چکیده:
علف های هرز مهم ترین عامل محدودکننده در سیستم های کشاورزی می باشند و استفاده از مالچ به عنوان راهکاری مناسب در مدیریت اکولوژیک علف های هرز در نظر گرفته می شود. به منظور بررسی عملکرد و کنترل علف های هرز گشنیز، آزمایشی به صورت فاکتوریل در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1399 انجام شد. فاکتور اول، نوع مالچ شامل نسبت های 100 درصد (40 کیلوگرم در هکتار)، 66 درصد (26/4 کیلوگرم در هکتار) و 33 درصد (13/2 کیلوگرم در هکتار) شبدر (Trifolium alexandrinum L.) و 100 درصد (20 کیلوگرم در هکتار)، 66 درصد (13/2 کیلوگرم در هکتار) و 33 درصد (6/6 کیلوگرم در هکتار) یونجه (Medicago scutellate L.) به عنوان مالچ های زنده، کلش گندم (Triticum aestivum L.) (یک کیلوگرم در مترمربع) به عنوان مالچ غیرزنده و یک تیمار بدون مالچ و فاکتور دوم، کنترل علف های هرز شامل کنترل کامل علف های هرز، یکبار وجین علف های هرز و عدم کنترل علف های هرز بود. نتایج نشان داد که تیمارهای نوع مالچ و کنترل علف های هرز بر اجزای عملکرد و عملکرد گشنیز از نظر آماری معنی دار بود. به طوری که، بیشترین عملکرد دانه (1601/4) کیلوگرم در هکتار)، عملکرد زیست توده (3901 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (3/35 کیلوگرم در هکتار) در مالچ کلش گندم تحت شرایط کنترل کامل علف های هرز مشاهده شد. تراکم های 66 و 100 درصد شبدر، باعث خفگی و از بین رفتن کامل بوته های گشنیز شد. لذا، عملکرد دانه و زیست توده گشنیز در این تیمارها معادل صفر بود. همچنین، تراکم های پایین یونجه، تاثیر معنی داری بر کنترل علف های هرز نداشت. کنترل کامل علف های هرز باعث افزایش معنی داری در تمامی صفات ارزیابی شده در گشنیز شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از مالچ کلش گندم راه حل مناسبی برای کنترل علف های هرز گشنیز است که نه تنها در رشد و نمو گشنیز تداخلی ایجاد نمی کند، بلکه باعث کنترل موثر علف های هرز آن نیز می شود. از این رو با توجه به اهمیت کنترل تلفیقی علف های هرز در سیستم های کشاورزی پایدار، استفاده از مالچ کلش گندم را می توان به عنوان یکی از راهکارهای کاهش استفاده از سموم شیمیایی و کاهش آلودگی محیط زیست معرفی نمود.
نویسندگان: جعفر نباتی*، احمد نظامی، علیرضا حسن فرد، محمد زارع مهرجردی، مهدی راستگو،
نشریه Iran Agricultural Research » دوره 40، شماره 1 (Winter and Spring 2021)
کلیدواژه:
غلاف بارور،
منابع ژنتیکی،
ژرم پلاسم داخلی،
عملکرد دانه
چکیده:
بهره مندی از منابع ژنتیکی عدس جهت به گزینی آن ها در زمینه عملکرد اقتصادی بیشتر و بهره گیری از حداکثر پتانسیل تولید از طریق جایگزینی تعداد محدودی از ارقام اصلاح شده با ژرم پلاسم بومی امری ضروری است. به همین منظور مطالعه حاضر در اواسط بهمن ماه 1397 در راستای ارزیابی خصوصیات فنولوژیک، مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد 15 ژنوتیپ عدس در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که ژنوتیپ MLC47 با ارتفاع 44/7 سانتی متر و تعداد 4/4 شاخه در بوته در مقایسه با سایر ژنوتیپ ها برتر بود. ژنوتیپ MLC33 با باروری 79/4 درصد بیش ترین غلاف بارور را داشت و 60 درصد از ژنوتیپ ها به لحاظ آماری با این ژنوتیپ در این صفت تفاوت معنی داری نداشتند. همچنین ژنوتیپ های MLC454 و MLC47 به ترتیب با 133/8 و 125 گرم دانه در بوته بیش ترین عملکرد دانه را داشتند. گروه بندی خوشه ای و مقایسه میانگین گروه ها با میانگین کل نشان داد که ژنوتیپ های MLC33 و MLC454 در 69 درصد از صفات مورد بررسی، میانگین بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها داشتند که می توانند در برنامه های تحقیقاتی آتی برای شناسایی و به گزینی ژنوتیپ های برتر عدس مورد استفاده قرار گیرند.
نویسندگان: سیده محبوبه میرمیران، احمد نظامی*، محمد کافی، جعفر نباتی، هدایت الله کریم زاده سورشجانی،
نشریه Iran Agricultural Research » دوره 40، شماره 1 (Winter and Spring 2021)
کلیدواژه:
خوسرمایی،
عملکرد دانه،
رگرسیون گام به گام،
درصد بقا
چکیده:
کشت گیاهان دارویی از جمله شنبلیله جهت تامین غذای سالم و تولید مواد اولیه تولید داروهای گیاهی حایظ اهمیت است. تعیین تاریخ کاشت مناسب و میزان تحمل به دماهای پایین در شنبلیله می تواند به افزایش عملکرد اقتصادی منجر شود. در این پژوهش اثر تنش سرما در شرایط کنترل شده و اثر کشت پاییزه بر توده های شنیلیله ایران در شرایط مزرعه طی در دو سال (96-1394) مورد ارزیابی قرار گرفت. در سال نخست ده توده شنبلیله شامل توده های آذری، اردستان، پابلند، پاکوتاه، شیراز، شیروان، مشهد، نیشابور، همدان و هندی در پنج تاریخ (23 شهریور، 23 مهر، 23 آبان، 15 اسفند و 15 فروردین) در مزرعه کاشت شدند. این ده توده همچنین در چهار تاریخ (23 شهریور، 23 مهر، 15 اسفند و 15 فروردین) در گلدان کشت شدند. سپس برای اعمال دماهای یخ زدگی (6-، 9-، 12- و 15- درجه سلسیوس) در فریزر ترموگرادیان قرار گرفتند. در سال دوم چهار توده شامل توده های پاکوتاه، شیروان، مشهد، و نیشابو) انتخاب شدند و در همان پنج تاریخ پیشین در مزرعه کشت شدند. نتایج نشان داد که توده شیروان بیشترین تحمل را به دماهای یخ زدگی داشت. ارزیابی میزان بقا در هر دو شرایط مزرعه و کنترل شده نشان داد که توده هایی که در شرایط کنترل شده بقای بالایی داشتند، در شرایط مزرعه نیز بقای بالایی نشان دادند. بیشترین و کمترین درصد کاهش عملکرد دانه در اثر تاخیر در کشت از شهریور به فروردین به ترتیب در توده مشهد (55 درصد) و توده شیروان (44 درصد) وجود داشت. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که تعداد شاخه های فرعی در سال اول و وزن هزار دانه در سال دوم بیشترین تاثیر را در تغییرات عملکرد دانه داشتند. همچنین نتایج نشان داد توده شیروان در همه تاریخ های کشت و در هر دو سال انجام آزمایش در مزرعه، بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد و از این رو برای کشت در شرایط مشابه قابل توصیه می باشد.
نشریه Iran Agricultural Research » دوره 40، شماره 2 (Summer and Autumn 2021)
کلیدواژه:
تجزیه به مولفه های اصلی،
شاخص های تحمل تنش،
شوری،
عملکرد دانه
چکیده:
برنج (Oryza sativa L.) غذای اصلی بیش از نیمی از مردم جهان است. شوری یکی از مهمترین عوامل محدود کننده عملکرد برنج است. یازده رقم برنج در آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط تنش شوری و نرمال بررسی شدند. شاخص های تحمل و حساسیت به تنش شامل میانگین تولید (MP)، میانگین هندسی تولید (GMP)، شاخص تحمل به تنش (STI)، شاخص عملکرد (YI)، شاخص پایداری عملکرد، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص حساسیت به تنش، شاخص تحمل و نرخ کاهش عملکرد، و تجزیه به مولفه های اصلی جهت ارزیابی تنوع و واکنش ارقام برنج تحت تنش شوری و شناسایی ارقام متحمل استفاده شدند. تنوع معنی داری بین ارقام از لحاظ عملکرد دانه و شاخص های تنش دیده شد. تجزیه به مولفه های اصلی بر اساس عملکرد دانه و نمره تحمل به تنش، دو مولفه اصلی شامل مولفه های " جزء تحمل شوری" و " جزء شاخص حساسیت به شوری" با مقادیر ویژه بزرگ تر از یک را شناسایی کرد که 99/39 درصد از کل تغییرات ژنوتیپ ها را توجیه کردند. MP، GMP و STI می توانند به عنوان بهترین شاخص ها برای گزینش ارقام برنج مقاوم به شوری در نظر گرفته شوند. نتایج تجزیه خوشه ای و پراکنش ارقام مطالعه شده بر اساس نمودار بای پلات حاصل از عملکرد دانه و شاخص های تحمل به تنش، ارقام لنجان عسکری، یاسوج، و کامفیروز به عنوان ارقام متحمل و ارقام چمپای لوداب، غریب و دم سیاه ممسنی به عنوان ارقام حساس معرفی کرد. ارقام متحمل می توانند در برنامه های به نژادی جهت اصلاح تحمل به شوری برنج مورد استفاده قرار گیرند.
چکیده:
چکیده - این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 1390و 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل سالیسیلیک اسید در سه سطح شامل پیش تیمار بذر با آب مقطر، پیش تیمار بذر با 5/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید، پیش تیمار بذر با5/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید توام با محلول پاشی 1 میلی مولار سالیسیلیک اسید، سلنیوم در دو سطح، بدون مصرف و محلول پاشی 20 گرم در هکتار و سه رقم گندم شامل آذر 2، سرداری و رصد بودند. نتایج نشان داد که پیش تیمار بذر توام با محلول پاشی با سالیسیلیک اسید محتوای آب نسبی برگ در ارقام آذر 2 و رصد را نسبت به شاهد افزایش داد. محلول پاشی با سلنیوم مقدار پرولین در برگ و غلظت سلنیوم در دانه را در ارقام گندم افزایش داد. پیش تیمار بذر توام با با سالیسیلیک اسید توام با محلول پاشی با سلنیوم میزان نشت یونی را 32 درصد نسبت به شاهد کاهش داد. محلول پاشی سالیسیلیک اسید توام با سلنیوم مقدار پرولین برگ و غلظت سلنیوم دانه را افزایش داد. پیش تیمار با سالیسیلیک اسید توام با محلول پاشی سلنیوم مقدار گلوتن دانه را در ارقام رصد و سرداری افزایش داد. بیشترین شاخص بازآوری (12/63%) و عملکرد دانه (01/1585 کیلوگرم در هکتار) از رقم آذر 2 حاصل شد. نتایج نشان داد که کاربرد سالیسیلیک اسید و سلنیوم می تواند خسارت ناشی از تنش خشکی را تعدیل نماید و تحمل به تنش خشکی و کیفیت دانه در گندم را بهبود دهد.
نشریه Iranian Journal of Genetics and Plant Breeding » دوره 5، شماره 1 (Apr 2016)
کلیدواژه:
تنش غیر زیستی،
شاخص های تحمل به خشکی،
گیاهان روغنی،
SDS-PAGE،
عملکرد دانه
چکیده:
تنش خشکی یک عامل مخرب جدی می باشد که باعث کاهش رشد و عملکرد آفتابگردان می شود. از این رو بررسی سیستم دفاعی این گیاه جهت تولید ارقام مقاوم حائز اهمیت می باشد. در پژوهش حاضر برخی خصوصیات مورفولوژیکی و مولکولی 6 لاین آفتابگردان تحت شرایط نرمال و آبیاری در 40 و 60 درصد ظرفیت زراعی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی بر خصوصیات مورفولوژیکی و مولکولی گیاهان در مقایسه با تیمار شاهد اثر گذاشت. همچنین ژنوتیپ ها نیز پاسخ های متفاوتی در برابر تنش از خود نشان دادند. بر اساس این نتایج، ژنوتیپ های C100، C104 و LR55 خصوصیات رشدی، عملکردی و شاخص های تحمل به خشکی بهتری در شرایط تنش خشکی داشتند. علاوه بر این، تنش خشکی میزان پروتئین را بخصوص در ژنوتیپ های مقاوم (C100، C104 و LR55) افزایش داد. الگوی الکتروفورزی SDS-PAGE پروتئین نشان داد که تنش خشکی باعث تجمع پروتئین هایی با وزن مولکولی کم شد. بخصوص باعث تولید باندهای پروتئینی 3/69 و 5/70 کیلودالتون در ژنوتیپ های مقاوم (C100، C104 و LR55) در شرایط تنش خشکی شد. تعداد باندهای پروتئینی در ژنوتیپ های مقاوم C104 و LR55 نیز تحت شرایط نرمال در مقایسه با تنش خشکی بیشتر بود. به نظر می رسد که باندهای پروتئینی 3/69 و 5/70 کیلودالتون پروتئین های مقاومت هستند که در ژنوتیپ های مقاوم بیان شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه های به نژادی آفتابگردان جهت تولید ارقام مقاوم به خشکی مفید باشد.
چکیده:
به منظور بررسي صفات مورفو-فيزيولوژيكي آفتابگردان آجيلي تحت رژيم هاي مختلف آبياري، آزمايشي در شرايط مزرعه در مزرعه تحقيقاتي ايستگاه ساعتلوي اروميه در سال زراعي 1391 انجام گرفت. تعداد 56 توده محلي آفتابگردان آجيلي در طرح لاتيس مستطيل ساده (8×7) با دو تكرار مورد آزمايش قرار گرفتند. تيمارهاي آبياري شامل سه سطح آبياري مطلوب (I1)، تنش ملايم (I2 ) و تنش شديد خشكي (I3) (به ترتيب آبياري پس از تخليه 50، 70 و 90 درصد آب قابل استفاده) بود. نتايج تجزيه مركب داده ها نشان داد كه تاثير ساده آبياري، رقم و اثر بر همكنش آبياري×رقم بر صفات عملكرد دانه، محتواي كلروفيل، وزن دانه، وزن مغز، طول دانه، ضخامت دانه و نسبت مغز به دانه معني دار است. ''Urmia- Angane 4''، ''Urmia-Garagoz 1'' و ''Salmas-Sadaghian'' بيشترين عملكرد دانه را به ترتيب در شرايط آبياري مطلوب (31/ 6310 كيلوگرم در هكتار)، تنش ملايم (83/ 3778 كيلوگرم در هكتار) و تنش شديد خشكي (95/ 2217 كيلوگرم در هكتار) توليد كردند. در حالي كه ژنوتيپ هاي Mashhad، PiranshahrAndizeh و Mashhadداراي كمترين مقدار عملكرد دانه بودند. تنش شديد خشكي در مقايسه با آبياري مطلوب، 49 درصد عملكرد دانه را كاهش داد. بيشترين و كمترين ميزان كلروفيل به ترتيب از ژنوتيپ هاي (05/ 46) Shabestar-KouzehKanan 2 در شرايط آبياري مطلوب و (Heydarlou 1 (19/47در شرايط تنش شديد خشكي به دست آمد. بيشترين مقدار طول آكن از ژنوتيپ (Marand-Dizajghalami (29/59 ميليمتر حاصل شد. تحت شرايط آبياري مطلوب، تنش ملايم و شديد خشكي، عملكرد دانه همبستگي مثبت معني داري با صفات وزن دانه، وزن مغز، طول دانه و ضخامت دانه داشت. بر اساس تجزيه كلاستر تحت شرايط آبياري مطلوب و تنش شديد خشكي، توده هاي محلي در سه گروه قرار گرفتند. اما در شرايط تنش ملايم خشكي توده هاي محلي در 5 گروه قرار گرفتند. در شرايط آبياري مطلوب و با در نظر گرفتن كل صفات مطالعه شده، توده هاي 1، 2، 3، 4، 5، 11، 12، 13، 49، 55 و 56 در زمره ژنوتيپ هاي برتر بودند. در شرايط تنش ملايم و شديد خشكي به ترتيب توده هاي (12، 26، 31، 32، 35، 56) و (2، 3، 5، 7، 9، 11، 12، 14، 15، 18، 22، 25، 27، 30، 31، 42، 43، 46، 47، 55) به عنوان ژنوتيپ هاي برتر شناخته شدند.
چکیده:
درک روابط بین مبدا و مقصد فیزیولوژیک در گیاه ذرت در مناطق عمده کشت این محصول از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این آزمایش در بهار و تابستان سال 1386 با هدف بررسی تاثیر محدودیت مبدا بر اندازه مقصد فیزیولوژیک ذرت هیبرید سینگل کراس 704 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار صورت گرفت. تیمارهای زمان حذف برگ در چهار مرحله: میانه ابریشم دهی و با فواصل 10و 20 و 30 روز پس از میانه ابریشم دهی و تیمارهای شدت حذف برگ در سه تیمار بدون برگ زدایی، 50% و 100% برگ زدایی انجام گردید. نتایج نشان داد که تاخیر در ایجاد محدودیت در اندازه مبدا (برگ زدایی) با کاهش میانگین وزن هر دانه همراه است. بیشترین میانگین وزن هزار دانه (14/208 گرم) از تیمار برگ زدایی در میانه ابریشم دهی بدست آمد. برگ زدایی در میانه ابریشم دهی با کمترین افت عملکرد نسبت به شاهد همراه بود. افزایش شدت برگ زدایی باعث کاهش عملکرد دانه شد، اگرچه تاخیر در برگ زدایی تاثیر معنی داری بر عملکرد دانه نداشت. چنین نتیجه گیری شد که ذرت هیبرید سینگل کراس 704 نسبت به شدت کاهش اندازه مبدا (برگ زدایی) پس از میانه ابریشم دهی در مقایسه بازمان برگ زدایی حساس تر بود.
نویسندگان: مریم رجبیان، جعفر اصغری، سید محمدرضا احتشامی، محمد ربیعی،
نشریه Iran Agricultural Research » 2012 شماره1
کلیدواژه:
تراکم بوته،
عملکرد دانه،
تداخل علف های هرز،
کنترل تمام فصل
چکیده:
به منظور ارزیابی واکنش صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد کلزا به تراکم بوته و طول دوره تداخل علف های هرز، آزمایشی در سال زراعی 88 -1387 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور واقع در شهرستان رشت به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایشی شامل تراکم بوته در 2 سطح (80 و 57 بوته در متر مربع) و تداخل علف های هرز در 7 سطح بود؛ به گونه ای که در 5 تیمار، علف های هرز به ترتیب تا پایان مراحل فنولوژیکی سبز شدن، 2 برگی، 4 برگی، 8 برگی و ظهور جوانه گل با گیاه زراعی رقابت کرده و پس از آن تا انتهای دوره رشد کلزا، به صورت دستی وجین شدند. علاوه بر این، 2 تیمار تداخل کامل و کنترل کامل نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. صفات مورد بررس[1]ی در این آزمایش شامل ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی در بوته، فاصله اولین شاخه فرعی خورجین دار تا طوقه، طول خورجین، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد دانه بود. نتایج نشان داد که اثر تراکم بوته، طول دوره تداخل علف های هرز و همچنین اثر متقابل آن ها بر تمامی صفات مورد بررسی به جز طول خورجین معنی دار بود. علاوه بر این، وزن هزار دانه نیز به هر یک از فاکتورها به تنهایی، واکنش معنی داری نشان داده، ولی تحت ثیر اثر متقابل آن ها قرار نگرفت. بیشترین میزان عملکرد دانه مربوط به تراکم 80 بوته در متر مربع در تیمار کنترل تمام فصل (کامل) علف های هرز بوده و کمترین مفدار این صفت نیز از تراکم 57 بوته در تیمار تداخل تمام فصل (کامل) علف های هرز به دست آمد.
چکیده:
To study the inheritance and nature of action of the genes controlling traits related to maize grain yield, generations mean analysis was performed on two crosses using inbred lines K18 and K3218 as first cross parents, Mo17 and K74/1 as second cross parents and their F1, F2, BC1 and BC2 pregrins. The experiment was conducted using a randomized complete block design with three replications in 2001. Analysis of variance and mean comparison indicated a significant difference between parental as well as between progeny generations. The results of generations mean analysis revealed that dominance effects had an important and significant role in most traits including seed yield per plant in each of the crosses. Epistatic effects were detected in seed yield per plant as well as in yield components each of the crosses. Broad sense and narrow sense heritability were low for seed yield and most of its related traits indicating polygenic nature of these traits.