظر گرفته می‌شوند، اما نسبت به محیط‌های کاری قبلی، که اغلب شامل میزهایی بودند که در ردیف‌هایی در یک اتاق باز ردیف شده بودند، درجه بیشتری از حریم خصوصی و شخصی‌سازی را برای کارمندان فراهم می‌کنند.[۳][۴] آن‌ها این کار را با هزینۀ کمتری نسبت به دفاتر فردی و خصوصی انجام می‌دهند.[۵] در برخی از فضاهای کاری کیوبیکل اداری، کارمندان می‌توانند دیوارهای کیوبیکل خود را با پوستر، تصاویر و موارد دیگر تزئین کنند.

کیوبیکل را میز کیوبیکل، کیوبیکل اداری، ایستگاه‌کاری کیوبیکل یا به سادگی مکعب نیز می‌نامند. دفتر پر از کیوبیکل گاهی اوقات دریای کیوبیکل نامیده می‌شود و علاوه بر آن «غلاف‌ها» (مانند ۴-غلاف یا ۸-غلاف مکعب)[۶] یا یک مزرعۀ مکعب نامیده می‌شود. این عبارت اگرچه طنزآمیز است، اما معمولاً معانی منفی دارد.[۷] مزارع مکعب در صنایع متعددی از جمله: فناوری، بیمه و ادارات دولتی یافت می‌شوند.

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
مجموعه‌ای از میزهای کارل مطالعه در یک کتابخانه.

اصطلاح «کیوبیکل» از کلمۀ لاتین (Cubiculum) به معنای «حجرۀ خواب» گرفته شده است. این واژه در اوایل سدۀ ۱۵ میلادی در زبان انگلیسی استفاده می‌شد. در نهایت برای حجره‌های کوچک از همه نوع، و برای اتاق‌های کوچک یا فضاهای مطالعه با پارتیشن‌هایی که به سقف نمی‌رسند استفاده شد. مانند میز کارل قدیمی، کیوبیکل به دنبال ایجاد درجاتی از حریم شخصی برای کاربر است در عین حالی که کمترین فضا را در یک اتاق بزرگ یا متوسط اشغال می‌کند.

لطیفۀ طنزآمیز در نسخۀ ۱۸۷۰ میلادی مجلۀ پانچ، یا مجلۀ چاریواری لندن، از «کیوبیکل» در زمینۀ تبلیغات یک خوابگاه کالج استفاده می‌کند: «خوابگاه‌ها کیوبیکل‌های مجزا دارند.» به نظر می‌رسد که این لطیفه، واژۀ بیش از حد بلیغانه را به سخره می‌گیرد و می‌پرسد: «اما بمان، کیوبیکل چیست؟ آیا تا به حال در کیوبیکل خوابیده‌ایم؟ نه، ما می‌بایستی زودتر به خوابیدن بر روی دوچرخه فکر می‌کردیم.» در ادامه، مقاله به توضیح ریشۀ لاتین کلمۀ کیوبیکل و تعریف آن می‌پردازد.[۸]

یک کیوبیکل مرتفع در یک محیط شهری.

در سال ۱۸۷۹ میلادی، کلمۀ «کیوبیکل» در اشاره به مهندسی برق ظاهر شد، به چیزی که امروزه به عنوان تابلو برق برای کلیدابزارها و مدارشکن قدرت شناخته می‌شود.[۹]

تاریخچه

[ویرایش]
پیش از کیوبیکل‌ها: دفتر باز با میزهای چیده شده در ردیف‌ها، ۱۹۳۷ میلادی.

پیش از استفادۀ گسترده از کیوبیکل‌ها که در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی آغاز شد، کارمندان اداری اغلب روی میزهایی که در ردیف‌هایی در یک اتاق باز چیده شده بودند، کار می‌کردند، جایی که در معرض صداها و فعالیت‌های کسانی بودند که در اطرافشان کار می‌کردند.[۱۰]

دفتر اقدام I

در سال ۱۹۶۰ میلادی، هرمان‌میلر شرکت تحقیقاتی هرمان‌میلر را به سرپرستی رابرت پراپست و نظارت جورج نلسون ایجاد کرد.[۳][۴] مأموریت آن رسیدگی به مشکلات خود مبلمان نبود، بلکه حل مشکلات مربوط به استفاده از مبلمان بود.[۳][۴] اولین پروژۀ بزرگ این شرکت ارزیابی «دفتر» بود که در طول سدۀ بیستم میلادی تکامل یافته بود، و به ویژه نحوۀ عملکرد آن در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی.[۳][۴] مطالعات پراپست شامل یادگیری در مورد روش‌های کار افراد در یک دفتر، نحوۀ انتقال اطلاعات و چگونگی تأثیر چیدمان دفتر بر عملکرد آن‌ها بود. پراپست با ریاضی‌دانان، روانشناسان رفتاری و انسان‌شناسان مشورت کرد.[۳][۴]

پراپست از مطالعات خود به این نتیجه رسید که در طول سدۀ بیستم میلادی محیط اداری به‌ طور اساسی تغییر کرده است، به ویژه در رابطه با مقدار اطلاعات در حال پردازش.[۳][۴] مقدار اطلاعاتی که یک کارمند باید تجزیه و تحلیل، سازماندهی و نگهداری کند، به طرز چشمگیری افزایش یافته بود. با وجود این، چیدمان اصلی دفتر شرکت تا حد زیادی بدون تغییر باقی مانده بود، با کارمندانی که پشت ردیف‌های میزهای سنتی در یک اتاق باز بزرگ و خالی از حریم شخصی نشسته بودند. مطالعات پراپست نشان داد که یک محیط باز در واقع ارتباطات بین کارمندان را کاهش می‌دهد و مانع ابتکار عمل شخصی می‌شود.[۳][۴] در این مورد، پراپست اظهار داشت: «یکی از شرایط تاسف بار دفاتر امروزی، تمایل به ارائۀ فرمول یکسانی برای همه است». علاوه بر این، بدن کارمندان از ساعت‌های طولانی نشستن در یک وضعیت رنج می برد. پراپست به این نتیجه رسید که کارمندان اداری هم به حریم خصوصی و هم به تعامل نیاز دارند، بسته به اینکه کدام یک از وظایف خود را انجام می‌دهند.[۳][۴]

در سال ۱۹۶۴ میلادی، پراپست و شرکت تحقیقاتی، طرحی را توسعه دادند که دفتر نلسون آن را در قالب دفتر اقدام I (ای‌او-I) اجرا کرد و آن را در ترکیب هرمان‌میلر معرفی کرد.[۳][۴] ای‌او-I دارای میزها و فضاهای کاری با ارتفاع متفاوت بود که به کارگر اجازه می‌داد حرکت آزاد داشته باشد و موقعیت کاری را که به بهترین وجه برای این کار مناسب است در اختیار بگیرد.[۳][۴] ای‌او-I به‌ طور ایده‌آل برای دفاتر کوچک حرفه‌ای که در آن مدیران و کارکنان اغلب با استفاده از اثاثیۀ یکسان در تعامل بودند، مناسب بود، اما برای دفاتر شرکت‌های بزرگ مناسب نبود. علاوه بر این، جمع‌آوری آن گران و دشوار بود.[۳][۴] علیرغم کاستی‌های آن، نلسون جایزۀ آلکوآ را برای طراحی برنده شد و از ذکر سهم پراپست غافل شد.[۳][۴]

اولین حضورها

[ویرایش]

اولین دفاتری که طرح «دفتر اقدام» را به کار گرفتند در بانک فدرال رزرو نیویورک بودند که در سال ۱۹۶۳ میلادی با جورج نلسون و هرمان‌میلر قراردادی برای طراحی یک فضای اداری نوآورانه که می‌تواند کارایی را در یک منطقۀ کوچک به حداکثر برساند، منعقد کردند. نتیجه بر اساس سی‌پی‌اس (سیستم پانل جامع) نلسون بود و شامل «غلاف‌هایی» از چهار کیوبیکل بود که در یک الگوی صلیب شکسته چیده شده بودند، که هر یک دارای میز L شکل و انباری بالای سر بودند. عکس‌های باقی‌مانده از دفاتر بانک فدرال رزرو، طرحی را نشان می‌دهند که تفاوت چندانی با کیوبیکل امروزی ندارد.[۱۱] در سال ۱۹۶۴ میلادی این طرح برای کلینیک پزشکی زنان لافایت، ایندیانا مورد استفاده مجدد قرار گرفت. نلسون همچنین از این طرح در دفاتر طراحی نیویورک خود استفاده کرد.[۱۱]

دفتر اقدام II

[ویرایش]

پس از فروش ضعیف ای‌او-I، پراپست و نلسون به تابلوی طراحی بازگشتند.[۳][۴] برای چندین سال، پراپست و نلسون بر سر یک اختلاف نظر دربارۀ محیط کاری که به بهترین وجه برای کارمندان یک دفتر شرکت مناسب بود، با هم جنگیدند و نلسون در نهایت از پروژه کنار گذاشته شد.[۳][۴] خروج نلسون باعث شد پراپست در مفهوم دفتری که قادر به تغییر دائمی متناسب با نیازهای در حال تغییر کارمند باشد، بدون نیاز به خرید اثاثیۀ جدید، و امکان شخصی‌سازی محیط کار، به کارمند اجازه دهد تا حدی از حریم خصوصی و توانایی شخصی‌سازی محیط کار را آزاد کند. بدون تأثیر بر محیط اطراف کارگران.[۳][۴] پراپست تشخیص داد که مردم در یک منطقۀ قلمرویی که می‌توانند شخصی‌سازی کنند، سازنده‌تر هستند، اما همچنین به مناظر خارج از فضای خود نیاز دارند.[۳][۴] کانسپت پراپست «پشتیبان» بود، یک تقسیم عمودی دو یا سه طرفه که قلمرو را تعریف می‌کرد و حریم خصوصی را بدون ممانعت از توانایی مشاهده یا مشارکت در رویدادهای اطراف (خارج از فضا) فراهم می‌کرد.[۳][۴]

ای‌او-II مبتنی بر پراپست، حول واحد دیوار متحرک است که فضا را تعریف می‌کرد.[۳][۴] این واحد همچنین از چندین مبلمان ایستگاه‌کاری که از فضای کار عمودی بهره می‌بردند، پشتیبانی می‌کرد.[۳][۴] قطعات قابل تعویض، استاندارد و ساده برای مونتاژ و نصب بودند. مهم‌تر از آن، آن‌ها بسیار انعطاف‌پذیر بودند و به کارفرمایان اجازه می‌دادند تا محیط کار را با تغییر نیازها تغییر دهند.[۳][۴] مجموعۀ ای‌او-II با موفقیت بی‌سابقه‌ای روبرو شد و سایر تولیدکنندگان به سرعت آن را کپی کردند.[۳][۴] در سال ۱۹۷۸ میلادی، «دفتر اقدام II» به سادگی به «دفتر اقدام» تغییر نام داد و تا سال ۲۰۰۵ میلادی به فروش ۵ میلیارد دلاری دست یافت.[۴][۱۱]

با وجود تبدیل شدن به موفق‌ترین پروژۀ هرمان‌میلر، نلسون خود را از هرگونه ارتباط با خط «دفتر اقدام II» رد کرد.[۱۱] در سال ۱۹۷۰ میلادی، او نامه‌ای به رابرت بلیک، که معاون طراحی و ارتباطات شرکت هرمان‌میلر شده بود، ارسال کرد و در آن «اثر غیرانسانی‌کنندۀ سیستم به‌عنوان یک محیط کاری» را توصیف کرد. او احساس خود را اینگونه خلاصه کرد:

نیازی نیست منتقدی با درک خاص باشد تا متوجه شود که ای‌او-II قطعاً سیستمی نیست که محیطی شاد برای مردم به‌ طور کلی ایجاد کند. اما برای برنامه‌ریزانی که به دنبال راه‌هایی برای جمع کردن حداکثر تعداد بدن هستند، برای «کارمندان» (در مقابل افراد)، برای «پرسنل»، زامبی‌های شرکتی، مردگان متحرک، اکثریت خاموش. یک بازار بزرگ.[۱۱]

عصر اینترنت

[ویرایش]
یک کیوبیکل در دفتر شرکت آی‌تی کاپژمینای در سائو پائولو.

در سال ۱۹۹۴ میلادی، طراح داگلاس بال، چندین تکرار از کلیپر یا سی‌اس-۱، یک میز «کپسول» که شبیه بدنۀ جلویی استریم‌لاین یک هواپیمای جنگنده بود، را طراحی کرد و ساخت. این میز به عنوان یک ایستگاه‌کاری کامپیوتری، دارای لوورها و یک سیستم تهویۀ یکپارچه و همچنین مجموعه‌ای از ویژگی‌های داخلی معمول برای میز ارگونومیک بود. یک فضای اداری مملو از این‌ها به جای کیوبیکل‌های سنتی مربع شکل، شبیه آشیانه‌ای پر از شبیه‌سازهای پرواز کوچک بود. این طرح برای مجموعۀ طراحی دائمی موزۀ طراحی در بریتانیا انتخاب شد.[۱۲]

بسیاری از مزارع مکعبی در طول رونق دات‌کام در سال‌های ۲۰۰۳–۱۹۹۷ میلادی ساخته شدند. بین سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲ میلادی، آی‌بی‌ام با تولیدکنندۀ مبلمان اداری استیل‌کیس همکاری کرد و در بارۀ نرم‌افزار، سخت‌افزار و جنبه‌های ارگونومیک کیوبیکل‌ آینده (یا دفتر آینده) تحت نام «بلواسپیس» تحقیق کرد. آن‌ها چندین نمونۀ اولیه از این فضای کاری چند-صفحۀ-نمایش با فناوری پیشرفته تولید کردند و حتی یکی از آن‌ها را در والت دیزنی ورلد به نمایش گذاشتند. بلواسپیس چندین صفحۀ با قابلیت جابجایی در داخل و خارج، یک سیستم پروجکشن، روشنایی منفرد پیشرفته، کنترل‌های گرمایش و تهویه، و سیستم‌های پنهان شناسایی مهمان را ارائه می‌دهد.[۱۳]

دفاتر پلان-آزاد

[ویرایش]

در طول دهه‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ میلادی، دفاتر پلان آزاد دوباره به عنوان پاسخی مدرن به کیوبیکل‌ها، با الهام از شرکت‌های فناوری در سیلیکون‌ولی، ظهور کردند.[۱۴] اگرچه پیشینۀ آن‌ها به پیش از کیوبیکل‌ها بازمی‌گردد ولی توسط معمارانی از جمله فرانک لوید رایت در سال ۱۹۳۹ میلادی مجدداً محبوب شدند،[۱۵] پلان‌های آزاد سدۀ بیست و یکم میلادی گاهی اوقات به عنوان یک «مد روز» توصیف می‌شوند. پلان‌های آزاد پیامدهای منفی بر بهره‌وری کارکنان،[۱۶] سلامت روان و سلامت دارند.[۱۷]

در سال ۲۰۲۰ میلادی، در نتیجه همه‌گیری کووید-۱۹، دفاتر پلان-آزاد مانند شرکت ترو منیوفکتورینگ (تولید واقعی) شروع به نصب پارتیشن‌های پلکسی‌گلس کردند. تقاضا بسیار بالا بود و مواد کمیاب بود. استفاده از پارتیشن‌های شیشه‌ای به عنوان یک صفحۀ محافظ نیز به‌ طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت — اساساً یک بار دیگر پلان‌های آزاد را به کیوبیکل‌ها تقسیم کرد.[۱۸]

تأثیر بر جامعه

[ویرایش]
پلان طبقه‌ای که کیوبیکل‌های تکراری و دسته‌بندی شده را نشان می‌دهد.

بعید است که هر یک از وسایل اداری دیگر به اندازۀ معرفی کیوبیکل اداری در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی تأثیر اجتماعی داشته باشد، اگرچه نتیجۀ ورود کیوبیکل هنوز قابل بحث است.[۱۹]

نویسنده توماس هاین حدس زد که کیوبیکل به شکستن سقف شیشه‌ای زنان در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی کمک کرد. از آنجایی که زنان می‌توانستند از «قلم‌های گاو نر» در ادارات باز تحت سلطۀ-مردان کنار گذاشته شوند، کیوبیکل‌ها به زنان اجازه می‌داد تا در پست‌های مدیریت میانی بدون ایجاد ناراحتی برای مردان ارتقا شغلی یابند.[۲۰]

نویسنده جفری جیمز از مجلۀ آی‌ان‌سی. نیز از طرفداران کیوبیکل‌ها است. جیمز استدلال می‌کند که کیوبیکل‌ها تنوع را در محل کار ترغیب می‌کنند، برخلاف پلان‌های طبقه آزاد که به ادعای او به نفع افراد دارای امتیاز اجتماعی است و محیطی ناراحت‌کننده برای دیگران ایجاد می‌کند.[۲۱] بنابراین، او ادعا می‌کند که فضاهای آزاد طبقات به‌طور سیستماتیک با تمرکز بر مردان جوان سفیدپوست به عنوان یک هنجار، سن‌گرایی، نژادپرستی، جنسیت‌گرایی و توانمندگرایی را تشویق می‌کنند. با این حال، کیوبیکل‌ها منجر به راحتی بیشتر و در نتیجه برابری بیشتر در محل کار می‌شود.[۲۲]

تفسیر فرهنگی در مورد کیوبیکل‌ها در دهۀ ۱۹۹۰ و اوایل دهۀ ۲۰۰۰ میلادی انجام شد.[۲۳] در شهرهای گران‌قیمت مانند نیویورک و لندن، پلان‌های طبقه آزاد محبوب شدند زیرا کیوبیکل‌های سنتی یا چیدمان اداری بسیار پرهزینه بودند.[۲۳] در سال ۱۹۸۹ میلادی، اسکات آدامز، کاریکاتوریست جنجالی، از طریق کمیک استریپ خود، دیلبرت، نقد خود را بیان کرد تا فرهنگ کیوبیکل را هجو کند.[۲۴] او یک کارمند شرکت فناوری اطلاعات را به تصویر کشید که در یک کیوبیکل کار می‌کند. در سال ۲۰۰۱ میلادی، او با شرکت طراحی آی‌دی‌ای‌او برای ایجاد «کیوبیکل نهایی دیلبرت» همکاری کرد.[۲۵] این شامل هر دو جنبۀ غریب رویکرد ماژولار و توجه به جزئیات ارگونومیک معمولاً نادیده گرفته شده مانند تغییر جهت نور با پیشرفت روز بود.

در سال ۱۹۹۱ میلادی، داگلاس کوپلند عبارت «قلم چاق‌کنندۀ-گوساله» را در رمان خود نسل ایکس: داستان‌هایی برای یک فرهنگ شتابان ابداع کرد. در سال ۱۹۹۹ میلادی، کیوبیکل‌ها در فیلم علمی-تخیلی ماتریکس به تصویر کشیده شدند، که در آن یک برنامه‌نویس که به عنوان یک هکر قاچاقی مشغول به کار است، روزهای خود را در یک کیوبیکل یکنواخت می‌گذراند.[۲۶][۲۷] کمدی محیط اداره در سال ۱۹۹۹ میلادی گروهی از کارکنان فناوری اطلاعات بی‌حوصله را به تصویر می‌کشد که در کیوبیکل‌ها کار می‌کنند.[۲۸]

منابع کتابخانه‌ای

[ویرایش]
  • «شما به یک جامعه‌شناسی در کیوبیکل چه می‌گویید؟: (پاسخ، یک همکار)»، آدامز، اسکات؛ کانزاس سیتی، میزوری: انتشارات اندروز مک‌میل، ۲۰۰۲ میلادی.
  • «مزرعۀ مکعب»، بلاندن، بیل؛ برکلی: اپرس، ۲۰۰۴ میلادی.
  • «برنامه‌ریزی فضای اداری»، دافی، فرانسیس؛ کالین کیو؛ جان ورتینگتون، ویراستاران. لندن: مطبوعات معماری با مسئولیت‌محدود، ۱۹۷۶ میلادی.
  • «زندگی ارگونومیک: چگونه یک خانه و دفتر کاربر پسند ایجاد کنیم»، اینکلز، گوردون؛ نیویورک: سیمون و شوستر، ۱۹۹۴ میلادی.
  • «کتاب دفتر»، کلاین، جودی گراف؛ نیویورک: حقایق مربوط به فایل شرکت، ۱۹۸۲ میلادی.
  • «کیوبیکل‌ها: اشتباه بزرگ»، شلوسر، جولی؛ سی‌ان‌ان‌مانی‌دات‌کام، ۲۰۰۶ میلادی.
  • «مکعبی: تاریخچه مخفی محل کار»، ساوال، نیکیل؛ دابل‌دی، ۲۰۱۴ میلادی.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. K.N, Dr Shoba. "Vocabulary 2.0: Smart Words of the 21st Century". Notion Press (به انگلیسی).
  2. ""LIVE ACTION: Inventor Robert Propst and the History of the Modern Cubicle"". archive.pinupmagazine.org (به انگلیسی). Retrieved 2024-10-16.
  3. ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ ۳٫۱۰ ۳٫۱۱ ۳٫۱۲ ۳٫۱۳ ۳٫۱۴ ۳٫۱۵ ۳٫۱۶ ۳٫۱۷ ۳٫۱۸ ۳٫۱۹ ۳٫۲۰ Habegger, Jerryll (2005). Sourcebook of Modern Furniture (Third ed.). New York, New York: W.W. Norton & Company. ISBN 978-0-393-73170-5 (به انگلیسی).
  4. ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ ۴٫۱۱ ۴٫۱۲ ۴٫۱۳ ۴٫۱۴ ۴٫۱۵ ۴٫۱۶ ۴٫۱۷ ۴٫۱۸ ۴٫۱۹ ۴٫۲۰ ۴٫۲۱ Pina, Leslie (1998). Classic Herman Miller. Atglen, Pennsylvania: Schiffer Publishing. ISBN 978-0-7643-0471-2 (به انگلیسی).
  5. Diaz, Jesus (17 August 2018). ""The real reason your company switched to an open plan office"". Inc. (به انگلیسی). Retrieved 17 August 2018.
  6. Kirsner, Scott (1 August 2004). ""Time (Zone) Travelers"". Fast Company (به انگلیسی). Retrieved 4 May 2012.
  7. Technology, Copyright © Massachusetts Institute of; reserved, 1977-2023 All rights (2020-11-25). ""Enter the Cube Farm"". MIT Sloan Management Review (به انگلیسی). Retrieved 2023-08-15.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  8. ""A Good Name"". Punch. Bradbury and Evans. 1870. p. 84. (به انگلیسی).
  9. "Switchgear Principles". London: Cleaver-Hume Press. October 1879. p. 184. (به انگلیسی).
  10. Musser, George. ""The Origin of Cubicles and the Open-Plan Office"". Scientific American (به انگلیسی). Retrieved 2023-08-15.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ Abercrombie, Stanley (1995). George Nelson: The Design of Modern Design. Cambridge, Massachusetts: The MIT Press. ISBN 978-0-262-01142-6 (به انگلیسی).
  12. ""Douglas Ball"". www.hermanmiller.com (به انگلیسی). Retrieved 2023-08-15.
  13. ""StackPath"". www.buildings.com (به انگلیسی). Retrieved 21 January 2002.
  14. ""This Is Why Open Offices Replaced Cubicles"". The Muse (به انگلیسی). Retrieved 30 May 2018.
  15. ""This Is Why Open Offices Replaced Cubicles"". The Muse (به انگلیسی). Retrieved 30 May 2018.
  16. Bernstein, Ethan S.; Turban, Stephen (2018-08-19). ""The impact of the 'open' workspace on human collaboration"". Phil. Trans. R. Soc. B. 373 (1753): 20170239 (به انگلیسی). doi:10.1098/rstb.2017.0239. ISSN 0962-8436. PMC 6030579. PMID 29967303.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  17. James, Geoffrey (2018-10-10). ""How Open-Plan Offices Kill Diversity and Equality"". Inc.com (به انگلیسی). Retrieved 2022-04-20.
  18. Mull, Amanda (2020-07-27). ""The End of Open-Plan Everything"". The Atlantic (به انگلیسی). Retrieved 2022-04-20.
  19. ""Open VS Closed Space Work Environments"". The Perspective (به انگلیسی). Retrieved 27 October 2017.
  20. Hine, Thomas (2007). "The Great Funk". New York, New York: Sara Crichton Books (به انگلیسی).
  21. ""The Moral Life of Cubicles"". The New Atlantis (به انگلیسی). Retrieved 2024-10-16.
  22. James, Geoffrey (2018-10-10). ""How Open-Plan Offices Kill Diversity and Equality"". Inc.com (به انگلیسی). Retrieved 2022-04-20.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ""As office workers make their return, so does the lowly cubicle"". The Straits Times (به انگلیسی). ISSN 0585-3923. Retrieved 2023-12-24.
  24. ""Life's Work: An Interview with Scott Adams"". Harvard Business Review (به انگلیسی). ISSN 0017-8012. Retrieved 2013-11-01.
  25. ""Dilbert's Ultimate Cubicle"". IDEO (به انگلیسی). Retrieved 2010-10-17.
  26. "Videodrome (1983) - IMDb". www.imdb.com (به انگلیسی). Retrieved 2024-10-16.
  27. ""Hàng Thanh Lý 436"" (به ویتنامی). Retrieved 2019-09-03.
  28. "Office Space (1999) - User reviews - IMDb". www.imdb.com (به انگلیسی). Retrieved 2024-10-16.

پیوند به بیرون

[ویرایش]