شیخ عبدالله بلیانی

صوفی و شاعر ایرانی قرن هفتم هجری

اوحدالدین عبدالله بن ضیاءالدین مسعود بلیانی کازرونی (۶۱۳ - ۶۸۳ هجری قمری) مشهور به شیخ عبدالله بلیانی و ملقب به اصیل‌الدین[۱]، صوفی و شاعر قرن هفتم هجری و بنیان‌گذار سلسلهٔ بلیانیه است.[۲]

اوحدالدین عبدالله بن ضیاءالدین مسعود بلیانی کازرونی
آرامگاه و مسجد شیخ عبدالله بلیانی
زادهٔ۶۱۳ هجری قمری
درگذشت۶۸۳ هجری قمری (۷۰ سال)
آرامگاهبلیان، کازرون، ایران
دیگر نام‌هااصیل‌الدین
پیشه(ها)صوفی، عارف و شاعر
شناخته‌شده
برای
تأسیس سلسله بلیانیه
آثاررسالهٔ عینیة‌الوجود - دیوان اشعار
عنوانشیخ عبدالله بلیانی
فرزندانسراج‌الدین
والدینضیاءالدین مسعود
خویشاوندانابوعلی دقاق (جد پدری)، امین‌الدین بلیانی (برادرزاده)، اوحدی بلیانی (از نوادگان)، خواجه ملای کازرونی (از نوادگان)

تولد و خانواده

ویرایش

اوحدالدین عبدالله فرزند ضیاءالدین مسعود در سال ۶۱۳ هجری در روستای بلیان در ۶ کیلومتری شهر کازرون زاده شد. جد پدری او، ابوعلی دقاق، صوفی اهل خراسان بود. پدربزرگ اوحدالدین عبدالله، نجم‌الدین محمد نام داشت که به کازرون مهاجرت کرده و با دختر قاضی محمد بلیانی ازدواج کرده بود.[۳] شیخ عبدالله بلیانی صاحب پسری به‌نام سراج‌الدین بود.[۴]

تحصیل

ویرایش

نخستین معلم شیخ عبدالله، پدرش بود.[۵] او در شروع مسیر صوفیانهٔ خود، ۱۱ سال را در کوهی به‌تنهایی سر کرد. سپس نزد زاهد ابوبکر همدانی رفت و مراحل سیر و سلوک را نزد او طی کرد. شهرت نجیب‌الدین علی بن بزغش شیرازی که از مریدان شهاب‌الدین عمر سهروردی بود، او را به شیراز کشاند. اما در ملاقات با نجیب‌الدین، خود را بی‌نیاز از راهنمایی او یافت و مجدداً به کازرون و بلیان بازگشت. [۶] شیخ عبدالله بلیانی از مریدان طریقت سهروردیه و از معتقدان به وحدت وجود بود.[۷]

تدریس

ویرایش

شیخ عبدالله شروع به تعلیم شاگردان خود در روستای بلیان کرد که از نامدارترین آن‌ها می‌توان به امین‌الدین بلیانی، برادرزادهٔ او اشاره کرد.[۸]

مریدان و علاقه‌مندان

ویرایش

در زمانی که شیخ صفی‌الدین اردبیلی برای یافتن یک حکیم و راهنما به فارس سفر کرده بود، مشایخ صوفیه به‌اتفاق شیخ عبدالله بلیانی را به او معرفی کردند. اما شیخ عبدالله در دیدار با شیخ صفی‌الدین، شیخ زاهد گیلانی را به‌عنوان حکیمی کامل به او معرفی کرد.[۹] از جمله علاقه‌مندان مشهور شیخ عبدالله بلیانی می‌توان به سعدی، شاعر مشهور سدهٔ هفتم هجری اشاره کرد.[۱۰]

شیخ عبدالله بلیانی در سال ۶۸۳ هجری در بلیان درگذشت و در خانقاه خویش به خاک سپرده شد.[۱۱] ظاهراً خانقاه او تا اواخر زمان قاجار نیز پابرجا بوده‌است.[۱۲]

از جمله آثار باقی‌مانده از شیخ عبدالله بلیانی می‌توان به رسالهٔ عینیة‌الوجود (الاحدیهٔ-الدائرهٔ) و دیوان اشعار اشاره کرد. اشعار پراکنده‌ای نیز از او در تذکره‌ها نقل شده است.[۱۳]

نوادگان

ویرایش

از نوادگان مشهور او می‌توان به اوحدی بلیانی، شاعر دورهٔ صفویه، خواجه ملای کازرونی، شاعر و موسیقی‌دان و عبدالله اولیا بلیانی، نویسنده اشاره کرد.[۱۴][۱۵]

نمونه اشعار

ویرایش

از نمونه شعرهای شیخ عبدالله بلیانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

حقیقت جز خدا دیدن روا نیستکه بی‌شک هرچه بینی جز خدا نیست
نمی‌گویم که عالم زو شده زانکچنین نسبت به او کردن روا نیست
نه او عالم شده نه عالم او شدهمه جز او و زو چیزی جدا نیست
الله الله جز خدا موجود نیستواقف این سر به جز معبود نیست
عاشقان دوست بسیارند لیککس چو عبدالله بن مسعود نیست
به کین ما کمر بندد کسی کش بخت برگرددچو وقت مرگ مار آید به گرد رهگذر گردد
ما جمله وجود پاک پاکیمنه ز آتش و باد و آب و خاکیم
تا حق به دو چشم سر نبینم هرگزاز پای طلب می‌ننشینم هرگز
گویند که حق به چشم سر نتوان دیداین ایشانند من چنینم هرگز

منابع

ویرایش

پیوند به بیرون

ویرایش

پانویس

ویرایش
  1. شیرازنامه. احمد بن شهاب‌الدین زرکوب شیرازی. به کوشش اسماعیل واعظ جوادی. تهران. ۱۳۵۰ ش. ج ۱. ص ۱۸۶.
  2. «بازخوانی یک وقف‌نامه». کازرون‌نما - وبسایت جامع شهرستان کازرون. دریافت‌شده در ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۴.
  3. مقدمه‌ای بر مفتاح‌الهدایة. عمادالدین شیخ‌الحکمایی. ص ۴۳-۴۴.
  4. مفتاح‌الهدایة و مصباح‌العنایة. محمود بن عثمان. ص ۴۸.
  5. مفتاح‌الهدایة و مصباح‌العنایة. محمود بن عثمان. ص ۱۷.
  6. نفحات‌الانس. عبدالرحمان جامی. ص ۲۶۴-۲۶۵.
  7. نفحات‌الانس. عبدالرحمان جامی. ص ۲۶۴-۲۶۶.
  8. مفتاح‌الهدایة و مصباح‌العنایة. محمود بن عثمان. ص ۷. ۱۴، ۱۷، ۱۸، ۳۹-۴۰.
  9. نفحات‌الانس. عبدالرحمان جامی. ص ۲۶۴-۲۶۵.
  10. نفحات‌الانس. عبدالرحمان جامی. ص ۲۶۶.
  11. مفتاح‌الهدایة و مصباح‌العنایة. محمود بن عثمان. ص ۱۷.
  12. مقدمه‌ای بر مفتاح‌الهدایة. عمادالدین شیخ‌الحکمایی. ص ۴۳-۴۴.
  13. الذریعة. آقابزرگ تهرانی. ص ۶۹۴.
  14. عرفات‌العاشقین. اوحدی بلیانی. ص ۶، ۲۷، ۱۰۰.
  15. تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی. سعید نفیسی. ص ۲۸۳-۲۸۴.