نویسندگان: رحمان یوسفی*، محمدرضا پورقیومی، سید سمیح مرعشی، علی قاسمی،
نشریه پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران » دوره 20، شماره 2 (خرداد و تیر 1403)
کلیدواژه:
آهن،
اسیدیته،
پتاسیم،
قند کل،
مواد جامد محلول
چکیده:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی کود سیلیسیم (سیتام پودری، 70 درصد SiO2) بر برخی صفات کیفی و غلظت عناصر غذایی میوه خرما رقم برحی در شرایط شوری بالای خاک به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای محلول پاشی سیلیسیم در هفت سطح شامل عدم محلول پاشی (T1)، محلول پاشی با غلظت 1 در هزار دو مرحله (T2)، محلول پاشی با غلظت 1 در هزار سه مرحله (T3)، محلول پاشی با غلظت 2 در هزار دو مرحله (T4)، محلول پاشی با غلظت 2 در هزار سه مرحله (T5)، محلول پاشی با غلظت 3 درهزار دو مرحله (T6) و محلول پاشی با غلظت 3 در هزار سه مرحله (T7) اعمال شدند. نتایج نشان داد که با کاربرد کود سیلیسیم مواد جامد محلول میوه و pH آب میوه به ترتیب افزایش و کاهش معنی دار داشته است. اسیدیته میوه و قند کل تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفتند و اختلاف معنی دار نداشتند. کاربرد سیلیسیم سبب افزایش معنی دار غلظت پتاسیم، کلسیم، آهن و روی در میوه خرما شد، اما بر غلظت فسفر میوه اثر معنی دار نداشت. در مجموع، محلول پاشی کود سیلیسیم توانست اثرات منفی ناشی از تنش شوری بر ویژگی های کیفی و غلظت عناصر غذایی میوه خرما را در شرایط تنش شوری بهبود بخشد.
چکیده:
این مطالعه با هدف بررسی اثر کاربرد گونه های قارچ مایکوریزا در شرایط تنش کم آبی بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه های حاصل از کشت بافت گیاه استویا صورت گرفته است. در این بررسی، آزمایشی در شرایط گلخانه با استفاده از دوگونه قارچ مایکوریزا در چهار سطح، M1: شاهد (بدون قارچ مایکوریزا)، M2: گونه Mycorrhiza Glomus mosseae، M3: گونه Glomus intraradices Mycorrhiza، M4: استفاده از تلفیق 50 درصدی دو گونه قارچ مایکوریزا، و اعمال تنش کم آبی در چهار سطح: شاهد(I1)، تنش های کم آبی خفیف (I2)، متوسط (I3) و شدید (I4) بترتیب آبیاری در100%، 75%، 50% و 25% ظرفیت زراعی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تکرار انجام پذیرفت. کاربرد گونه های قارچ مایکوریزا در شرایط تنش کم آبی به ترتیب موجب افزایش 70/1، 11/4، 73/1 و 32/4 برابری شاخص سبزینگی، وزن خشک کل گیاه، ارتفاع گیاه و سطح برگ گیاه در مقایسه با شاهد گردید. علاوه براین، کاربرد گونه های قارچ مایکوریزا در شرایط تنش کم آبی نسبت به شاهد موجب افزایش 66/1، 13/6، 6/29 و 30/1 برابری پتاسیم، گلوکز، فروکتوز و قندکل شده است. در شرایط تنش کم آبی متوسط و شدید، استفاده از تلفیق گونه های قارچ مایکوریزا، در تیمارهای M4I4 و M4I3 در مقایسه با تیمار های M1I4 و M1I3 منجر به افزایش بیش از سه برابری سطح برگ گیاهان کشت بافتی استویا گردید. نتایج نشان دهنده همزیستی مثبت ریشه های استویا با تلفیق دو گونه مایکوریزا در شرایط تنش کم آبی است.
نویسندگان: وحید اکبرپور*، سیده مریم موسوی، حسین مرادی، حسین صادقی،
نشریه پژوهش های تولید گیاهی » دوره 28، شماره 1 (بهار 1400)
کلیدواژه:
آویشن باغی،
الکل،
فعالیت آنتی اکسیدانی،
فلاونوئید،
قند کل
چکیده:
سابقه و هدف
اهمیت فراوان گیاهان دارویی در توسعه جوامع مختلف روز به روز در حال افزایش است. آویشن باغی یکی از مهم ترین گیاهان دارویی است که دارای خواصی نظیر ضدعفونی کنندگی، ضد اسپاسم، ضد نفخ، معرق، خلط آور و آرام بخش می باشد. با توجه به شواهدی که بر بهبود کیفیت محصولات گیاهی با استفاده از محلول پاشی الکل ها در اختیار است، شناخت تاثیر این نوع تغذیه بر عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی و تعیین شرایط بهینه تولید آن ها نیازمند مطالعه و تحقیق می باشد. بررسی ها نشان داده که استفاده از تیمارهای الکلی متانول و اتانول به صورت محلول پاشی سبب افزایش عملکرد، تسریع رسیدگی، افزایش متابولیت های ثانویه، کاهش اثر تنش خشکی و کاهش نیاز آبی در برخی از گیاهان زراعی و دارویی شده است. با توجه به اینکه میزان جذب این الکل ها توسط گیاه ارتباط مستقیم با میزان غلظت آنها دارد به همین دلیل دست یابی به غلظت مطلوب و نحوه ی به کارگیری آن می تواند در فرایند رشدی گیاه تاثیر به سزایی داشته باشد. بدین منظور، مطالعه حاضر جهت بررسی سطوح مختلف تیمارهای الکلی متانول و اتانول بر برخی صفات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه دارویی آویشن باغی صورت گرفت.
مواد و روش ها
این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در زمینی واقع در کلاردشت اجرا شد. پس از استقرار گیاه در خاک، چهار مرحله محلول پاشی با تیمارهای آزمایشی به فاصله ی یک هفته انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل اتانول با غلظت های صفر، 10، 20 و 30 درصد حجمی و متانول با غلظت های صفر، 10، 20 و 30 درصد حجمی بود. محلول پاشی با آب مقطر نیز به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. صفات مورد ارزیابی شامل صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی (ارتفاع بوته، تعداد میانگره، طول میانگره، قطر ساقه، قطر ریشه، ارتفاع ریشه، طول و عرض برگ و وزن خشک بوته) و فیتوشیمیایی (کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنویید، آنتوسیانین، فعالیت آنتی اکسیدانی، فنل کل، فلاونویید کل، قند کل و قند غیراحیا) بود. تجزیه واریانس داده ها با استفاده از نرم فزار SAS (ver 9.1) انجام پذیرفت.
یافته ها
براساس نتایج به دست آمده، استفاده از تیمارهای الکلی متانول و اتانول به صورت محلول پاشی برگی سبب افزایش تمامی صفات اندازه گیری شده نسبت به شاهد (آب مقطر) گردید. در بررسی صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی مشخص شد که بیشترین قطر ریشه و طول برگ مربوط به تیمار متانول 20 درصد و اتانول 20 درصد حجمی بود. طول میانگره در تیمار 20 درصد متانول بدون کاربرد اتانول، بالاترین میزان را به خود اختصاص داد. کاربرد 30 درصد متانول بدون استفاده از اتانول نیز سبب تولید حداکثر ارتفاع ریشه شد. همچنین بیشترین وزن خشک بوته (02/9 گرم) در تیمار 30 درصد متانول به همراه 20 درصد اتانول مشاهده گردید که 8/1 برابر تیمار شاهد بود. ارزیابی صفات فیتوشیمیایی نشان داد که در تمامی صفات، افزایش سطوح متانول و اتانول بهترین نتیجه را به وجود آورد. به طوری که بیشترین میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنویید، قند کل و قند غیراحیا در تیمار متانول 20 درصد به همراه اتانول 30 درصد حجمی به دست آمد. همچنین استفاده از متانول 30 درصد و اتانول 10 درصد حجمی سبب افزایش میزان آنتوسیانین و فعالیت آنتی اکسیدانی گیاه شد که با تیمار متانول 20 درصد و اتانول 30 درصد حجمی در یک سطح آماری قرار داشت. افزایش سطوح متانول از 20 درصد به 30 درصد حجمی در تمامی سطوح کاربرد اتانول سبب افزایش در میزان فنل کل گردید.
نتیجه گیری
به منظور تولید گیاه آویشن باغی، استفاده از محلول پاشی برگی الکل هایی نظیر متانول و اتانول می تواند مفید واقع شود. در این صورت علاوه بر افزایش تولید ماده خشک در واحد سطح، می توان میزان مطلوب متابولیت های ثانویه را با کیفیت بالا و هزینه کمتر تولید نمود.
چکیده:
چکیده رنگ سطحمیوهیکیازعواملمهمدر ارزیابیکیفیو ویژگی های ظاهری در میوه محسوبمی شود، که اولین مولفه پذیرش توسط مشتری است.مطالعه ای در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 رقم سیب بومی و وارداتی در سه تکرار در سال 1395 و در آزمایشگاه فیزیولوژی گروه باغبانی انجام شد. در این پژوهش، خصوصیات کیفی شامل آنتوسیانین پوست و گوشت میوه، قند کل، شاخص طعم، pH و هدایت الکتریکی و شاخص های مربوط به رنگ شامل شاخص روشنایی (L)، شاخص قرمزی (a) و شاخص زردی (b)، هیو (H) و کروما (C) برای هریک از ارقام سیب اندازه گیری شد.نتایج نشان داد بیشترین میزان شاخص قرمزی (31) و کروما پوست (4/33) و قرمزی گوشت میوه (83/27) در رقم مازند2، بیشترین میزان هیو پوست (22/87)، روشنایی (67/89) وهیو گوشت (22/87) در رقم گالا و بیشترین میزان روشنایی (03/86) و زردی پوست میوه (83/26) و زردی گوشت میوه (8/20) در رقم گلدن دلیشز مشاهده شد و همچنین بیشترین مقدارآنتوسیانین پوست (07/1 مول بر گرم وزن تر) در رقم رددلیشز و آنتوسیانین گوشت در رقم مازند2 (16/0 مول بر گرم وزن تر) به دست آمد. بالاترین میزان شاخص طعم در رقم شاهرود 10(31/80 درصد)، و بیشترین میزان قند کل (35/2250 میلی گرم در گرم وزن تر) در رقم رددلیشز، EC آب میوه (10/6 دسی زیمنس/متر) در رقم گل قرمز و pH آب میوه (36/5) در رقم گلاب کهنز مشاهده شد. بیشترین همبستگی مثبت در ارقام گوشت قرمز مربوط به آنتوسیانین پوست و گوشت میوه (99/0) و در سایر ارقام بیشترین همبستگی مربوط به روشنایی و زردی پوست (92/0) بود. طبق نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت شاخص قرمزی با مقدار آنتوسیانین میوه، شاخص طعم میوه با هیو پوست، مقدار روشنایی با زردی پوست میوه و هدایت الکتریکی با مقدار قند میوه در ارتباط بود. شاخص زردی (b) با آنتوسیانین پوست و گوشت ارتباط منفی معنی دار داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت های روشن در شاخص های رنگ بین ارقام گوشت قرمز و سایر ارقام وجود داشت.
نویسندگان: صدیقه بهرامی، علی سلیمانی، فریبرز حبیبی،
نشریه به زراعی کشاورزی » دوره 17، شماره 2 (تابستان 1394)
کلیدواژه:
رشد،
سفتی میوه،
عملکرد،
قند کل،
کلروفیل کل
چکیده:
به منظور بررسی اثر محلول پاشی برگی با اسید هیومیک بر ترکیب معدنی برگ، عملکرد و کیفیت میوه سیب رقم ’گرانیاسمیت‘(Malus domestica L. cv. Granny Smith)، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی در شهرستان خرمدره در استان زنجان انجام گرفت. محلول پاشی اسید هیومیک در چهار سطح صفر، 5، 10 و 15 میلی گرم در لیتر روی درختان هشت ساله سیب ’گرانی اسمیت‘ پیوندشده بر روی پایه MM106 انجام گرفت. محلول پاشی دو، چهار و هشت هفته پس از مرحله تمام گل اجرا شد. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار اسید هیومیک به طور معناداری عملکرد، مواد جامد محلول، اسیدیته، غلظت پتاسیم برگ و میزان کلروفیل کل را افزایش داد. غلظت های 10 و 15 میلی گرم در لیتر بیشترین اثر را بر عملکرد داشتند. تیمار اسید هیومیک موجب کاهش رشد رویشی شاخه های سال جاری شد. اختلاف معناداری بین سفتی بافت، طول و قطر میوه های تیمارشده و شاهد وجود نداشت. صفاتی نظیر قند کل، سطح برگ، غلظت نیتروژن و فسفر برگ تحت تاثیر تیمار اسید هیومیک قرار نگرفتند. براساس نتایج تحقیق حاضر، غلظت های 10 و 15 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک اثر مهمی بر افزایش عملکرد و زودرسی سیب ’گرانی اسمیت‘ داشت.
کلیدواژه:
کلروفیل،
کربوهیدرات،
ساکاروز،
شلیل،
قند کل
چکیده:
چرخش کربوهیدرات بین بخش های رویشی و زایشی درختان میوه از عوامل تعیین کننده عملکرد و کیفیت میوه می باشد. به طوری که در زمان های مختلف فصل رشد دچار تغییرات می شود. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر نیز بررسی نحوه تغییر کربوهیدرات در طول یک فصل رشد بین برگ و میوه شلیل است. بدین منظور ابتدا 8 درخت شلیل رقم رد گولد بصورت تصادفی در باغ انتخاب گردید و پس از اتیکت گذاری، دو درخت دو به دو با هم ترکیب گردید تا نمونه برداری جهت انجام آزمایش ها با چهار تکرار انجام شود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیشترین وزن تر و خشک برگ به ترتیب با 3/9 و 3/3 گرم در آخرین مرحله برداشت حاصل گردید. نسبت وزن تر به خشک برگ روند نزولی را طی می کند که می-تواند بیانگر این مطلب باشد که میزان بیوماس برگ در مراحل ابتدایی برداشت کم بوده و به تدریج افزایش می یابد. میزان کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل ab در آخرین مرحله برداشت در حداکثر مقدار خود قرار داشت. میزان قند کل برگ در مرحله دوم و سوم برداشت روندی صعودی داشت و در مرحله پایانی مجددا روند نزولی را نشان داد. مقدار کلروفیل میوه نیز همگام با بلوغ و رسیدن میوه کاهش یافته است و آنتوسیانین میوه نیز روند صعودی را نشان داد. قند کل میوه در مرحله سوم یا همان دو هفته بعد از سخت شدن هسته نسبت به مراحل قبل کاهش یافت اما مجددا در مرحله پایانی مقدار آن افزایش یافت. تغییرات میزان ساکارز نشان می دهد که در اوائل رشد میوه مقدار آن نسبت به مراحل بعدی بیشتر است و با نزدیک شدن به مراحل پایانی مقدار آن کاهش می یابد در حالی که میزان قند کل در مرحله چهارم نسبت به مرحله سوم برداشت افزایش یافته است.
کلیدواژه:
میان وعده های غذایی،
گلابی،
خشک کردن،
اسید اسکوربیک،
قند کل
چکیده:
مصرف ميان وعده در هنگام روز سبب بهبود و تقويت حافظه و افزايش انرژي ميشود، كه ميتواند جايگزين مناسبي براي انواع تنقلات غيرمفيد مانند چيپس، پفك و... باشد. ميوه ها اثرات پيشگيري بر روي سرطان و بيماريهاي قلبي عروقي دارند. اين اثر سودمند ميوه ناشي از انواع مختلف تركيبات آنتي اكسيداني مانند ويتامينها و كاروتنوئيدهاي رژيم غذايي و پليفنول ها ميباشد، خشك كردن ميوه ها يك راه موثر براي حفاظت آنهاست. گلابي منبع تغذيه اي خوبي براي فيبر، ويتامين k و اسيد اسكوربيك بوده كه در كاهش تب و فشار خون و پايين آوردن كلسترول موثر است. در اين تحقيق گلابي واريته سردشت به عنوان ماده اوليه فرايند خشك كردن استفاده شد. قبل از خشك كردن، به منظور جلوگيري از قهوه اي شدن، برشهاي گلابي به مدت 3 دقيقه در محلول 1/5 درصد اسيد آسكوربيك و سپس محلول 3 درصد اسيد سيتريك غوطه ور شدند. آزمايشات خشك كردن در آون با هواي داغ در سه سطح دمايي (50، 60 و 70 درجه سانتي گراد) و در اجاق مايكروويو در سه سطح توان (60، 80 و 100 وات) انجام شد. محتواي رطوبت، مقدار اسيد اسكوربيك و قند كل قبل و بعد از خشك كردن تعيين شد. تجزيه و تحليل آماري دادهها با آناليز واريانس (ANOVA) و آزمون t-test در سطح 5 درصد با استفاده از نرم افزار SAS انجام شد. بر اساس نتايج با افزايش دماي آون و توان مايكروويو مقدار قند كل افزايش و اسيد اسكوربيك كاهش يافت. ميزان اتلاف اسيد آسكوربيك در خشك كردن با مايكروويو در مقايسه با آون كمتر بود. در خشك كردن مايكروويو زمان لازم براي رسيدن به رطوبت نهايي مورد نظر كاهش يافت. خشك كردن با مايكروويو در مقايسه با آون نتايج بهتري را نشان داد.
چکیده:
برای کنترل علف های هرز در مزارع صیفی جات از علف کش های مختلف و به ویژه متری بوزین استفاده می شود. این مواد می توانند اثرات نامطلوبی را روی خود محصول به جای بگذارند. به منظور ارزیابی تاثیرات همزیستی میکوریزی بر سمیت علف کش متری بوزین در گیاه کدوی خورشتی، آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی با 4 سطح غلظت این علف کش (صفر، 002/0، 005/0 و 02/0 گرم بر لیتر) و با دو تیمار میکوریز آربوسکولار Glomus etunicatum و غیرمیکوریزی در 3 تکرار انجام شد. افزایش غلظت متری بوزین باعث کاهش وزن خشک، رنگیزه های فتوسنتزی (شامل کلروفیل a وb)، پروتئین کل و مقدار قندهای محلول در ریشه و اندام هوایی گیاهان میکوریزی و غیرمیکوریزی در غلظت های بالا شد که این کاهش در گیاهان میکوریزی کمتر از گیاهان شاهد بود. همچنین، با افزایش غلظت علف کش مقدار پرولین در گیاهان میکوریزی و شاهد نیز افزایش یافت؛ اما این افزایش در گیاهان میکوریزی بالاتر بود. نتایج به طور کلی نمایانگر بهبود شرایط فیزیولوژیک گیاهان کدو تحت سمیت متری بوزین در اثر همزیستی میکوریزی با قارچ فوق می باشد.